نام پژوهشگر: غلامرضا منصورفر
هیوا خجسته غلامرضا منصورفر
با توجه به اهمیت افشاء برای افشاء کننده، مخاطب افشاء و برای کل جامعه، از روی شواهدی که برخی از محققان به آن رسیده اند می توان گفت سطح اطلاعات افشاء شده شرکت ها، از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. لذا در این تحقیق سعی می کنیم به این سوال جواب دهیم، که چرا با این میزان اهمیت افشاء، حتی برای افشاء کننده گان، برخی از شرکت ها در مقایسه با دیگر شرکت ها اطلاعات کمتری را افشاء می کنند؟ به طور کلی چرا شرکت های مختلف هر کدام سطح متفاوتی از اطلاعات را افشاء می کنند؟ برای پاسخ به این سوال اثر خصیصه های شرکتی(اندازه، قابلیت مشاهده، اهرم مالی، نقدینگی، سودآوری و رشد شرکت ها) را بر سطح افشاء مورد سنجش قرارگرفته است. برای بررسی اثر فوق از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر اطلاعات تابلویی استفاده کرده ایم. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و برای نمونه گیری از روش حذفی سیستماتیک استفاده شده و در نهایت 128 شرکت طی دوره زمانی 1382تا 1389 به عنوان نمونه مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان می دهند؛ برخی از خصوصیات شرکتی(قابلیت مشاهده، اهرم مالی، نقدینگی و سودآوری) بر سطح افشاء کل اثر می گذارند. با تقسیم سطح افشاء به دو بخش تخصصی تر(سطح افشاء اختیاری و اجباری) و تجزیه تحلیل های مدنظر مشخص شد که خصوصیات شرکتی فوق تنها بر قسمت اختیاری سطح افشاءکل اثر گذاشته و بر اطلاعاتی که افشاء آن ها توسط استانداردهای مرتبط الزامی شده اند اثر نمی گذارند. علت این نتیجه را می توان به ماهیت این نوع اطلاعات نسبت داد به طوری که شرکت ها جدا از چگونگی وضع مالی و غیر مالی ملزم به افشاء این نوع اطلاعات هستند. لذا یکی از علل تفاوت در سطح افشاء اختیاری شرکت ها، تفاوت در خصوصیات مالی و غیر مالی شرکت ها باشد.
شاهین شیرینی غلامرضا منصورفر
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده سهام با تاثیر متغیر میانجی نااطمینانی اطلاعات پرداخته است. هموارسازی سود عملی است آگاهانه که از طرف مدیران جهت انگیزه های مختلف صورت می گیرد که بر اساس نتیجه پژوهش های قبلی می تواند بازده سهام را تحت تاثیر قرار دهد. در واقع هموارسازی سود فضای اطلاعاتی در اختیار سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار داده و باعث انتشار اطلاعات غیر واقعی می گردد. فضای اطلاعاتی که سرمایه گذار را در ارزشگذاری صحیح سهام توسط سرمایه گذاران منطقی دچار تردید و ابهام می نماید، نااطمینانی اطلاعات نامیده می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی وجود تاثیر متغیر میانجی نااطمینانی اطلاعات در ارتباط بین هموارسازی سود با بازده سهام است. به عبارت ساده تر تاثیر هموارسازی سود بر بازده سهام از طریق مسیر نااطمینانی اطلاعات. 127 شرکت از میان جامعه شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس و اوراق بهادار تهران انتخاب و اطلاعات آنها در فاصله سالهای 1383 الی 1389 جمع آوری شد. جهت بررسی وجود رابطه فوق از دو روش رگرسیون چند متغیره که به وسیله آزمون سوبل انجام می گیرد و مدل معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بهره برده شده است. نتایج حاصل از هر دو روش، نشان از وجود تاثیر متغیر میانجی نااطمینانی اطلاعات در رابطه بین هموارسازی سود و بازده سهام دارد.
محمد رضا پرویزی راحت غلامرضا منصورفر
هدف این تحقیق بررسی اثر میانجی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین مشکلات نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1383-1389 می باشد. در این پژوهش مشکلات نمایندگی با استفاده از اهرم مالی، درصد مالکیت هیئت مدیره در سهام شرکت و وجوه جریان نقد آزاد اندازه گیری شده و کیفیت حسابرسی بوسیله دوره تصدی حسابرس در شرکت مورد مطالعه اندازه گیری شده است. همچنین کیفیت گزارشگری مالی بوسیله مدل تعدیل شده جونز اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از دو روش رگرسیون چند متغیره براساس داده های تلفیقی، آزمون معادلات ساختاری و همچنین آزمون سوبل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مشکلات نمایندگی و دوره تصدی حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد بطوری که این رابطه بین وجوه جریان نقد آزاد و اهرم مالی با دوره تصدی حسابرس یک رابطه معنی دار مثبت، و بین درصد مالکیت هیئت مدیره و دوره تصدی حسابرس یک رابطه معنی دار منفی است. همچنین بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی یک رابطه منفی معنی داری وجود دارد. و نیز بین مشکلات نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معنی داری وجود دارد بطوری که این رابطه بین وجوه جریان نقد آزاد و کیفیت گزارشگری مالی یک رابطه مثبت معنی دار و بین اهرم مالی و درصد مالکیت هیئت مدیره با کیفیت گزارشگری مالی یک رابطه منفی معنی دار وجود دارد. و در نهایت نقش کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین مشکلات نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی براساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره مورد تایید قرار نگرفته است ولی بر اساس روش معادلات ساختاری کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین مشکلات نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی شناخته می شود. واژگان کلیدی: کیفیت گزارشگری مالی، کیفیت حسابرسی، تئوری نمایندگی، متغیر میانجی، آزمون سوبل
محمد علی منصور سید جمال الدین محسنی زنوزی
این پژوهش به بررسی واکنش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، نسبت به انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته است. دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1377 تا پایان سال 1388 بوده، و واکنش بازار سهام به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال های 1380، 1384 و 1388 مورد بررسی قرار گرفته اند. از روش بررسی "اثر رویداد" برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود. با استفاده از "مدل بازار" بازده مورد انتظار در پنجره رویداد تخمین زده می شود. برای تخمین ضرایب مورد استفاده در مدل بازار نیز، از تکنیک گارچ استفاده شده است. نتایج نشان داد، بازار سهام به انتخابات ریاست جمهوری ایران واکنش معنادار می دهد، اما جهت و اندازه آن می تواند بر اساس انتظارات سرمایه گذاران متفاوت باشد.
