نام پژوهشگر: مجید طالبی بداف

طبقه بندی گونه های ریزوبیومی حبوبات در مناطق غربی ایران و شناسایی جدایه های تولید کننده ریزوپین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  احسان علویان مهریان   مجید طالبی بداف

چکیده ریزوبیوم ها دسته بزرگی از باکتری های خاکزی را شامل می شوند که به دلیل توانایی در برقراری رابطه همزیستی اختصاصی با گیاهان خانواده لگومینوز و تثبیت بیولوژیکی نیتروژن مولکولی طی این همزیستی حائز اهمیت می باشند. برقراری رابطه متقابل بین ریزوبیوم – لگوم متأثر از ژنتیک باکتری، گیاه و فاکتورهای محیطی می باشد. بنابراین، تنوع و فراوانی گونه ریزوبیومی همبستگی مستقیم و معنی داری با پراکنش گونه گیاهی میزبان از خانواده لگومینوز دارد. کشت و تولید حبوباتی مانند لوبیا، نخود ، عدس وگیاه علوفه ای مانند اسپرس در مناطق غربی و مرکزی ایران (استان های کرمانشاه، لرستان، اصفهان و چهار محال و بختیاری) اهمیت زیادی دارد. با توجه به نقش غیر قابل انکار گونه های ریزوبیومی در تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و افزایش عملکرد این گیاهان، شناسایی گونه های ریزوبیومی همزیست آن ها و نیز تعین ساختار جمعیتی آن ها در مناطق مختلف اکولوژیکی برای مدیریت توسعه حبوبات در ایران ضروری است. در این مطالعه بررسی و شناسایی گونه های ریزوبیومی همزیست با گیاهان لوبیا، نخود، عدس و اسپرس بر اساس روشهای مورفولوژیکی ومولکولی شاملpcr- rflp ناحیه عمومی 16s rdna و تعیین توالی نوکلئوتیدی این قطعه ژنی به همراه ردیابی و توالی یابی ژن های موثر در همزیستی (nodc, nifh) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حـاصل از بررسی جدایه های ریزوبیومی از گیاه لوبیا نشان داد که اکثر جدایه های همزیست با این گیاه در استان های کرمانشاه، لرستان ، اصفهان و چهار محال و بختیاری از گونه rhizobium etli bv. phaseoli می باشند، اگرچه حضور گونه های sinorhizobium fredii و rhizobium leguminosarum bv. viciae در لوبیاهای مورد کشت این مناطق محرز شد. تمامی جدایه های گیاه نخود از گونه mesorhizobium cicer تشخیص داده شدند، ولی جدایه هایی از agrobacrium tumefaciens نیـز در گـره های نخود ردیابی شـد. تنها گونه ی ریزوبیـوم همزیست با گیاه عدس در این تحقیق r. leguminosarum bv. viciae تشخیص داده شد که در بین جدایه ها تفاوت عمده ای وجود نداشت. بررسی جدایه های همزیست با گیاه اسپرس در این تحقیق نشان داد که این گیاه میزبان طـیف زیادی از گـونـه های ریزوبیومی مـی باشد که در بین آنها گـونـه ی. r leguminosarum bv. viciae فـراوانـی بیشتـری داشت. تعیین r. giardinii به عـنوان گـونه هـمزیست اسپـرس در این تحقیق سابـقه ای در مـنابع علمی ندارد و تـوجـه به شنـاسـایی دقیق تر آن مورد توجه خواهد بود. با توجـه به خـصوصیات مـورفـولـوژیکی جـدایـه هـای ریزوبیومـی هـمزیست با گـیاه اسپـرس، بـه نـظر مـی رسد جـدایـه های کـند رشـد mesorhizobium sp. و یا bradyrhizobium sp. نیز توانایی گره سازی بر روی ریشه ی این گیاهان را دارند. نتایج این تحقیق تنوع قابل ملاحظه ای را در بین جدایه هایr. leguminosarum bv. viciae بدست آمده از میزبان های مختلف نشان داد. تعیین شباهت ها و تفاوت های ژنتیکی، اکولوژیکی و میزبان های هر کدام از این جدایه ها در این تحقیق مورد توجه قرار گرفت. بررسی جدایه های جداسازی شده از گیاهان لوبیا، نخود، عدس و اسپرس نشان داد که هیچ یک از این جدایه ها حاوی ژن moca نیستند و در نتیجه قادر به سنتز و تجزیه ی ترکیبات ریزوپینی نیز نمی باشند

