نام پژوهشگر: حمیدرضا آقایی فروشانی

تعیین جایگاه صنعت فولاد در ساختار اقتصادی صنعتی کشور با تاکید بر مجتمع فولاد مبارکه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون مازندران 1378
  حمیدرضا آقایی فروشانی   کریم آذربایجانی

در سالهای پس از جنگ جهانی دوم رشد اقتصادی جهانی، شتاب شایان توجهی گرفته است وکشورهای توسعه نیافته با اتخاذ برخی الگوهای رشد، کوشیده اند، عقب ماندگی تاریخی خود را جبران کنند. در متون اقتصادی، رشد اقتصادی اغلب به افزایش کمی تولید ملی و سرانه حقیقی در یک دوره گفته می شود و ممکن است این رشد متعادل یا نامتعادل باشد. به همین منظور، بحث درباره انتخاب یک الگو برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی در کشور ما از سالهای پس از انقلاب، به ویژه از سال 1368، به طور جدی مطرح شد. اما همه صاحبنظران، برنامه ریزان و مسوولان امور اقتصادی، به رغم تفاوت در انتخاب و تخصیص منابع، همگی نظریه رشد نامتعادل را پذیرفته اند و کسی خواهان تخصیص منابع به طور مساوی بین بخشهای اقتصادی نیست. نکته مورد اختلاف این است که منابع بیشتر باید به کدام بخش یا بخشهای اقتصادی تخصیص یابد؟ به بیان دیگر، کدام بخش اقتصادی می تواند به منزله نیروی محرک رشد و توسعه معرفی شود؟ در این تحقیق، کوشیده ایم تا با استفاده از جدولهای داده-ستانده سالهای 1365، 1370، 1372 اثبات نماییم که صنعتی شدن بهترین راه برای کوتاهتر نمودن راه رشد و توسعه اقتصادی است و نیز یکی از اساسی ترین ملزومات صنعتی شدن ، رشد صنعت فولاد می باشد. بنابراین، پس از معرفی تحقیق، با استخراج شاخصهای اثر بخشی و پویایی شناسی و بکارگیری روشهای آنالیز تاکسونومی، تحلیل پویایی شناسی و کلیات هزینه-فایده به بررسی این موضوع پرداخته ایم. در نهایت نتیجه گرفته ایم که جایگاه صنعت فولاد در ساختار اقتصادی صنعتی کشور، جایگاه ممتازی است و سرمایه گذاری دولتی در این بخش نه تنها صحیح است، بلکه افزایش آن منطقی و مورد تایید است. به بیان دیگر، یکی از نیروهای محرک اقتصادی کشور زیر بخش محصولات اساسی فولاد و ذوب آهن در بخش صنعت می باشد.