مینا باقرزاده پرویز پیری
یکی از اقلام حسابداری که در گزارش های مالی تهیه و ارائه می شود، سود است که در ارزیابی عملکرد شرکت و در رأس آن، عملکرد مدیریت و هم چنین تعیین ارزش بنگاه های اقتصادی مورد استفاده قرارمی گیرد. از سوی دیگر احتمال دارد سود بخاطر تضاد منافع توسط مدیریت دستکاری شود ، بنابراین کیفیت سود به عنوان یکی از جنبه های بااهمیت ، معیاری برای ارزیابی سلامت مالی شرکت هاست. لیکن بررسی های انجام شده توسط محقق و مطالعه پیشینه موضوع حاکی از آن است که در هیچ یک از این پژوهش ها ، سرمایه فکری به عنوان عامل موثر در ارزیابی های مربوط به کیفیت سود در نظر گرفته نشده است. هدف محقق از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین کیفیت سود و سرمایه فکری در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای بررسی موضوع فوق با استفاده از روش بررسی میدانی و اسناد کاوی ، اطلاعات واقعی 57 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1384-1389 ، استخراج و با استفاده از الگوی داده های تابلویی یا پانل مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون های مورد نظر و مدل های برآورد شده بیانگر آن است که در سطح معناداری 5% بین سرمایه فکری و و شاخص های مربوط به کیفیت سود ( پایداری سود) رابطه معناداری وجود دارد.
فریبا غلامی نژاد ساعتلو پری چالاکی
پیچیدگی بازارها، به ویژه طیف گسترده ابزارهای سرمایه گذاری و عوامل متعدد موثر بر آنها، تصمیم گیری درخصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایه گذاران دشوار می کند، به طوری که سرمایه گذاران همواره در تصمیم گیری های خود با مسئله بهینه سازی مجموعه دارایی روبه رو هستند. انتخاب سبد سهام به منظور حداکثرسازی سود یکی از اصلی ترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. تحقیق حاضر تلاش دارد تا با استفاده از روش های نوین محاسبه ریسک (lpm , co_ lpm) که مبتنی بر ریسک نامطلوب می باشند، مدل ریاضی انتخاب پورتفوی را توسعه و با استفاده از رویکردی نوین از الگوریتم ژنتیک که دارای توابع برازش چند هدفه بوده و بنام متد mffga مشهور است، اقدام به حل مدل های ارائه شده کرده و نهایتا پاسخ های حاصل را با روش کلاسیک ارائه شده توسط مارکوویتز مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق 130 شرکت از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران و محدوده زمانی آن نیز از ابتدای سال 1380 تا پایان سال1390 است. نتایج تحقیق موید برتری معیارهای ریسک نامطلوب به ویژه co-lpm نسبت به معیارهای رایج ریسک در انتخاب و بهینه سازی پورتفوی می باشد به گونه ای که در پورتفوی های تشکیل یافته در مدل نوسانات ریسک بخصوص در بازده های بالاتر به حداقل خود می رسد که این نشان دهنده ثبات در رفتار و عملکرد این مدل در مقایسه با مدل های دیگر ارزیابی ریسک می باشد.