ارزیابی چند شکلی ژنتیکی بین برخی ژنوتیپ های گل محمدی بر اساس نشانگرsrap و آنالیز ریزماهواره های کلروپلاستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  محمدرضا رییسی نافچی   مجید طالبی بداف

گل محمدی (rosa damascena mill., rosaceae) از مهمترین رزهای دنیای قدیم و یکی از مهم ترین گیاهان معطر است که زادگاه آن فلات ایران می باشد. این گیاه در سرتاسر جهان به منظور استفاده در زمینه های دارویی، آرایشی، آشپزی و عطر سازی کشت می شود. با توجه به تنوع فراوان صفات مورفولوژیکی در بین توده های بومی گل محمدی در ایران، بررسی تنوع ژنتیکی این ژنوتیپ ها می تواند در حفظ ذخایر ژرم پلاسم این گیاه و کمک به برنامه های اصلاحی موثر باشد. به نظر می رسد که استفاده از نشانگرهایی که بخش های کد شونده ژنوم را تکثیر می نمایند و همچنین نشانگرهایی که قادر به نشان دادن وراثت سیتوپلاسمی گل محمدی باشند، می تواند کمک بیشتری در بررسی تنوع موجود بین ارقام مختلف گل محمدی نماید. تعداد 44 ژنوتیپ گل محمدی از نواحی مختلف کشور جمع آوری شد و پس از استخراج dna از برگ تازه و تعیین کمیت وکیفیت dna استخراج شده، در واکنش های pcr استفاده شد. از مجموع 15 جفت آغازگر srapمورد استفاده 245 نوار حاصل شد که از این تعداد 203 (76 درصد) نوارها چند شکل بودند. میانگین مقدار pic 3/0 بدست آمد که نشان دهنده قدرت مناسب نشانگر srap در بررسی تنوع ژنتیکی گل محمدی است. تجزیه خوشه ای با روش neighbor-joining برخی از ژنوتیپ های استان های همجوار را درکنار هم قرار داد که نشان دهنده سازگاری ژنوتیپ های مختلف به شرایط محیطی هر منطقه می باشد. تجزیه هماهنگ اصلی نیز نشان داد که 3 مولفه اول در مجموع 75/26 درصد از کل تغییرات را توجیه می کنند، بنابراین روش تجزیه خوشه ای به عنوان بهترین روش برای ارزیابی تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپ های گل محمدی ایران با استفاده از داده های srap است. تجزیه واریانس مولکولی داده های srap بر اساس منشأ جغرافیایی نشان دادکه اختلاف بین گروه ها معنی دار است (fst = 0.09 و p < 0.001) و جریان ژنی مناسبی بین گروه ها وجود دارد. در مجموع نشانگر srap از کارایی لازم جهت تفکیک ارقام گل محمدی برخوردار بود. در نشانگر cpssr نیز از بین 25 جفت آغازگر مورد استفاده، 13 جفت آغازگر که تکثیر مناسبتری داشتند انتخاب شدند. تعداد آلل های تکثیر شده توسط هر کدام از این جفت آغازگرها دو عدد بود و میزان هتروزیگوسیتی مورد انتظار، محتوای اطلاعات چند شکل و شاخص شانون به ترتیب 1/0، 16/0 و 28/0 بدست آمد. دندروگرام داده های حاصل از نشانگر cpssr با استفاده از ماتریس شباهت جاکارد و روش upgma توانست ژنوتیپ ها را به سه گروه اصلی تقسیم بندی کند. تجزیه به مولفه‏های اصلی نشان داد که سه مولفه اول در مجموع74/61 درصد از کل تغییرات را توجیه می‏نمایند که به طور کلی تغییرات نسبتا مناسبی را توجیه کرده اند بنابراین به نظر می رسد که استفاده از هر دو روش تجزیه به مولفه‏های اصلی و تجزیه خوشه ای برای داده های نشانگر cpssr مناسب باشد. کلمات کلیدی: گل محمدی، تنوع ژنتیکی، cpssr،srap، ایران

