نام پژوهشگر: شهرام آرمیده
فریبا صنفی سید علی صفوی
باکتریberliner bacillus thuringiensis یک باکتری گرم مثبت و بی هوازی اختیاری می باشد و پروتئین هایی تولید می کند که علیه گونه های مختلف حشرات سمی می باشند. این باکتری به صورت وسیعی به عنوان یک عامل کنترل بیولوژیک در کشاورزی استفاده می شود. جدایه های بومی این باکتری در سراسر جهان از زیستگاه های مختلف جداسازی شده و توانایی سمیت آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه b. thuringiensis از خاک باغات سیب مناطق مختلف ارومیه جداسازی و سمیت آنها روی حشرات کامل و لاروهای شپشه ی آرد، لاروهای پروانه ی سفیده-ی کلم، شب پره ی مدیترانه ای آرود و پشه ی culex pipiens مورد بررسی قرار گرفت. ضمناً ژن های cry1، cry3 و cry4 در جدایه های مورد مطالعه شناسایی گردید. جداسازی جدایه ها به روش انتخابی استات سدیم صورت گرفت و 40 جدایه به دست آمد. شناسائی اولیه باکتری بر اساس وجود بلور پروتینی و شکل آن با استفاده از رنگ آمیزی کوماسی بلو صورت گرفت و بر اساس شکل بلور پروتئینی جدایه ها در هشت گروه شامل دوهرمی، کروی، مکعبی، نامنظم یا غیرقابل تشخیص، دوهرمی+ کروی، دوهرمی+ مکعبی، دوهرمی+ نامنظم و مکعبی+کروی طبقه بندی شدند. اکثر جدایه ها دارای بلور پروتئینی دوهرمی بودند. بررسی سمیت آنها با استفاده از حشرات کامل و لاروهای tribolium confusum و لاروهای سن سوم pieris brassicae، ephestia kuehniella و لاروهای پشه ی culex pipiens مطالعه گردید. بعد از گذشت 72 ساعت مشخص شد، جدایه های al8، al9، al10 و al21 بر روی حشرات کامل و جدایه های al9 و al40 بر روی لاروهای شپشه ی آرد تلفاتی مساوی با جدایه استاندارد b. thuringiensis subsp. tenebrionis ایجاد نمودند. جدایه های al1، al10، al15، al17، al19 بر روی لاروهای شب پره ی مدیترانه ای آرد و al5، al18، al30 بر روی لاروهای پروانه ی سفیده ی کلم تلفاتی مشابه باکتری استاندارد b.t. subsp. kurstaki ایجاد نمودند. جدایه های al2، al16، al22 و al27 و al13 بر روی شب پره ی مدیترانه ای آرد و همچنین al1، al15، al16 و al35 بر روی لاروهای پروانه ی سفیده ی کلم تلفاتی بیش از باکتری استاندارد نشان دادند. جدایه ی al7 تلفاتی برابر و جدایه ی al6 تلفاتی بیش از باکتری استاندارد b.t. subsp. israelensisبر روی لاروهای culex pipiens ایجاد نمودند. واکنش زنجیره ای پلی مراز نشان داد که ژن cry4 دارای بیشترین و cry3 دارای کمترین فراوانی بود.