بهناز لطفی غلامرضا منصورفر
تحقیق حاضر تلاش دارد تا با تبیین مفهوم جدیدی از درماندگی مالی، ضمن نقد تحقیقات قبلی انجام شده در ایران، بین مفاهیم درماندگی مالی و ورشکستگی تمییز قایل شده و به پیش بینی درماندگی بپردازد. بدین منظور، به بررسی مفید بودن ترکیبات اجزای جریان نقد در پیش بینی درماندگی مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1380تا 1389 پرداخته شده است. برخلاف مطالعات قبلی که همگی از ماده 141 قانون تجارت برای تفکیک شرکتها استفاده کرده اند در این تحقیق، از نشانه های مالی جدیدکه عبارتند از: سه سال متوالی زیان، کاهش بیش از40? سود نقدی نسبت به سال قبل،کمتر بودن سود قبل از بهره و مالیات و استهلاک از 80% هزینه بهره، بازده منفی سهام به همراه رشد منفی فروش وکوچکتر بودن ارزش دفتری هر سهم از ارزش اسمی آن سهم برای شناسایی شرکت های درمانده استفاده شده است. علاوه بر این، تحقیق حاضر سعی در توسعه ی ادبیات پیش بینی درماندگی مالی از طریق در نظر گرفتن هشداری دارد که علامت مثبت یا منفی خالص جریان نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی صورت جریان نقد، درباره ی وضعیت مالی آتی شرکت ها می دهد. جهت بررسی پیش بینی درماندگی مالی از 8 ترکیب سه تایی اجزای صورت جریان نقد در قالب مدل رگرسیون لجستیک باینری، برای 59 شرکت درمانده و 59 شرکت غیر درمانده مالی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر مفید بودن برخی از ترکیبات جریانات نقد در ارزیابی عملکرد شرکت و پیش بینی درماندگی مالی می باشند.
نهاله حیاتی حمزه دیدار
امروزه منافع تنوع سازی بین المللی پرتفوی و بدنبال آن تشکیل پرتفوی بهینه بر سرمایه گذاران پوشیده نیست. بعلاوه، افق سرمایه گذاری عامل مهمی در تصمیم گیری برای سرمایه گذاران انفرادی و نهادی می باشد. در این مطالعه، مدل بهینه سازی بین المللی پرتفوی چند هدفه تحت دو نوع چارچوب متفاوت برای ریسک، از جمله m-v و m-lpm پیشنهاد شده و برای حل مدل و ترسیم مرزهای کارایی پرتفوی های بهینه، از الگوریتم ژنتیک تابع برازش چندگانه (mffga) استفاده شده است. با تقسیم بازارهای نوظهور به بازار های "قابل سرمایه گذاری" و "کمتر قابل سرمایه گذاری"، رفتار پرتفوی های بهینه در این گروهها در دوره های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت بررسی شده است. همچنین نتایج حاصل از این بررسی با نتایج حاصل از بازارهای توسعه یافته مقایسه شده اند. جامعه آماری کل کشورهای توسعه یافته، نوظهور قابل سرمایه گذاری و نوظهور کمتر قابل سرمایه گذاری می باشد. نمونه آماری نیز کشور هایی از بین این کشور ها می باشد که بر اساس معیار تعریف شده انتخاب شده اند. دوره ی زمانی تحقیق از سال 2001 تا سال 2011 می باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که برای دستیابی به منافع تنوع سازی، هر دو گروه از بازارهای نوظهور بعنوان بازار هایی با منافع بالقوه برای سرمایه گذاران بین المللی به شمار می آیند. همچنین، رفتار کوتاه مدت پرتفوی ها در تمامی گروهها با رفتار بلند مدت آنها متفاوت است.
سروه فرزاد غلامرضا منصورفر
این تحقیق با هدف بررسی اثر اجرای حسابرسی مالیاتی بر مالیات تشخیصی وقطعی اشخاص حقوقی در ایران انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مودیانی از اشخاص حقوقی اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی، شرقی و شرق تهران است که طی 2 سال متوالی 1388 تا 1389 مالیات خود را به حوزه مالیاتی ابراز کرده اند و 350شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای آزمون فرضیه های های پژوهش ازآزمون های t-testوf-test استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از روش اسناد کاوی (اطلاعات واقعی پرونده های مالیاتی) به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که بین مالیات ابرازی و تشخیصی و مالیات ابرازی و قطعی در شرکت هایی که حسابرسی مالیاتی می شوند رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین نوسان اختلافات بین مالیات ابرازی و تشخیصی و مالیات ابرازی و قطعی در شرکت هایی که حسابرسی مالیاتی شده اند نیز تفاوت معناداری با سایر شرکت ها ندارد.
