نام پژوهشگر: مهدی رزاقی
نرگس اصلانی معصومه شمس
از آنجائیکه شناسایی گونه های آلترناریا بر اساس ویژگیهای مورفولوژیک به دلیل درجات بالایی از تشابهات مورفولوژیک در گونه های مرتبط، موجب اشکالاتی در شناسایی آنها می گردد بنابراین استفاده از روشهای مولکولی مانند rflp بعنوان یک روش بسیار حساس و تجدید پذیر که دارای قابلیت تشخیص پلی مورفیسم های مختلف بین نواحی ژنومی می باشد حائز اهمیت است. در این مطالعه، 6455 جدایه قارچی با استفاده از روش پلیت درب باز از هوای استان تهران جدا شد که 826 جدایه قارچی که مشخصات جنس آلترناریا را داشتند، مورد مطالعه مورفولوژیک و مولکولی قرارگرفتند. بررسی مورفولوژیکی جدایه ها بر روی محیط کشت سیب زمینی-هویج-آگار و تحت شرایط کنترل شده انجام گرفت. با استفاده از تلفیق روش مورفولوژیک و تعیین توالی نواحی its1/4، 826 ایزوله آلترناریا جداسازی شده، در 5 گونه قرار گرفتند که شامل آلترناریا سولانی(15.3%)، آلترناریا تنئوسیما(13.6% )، آلترناریا برسیکا(10.2% )، آلترناریا آلترناتا(28.8% ) و آلترناریا پوری(32.2% ) می باشند جهت بررسی و مقایسه الگوی pcr-rflp هر یک از گونه های مزبور، ناحیه تکثیر شده its1/4 که برای تمام گونه های آلترناریا یک قطعه bp570 بود تحت تأثیر آنزیم های برش دهنده taq? ,ecor1 ,rsa1 ,mse1 ,hind??? قرار گرفت. الگوی قطعات حاصل بدنبال تأثیر آنزیم برش دهنده taq?، دو قطعه 280 و80 جفت بازی، برای آنزیم ecor1 یک قطعه 300 جفت بازی، برای آنزیم rsa1 دو قطعه 280 و 150 جفت بازی، برای آنزیم mse1سه قطعه 350، 200 و 100 جفت بازی و برای آنزیم hind??? دو قطعه 350 و 200 جفت بازی بود. نتایج بدست آمده نشان داد که الگوی حاصل از نواحی برش داده شده توسط آنزیم های مذکور بر روی ناحیه its1/4 در بین 5 گونه مورد بررسی اختلاف چندانی با یکدیگر نداشتند. با توجه به نقش بارز آلترناریاها در القاء پاسخ های آلرژیک و خسارات اقتصادی ناشی از آلودگی محصولات کشاورزی شناسایی این جنس در سطح گونه از نظر پراکندگی و میزان شیوع گونه های غالب حائز اهمیت است لذا راه اندازی یک سیستم تشخیصی ملکولی بر اساس تعیین توالی نواحی ژنومی مختلف و استفاده از تکنیکrflp اطلاعات جامعی را در تعیین الگوی جمعیتی آلترناریاهادر اختیار قرار می دهدکه می تواند در جلوگیری و کنترل عفونت های ناشی از آلترناریا ها بویژه القاء پاسخ های آلرژیک در افراد راهگشا باشد.