فهیمه خدابنده سیدعلی صفوی
ber. bacillus thuringiensis یک باکتری بیماریزا در حشرات است که عامل فعال برخی حشره کش ها را تشکیل می دهد. این باکتری گرم مثبت و خاکزی با اسپور نیمه انتهایی و بیضی شکل می باشد. همزمان با تشکیل اسپور در داخل اسپورانژیوم بلورهای پروتئینی سمی را برای برخی حشرات تولید می کند. باکتری b.t. از زیستگاه های مختلف شامل: خاک، انبارهای غله، اجساد حشرات، گرد و خاک روی برگ -های درختان و ... جداسازی شده است. در این تحقیق 140 نمونه، از مکان های مختلف انبارهای مواد غذایی در شهرستان ارومیه جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استخراج جدایه های باکتریb.t. از روش انتخابی استات سدیم در غلظت (25/0 مولار، 8/6ph=) استفاده گردید. شناسایی اولیه باکتری بر اساس وجود بلور پروتئینی و شکل بلور با استفاده از رنگ آمیزی کوماسی بلو صورت گرفت. سپس برای تشخیص پاتوتیپ جدایه ها، از جدایه های حاوی بلور پروتئینی درآزمایش های سمیت بر روی چند آفت شامل لاروهای سفیده کلمpieris brassicae l.) ) و شب پره ی مدیترانه ای آرد (ephestia kuehniella z.) از راسته ی بالپولکداران، پشه ی معمولی (culex pipiens l.) از راسته دوبالان و شپشه آرد (tribolium confusum (h. از سخت بالپوشان استفاده شد. برای تشخیص ژن های سازنده ی بلور پروتئینی در جدایه ها از روش مولکولی با استفاده از تکنیک pcr و پرایمرهای اختصاصی ژن های cry1، cry3، cry4 استفاده گردید. در بررسی های شکل شناختی، بلور پروتئینی به شکل دو هرمی با 11 جدایه (42/31%) بیشترین فرم را به خود اختصاص داد. در بررسی سمیت جدایه های b.t. بعد از 72 ساعت، تلفات در محدوده 100-75 درصد در لاروهای سفیده کلم، شب پره ی مدیترانه ای آرد، پشه معمولی و مراحل لاروی و حشره کامل شپشه آرد به ترتیب در چهار جدایه (4/11% )، سه جدایه (5/8%)، دو جدایه (7/5%) بود و در لارو و حشره کامل شپشه آرد تلفاتی در این محدوده مشاهده نگردید. در بخش مولکولی ژن cry1 در گروه بالپولکداران در 26 جدایه (28/74 %)، در گروه سخت بالپوشان ژن cry3 در 17 جدایه (57/48 %) و در گروه دوبالان ژنcry4 در 18 جدایه (42/51%) مشاهده گردید.
فریبا صلاحی پشتگل شهرام آرمیده
پروانه سفیده ی بزرگ کلم (pieris brassicae l.) یکی از مهمترین آفات کلم محسوب می شود که می-تواند خسارت جبران ناپذیری را به آن وارد کند. لاروهای این آفت با تغذیه از برگ های این گیاه باعث کاهش بازارپسندی و کاهش راندمان آن می شوند. با توجه به خطر حشره کش ها از نقطه نظر باقی مانده ی سموم و آسیب های زیست محیطی امروزه به استفاده از عوامل کنترل بیولوژیکی تأکید می شود. در برنامه های مدیریت تلفیقی آفات که هدف دسترسی به یک کنترل موثر انتخابی با حداقل ایجاد اختلال در محیط زیست و تأمین سلامت انسان است، حشره کش های میکروبی از عوامل ایده آل کنترل آفات به شمار می روند که از مهم ترین آنهامی توان به آفت کش های بر پایه ی استرین های مختلف باکتریbacillus thuringiensis اشاره کرد. این باکتری از آفت کش های میکروبیموفق در امر مبارزه با برخی از آفات از جمله بالپولکداران محسوب می شود که در مبارزه با تعداد زیادی از حشرات آفت کاربرد زیادی پیدا کرده است ولی به دلیل گران قیمت بودن فرم تجاری آن جهت استفاده در سطوح وسیع محققین سعی دارند با استفاده از برخی ترکیبات با منشأ طبیعی تشدید کننده ی اثر از میزان مصرف b. thuringiensisبکاهند. در تحقیق حاضر با آزمایشات زیست سنجی اثر باکتری b. thuringiemsis var. kurstaki و مواد روغن چریش، پودر حنا، خاک دیاتومه و اسید تانیک به تنهایی و در اختلاط با باکتری بر روی لاروهای سن سه سفیده ی بزرگ کلم بررسی شد. مقادیر lc50باکتری (7 روز بعد از تیمار)، پودر حنا، روغن چریش، خاک دیاتومه و اسید تانیک روی لاروهای سن سوم(10روز بعد از تیمار) به ترتیب 52/444، 4019، 10671، 76/905 و12050 پی پی ام برآورد گردید. مقادیر lt50برای مواد فوق روی لاروهای سن سه 24/4، 9/4، 13/5، 98/3 و 98/4 روز محاسبه گردید. نتایج نشان داد که این مواد دارای اثر تشدیدکنندگی بسیار خوب بر روی باکتری b. thuringiensis می باشند.