سروین جودت نیا غلامرضا منصورفر
در سال های اخیر، سرمایه گذاری در پورتفولیوی بین المللی به عنوان ابزاری مفید برای کسب سود در بازارهای سرمایه بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از ویژگی های تنوع سازی بین المللی پورتفولیو، ایجاد فرصت های سرمایه گذاری با بیش ترین بازده ممکن و کم ترین مقدار ریسک می باشد تا به این ترتیب بر مزایای پورتفولیوهای متنوع داخلی بی افزاید. بازارهای نوظهور، با ارائه بازده بیش تر نسبت به بازارهای توسعه یافته از جذابیت بسیاری برای سرمایه گذاران بین المللی برخوردارند؛ اما با افزایش هم جمعی بازارها، میزان این منافع رو به کاهش است. بررسی های انجام گرفته در مورد پیشینه تحقیق نشان می دهد که اکثر مطالعات انجام شده در مورد بازارهای نوظهور (بالاخص در منطقه جنوب شرقی آسیا) به بررسی هم جمعی در سطح کشورها می پردازند و توجه اندکی پیرامون هم جمعی بازارها در سطح صنایع صورت گرفته است. بنابراین، در این تحقیق به بررسی امکان انتفاع از تنوع سازی بین المللی پورتفولیو در سطح صنایع بازارهای جنوب شرقی آسیا می پردازیم. در این پژوهش از شاخص ftse در سطح صنایع کشورهای مالزی، اندونزی، تایلند، کره جنوبی، چین، تایوان، سنگاپور و هنگ کنگ و داده های هفتگی بانک اطلاعاتی دیتا استریم از ابتدای سال 2000 تا نیمه اول 2012 استفاده شده است. ابتدا با استفاده از الگوریتم ژنتیک چند هدفه، پورتفولیوهای بهینه از میان سکتورهای مشترک میان کشورها انتخاب می شوند. سپس، وجود روابط بلندمدت میان صنایع موجود در پورتفولیوهای مذکور و نیز پورتفولیویی از میان صنایع غیرمشترک، بررسی می شود. اما پیش از اجرای تست هم جمعی، لازم است داده ها از لحاظ وجود ریشه واحد مورد بررسی قرار گیرند. نتایج آزمون های ریشه واحد زیووت- اندروز و لامزداین- پاپل نشان می دهد تمام سریهای زمانی در پورتفولیوهای مذکور از درجه یک مانا هستند. در نهایت، تست ژوهانسن و ژوهانسن- ژوسلیوس اجرا می شود و نتایج آن حاکی از عدم وجود روابط هم جمعی میان صنایع در پورتفولیوهای ایجاد شده می باشد. این بدان معناست که سرمایه گذاران می توانند از تنوع سازی بین المللی پورتفولیو در سطح صنایع بازارهای کشورهای مورد مطالعه در جنوب شرقی آسیا سود برند.
الهام خلیل زاده حمزه دیدار
با توجه به اهمیت افشاء برای افشاء کننده، مخاطب افشاء و برای کل جامعه، از روی شواهد بدست آمده توسط محققان می توان گفت سطح افشای اطلاعات از یک شرکت به شرکت دیگر متفاوت است. لذا در این تحقیق سعی شده به این سوال جواب داده شود که چه عواملی باعث تفاوت در سطح افشاء در شرکت های مختلف می شود؟ برای پاسخ به این سوال اثر خصوصیات شرکتی، ویژگی های حاکمیت شرکتی و عوامل محیطی خارجی به طور هم زمان بر سطح افشاء مورد سنجش قرار گرفته است. برای کمی کردن شاخص افشاء از مدل موسسه استاندارد اند پورز و شاخص کیفیت افشای بورس اوراق بهادار تهران و برای بررسی اثر فوق از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل شرکت های پذیرفته شده در بازار اول بورس اوراق بهادار تهران می باشد و برای نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که در نهایت 57 شرکت طی دوره ی زمانی 1386 الی 1390 به عنوان نمونه مورد تحلیل قرار گرفتند. با تجزیه و تحلیل های مدنظر و با استفاده از مدل موسسه استاندارد اند پورز مشخص شد که خصوصیات شرکتی، ویژگی های حاکمیت شرکتی و عوامل محیطی خارجی هر سه اثر مثبت بر کیفیت و سطح افشای اطلاعات دارند. بنابراین علت تفاوت در سطح و کیفیت افشای اطلاعات در شرکت های مختلف را می توان در تفاوت در این سه عامل -به عنوان بخشی از عوامل موثر بر کیفیت افشاء- دانست. ولی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها با استفاده از شاخص بورس ایران نشان داد که فقط ویژگی های حاکمیت شرکتی و عوامل محیطی خارجی همبستگی مثبت با کیفیت افشاء دارد.
زینب طالبی پرویز پیری
الگوهای پیش بینی ورشکستگی یا بحران های مالی در مطالعات و مقالات زیادی مورد بحث واقع شده است. این پژوهش سعی دارد تا با مقایسه توان پیش بینی اطلاعات مبتنی بر حسابداری و اطلاعات مبتنی بر بازار، سودمندی هر یک از این منابع اطلاعاتی را در پیش بینی ورشکستگی مورد آزمون قرار دهد. هم چنین این موضوع که آیا یک الگوی ترکیبی از اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار نسبت به الگویی که صرفا دارای اطلاعات حسابداری یا اطلاعات بازار است قدرت پیش بینی بهتری دارد، مورد آزمون قرار می گیرد. جامعه آماری برای انجام تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1380 تا 1390 می باشد. برای انجام تحقیق نمونه ای شامل 34 شرکت ورشکسته و 34 شرکت غیر ورشکسته انتخاب گردیده است. برای آزمون توانایی پیش بینی الگوها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگویی که ترکیبی از متغیرهای حسابداری و متغیرهای بازار باشد قدرت پیش بینی بالاتری دارد.
میر سعید محمدی ملااحمدی غلامرضا منصورفر
مساله انتخاب سبد دارایی بهینه همواره یکی از دغدغه های ذهنی سرمایه گذاران بوده است. درحالیکه مارکویتز از همبستگی ثابت در مدل خود بهره می برد، مطالعات اخیر از ثابت نبودن همبستگی بین متغیرها در طول زمان حکایت دارند. برهمین اساس، تحقیق حاضر ابتدا در پی بررسی همسانی ماتریس های همبستگی بین بازدهی بازار مالی کشورهای نوظهور جنوب شرق آسیا، کشورهای در حال توسعه منطقه خاورمیانه و کشورهای توسعه یافته بوده و سپس با توسعه مدل مارکویتز سعی در مقایسه رفتار سبد دارایی های بهینه شده ی مبتنی بر دو مدل "همبستگی پویا" و "همبستگی ایستا" توسط الگوریتم توابع برازش چندگانه ژنتیکی را دارد. یافته های تحقیق حاضر حکایت از نابرابر بودن ماتریس های همبستگی بازدهی در طول دوره مطالعه دارد. همچنین رفتار سبد دارایی های بین المللی بهینه شده مبتنی بر مدل پویا و مدل ایستا تفاوت معنی داری با هم دارد. این درحالی است که در هر سه گروه از کشورهای مورد مطالعه، مدل پویا سطوح بازده بالاتری را ارائه داده و بازده گسترده تری از ریسک را برای سرمایه گذار پیشنهاد می دهد.