تنوع ژنتیکی برخی گونه های وحشی گندم غرب و شمال کشور با استفاده از نشانگرهای مولکولی ریزماهواره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مرضیه صالحی   احمد ارزانی

چکیده گندم یک منبع عمده انرژی، پروتئین و فیبرهای غذائی در رژیم غذائی بوده و مهم ترین گیاه زراعی دنیاست. گونه های خویشاوند وحشی گندم های زراعی به عنوان منابع بالقوه دارای مواد ژنتیکی ارزشمند برای اصلاح گندم می باشند. بدلیل سطح قابل ملاحظه ای از گندم کشت شده در ایران، تعیین خویشاوندی ژنتیکی ارقام و ژنوتیپ های گندم برای حفظ تنوع ژنتیکی، شناسائی و انتخاب ژنوتیپ های مطلوب در جهت اصلاح گندم ارزشمند است. تنوع ژنتیکی گونه های وحشی مرتبط با خزانه ژنی اولیه گندم در راستای برنامه اصلاحی بویژه برای تحمل به تنش های زنده و غیر زنده حائز اهمیت بسیاری است، بنابراین جهت مطالعات ژنتیکی و اصلاح ارقام مناسب تر با عملکرد بالا و سازگارتر ابتدا باید میزان تنوع ژنتیکی بین و درون گونه ها تعیین و سپس اقدام به اصلاح آن نمود. از آنجا که از بین نشانگرهای مولکولی مورد استفاده در گندم، نشانگرهای ریزماهواره ای به دلیل ماهیت هم بارز، تکرارپذیری بالا و داشتن سطوح بالای چندشکلی کارائی بیشتری را در تفکیک ژنوتیپ های گندم نشان داده اند، بدین منظور در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون و بین سه گونه از خزانه ژنی اولیه گندم مشتمل بر triticum monococcum spp. aegilopoides، aegilops tauschii و aegilops cylindrica با استفاده از بیست جفت آغازگر چندشکل ریزماهواره (ssr) ارزیابی شد. داده های حاصل از امتیازدهی باندها توسط نرم افزارهای power marker، arlequin و ntsys تجزیه و تحلیل گردید. 20 آغازگر چندشکل در 21 ژنوتیپ مورد بررسی، در مجموع 180 آلل، با میانگین 9 آلل به ازای هر مکان ژنی تکثیر کرد. میزان تنوع ژنتیکی مشاهده شده برای مکان های ژنی از 74/0 تا 90/0 با میانگین 83/0 بدست آمد. محتوی اطلاعات چندشکل دامنه ای بین 70/0 تا 89/0 با ارزش میانگین 82/0 برای تمامی مکان های ژنی محاسبه گردید. بالاترین میزان محتوی اطلاعات چندشکل در نشانگرهای xgwm186 و xgwm205 بیان کننده کارایی بیشتر این آغازگرها در تفکیک ژنوتیپ ها بوده است. فراوانی آلل نشانگرهای ریزماهواره ای دامنه ای بین 39/0-14/0 با میانگین 27/0 داشت. نتایج دندروگرام به روش اتصال همسایه ژنوتیپ ها را به سه گروه تفکیک کرد، شامل ژنوتیپ های ae. tauschii ، t. monococcum spp. aegilopoides و ae. cylindrica ، بطوریکه گونه های t. monococcum spp. aegilopoides و ae. tauschii شباهت بیشتری به یکدیگر داشته-اند، درحالیکه ae. cylindrica خویشاوندی دورتری نسبت به دو گونه دیگر نشان داد. نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی درون گونه ای به طور معنی دار بیشتر از تنوع ژنتیکی بین گونه ای بوده است، بطوریکه 43/76 % تنوع درون گونه ای و 57/23% تنوع بین گونه ای محاسبه گردید. در محاسبه ی ضریب همبستگی کوفنتیک توسط نرم افزار ntsys، بیشترین ضریب کوفنتیک مربوط به ضریب تشابه جاکارد و روش upgma با 90/0= r بود. در تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده، سه مولفه اول 71/25 از کل تغییرات را نشان داد که حاکی از پراکندگی مناسب نشانگرهای مورد استفاده در ژنوم بوده است. از این رو می توان به این نتیجه رسید که نشانگرهای ssr نه تنها در افتراق گونه های وحشی گندم (ژنوم هایa, b, c and d) بلکه در ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های درون گونه ای نیز مفید بوده است. علاوه بر این، نشانگرهای ssr جهت افزایش کارائی برنامه های انتقال ژن از گونه های خویشاوند متفاوت گندم به منظور ارتقاء بهبود گندم به خصوص برای تنش های زنده و غیر زنده دارای پتانسیل ارزشمندی است.