شهرام آرمیده علی اصغر پورمیرزا
باکتری bacillus thuringiensis (b.t) به عنوان یک میکروارگانیسم و حشره کش بیولوژیک موفق در بین سایر عوامل مطرح می باشد. این باکتری گرم مثبت و اسپوردار بوده و به واسطه ی تولید کریستال پروتئین قابلیت حشره کشی بر روی تعداد زیادی از راسته های حشرات را دارا می باشد. دامنه تاثیر این باکتری به نوع کریستال پروتئین آن بستگی دارد. استرین های مختلف این باکتری، کریستال پروتئین های مختلف دارند. باکتری b.t را از محیط های زیستی نظیر خاک، لاشه ی حشرات، بقایای گیاهی، آب های جاری و گرد و خاک انبارهای مواد غذایی می توان استخراج و خواص فنوتیپی و ژنوتیپی آنرا مورد بررسی و مطالعه قرار داد. در تحقیق حاضر 744 نمونه ی مختلف از 11 مکان مختلف استان آذربایجان غربی که تاکنون هیچ گونه اقدام باکتری پاشی در آن صورت نگرفته بود جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت. برای استخراج جدایه های باکتری b.t از روش انتخابی استات سدیم در چهار غلظت (2/0، 25/0، 3/0 و 35/0 مولار با 8/6=ph) استفاده گردید.شناسایی اولیه باکتری براساس وجود کریستال پروتئین و شکل کریستال با استفاده از رنگ آمیزی کوماسی بلو صورت گرفت و بر روی جدایه های حاوی کریستال پروتئین آزمایشات بیوشیمیایی شامل آزمون لسیتیتاز، اسکولین، ساکارز و سالیسین انجام شد. سپس برای تشخیص پائوتیپ جدایه های استخراجی آزمایشات زیست سنجی بر روی آفات شامل پروانه ی سفیده ی کلم (pieris brassicael.) و شب پره ی هندی (plodia interpunctella h.) از راسته بالپولکداران، پشته ی گونه culex pipiens l. از راسته دوبالان و شپشه آرد (tribolium confusum h.) از سخت بالپوشان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای تشخیص و آشکارسازی ژن های سنتزکننده کریستال پروتئین (cry) در جدایه ها از روش مولکولی با استفاده از تکنیک pcr و آغازگرهای اختصاصی cry1، cry2 و cry9 به عنوان ژن های تولیدکننده ی توکسین موثر بر روی راسته ی بالپولکداران، cry3 و cry7 موثر بر روی راسته ی سخت بالپوشان و cry4 و cry11 موثر بر روی دوبالان استفاده گردید. از 744 نمونه مختلف 301 کلنی بدست آمده که با تجزیه آنها 48 جدایه استخراج گردید. شاخص کل باکتری bacillus thuringiensis (b.t) در این تحقیق 064/0 معادل 4/6 درصد محاسبه گردید. که بالاترین شاخص مربوط به شهرستان خوی (0/147) و پایین ترین آن از ارومیه (041/0) بدست آمد. از چهار غلظت استات سدیم (2/0، 25/0، 3/0 و 35/0 مولار) به ترتیب 13 جدایه (08/27 درصد)، 26 جدایه (16/54 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد) و 3 جدایه (51/6 درصد) استخراج گردید که بیشترین استخراج مربوط به غلظت 25/0 مولار با 26 جدایه (16/54 درصد) بود. بیشترین استخراج جدایه ها از منبع خاک با 66 درصد حاصل شد و در بررسی های شکل شناختی، کریستال پروتئین به شکل هرمی با 19 جدایه (58/39 درصد) بیشترین فرم را به خود اختصاص داد براساس آزمایشهای بیوشیمیایی بیشترین تیپ بیوشیمیایی مربوط به زیرگونه b.t.subsp.kurstaki با واکنش es+sa+le+su- با 12 جدایه (25 درصد) و تیپ های دیگر شامل israelensis b.t.subsp با واکنش es+sa+le+su- و b.t.subsp.galleriae با واکنش es+sa+le+su- هر کدام با 7 جدایه (58/14 درصد) در درجه بعدی قرار گرفتند.