فرزاد آذرنیوش حسن خداویسی
با توجه به تأثیر گسترده نوسانات قیمت نفت بر بخش های مختلف اقتصادی ایران و اهمیت بازار های مالی در رشد و توسعه اقتصادی، در این تحقیق تأثیر نوسانات قیمت نفت خام بر بازدهی شاخص سهام صنایع منتخب فعال در بورس اوراق بهادار تهران شامل بخش تولید (کاشی و سرامیک و فرآورده های نفتی، کک و سوخت هسته ای) ، بخش خدمات (خدمات فنی و مهندسی)، مالی (واسطه گری های مالی)، ساخت و ساز ( انبوه سازی) و ارتباطات، انبارداری و حمل و نقل (حمل و نقل و ارتباطات)، براساس اطلاعات روزانه از تاریخ 01/01/ 1384 تا 28/12/1391 مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار می گیرد. به این منظور از مدل خودرگرسیونی تعمیم یافته دومتغیره مبتنی بر واریانس ناهمسانی شرطی، bekkاستفاده شده است. در این مطالعه نوسانات قیمت نفت که در اثر شوک های گذشته قیمت نفت ایجاد و در طول زمان پایدار می باشد و همچنین شوک های جدید قیمت نفت که عامل ایجاد نوسانات آینده قیمت نفت است را مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج حاصل نشان دهنده ی سرریز نوسانات از نفت به صنایع فرآورده های نفتی، کک و سوخت هسته ای، خدمات و ارتباطات و حمل و نقل می باشد، که اثرات سرریز نوسانات به این صنایع برای دو صنعت فرآورده های نفتی،کک و سوخت هسته ای و ارتباطات و حمل و نقل در جهت منفی باشد. اما اثرات سرریز نوسانات به صنعت خدمات در جهت مثبت می باشد. سرریز شوک های نفتی نیز به صنایع فرآورده های نفتی،کک و سوخت هسته ای، خدمات و مالی وجود دارد، که اثرات سرریز شوک های نفتی به دو صنعت فرآورده های نفتی،کک و سوخت هسته ای و مالی در جهت منفی می باشد، در حالی که اثر سرریز شوک های نفتی به صنعت خدمات در جهت مثبت می باشد. اثرات سرریز شوک-ها و نوسانات نفت به دو صنعت کاشی و سرامیک و ساخت و ساز دیده نشد. همچنین نتایج نشان-دهنده ی عدم سرریز شوک ها و نوسانات از صنایع منتخب فعال در بورس به قیمت جهانی نفت می-باشد. یافته های تجربی تحقیق حاضر، دلالت های مفیدی را برای سرمایه گذاران و سیاست گذارانی که نیازمند اثر تغییرات قیمت نفت بر روی بازدهی شاخص سهام هستند، فراهم می کند.
سمیه محمدی ابراهیم عباسی
بررسی هم حرکتی بخش ها نقشی اساسی در تخصیص بهینه منابع و مدیریت ریسک دارد. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی ساختار همبستگی بازده میان ده صنعت برتر بورس اوراق بهادار تهران از دو بعد زمان و مقیاس زمانی با استفاده از دو رویکرد مبتنی بر موجک می پردازد، تا معین گردد آیا هم حرکتی بازده شاخص های صنایع بورس اوراق بهادار تهران دارای ویژگی های پویای در طی زمان ودر طی مقیاس است یا خیر؟ و درصورت وجود اثرات مقیاسی، بهترین مقیاس های زمانی برای تشکیل سبد سرمایه گذاری معرفی گردد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو نگرش 1. همبستگی شرطی پویای گارچ مبتی بر تبدیل موجک گسسته و 2. همبستگی موجکی مبتنی بر تبدیل موجک پیوسته و با داده های روزانه از اول مهر 1385 تا 14 آبان 1392 نشان داد ساختار همبستگی میان بازده شاخص صنایع بورس اوراق بهادار تهران از مدل شرطی پویا در طی زمان تبعیت می کند. به عبارتی دیگر، همبستگی های شرطی ثابت نبوده و از مقادیر گذشته خود تاثیر می پذیرند. همچنین، بررسی تاثیر پذیری ساختار همبستگی ها از مقیاس های زمانی، نشان داد ساختار همبستگی ها با تغییر مقیاس های زمانی تغییر می نماید. بنابراین، سرمایه گذاران با افق های سرمایه گذاری مختلف با تشکیل سبد سهام از میان صنایع یکسان به یک میزان منتفع نمی گردند. با توجه به نتایج پژوهش بهترین افق سرمایه گذاری به منظور بهره مندی از مزایای تشکیل سبد سرمایه گذاری از میان سهام موجود در صنایع بورس اوراق بهادار تهران، مقیاس های زمانی 2 تا 32 روزه برآورد گردید.
