نام پژوهشگر: سیروس احمدی
نسرین مرادی شهباز علی محمد قدسی
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه آسیب شناسی اجتماعی و به ویژه جرم شناسی شده است. هدف این تحقیق بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با جرم از طریق شناخت میزان قدرت پیش بینی متغیر سرمایه اجتماعی در ارتکاب یا عدم ارتکاب جرم می باشد. این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 460 نفر (230 نفر مجرم و 230 نفر غیر مجرم) شهروندان یاسوج انجام گرفته است که واحد تحلیل در این قسمت فرد بوده است با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند، همچنین روش تحقیق در این مطالعه روش تحقیق پس-رویدادی بوده است. در این مطالعه سرمایه اجتماعی با معرف های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، پیوند اجتماعی، کنترل اجتماعی، روابط متقابل اجتماعی اندازه گیری شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک با استفاده از نرم افزار (spss) اس پی اس اس استفاده شده است و ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه بوده است. یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه قدر میزان سرمایه اجتماعی جامعه و فرد افزایش یابد، از میزان جرائم جامعه کاسته می شود. علاوه بر این، نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین ابعاد شش گانه سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عمل به هنجارهای اجتماعی رابطه منفی با ارتکاب جرم و کنترل اجتماعی رابطه مستقیم دارند. به این معنی که با افزایش کنترل اجتماعی، جرم افزایش می یابد و همچنین مشارکت اجتماعی بیشترین ضریب تبیین را در ارتکاب جرم داشته است.
سیروس احمدی فرزاد غفوری
هدف از تحقیق حاضر بررسی و تعیین عوامل اثرگذار بر موفقیت ورزش قهرمانی ایران و اولویت بندی آنها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود. این پژوهش از نوع توصیفی و به طور مشخص از نوع معادلات ساختاری و همچنین مقایسات زوجی بود. ابزار اندازه گیری تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته جهت تعیین سطوح اثرگذار بر موفقیت ورزش قهرمانی ایران شامل 27 سئوال و یک پرسشنامه مقایسه زوجی جهت اولویت بندی این سطوح شامل 78 مقایسه زوجی بود. روایی پرسشنامه ها توسط گروه خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه سطوح اثرگذار با استفاده از آلفای کرونباخ (93/0=? ) و نرخ سازگاری پرسشنامه مقایسه زوجی کمتر از 1/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار spss ، تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار lisrel و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار expert choice استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر های(ثروت، جمعیت، سیاست، فرهنگ، شرایط جغرافیایی، شهرنشینی) معرف خوبی برای مفهوم سطح کلان، متغیرهای( منابع مالی، مربیگری، رویکرد جامع به توسعه ورزش قهرمانی، رقابت، استعدادیابی، امکانات، تحقیقات علمی، حمایت شغلی، مشارکت در ورزش) معرف خوبی برای مفهوم سطح میانی، متغیرهای(ژنتیک، انگیزش، والدین) معرف خوبی برای مفهوم سطح خرد و متغیرهای( آموزش و پرورش، رسانه ها، حامیان مالی، تماشاگران، سابقه ورزش قهرمانی، بخش خصوصی) معرف خوبی برای مفهوم محیط ورزش قهرمانی هستند(01/0<p). همچنین نتایج فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد سطح کلان با 459/0، سطح میانی با 256/0، سطح خرد با176/0 و محیط ورزش قهرمانی با066/0 به ترتیب مهم ترین تأثیر را بر موفقیت ورزش قهرمانی ایران داشتند. همچنین در بین عوامل سطح کلان ثروت، از بین عوامل سطح میانی منابع مالی، از بین عوامل سطح خرد ژنتیک و از بین عوامل محیط ورزش قهرمانی، آموزش و پرورش بیشترین اهمیت را در موفقیت ورزش قهرمانی ایران داشتند. به طور کلی با توجه به اینکه تنها عوامل سطح میانی با سیاست گذاری های ورزشی قابل کنترل و تغییر می باشند، لذا لازم است مسئولین ورزش قهرمانی کشور ضمن توجه کامل به عوامل این سطح با رایزنی با نمایندگان مجلس یک ردیف بودجه اختصاصی سالانه برای ورزش قهرمانی تعیین نمایند. واژگان کلیدی: سطح کلان، سطح میانی، سطح خرد، محیط ورزش قهرمانی، تحلیل عاملی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی.