در زیست سنجی جدایه ها بر روی آفات شامل پروانه ی سفیده ی بزرگ کلم، شب پره ی هندی، پشه ی کولکس و دو مرحله ی لاروی و حشره کامل شپشه آرد بعد از 48 ساعت تلفات 75 الی 100 درصد بترتیب در پروانه ی سفیده ی کلم و شب پره ی هندی توسط 3 جدایه (25/6 درصد) و 6 جدایه (5/12 درصد) مشاهده گردید، اما در این محدوده (75 الی 100) در روی پشه ی کولکس و لارو حشره کامل شپشه آرد تلفاتی مشاهده نگردید و همچنین بعد از 72 ساعت بر روی سفیده ی کلم، شب پره ی هندی و پشه ی کولکس تلفات 75 الی 100 درصد به ترتیب در 17 جدایه (4/35 درصد)، 17 جدایه (4/35 درصد)، 4 جدایه (8 درصد) و در روی لارو و حشره کامل شپشه آرد تلفاتی در این محدوده مشاهده نگردید. در بخش مولکولی و تشخیص ژن های cry نتایج نشان داد که در 48 جدایه ژن های cry1، cry2، cry3، cry4، cry7، cry9 و cry11 به صورت انفرادی به ترتیب در 47 جدایه (9/97 درصد)، 38 جدایه (79 درصد)، 24 جدایه (50 درصد)، 22 جدایه (8/45 درصد)، 2 جدایه (1/4 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد) و 9 جدایه (75/18 درصد) و به فرم ترکیبی شامل ژن های مولد توکسین در بالپولکداران شامل cry2+cry1، cry1+cry9، cry2+cry9 و cry1+cry2+cry9 به ترتیب در 37 جدایه (08/77 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد)، 4 جدایه (33/8 درصد) و در گروه دوبالان cry3+cry7 در 9 جدایه (75/18 درصد) و در گروه سخت بالپوشان cry4+cry11 در هیچ جدایه ای مشاهده نشد. بیشترین و کمترین ژن تشخیص داده شده در 48 جدایه بترتیب مربوط به cry1 و cry7 با 47 جدایه (9/97 درصد) و 2 جدایه (1/4 درصد) و در فرم ترکیبی نیز cry1+cry2 و cry3+cry7 به ترتیب با 37 جدایه (08/77 درصد) و بدون جدایه مشاهده گردید.
عذرا هاشمی طسوجی شهرام آرمیده
شب پره ی مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick) یکی از آفات بسیار مهم مزارع گوجه فرنگی در سراسر جهان بوده که در سال های اخیر در مزارع و گلخانه های استان شیوع و ایجاد خسارت نموده است. کنترل شیمیایی این آفت سبب افزایش مقاومت به این ترکیبات، آلودگی محیط زیست و مخاطرات سلامت در مصرف کنندگان این محصول کشاورزی پر مصرف گردیده است. تحت چنین شرایطی نیاز به تحقیق برای یافتن روش ایمن، مناسب و مطمئن برای کنترل این آفت ضروری می باشد. در این تحقیق میزان حساسیت لاروهای مینوز گوجه فرنگی به باکتری bacillus thuringiensis، اسپینوزاد، تاثیر اختلاط آن ها با هم و با حنا مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی تاثیر دو عامل بیولوژیک از شاخص lt50 و lc50 با روش زیست سنجی غوطه ور کردن برگ و برای ارزیابی تاثیر توام آن ها از دو شاخص lc50 و lc25 در آزمایش هایی در قالب طرح کرت کاملا تصادفی و ارزیابی مرگ و میر در زمان های 24، 48 و 72 ساعت انجام شد. مقادیر lt50 باکتری، اسپینوزاد و حنا روی سن اول، دوم و سوم لاروی به ترتیب، (89/23، 25/29 و 60/32)، (21/19، 34/21 و 62/22) و (60/33، 23/45 و 25/95) ساعت محاسبه گردید. مقادیر lc50 باکتری b. thuringiensis در زمان های 24، 48 و 72 ساعت روی لارو های سن اول 561/2145،561/1804 و 935/1459، سن دوم 809/2200، 978/2109 و 779/1879 و سن سوم 564/2710، 651/2757 و 660/2509 پی پی ام تعیین شد. مقادیر