بهمن قادری غلامرضا منصورفر
با توجه به هدف اصلی چارچوب نظری گزارشگری مالی، یعنی سودمندی اطلاعات حسابداری در تصمیمگیریها از یک سو و شکلگیری رقابت میان گزارشگری مالی و سایر منابع اطلاعاتی همچون اطلاعات بازار از سوی دیگر و همچنین متفاوت بودن این دو منبع اطلاعاتی از لحاظ ویژگیهای کیفی، تحقیق حاضر با هدف بررسی این موضوع که آیا ارزشیابی سهام بر اساس اطلاعات بازار و اطلاعات صورتهای مالی به نتایج متفاوتی میانجامد یا خیر، صورت پذیرفت. به همین منظور، الگوهایی از جمله الگوی مبتنی بر اطلاعات بازار و الگوی مبتنی بر اطلاعات صورتهای مالی ارائه گردید. الگوی بازار شامل متغیرهای بازار و الگوی صورتهای مالی در برگیرنده اطلاعات حسابداری است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی شامل 68 شرکت است که دادههای آنها برای بازه زمانی 1381 تا 1391 جمعآوری شده است. پس از نرمال سازی متغیرهای تحقیق، فرضیه اول با استفاده از آزمون تی مستقل آزمون گردید. برای آزمون فرضیه اصلی دوم نیز از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیمیافته تخمینی، استفاده شد. نتایج فرضیه اول پژوهش، حاکی از آن است که ارزشیابی سهام بر اساس ارزش فعلی فرصتهای رشد مبتنی بر اطلاعات بازار و اطلاعات صورتهای مالی برای هر سه حالت برآورد شده، از لحاظ آماری تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. همچنین یافتههای حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان میدهد که اطلاعات صورتهای مالی به استثنای فاکتور رشد محاسبه شده بر مبنای بازده حقوق صاحبان سهام، ارتباط معنیداری با الگوی ارزشگذاری سهام مبتنی بر اطلاعات بازار دارند.
مهدی کفعمی حمزه دیدار
در این پژوهش به بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر شکاف مالیاتی پرداخته شده است. این ارزیابی از طریق بررسی رابطه بین برخی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل استقلال هیئت مدیره، دوگانگی نقش مدیرعامل، سهامداران نهادی، مالکیت دولتی، حسابرسی داخلی، اظهار نظر حسابرس، تغییر حسابرس، معامله با اشخاص وابسته، کیفیت افشا و تعدیلات سنواتی با شکاف مالیاتی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، یافتن پاسخ به این سوال است که آیا بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و شکاف مالیاتی رابطه ی معناداری دارد؟ در راستای این هدف 110 شرکت نمونه برای یک دوره 6 ساله در بازه ی زمانی 1385 الی 1390 مورد بررسی قرار گرفته است. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره بر اساس داده های تلفیقی انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه ی متغیرهای استقلال هیئت مدیره و معامله با اشخاص وابسته با شکاف مالیاتی، مثبت و معنادار میباشد. علاوه بر این؛ رابطهی میان تغییر حسابرس و شکاف مالیاتی منفی و معنادار می باشد. همچنین بین متغیرهای دوگانگی نقش مدیرعامل، سهامداران نهادی، مالکیت دولتی، حسابرسی داخلی، نوع اظهار نظر حسابرس، کیفیت افشا و تعدیلات سنواتی با شکاف مالیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.
مریم اسدی غلامرضا منصورفر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تعدیل¬گر کیفیت سود در پیش¬بینی درماندگی مالی شرکت¬ها می¬باشد. جامعه آماری تحقیق، شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال¬های 1382 تا 1391 است. در این راستا نمونه¬ای شامل 41 شرکت درمانده و 41 شرکت غیردرمانده انتخاب گردید. ملاک گزینش برای انتخاب شرکت¬های درمانده استفاده از پنج معیار مختص درماندگی مالی می¬باشد. در ابتدا برای بررسی صحت تفکیک دو نمونه درمانده و غیردرمانده با استفاده از آزمون ویلکاکسون، میانگین متغیرهای مستقل دو نمونه بررسی شد. سپس جهت بررسی پیش¬بینی درماندگی مالی از سه مدل آلتمن، اولسون، بهارات و شام¬وی در قالب رگرسیون لجستیک باینری استفاده شده است. یافته¬های حاصل از تحقیق نشان می¬دهد که استفاده از کیفیت سود در پیش¬بینی درماندگی مالی بطور معناداری دقت پیش-بینی درماندگی مالی را افزایش می¬دهد. همچنین مدل آلتمن دقت بیشتری در پیش¬بینی درماندگی مالی دارد؛ در نتیجه ابزار مناسب¬تری برای پیش¬بینی محسوب می¬شود.