ریزازدیادی هیبریدهای هلو*بادام و ردیابی تنوع سوماکلون گیاهان باززا شده با استفاده از نشانگرهای srap
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مجتبی راستی   بدرالدین‏‎‎‏ ابراهیم سیدطباطبایی

بادام، prunus dulcis mill، از قدیمی ترین محصولات خشکبار بوده که امروزه بیشترین سهم از تولید خشکبار جهان را در بر می گیرد. بادام مصارف خوراکی، صنعتی و آرایشی دارد و در داروسازی از روغن آن استفاده می شود. از زمان های قدیم در منطقه های خشک افزایش بادام تنها از راه بذر صورت می گرفت. پس از مرسوم شدن پیوند نیز از دانهال ها به عنوان پایه استفاده می شد. امروزه اصلاح پایه های درختان میوه همگام با اصلاح ارقام میوه مورد توجه محققین قرار گرفته و باغداران در هنگام تهیه نهال مورد نیاز خود، به انتخاب پایه مناسب با شرایط اقلیمی و خاکی منطقه مورد نظر توجه خاصی دارند. تکنیک کشت بافت امکان تکثیر تعداد زیادی گیاه که از لحاظ ژنتیکی شبیه هم هستند را فراهم می کند. این تحقیق به منظور مقایسه و بررسی ریزازدیادی دو هیبرید بومی شوراب (1) و (2) در مقابل هیبرید gf677 صورت گرفت. باززایی غیر مستقیم از طریق برگ هیبرید gf677، با وجود کالوس زایی مناسب آنها موفقیت آمیز نبود. جوانه های جانبی و انتهایی هیبریدهای gf677، شوراب (1) و شوراب (2) به منظور بدست آوردن ترکیب مناسب هورمون ها جهت ریزازدیادی آنها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق تاثیر مثبت استفاده از بنزیل آمینو پورین و دو ترکیب هورمون ایندول بوتیریک اسید را ثابت کرد. در این تحقیق دو نوع قند سوربیتول و سوکروز جهت ریشه زایی استفاده شد و نتایج نشان داد که سوربیتول به همراه هورمون ایندول بوتیریک اسید بیشترین تاثیر را بر ریشه زایی دارد. نتایج حاصل، نشان از پرآوری مشابه و مطلوب هیبریدهای شوراب (1) و (2) در مقایسه با gf677 و مهمتر از آن قدرت ریشه زایی بالای شوراب (2) و شوراب (1) نسبت به هیبرید gf677 بود. این نتیجه می تواند زمینه ساز توجه به هیبرید های بومی باشد. وجود تنوع در گیاهان باززا شده از کشت بافت، از ارزش اقتصادی آنها می کاهد، بنابراین تشخیص این تنوع در مراحل اولیه رشد لازم بنظر می رسد. جهت ارزیابی ثبات ژنتیکی از یک گیاه مادری و 16 گیاه باززا شده از کشت بافت هیبرید های هلو× بادام استفاده شد. بررسی تنوع سوماکلونی توسط 10 جفت آغازگر srap صورت گرفت. متوسط میزان نوارهای تولید شده هر آغازگر از تعداد 10 (آغازگرهای e2m5 و e1m5) تا 25 نوار (آغازگر e6m6) متغییر بود. آغازگرهای e2m5 و e2m4 نوارهای یک شکل در همه جمعیت های مورد بررسی ایجاد کردند. بیشترین میزان تنوع در آغازگر e4m4 دیده شد که بطور متوسط 5/10% چند شکلی نشان داد. طبق این تحقیق وجود تنوع سوماکلون درگیاهان باززا شده وابسته به ژنوتیپ گیاه مادری است و همچنین تفاوت در میزان تنوع می تواند ناشی از منبع ریزنمونه و تعداد واکشت باشد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی درون و بین گونه های اسپرس ایرانی (onobrychis vicifolia)با استفاده از نشانگر srap
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد بیگی   بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی

اسپرس (onobrychis vicifolia, l) گیاهی چندساله و از خانواده بقولات بوده و ایران یکی از مهمترین مراکز تنوع جنس اسپرس به شمار می رود. با وجود اهمیت این گیاه در مراتع ایران، با این حال، تحقیقات بر روی توده های بومی اسپرس در کشور محدود و عمدتا به صورت منطقه ای صورت گرفته است. بررسی تنوع ژنتیکی توده های مختلف گیاه اسپرس می تواند در حفظ ذخایر ژرم پلاسم این گیاه و کمک به برنامه های اصلاحی موثر باشد. استفاده از نشانگرهای مولکولی می تواند در بررسی تنوع ژنتیکی توده های مختلف گیاه اسپرس کمک موثری نماید. بر همین اساس در این تحقیق ازنشانگر مولکولی sarp که ترکیبی از سادگی، قابلیت اطمینان بالا، پوشش متوسط سرتاسری ژنوم و با قابلیت تکثیر نواحی کد کننده در ژنوم است استفاده شد. تعداد 17 توده مختلف گیاه اسپرس متعلق به چهار گونه o.vicifolia (تعداد 13 توده)، o.vicifolia (تعداد یک توده)، o.vicifolia (تعداد یک توده) و o.vicifolia (تعداد یک توده) از مناطق مختلف کشور جمع آوری گردید و پس از استخراج dna از برگ تازه و تعیین کمیت و کیفیت، dna استخراج شده در واکنش های pcr استفاده گردید. از مجموع 10 ترکیب آغازگری مورد استفاده 88 نوار حاصل شد که از این تعداد، 73 نوار (95/82 درصد) چندشکل بودند. میانگین مقدار 45/0 = pic نشان دهنده قدرت مناسب نشانگر srap در بررسی تنوع ژنتیکی در گیاه اسپرس می باشد. در بررسی تنوع ژنتیکی بین توده ها، دامنه فاصله ژنتیکی بین توده های مورد مطالعه بین 124/0 و 349/0 بدست آمد. از نظر پراکنش استانی توده ها، کمترین فاصله ژنتیکی بین توده های مربوط به کشور روسیه (کدهای p و q) و بیشترین فاصله ژنتیکی بین توده های مربوط به مناطق دماوند و نجف آباد (کدهای g و m) محاسبه گردید. مقدار عددی 33/1 بدست آمده برای جریان ژنی بین گروه ها (nm) نشان داد که در جمعیت های مورد مطالعه جریان ژنی وجود دارد ولی این جریان تا حدی نیست که بتواند موجب همگن شدن جمعیت ها شود. دامنه میزان شاخص اطلاعات شانون برای ترکیبات آغازگری بین 31/0 تا 52/0 محاسبه گردید. در تجزیه خوشه ای داده هایsrap، دندوگرام ترسیم شده با استفاده از نرم افزار ntsys-sp, ver 2.02e. نتوانست ژنوتیپ های مورد استفاده در این تحقیق را در گروه های جداگانه قرار دهد. به عبارت دیگر اختلاط توده ها در یکدیگر نشان دهنده تنوع ژنتیکی اندک بین توده ای می باشد. تجزیه هماهنگ اصلی نیز نشان داد که سه مولفه اول در مجموع 629/45 درصد از کل تغییرات را توجیه می-کنند، بنابر این روش تجزیه خوشه ای به عنوان بهترین روش برای ارزیابی تنوع ژنتیکی بین توده های اسپرس با استفاده از داده های srap می باشد.