lc50 اسپینوزاد نیز در زمان های 24، 48 و 72 ساعت برای لارو های سن اول 378/1531، 915/1283و 168/1074، سن دوم 740/1676، 862/1339و 436/1125 و سن سوم 363/2405، 188/2253و 443/2121پی پی ام به دست آمد. مقادیر lc50 حنا در این آزمایش با زیست سنجی غوطه ور کردن برگ در زمان های 24، 48 و 72 ساعت روی لارو های سن اول 131/2428، 912/2189 و 366/2063، سن دوم 881/3297، 479/3161و 705/3051 و سن سوم 474/5659، 278/5169 و 179/5056 پی پی ام تعیین شد. در آزمایش تاثیر اختلاط باکتری و اسپینوزاد به صورت توام، در هر سه سن لاروی خاصیت افزایشی در مرگ و میر میزبان مشاهده گردید. همچنین تاثیر اختلاط باکتری و حنا، اسپینوزاد و حنا، در هر سه سن لاروی نیز خاصیت افزایشی مشاهده گردید. نتایج به دست آمده از این آزمایش ها نشان داد که اختلاط باکتری و اسپینوزاد و همچنین حنا قابلیت بالایی برای کنترل لاروهای مینوز گوجه فرنگی داشته است. و از ترکیب دو عامل بیولوژیک به همراه حنا در قالب مبارزه تلفیقی بر علیه این آفت می توان استفاده نمود.
شبنم حسا می راد شهرام آرمیده
با توجه به اهمیت اقتصادی آفات انباری و مقاومت آنها نسبت به حشره کش های متداول شیمیایی ، یافتن یک روش ایمن، مناسب، اقتصادی و پایدار جهت کنترل و کاهش خسارت این آفات ضروری بنظر می رسد. در تحقیق حاضر با آزمایش های زیست سنجی اثر کشندگی اسانس سرو کوهی، اکالیپتوس، آزادیراختین و سرکه ی چوب به همراه استون بر روی حشرات کامل سه آفت مهم انباری شامل سوسک چهار نقطه ای حبوبات، سرخرطومی گندم و شپشه دندانه دار برنج پس از 24، 48 و 72 ساعت ارزیابی گردید و مقادیر lc50 حاصل از تاثیر غلظتهای مختلف هر ترکیب به روش تدخینی به ترتیب روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای حبوبات callosobruchus maculatus f. ، سرخرطومی گندم sitophilus granarius l. و شپشه دندانه دار برنج oryzaephilus surinamensis l. ، به ترتیب « 53/59، 36/14، 66/79، 93/232، 76/35 »، « 28/21، 87/1، 89/144، 72/93، 05/81 » ، « 36/18، 96/15، 33/68، 58/20 و 17/160 » پی پی ام برآورد شد. همچنین شاخص lt50 حاصل از تاثیر بالاترین غلظت اسانس سرو کوهی، اکالیپتوس، آزادیراختین و سرکه ی چوب به همراه استون بر روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای حبوبات، سرخرطومی گندم و شپشه دندانه دار برنج به ترتیب « 05/36، 06/28، 83/63، 50/83، 49/52» ، «36/72، 23/35، 95/37، 72/35، 70/44 » ، « 97/60، 14/37، 53/42، 53/37 و 43/71 » ساعت محاسبه گردید. نتایج آزمایش های تاثیر اختلاط توام عوامل با استقاده از lc50 وlc25 نشان داد که تیمار اختلاط اسانسها در اغلب موارد ایجاد خاصیت افزایشی در تاثیر می نماید. در ضمن با افزایش غلظت و زمان، تلفات افزایش یافت. در کل نتایج پژوهش نشان داد که اسانس های گیاهی در کنترل آفات انباری می توانند یک استراتژی و جایگزین موثر برای ترکیبات شیمیایی باشند.
مجید علیمحمدیان فریبا مهرخو
بااستفاده از سموم گیاهی نیمارین وسیرازین در ترکیب باخاک دیاتومه و کائولین و اسانس گیاهی سرو برعلیه پوره و تخم سفیدبالک گلخانه ای مورد بررسی قرار میگیردو باتوجه به طبیعی بودن این سموم و کاربرد بی رویه سموم شیمیایی ,احساس نیاز شدیدی در استفاده از بایوسایدها وجود دارد.