حامد حضرتی غلامرضا منصورفر
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی معیارهای ورشکستگی در مورد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. هدف از این پژوهش یافتن پاسخ این سوال است که به چه میزان بین معیار ماده 141 قانون تجارت و معیارهای تشخیص ورشکستگی شرکتها بر اساس ادبیات موجود مالی همپوشانی وجود دارد؟ در راستای این هدف، 34 شرکت به منظور تعیین شرکتهای ورشکسته براساس معیار ماده 141 قانون تجارت و 104 شرکت به منظور تعیین شرکتهای ورشکسته براساس معیارهای تشخیص ورشکستگی موجود در ادبیات مالی در بازه زمانی 81 تا 91 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. برای محاسبه کارایی از روش ناپارامتریک تحلیل پوششیدادهها استفاده شده است. روش تحلیل پوششی دادهها نیازمند ورودی و خروجیهایی برای اندازهگیری کارایی میباشد. این پژوهش شامل 3 مرحله است: در مرحله اول شرکتهای ورشکسته بر اساس معیار ماده 141 قانون تجارت تعیین شده و در مرحله دوم، برای تعیین شرکتهای ورشکسته بر اساس معیارهای تشخیص ورشکستگی موجود درادبیات مالی از روش dea (تحلیلپوششی دادهها) استفاده شده است. در مرحله سوم نیز به بررسی همپوشانی بین دو روش اول و دوم پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین دو روش معیار ماده 141 قانون تجارت و معیارهای تشخیص ورشکستگی شرکتها براساس ادبیات موجود مالی همپوشانی وجود ندارد. واژگان کلیدی: معیارهای ورشکستگی، تحلیل پوششی دادهها (dea)، ماده 141 قانون تجارت
شبنم خالق پرست اطهری غلامرضا منصورفر
در دهه¬های اخیر، افزایش محبوبیت معاملات مبتنی بر شاخص و گستردگی متغیرهای تأثیرگذار بر آن باعث شده است مفاهیم مرتبط با پیش¬بینی نوسانات شاخص قیمت سهام برای پژوهشگران و محققان اهمیت زیادی پیدا کند. هدف اصلی تحقیق، اولاً بررسی این موضوع می¬باشد که اطلاعات حسابداری تا چه میزان در توضیح نوسان شاخص¬های موجود در بورس اوراق بهادار نقش دارند. دوماً استفاده از الگوی هوشمند ماشین بردار پشتیبان در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک داده¬های ترکیبی تا چه میزان می تواند دقت این پیش¬بینی¬ها را افزایش دهد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی سال¬های 1382 تا 1391 می¬باشد. نمونه آماری شامل 91 شرکت در قالب 9 صنعت است، که از لحاظ نقدشوندگی بالاترین رتبه را در بین صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تهران داشته¬اند. نتایج حاصل از بکارگیری ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی مصنوعی با در نظرگرفتن 11 متغیر مالی منتخب شرکتی و وارد کردن 80% حجم نمونه در فاز آموزش، توانست مدل¬هایی را ایجاد نماید که تا میزان تقریبی 60% نوسانات شاخص را به درستی پیش¬بینی نماید. اما آماره آزمون من-ویتنی یو مقایسه نتایج واقعی با نتایج بدست آمده در فاز آزمایش که در برگیرنده 20% حجم نمونه بود، بیانگر وجود اختلاف معنی دار بین نتایج واقعی و نتایج بدست آمده است. این تفاوت نشان می¬دهد که مدل¬های بدست آمده از اعتبار و اتکای لازم برخوردار نیستند. در بررسی نتایج بدست آمده رگرسیون لجستیک، معنی¬دار بودن احتمال آماره lr با توزیع خی¬دو نشان می¬دهد که ترکیب انتخاب شده از متغیرهای مالی در پیش¬بینی نوسان شاخص قیمت صنایع مدل مناسبی است، اما ضریب تعیین معادله رگرسیونی نشان داد که این متغیرها در مجموع تنها قابلیت توضیح دهندگی 4% نوسان شاخص قیمت را دارا می¬باشند. در مجموع با اتکا به نتایج این تحقیق، نمی¬توان به طور قطع تصمیم¬گیری و نتیجه گرفت که کدام دسته از روش های هوشمند یا کلاسیک عملکرد بهتری را در پیش¬بینی نوسان شاخص¬های بازار دارند و سهم متغیرهای مالی منتخب شرکتی نیز در این پیش¬بینی بسیار ناچیز است.
سمانه برزگری صدقیانی پرویز پیری
این تحقیق به دنبال بررسی ارتباط بین اجزای انعطاف پذیری مالی داخلی شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نقش آن در رفتارهای سرمایه¬گذاری شرکت¬ها می¬باشد. شرکت¬ها از ظرفیت بدهی و نگهداشت وجوه نقد برای مدیریت انعطاف¬پذیری مالی داخلی خود استفاده می¬کنند؛ بنابراین این تحقیق ابتدا ارتباط بین ظرفیت بدهی و وجوه نقد (به عنوان بخش¬هایی از انعطاف¬پذیری مالی داخلی شرکت) را مورد بررسی قرار می¬دهد، سپس نقش اجزای انعطاف¬پذیری مالی داخلی بر روی رفتارهای سرمایه¬گذاری شرکت¬ها را مورد بررسی قرار می¬دهد. برای دستیابی به این هدف از گزارش¬های مالی 69 شرکت طی دوره¬های مالی 82 تا 91 استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین اجزای انعطاف¬پذیری مالی داخلی نشان می-دهد که میزان ظرفیت بدهی شرکت¬ها در پیش¬بینی میزان نگهداشت منابع نقدی موثر نیست ولی میزان نگهداشت منابع نقدی شرکت در پیش¬بینی میزان ظرفیت بدهی آن¬ها موثر می¬باشد. نتایج حاصل از بررسی نقش اجزای انعطاف¬پذیری مالی داخلی بر رفتارهای سرمایه¬گذاری شرکت¬ها بیانگر این می¬باشد که در شرکت-های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، میزان ظرفیت بدهی شرکت¬ها بیش از میزان منابع نقدی نگهداری¬شده¬ی آن¬ها در تعیین رفتارهای سرمایه¬گذاری¬شان موثر نیست.