مهدی رزاقی لیلی محمی خانلی
توزیع عادلانه مصرف انرژی دربین حسگرهاونیزافزایش طول عمر مفیدشبکه،ازفاکتورهای مهم افزایش کارایی درشبکه های حسگربی سیم می باشند. درمحیط هایی که حسگرهابه صورت غیریکنواخت توزیع یافته اند،مصرف انرژی ناعادلانه خواهدبود.بنابراین دراین مقاله الگوریتمی ارائه شده است که مبتنی برخوشه بندی بوده وبامحدودکردن دامنه ی رقابتی،خوشه هایی بااندازه یکسان تولیدمی نماید. یکسان بودن اندازه خوشه هامنجر به مصرف عادلانه انرژی درون خوشه ای خواهدشد. فاکتورهایی که جهت انتخاب سرخوشه در نظر گرفته شده اند، عبارتند از: کم بودن تراکم شبکه در همسایگی گره، انرژی باقیمانده بیشتر و فاصله بیشتر تا ایستگاه مبنا. با در نظر گرفتن این فاکتورها طول عمر مفید شبکه افزایش یافته و ازمرگ نابهنگام گره های نزدیک به ایستگاه مبناجلوگیری خواهدشد. انرژی زیادی صرف ارسال بسته های کنترلی جهت تعیین سرخوشه هامی شود. در الگوریتم پیشنهادی روالی برای کاهش تعداد بسته های کنترلی بیان شده است.طبق این روال نیازبه رقابت درهردورنیست.بلکه دریک دورعلاوه برتعیین سرخوشه اصلی،گره هایی که انرژی باقیمانده آن ها بیشتر از میانگین انرژی باقیمانده اعضای خوشه است، به عنوان سرخوشه های رزرو، انتخاب شده و اولویت بندی می شوند. دردورهای بعدی سرخوشه رزروی که بیشترین اولویت را دارد، بدون شرکت در عملیات تعیین سرخوشه،به عنوان سرخوشه اصلی انتخاب می شود. بدین ترتیب تاحدزیادی ازهدررفتن انرژی به علت ارسال بسته های کنترلی در مرحله تعیین سرخوشه،جلوگیری می شود.اگردریک خوشه، سرخوشه رزروی جهت تعیین شدن به عنوان سرخوشه اصلی وجودنداشته باشد،عملیات خوشه بندی مجددانجام خواهدشد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم eadc، طول عمر شبکه را 33% افزایش می دهد. دلیل این امر، کاهش تعداد بسته های کنترلی در الگوریتم پیشنهادی می باشد.
احمد جبرالدینی معصومه شمس قهفرخی
کاندیدیازیس عفونت پوست، حفره دهان و مری، دستگاه معده ای _روده ای، واژن و سیستم عروقی در انسان است. این عفونتها بیشتر در افراد دارای بیماریهای زمینه ای مستعد کننده و دچار ضعف ایمنی مشاهده می گردد. گونه های کاندیدا به صورت طبیعی در پوست و مخاط حضور دارند. اگرچه کاندیدا آلبیکنس بعنوان شایع ترین گونه در ارتباط با ایجاد عفونت های قارچی جدی مطرح است، اما دیگر گونه های کاندیدا نیز به عنوان پاتوژن های فرصت طلب دارای اهمیت از نظر بالینی مطرح شده اند. گونه های کاندیدا دارای توانایی بالایی در بکار گیری فاکتورهای ویرولانس در جهت کلونیزاسیون، تهاجم و بیماری زایی می باشند. فاکتورهای ویرولانس اصلی شامل تشکیل بیوفیلم، فنوتایپ سویچینگ، تولید آسپارتیل پروتیناز، فسفولیپاز و غیره می باشد. آسپارتیل پروتیناز ترشحی بعنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای ویرولانس گونه های کاندیدا در نظر گرفته شده است که باعث تقویت توانایی ارگانیسم در کلنیزه شدن و نفوذ در بافت های میزبان و تضعیف شدن سیستم ایمنی می گردد. این آنزیم توسط یک خانواده 10 ژنی شناخته شده تحت عنوان sap تولید می شوند که در بین گونه های مختلف بطور متفاوت توزیع شده اند.
مهدی رزاقی احمدرضا بهرامیان
.با انتخاب غلظت بهینه رزین نووالاک در اروژل بر اساس پارامترهای مهم در انتخاب عایق ها مانند چگالی، انعطاف پذیری، ضرایب هدایت و نفوذ حرارتی و غباردهی، این پتوی اروژلی را به عنوان جداکننده در سامانه عایق چندلایه استفاده کردیم و با لایه های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، غلظت 15% رزین در اروژل به عنوان غلظت بهینه رزین انتخاب شد و عایق 12 لایه با این جداکننده هم با دارا بودن خواص عایقیِ مطلوب، تعداد لایه ی بهینه انتخاب شد. کارایی حفاظت حرارتی عایق 12 لایه اروژلی حدود 22 درصد بیشتر از عایق 12 لایه با جداکننده نمد پلی استر است.
