نام پژوهشگر: مرتضی یاوری
خدیجه عابدی مرتضی یاوری
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر متقابل تزریق ویتامین b12 و هورمون ecg بر روی فعالیت تخمدان، عملکرد تولیدمثلی (درصد بره زایی، درصد دوقلوزایی و....) در میش های افشاری× مرینوس بود. برای انجام این پژوهش 32 رأس میش 2 ساله از آمیخته های افشاری×مرینوس در فصل جفت گیری به طور تصادفی انتخاب و برای همزمانی فحلی به مدت 14 روز سیدرگذاری شدند. میش ها به یک گروه شاهد و سه گروه تیمار (8 n=) بصورت تصادفی تقسیم شدند. گروه شاهد: بدون تزریق ویتامین b12 و هورمون ecg، تیمار1:تزریق هورمون ecg، تیمار2: تزریق ویتامین b12 و تیمار 3: تزریق توأم ویتامینb12 و هورمون ecg بود. تزریق ویتامین b12، 16 روز قبل از جفت گیری دام ها شروع و 2 بار در هفته به مقدار 4 میلی گرم انجام شد. نیمی از میش های مورد مطالعه در زمان برداشت سیدر،400 واحد ecg به صورت عضلانی دریافت کردند. از میش ها جهت بررسی تغییرات غلظت ویتامین b12 قبل از تزریق ویتامین b12 خون گیری به عمل آمد. همچنین از میش ها جهت اندازه گیری غلظت ویتامین b12 بعد از تزریق ویتامین b12، هورمون های پروژسترون، تیروکسین و انسولین پلاسما خون گیری به عمل آمد نتایج نشان داد که درصد دوقلوزایی و بره زایی به ترتیب (5/187 و 75 درصد) در میش هایی که ویتامین b12 و هورمونecg را باهم دریافت کرده بودند، نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود (05/0p<). تعداد فولیکول های بزرگ (بزرگتر از 5/4 میلی متر) در روز فحلی در بین تیمارها معنی دار نبود (05/0 p>).در وزن کشی که از بره ها به عمل آمد، تفاوت وزن تولد بره ها در بین تیمارها معنی دار نبود(05/0 p>). غلظت هورمون تیروکسین و انسولین در زمان های مختلف تفاوت معنی داری نداشت(05/0 p>). اما غلظت هورمون پروژسترون در زمان های مختلف آبستنی تفاوت معنی داری داشت (05/0p<). نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که اثر متقابل ecg و ویتامین b12 تأثیر بسزایی بر روی فعالیت تخمدان و صفات تولید مثلی دارد.
زهرا محمدی محمد حسین شهیر
چکیده پژوهش به منظور بررسی اثر نسبت اسیدهای چرب غیراشباع امگا 6 به امگا 3 در جیره های پیش از جفت گیری بر نرخ باروری و بره دهی میش های افشاری انجام شد. 32 راس میش نژاد افشاری با میانگین سن 70/1±50/5 سال و میانگین وزن 35/7 ±62 کیلوگرم در فصل جفت گیری به طور تصادفی به چهار جیره (8n=) شامل یک جیره پایه (یونجه، جو، کنجاله سویا، و مخلوطی از مواد معدنی و ویتامین) و مکمل های چربی، 3 درصد از ماده خشک اختصاص داده شد. مکمل چربی شامل 1) روغن آفتابگردان، 2) روغن ماهی، 3) نمک کلسیمی روغن پالم و 4) ترکیب مساوی از روغن ماهی و روغن آفتابگردان است. برای عادت دهی میش ها با غلظت 35 درصد کل جیره، آنها به صورت جداگانه با جیره پایه در 12 روز تغذیه شدند و پس از آن با جیره پایه و مکمل های چربی در 14 روز (روز جفت گیری) تغذیه شدند. همزمان سازی فحلی با استفاده از سیدر به مدت 12 روز انجام شد و بلافاصله پس از خروج سیدر 400 واحد ecg تزریق گردید. 36-24 ساعت پس از تزریق ecg قوچ اندازی صورت گرفت. وزن بدن، نمره وضعیت بدن، نمونه خون و اولتراسونوگرافی در آغاز (0)، خروج سیدر (12)، روز فحلی (13) و 30 روز بعد از جفت گیری انجام شد. داده ها با استفاده از رویه مختلط نرم افزار sas(9.1) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میش های تغذیه شده با منابع چربی تفاوت هایی در مصرف روزانه ماده خشک، وزن بدن و نیز گلوکز، کلسترول، آلبومین در روزهای مذکور نداشتند. میش های تغذیه شده با روغن ماهی در مقایسه با سایر جیره ها غلظت انسولین پایین تری در روزهای 12 و 13 داشت (05/0>p) ولی غلظت هورمون های استرادیول در روز فحلی (01/0 > p) و پروژسترون در روز30 آبستنی در تیمار2 نسبت به سایر تیمارها به طور معنی داری بالاتر بود (05/0 > p). میش های تغذیه شده با جیره روغن ماهی در مقایسه با سایر جیره ها تعداد فولیکول-های بزرگ (بزرگ تر از 4 میلی متر قطر) بیشتری در روزهای 12 و 13 و نیز اندازه فولیکول های بزرگتری در روز 13 داشت. درصد بره زایی و دوقلوزایی در میش های تغذیه شده با روغن ماهی در مقایسه با سایر جیره ها افزایش یافت (05/0 > p). تعداد بره های متولد شده به ازای هر میش به ترتیب در روغن ماهی> روغن آفتابگردان> نمک کلسیمی روغن پالم> روغن ماهی+روغن آفتابگردان بود (175، 150، 138، و 114 درصد). نتایج این آزمایش نشان می دهد که تغذیه کوتاه مدت روغن ماهی در جیره های پیش از جفت گیری اثرات مفید بر عملکرد تولید مثل میش های افشاری دارد.