سعید لطفی رزی غلامرضا منصورفر
یکی از عوامل مهم در جهت مسائل اقتصادی کشور ها، بسط و توسعه سرمایه گذاری است. اما علاوه بر مساله توسعه سرمایه گذاری، افزایش کارآیی سرمایه گذاری نیز از مسائل با اهمیت است.هدف این پژوهش، بررسی تاثیر درجه انعطاف پذیری مالی بر کارآیی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1387 الی 1392 بررسی شده است (624 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده پژوهش از نرم افزار های e-views7 ، ُ stataوspss 20 استفاده شده است. نتایج تحقیق در ارتباط تایید فرضیه پژوهش نشان می دهد که درجه انعطاف پذیری مالی بر کارآیی سرمایه گذاری تاثیر مثبت و معناداری دارد.
زهرا اصولی غلامرضا منصورفر
بر اساس پیش¬بینی مدل¬های نظری و هم¬چنین، یافته¬های تحقیقات پیشین انتظار می¬رود که بین کیفیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام، یک ارتباط مستقیم و نیز، یک ارتباط غیرمستقیم از طریق میانجی-گری متغیر عدم تقارن اطلاعاتی وجود داشته باشد. از همین رو در تحقیق حاضر به این موضوع پرداخته می¬شود که آیا می¬توان عدم تقارن اطلاعاتی را به عنوان متغیر میانجی در تأثیرگذاری کیفیت سود بر هزینه حقوق صاحبان سهام در نظر گرفت یا خیر؟ برای این منظور، داده¬های مالی 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طول سال¬های 1386-1391 مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی وجود رابطه مذکور، تجزیه و تحلیل رگرسیون چندمتغیره در چارچوب آزمون¬های سوبل و بارون و کنی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در رابطه بین کیفیت سود و هزینه حقوق صاحبان سهام، عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان متغیر میانجی جزئی عمل می¬نماید و اثر غیرمستقیم کیفیت سود بر هزینه حقوق صاحبان سهام از طریق متغیر میانجی عدم تقارن اطلاعاتی، از نظر آماری معنی¬دار است.
غلامرضا منصورفر حجت الله غنیمی فرد
پاسخ به این سئوال که قیمت نفت و فرآورده های آن در کجا و چگونه تعیین می شوند؟ در بستر تاریخ یکسان نبوده است. در دو دهه اخیر، تعیین قیمت نفت و فرآورده ها مبتنی بر شرایط بازار بوده است. عدم ثبات قیمتها در بازار و نوسان دائم آنها تولید کنندگان، مصرف کنندگان و حتی شرکتهای تجاری را با ؛خطر قیمت؛ مواجه می سازد. بطوریکه گاهی منجر به ضرر و زیان هنگفت می شوند. تجدید ساختار بازارهای نفتی توام با ایجاد ابزارهای گوناگون معاملاتی جهت کاهش و کنترل خطر قیمت بوده است. مکانیسم های نوین معاملاتی، به نحو چشم گیری منافع تولید کنندگان را در قبال کاهش قیمت نفت و منافع مصرف کنندگان را در قبال افزایش قیمت نفت، بیمه می نماید. به فرآیند ؛طراحی استراتژیهای مختلف و اتخاذ وضعیت مناسب در بازارهای مالی با استفاده از ابزارهای موجود به کنترل نوسانات قیمت؛ مدیریت خطر گفته می شود. طراحی استراتژیهای مدیریت خطر با استفاده از ابزارهایی چون: قراردادهای آتی، اختیاری، معاوضه ای و cfd انجام می گیرد، که مبتنی بر پیش بینی روند آتی قیمتها می باشد و این پیش بینی ها با بررسی عوامل اساسی، فنی و رفتاری حاکم بر بازار صورت میگیرد. نوسانات حاکم بر بازار نفت در عملیات تجاری شرکت ملی نفت ایران نیز موثر است، و بطور طبیعی در آمدهای این شرکت را از محل صادرات نفت خام و فرآورده های آن تحت تاثیر قرار می دهد. که نتیجه آن ایجاد اختلال در برنامه های توسعه ای و عمرانی کشور و عدم دستیابی به اهداف بودجه ای می باشد. لذا بکارگیری مکانیسم هایی که بتواند ارزش واقعی درآمدهای ارزی جمهوری اسلامی ایران را از محل فروش نفت خام، کنترل نماید، از ضرورتهایی است که می توان با بکار بستن روشهای نوین مدیریت خطر، در بازارهای بورس نفت و o.t.c و خصوصا بورس بین المللی نفت لندن، تا حدودی عینیت بخشید.