شهرام آرمیده محمدحسن صفرعلیزاده
در راستای کاهش مصرف سموم شیمیایی و تحقق مبارزه بیولوژیک در قالب مبارزه تلفیقی اثرات توام باکتری b.t.var. kurstaki, b و نماتدهای steinernematidae بر روی سنین لاروی کارادنیا (spodoptera exigua hb) در شرایط آزمایشگاهی و بر روی گیاه چغندر قندر بررسی گردید. در این تحقق برای ارزیابی تاثیر توام باکتری و نماتد از معیار lc50 و lc25 حاصل از تاثیر غلظتهای باکتری و نماتد بر روی سنین لاروی آفت بهره گرفته شد.جهت نیل به این هدف، لاروهای آفت در شرایط آزمایشگاهی بر روی غذای مصنوعی و طبیعی پرورش داده شد و بعد از تفکیک سنین لاروی، lc50 حاصل از تاثیر باکتری با فرم تجارتی دلفین و همچنین نماتدهای استحصال شده به روش "galleria trap" از خاک مزارع که در روی لاروهای سن آخر پروانه موم خوار به روش درون ارگانیسمی پرورش یافته بودند، بر روی پنج سن لاروی کارادرینا (سنین 1 تا 5) بدست آمد. lc50 حاصل از تاثیر نماتد بر روی پنج سن لاروی بترتیب 164، 342، 396، 450 و 481 نماتد در یک دهم میلی لیتر و lc50 حاصل از تاثیر غلظتهای باکتری بترتیب 307، 1226، 2297، 3103 و3226 پی پی ام برآورد گردید. بعد از تعیین lc50 اقدام به محاسبه lc25 گردید، برای اینکار در معادله تجزیه پروبیت حاصل از تاثیر غلظتهای نماتد و باکتری به جای متغیر y پروبیت 25 درصد تلفات قرار داده شد و مقدار x محاسبه گردید و بعد از محاسبه آنتی لگاریتم x، مقدار lc25 باکتری 135، 444، 1197، 1527 و 1920 پی پی ام بر روی پنج سن لاروی محاسبه شد. بعد از تعیین lc50 و lc25 هر دو عامل، اقدام به بررسی اثرات آنها در شرایط اختلاط و جداگانه در قالب طرح کرت کاملا تصادفی در چهار تیمار شامل تیمار باکتری (b) lc50 ، تیمار باند (n) lc50، تیمار مخلوط باکتری و نماتد n)+ lc25 (b)) lc50و تیمار شاهد و هر تیمار در 4 تکرار بر روی پنج سن لاروری شد.نتایجات آزمایشات نشان داد که در سنین اول و دوم با توجه به درصد تلفات حاصل از تاثیر تیمارها، بین تیمار ترکیب باکتری و نماتد با دو تیمار نماتد و باکتری اختلاف معنی داری وجود نداشت. ما در سنین سوم، چهارم و پنجم تیمار ترکیب باکتری و نماتد تفاوت معنی داری با هر دو تیمار دیگر داشت و با افزایش سنین لاروی خاصیت افزایشی در تاثیر توام نماتد و باکتری مشاهده گردید. همچنین در طی بررسی تاثیر غلظتهای باکتری و نماتد بر روی سنین لاروی (محاسبه lc50 ) در سنین سوم، چهارم و پنجم حساسیت به نماتد و مقاومت به باکتری دیده شد که با کاربرد توام دو عوامل در این سنین افزایش تلفات و خاصیت سینرژیستی در نتیجه حاصل گردید. که نماتد به عنوان یک حامل و پاتوژن در این اثر دخالت داشت. در ادامه آزمایشات اثرات غلظتهای نماتد در مقادیر 3 10 * 4، 4 10 * 2 و 4 10 * 4 نماتد دولیتر بر روی پیش شفیره و شفیره بررسی گردید که بترتیب 6/26، 50 و 80 درصد تلفات بر روی پیش شفیره و 6/16، 3/23 و 3/33 درصد تلفات برروی مرحله شفیره مشاهده گردید که با توجه به نتایج حاصله حساسیت پیش شفیره ها در مقایسه با شفیره های برگخوار چغندر قند به غلظتهای نماتد کاملا مشهود بوده و استفاده از نماتدها در این مرحله علاوه بر سنین لاروی قابل توصیه می باشد.