بررسی انتقال پذیری نشانگرهای ssr، تنوع ژنتیکی بین و درون گونه ای و تجزیه ژنتیکی صفات مختلف در اسپرس(onobrychis viciifolia scop.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  ُسیاره ایرانی   محمد مهدی مجیدی

این پژوهش طی سه مطالعه جداگانه انجام شد. خانواده های ناتنی پلی کراس و آزاد گرده افشان در برنامه های اصلاح نباتات به منظور برآورد اطلاعات ژنتیک کمی، روش های متداول و با کارایی بالا هستند. در مطالعه اول 30 خانواده ناتنی اسپرس (16 پلی کراس و 14 آزاد گرده افشان) در دو سال تحت شرایط بدون تنش و تنش خشکی (آبیاری پس از تخلیه 40 و 80 درصد رطوبت قابل استفاده خاک) از نظر صفات مورفولوژیک، زراعی و فیزیولوژیک مورد ارزیابی قرارگرفتند. مواد گیاهی کلونی با ژنوتیپ های یکسان در برنامه های اصلاحی به منظور برآورد دقیق اثر محیط، اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تخمین پارامترهای ژنتیکی استفاده می شود. در مطالعه دوم، به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون توده های اسپرس ایرانی از طریق ارزیابی کلونی 177 ژنوتیپ (21-11 ژنوتیپ از 11 اکوتیپ) از طریق برش طوقه به هشت کلون تقسیم شدند و از نظر صفات مختلف در گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعه سوم، درصد انتقال پذیری نشانگر های جنس medicago بر روی جنس اسپرس بررسی و تنوع ژنتیکی مولکولی و مورفولوژیک گونه های مختلف اسپرس مطالعه گردید.

شناسایی محصولات کشاورزی تراریخته با استفاده از روش های مبتنی بر pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1394
  فایزه فولادگر   مسعود بهار