حامد ابراهیمی فریمانی نادره گلشن ابراهیمی
کامپوزیت¬های پلیمری هادی بر مبنای زمینه¬ی پلیمری عایق و پرکننده¬ی هادی الکتریسیته، همچون دوده، خصوصیات جالبی در تغییر خواص الکتریکی و مکانیکی از خود نشان می¬دهند. در این مطالعه خواص الکتریکی و شکل¬شناسی آمیخته پلی اتیلن ترفتالات / پلی¬پروپیلن، (20/80) pp/pet ،پرشده با ذرات دوده هادی و معمولی مورد بررسی قرار می¬گیرد. کامپوزیت حاوی دوده هادی در مخلوط¬¬کن داخلی تهیه شد. بدین ترتیب که ذرات دوده ابتدا با pet مخلوط شده و متعاقباً pp به آن افزوده شد. نتایج مشاهدات شکل¬شناسی حاکی از قرارگرفتن ذرات دوده در سطوح فاز pet است. این امر منجر به دستیابی به هدایت الکتریکی مناسب و آستانه نفوذی در حد phr 3/5 می¬گردد. کامپوزیت pp/pet پرشده با دوده معمولی نیز با استفاده از فرآیند اکستروژن و کشش گرم و به سه روش تهیه شد. در روش اول، اختلاط pp، pet و دوده به طور همزمان در اکسترودر صورت گرفت. در روش دوم، ابتدا کامپوزیتی از pet و دوده تهیه شد و سپس گرانول حاصل با pp اختلاط یافت. در روش سوم نیز گرانول بدست آمده از اختلاط pp و دوده با pet مخلوط شد. نتایج هدایت الکتریکی نشان داد که مقادیر مقاومت الکتریکی به غلظت دوده وابستگی نشان می¬دهند. در بررسی نمونه تهیه شده با روش دوم، تشکیل ریزالیاف pet و استقرار ذرات دوده بر سطوح آنها کاملا مشهود است. این فرآیند منجر به دستیابی به هدایت الکتریکی نسبتاً مناسب و کاهش قابل توجه آستانه نفوذ می¬گردد.
مهدی رزاقی ضیا موحد
منطق های آزاد منطقهایی هستند که برخلاف منطق کلاسیک نسبت به نامها تعهد وجودی ندارند. یعنی نامهای به کاررفته در زبان ممکن است مرجعی در دامنه عالم گفتار نداشته باشند. اما منطقهای آزاد نسبت به متغیرهای مقید شده با سورها البته تعهد وجودی دارند. این مقصود با اصلاح اصل حذف سور کلی در منطق آزاد انجام می گیرد. منطق های آزاد بسته به اینکه به جملات حاوی نام های بدون مرجع چه ارزش صدقی نسبت دهند، به سه دسته تقسیم می شوند: منفی، مثبت و خنثی. منطق های آزاد منفی همه این جملات را کاذب و منطق های آزاد مثبت همه را صادق می کنند. منطق های آزاد خنثی به این جملات هیچ ارزش صدقی نسبت نمی دهند. برای هر یک از این منطقهای آزاد یک دستگاه استنتاجی جداگانه باید تنظیم گردد. بنابراین منطقهای منفی ، مثبت و خنثی هم در نحو و هم در دلالت شناسی با یکدیگر متفاوت اند. برای منطق های آزاد هم سیستم های اصل موضوعی و هم سیستم های استنتاج طبیعی طراحی شده است. ثابت می شود که منطق آزاد را می توان معادل یک سیستم منطق کلاسیک دانست که در آن دامنه تعبیر سورها به جای آنکه کل عالم گفتار باشد ، فقط زیرمجموعه یی از آن است.