مرتضی یاوری محمود قلعه نویی
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثر بر گسترش و توسعه شهری در دوران اخیر، محله های مسکونی انسان ساخت جدید، جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها داشته اند. در حالی که توسعه شهری پایدار بخش عمده ایی از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است، پرداختن به اصول و معیارهای توسعه محله ای پایدار، هنوز نیازمند تحقیق و پژوهش فراوان است. این پایان نامه به مطالعه و بررسی مبانی طراحی شهری پایدار در مقیاس جهانی و بومی، تحلیل تطبیقی این نظریات و طرح نتایج به دست آمده بر روی محله، به عنوان کوچک ترین واحد شهری، پرداخته است. بدین منظور، در بخش مطالعات نظری با مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی تطبیقی، نخست مفهوم پایداری و طراحی شهری پایدار را مورد بررسی قرار داده و در نهایت جایگاه محله در آن مشخص شده است؛ سپس اقدام به بازشناسی مفهوم محله از جنبه نظری و عملی در تجربیات ایران و غرب پرداخته و در ادامه مطابق با شرایط ایران بازتعریف شده است. در نهایت، از تلفیق و تطبیق دو عرصه جهانی و بومی، مبانی طراحی محله پایدار در پنج مقیاس مختلف از برنامه ریزی منطقه ای تا تکنولوژی ساخت طرح شده و سپس چارچوب نظری تحقیق بر این مبنا، تدوین شده است. در بخش طراحی، شهر جدید بهارستان در لایه های مختلف تجزیه و تحلیل شده و بر اساس آن جدول swot تدوین شده است. با توجه به این جدول، اهداف زمینه ای پایان نامه در سه لایه پایداری محیطی، پایداری کالبدی و پایداری اجتماعی تعریف شده است. بر اساس اهداف تدوین شده، فرآیند طراحی پروژه شامل دو زیرفرآیند از کل به جز (طرح ساختار پایدار محله) و از جز به کل (طرح سلول پایدارمحله) می باشد که طرح الگوی محله ی پایدار، از تلفیق این دو زیر فرآیند حاصل گردیده است. رسیدن به پایداری به صورت کامل نیازمند استراتژی مناسب در عرصه کلان و برنامه و اقدام محلی در عرصه خرد، سیستم های شهری است، لذا، بر اساس فرآیند کلی تدوین شده، تدوین نظریه و ارائه راهکار در دو لایه طرح ساختاری و طرح سلول صورت گرفته و از همپوشانی این دو لایه، راه حل نهایی الگوی محله ی پایدار شکل گرفته است. در این طرح، فضای موازنه اکولوژیک به عنوان نقطه عطف، ساختار پایدار محله را به ارمغان آورده و واحدهای مسکونی پایدار به عنوان سلول های پایدار، کوچکترین واحد پایدار محله را رقم زده اند.
مرتضی یاوری محمد نوری زنوز
در ابتدا به معرفی جداسازی 3+1 در نسبیت عام می پردازیم. در ادامه با استفاده از نیروی وارد بر ذره در یک میدان گرانشی وابسته به زمان میدانهای الکتروگرانشی و مغناطوگرانشی وابسته به زمان را تعریف می کنیم. سپس معادلات انیشتین خطی شده را با در نظر گرفتن پیمانه هارمونیک برحسب این میدانها بازنویسی می کنیم. آنگاه نشان می دهیم که معادلات حاصل در تقریب مرتبه اول شباهت کاملی با معادلات ماکسول در الکترودینامیک دارد. بعد از آن با استفاده از مفاهیم 3+1 معادلات شبه ماکسول وابسته به زمان ( معادلات زلمانوف) را بدست می آوریم. سپس این معادلات را با استفاده از پیمانه هارمونیک تقریب خطی می زنیم و آن را با معادلات اینشتین خطی شده وابسته به زمان مقایسه می کنیم و مشاهده می کنیم که شباهت کاملی با هم دارند.