گیاهان تراریخته یکی از دستاوردهای مهم بیوتکنولوژی نوین در زمینه کشاورزی هستندکه در سال های اخیر بخشی از بازارهای غذایی دنیا را تسخیر نموده اند و به طور مداوم بر سطح زیر کشت این گیاهان و همچنین تعداد کشاورزانی که به کشت این محصولات می پردازند، افزوده می شود. با این وجود، هنوز استفاده از این نوع محصولات کشاورزی فراگیر نشده و عرضه محصولات تراریخته در برخی کشورها ممنوع می باشد. بنابراین، به دلیل جهانی شدن تجارت محصولات تراریخته، مقررات این نوع کشورها ایجاب می کند که محصولات وارداتی از نظر تراریختگی ژنتیکی بازرسی شوند. چنین بررسی هایی نیازمند به کارگیری روش های مناسب جهت تعیین حضور ژن های تراریخته در تولیدات کشاورزی می باشد. طبق قانون بین المللی ایمنی زیستی، واردات گیاهان تراریخته بدون مجوز کمیته ایمنی زیستی به داخل کشور ممنوع است، ولی چون بعضی از محصولات وارداتی به کشور از مبادی گمرکی وارد نشده وکنترل نمی شوند؛ لذا باید تراریخته بودن یا نبودن آنها، بخصوص فرآورده های موجود در بازار مصرف را مورد ارزیابی قرار داد. در این پژوهش تلاش شد تا محصولات تراریخته احتمالی موجود در بازار ایران، بر اساس روش های مرسوم مبتنی بر واکنش زنجیره ای پلیمراز(pcr) بررسی شوند. در مطالعه حاضر، نمونه هایی از محصولات کشاورزی شامل گوجه فرنگی، برنج، سویا، ذرت، کلزا و پنبه از منابع مختلف مانند فروشگاه ها، گلخانه ها، کارخانجات خوراک دام و طیور و دامپروری های بزرگ در سطح استان اصفهان جمع آوری شد تا به ظن تراریخته بودن، حضور ژن های ادغام شده خارجی در آنها ارزیابی شود. ابتدا با استفاده از آغازگرهای عمومیp35s f/r وnos-1/nos-3 که به ترتیب برای شناسایی پروموتور camv35sو خاتمه دهنده nos مورد استفاده قرار می گیرند، ماهیت تراریختگی این محصولات بررسی شد. در این پژوهش، نمونه های گوجه فرنگی، سویا، کلزا، پنبه و ذرت قطعات نوکلئوتیدی bp195، مربوط به قسمتی از توالی پروموتور p35s و bp 180مربوط به قسمتی از خاتمه دهنده nos را تکثیر نمودند. همولوژی %100توالی نوکلئوتیدی این قطعات در مقایسه با نمونه های موجود در بانک ژنی تأیید نمودکه محصولات مورد بررسی به لحاظ ژنتیکی دست ورزی شده اند. در این آزمایشات هیچکدام از نمونه های برنج وارداتی قطعات مورد نظر را تکثیر ننمودند. برای شناسایی نوع ژن اضافه شده به این محصولات ترا ریخته، از آغازگرهای اختصاصی استفاده گردید. به منظور شناسایی گیاهان گوجه فرنگی تراریخته، جفت آغازگرpg f/r ، اختصاصی برای تکثیر آنتی سنس ژن پلی گالاکتوروناز، به کار رفت. تمام نمونه هایی که باند مربوط به پروموتورp35s یا خاتمه دهنده nosیا هر دو را داشتند، باندbp 384 مربوط به قسمتی از آنتی سنس ژن pg را تکثیر نمودند که پس از توالی یابی و همردیف سازی، شباهت %100 این قطعه با بخشی از توالی ثبت شده ژن مزبور در بانک ژن محرز شد. با تکثیر یک باند 498 نوکلئوتیدی در نمونه های پنبه، کلزا و سویا ، طی استفاده از جفت آغازگر cp4-epsps f/r ، وجود ژن 5- انول پیروویل شیکیمات-3- فسفات سنتاز در آنها مورد تأیید قرار گرفت. توالی نوکلئوتیدی این قطعه با توالی قسمتی از ژن مزبور همولوگی 99% داشت. در شناسایی گیاهان ذرت تراریخته، از جفت آغازگرcry1a(b)f/r که برای تکثیر قسمتی از ژن اندوتوکسین cry طراحی شده است، استفاده گردید و تمام نمونه های ذرت مورد بررسی، باندbp322 مورد نظر را تولید نمودند. توالی نوکلئوتیدی این قطعه ژنی نیز، با بخشی از ژن اندوتوکسین cry شباهت %100 داشت. نتایج حاصل، تراریخته بودن نمونه های سویا، کلزا، پنبه و ذرت مورد بررسی را تایید نمود. در پژوهش حاضر، نمونه های برنج جمع آوری شده با هیچکدام از جفت آغاز گرهای مورد استفاده باندی تولید نکردند و به این ترتیب تراریخته بودن نمونه های برنج وارداتی تأیید نشد. نتایج این تحقیق نشان داد که محصولات تراریخته در بازار ایران وجود دارند، بدون آنکه مصرف کنندگان از ماهیت تغییر یافته آنها اطلاع داشته باشند.

تنوع ژنتیکی برخی ارقام انار در ایران با استفاده از نشانگرهای ‏‎rapd‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1381
  مجید طالبی بداف   بهرام شریف نبی

پایه و اساس تحقیقات به نژادی گیاهان بر وجود تنوع ژنتیکی استوار است و بدون چنین تنوع ژنی ، ایجاد و ارائه ارقام اصلاح شده جدید امکان پذیر نخواهد بود. ایران مرکز تنوع و احتمالا مرکز پیدایش انار می باشد ولی تاکنون تنها صفات مورفولوژیک این گیاه مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین مطالعه مولکولی آن حایز اهمیت می باشد. در سالهای اخیر نظامهای مارکر عمدتا از روشهای سریع و ارزان مبتنی بر ‏‎pcr‎‏ بهره برداری می نمایند که به نظر می رسد استفاده از این روشها برای طبقه بندی و شناسایی ارقام متنوع انار در ایران کمک شایانی نماید. بنابراین مطالعه حاضر برخی از ارقام تجاری و مهم انار ایران با استفاده از نشانگرهای ‏‎rapd‎‏ مورد بررسی قرار می دهد.