نام پژوهشگر: مجید قاسمی پطرودی
مجید قاسمی پطرودی حاتم قادری
با ظهور دین اسلام و مسیحیت در عرصه اجتماع و نحوه تعامل آنها با سیاست ، قرائت های مختلفی از چرائی و چگونگی وجود یا عدم حکومت دینی در بستر اندیشه سیاسی شکل گرفت. بدیهی است اندیشمندان مسلمان و مسیحی بعلل تفاوت های دینی ، محیطی ، فکری دارای تفکرات یکسان نباشند، ولی بررسی تطبیقی میان آنان می تواند ما را در باروری اندیشه برای انتخاب راه درست کمک شایانی نماید. از اینرو بررسی تطبیقی اندیشه های سن توماس آکویناس بعنوان یک متکلم بزرگ مسیحی در 13 قرن پس از میلاد مسیح (ع) و امام خمینی بعنوان یکی از علمای بزرگ دین اسلام در 14 قرن پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) می تواند از اهمیت اساسی برخوردار باشد. آکویناس و امام خمینی در مهمترین نقطه اشتراک خود ، خداوند را مبدا و مقصد کل هستی می دانند. از نگاه آنان ، خداوند با ربوبیت تکوینی (همه موجودات عالم) و تشریعی (خاص انسان) به هدایت عالم می پردازد. مهمترین عامل تفاوت فکری دو اندیشمند را باید در باور متفاوت آنها نسبت به سرشت درونی انسان جستجو کرد. در اندیشه توماس آکویناس ، سرشت انسان بصورت بالفعل در مسیر پاکی ، خیرطلبی و خداجویی قرار دارد. و خداوند نیز بوسیله الهام قوانین الهی به مسیح (ع) این انسان مشتاق را به خود فرا می خواند . اما در اندیشه امام خمینی ، انسان از سرشت دو گانه ای برخوردار است. بعبارت دیگر اگر چه فطرت خداجویی و خلیفه اللهی ، بصورت بالقوه در درون انسان به ودیعت گذاشته شده است ، ولی وی بصورت بالفعل دچار اشتباه در شناخت حقیقت واقعی ، اسیر شهوات و دارای خصایل غیرانسانی می باشد.