نام پژوهشگر: فریبا نوربخش
فریبا نوربخش پروین قاسمی
مضمون این رساله تکنیکهای روایتی ویلیام فاکنر و کاربرد آنها در سه رمان برجسته وی یعنی خشم و هیاهو، آبسالوم ، آبسالوم و آنگاه که در بستر مرگ بودم ، است . با کاربرد مکرر از چندین فن روایتی مدرن همانند تعدد راویان ، ترتیب پریشان زمانی ، تک سخنگویی و جریان سیال ذهن ، فاکنر خوانندگان خود را یاری می دهد تا به ژرفای ذهن شخصیت های او نفوذ کنند و در گره گشایی حقیقت شرکت جویند. فاکنر شیوه مرسوم روایت داستان توسط راوی همه چیز دان را رها کرده و در هر داستان خود چندین شخصیت را به روایت گماشته تا در پرتو تجربیات خود پیرنگ داستان را به آگاهی خواننده برسانند. کاربرد غیرمعمول عنصر زمانی داستان نیز از جمله نوآوریها در رمانهای فاکنر است . فاکنر در برخی داستانهایش رویدادها را در مسیر پذیرفته شده علمی و طبیعی قرار نمی دهد . او گذشته ، حال و آینده را تلفیق می کند . او با استفاده از فنون جریان سیال ذهن خواننده را یاری می دهد تا به ژرفای ذهن شخصیتهایش نفوذ کند. بدینگونه ، فاکنر شیوه سنتی روایت را از هم می گسلد . اگر چه به دشواری و ابهام فنون روایتی فاکنر پیوسته خرده گرفته اند، کامیابی بیشتر رمانهای او مدیون همین فنون است.