آسیه صادق نیا اصغر میرفردی
نزاع نوعی بی نظمی در روابط اجتماعی میان افراد و گروه ها می باشد، که به یکی از مهم-ترین مسائل اجتماعی حال حاضر استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل گشته است. این مسئله پیامد های اجتماعی گوناگونی را در بر داشته که از مهمترین آنها می توان به کاهش ابعاد گوناگون امنیت در جامعه یاد شده اشاره نمود. این مطالعه با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کمی و پیمایش به بررسی این پدیده پرداخته است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی گونه شناسی نزاع های جمعی با توجه به مقوله هایی چون زمینه وقوع درگیری، تعداد افراد شرکت کننده در نزاع جمعی، محل و زمان وقوع درگیری، نوع صدمات وارد شده، سلاح مورد استفاده، نحوه پایان یافتن نزاع و متغیرهای جمعیتی مربوط به افراد شرکت کننده در نزاع جمعی انجام شده است. داده های این گونه شناسی با ابزار پرسشنامه معکوس و از بررسی 52 پرونده نزاع-جمعی و متن بازجویی های 417 نفر از شرکت کنندگان در نزاع جمعی که در حوزه اجرای احکام شماره 1 دادسرای عمومی و انقلاب استان کهگیلویه و بویراحمد موجود می باشد، استخراج شدند. نتایج تحلیل محتوی نشان داد: جوانان، مردان، مجردها، روستائیان و افراد دارای پایگاه اقتصادی پایین، به میزان بسیار بالایی در نزاع های دسته جمعی شرکت داشته اند؛ افراد دارای تحصیلات زیر دیپلم و بیسواد 64 درصد نزاع های جمعی را به خود اختصاص داده اند. بیشتر نزاع ها در روستاها و در شهرها نیز اکثر نزاع ها در معابر عمومی شهر رخ داده اند. در ارتباط با زمینه های بروز درگیری بین گروه ها، مسائل ملکی- زراعی بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند و بعد از آن نیز مزاح و بی احترامی های کلامی، مسائل مالی، اختلافات قدیمی، ناموسی، خانوادگی و... در رتبه های بعدی قرار داشته اند. همچنین اکثر سلا ح های مورد استفاده از نوع سرد بوده اند؛ از نظر حجم جمعیت شرکت کننده در نزاع، بیشترین نزاع ها مربوط به نزاع های با 3 تا 10 نفر شرکت کننده بوده است، در 3/42 درصد از پرونده ها سابقه درگیری وجود داشته است، که از این میزان تنها 9/40 درصد به مراجع قضایی و انتظامی مراجعه داشته اند و در 36/36 درصد نیز ریش سفیدان وساطت نموده اند. 75 درصد از طرفین درگیر هیچ گونه نسبت خویشاوندی اعم از سببی و نسبی نداشته اند، اما اکثریت آن ها (2/69 درصد) سابقه آشنایی با همدیگر را داشته اند. در ادامه این مطالعه به بررسی میزان گرایش به نزاع جمعی در میان مردان ساکن در شهرستان بویراحمد و عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر آن پرداخته است. روش بکار رفته در این بخش از مطالعه، روش پیمایشی بوده است. جمعیت آماری کلیه مردان 15 تا 65 سال شهرستان بویراحمد هستند که 395 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای طبقه ای انتخاب شدند. جهت تعیین اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از شیوه هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در راستای پاسخ به هدف اولیه پژوهشگر بیانگر آن هستند که میانگین نمره گرایش به نزاع جمعی، به طور معناداری بیشتر از نمره واقعی است. در راستای اهداف اختصاصی، نتایج پژوهش نشان می دهند اعتماد اجتماعی تأثیری بر گرایش به نزاع جمعی نداشته است اما فرهنگ شهروندی، خویشاوندگرایی، تجربه عینی نزاع و پایگاه اقتصادی- اجتماعی تأثیر معناداری بر گرایش به نزاع جمعی دارند. ضمن آن که روابط بین ابعاد هر یک از متغیرها با متغیر وابسته گرایش به نزاع جمعی بیانگر تعاملات معنادار و پیچیده ای بین آن هاست.
شهلا باقری اصغر میرفردی
در این مطالعه به بررسی تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی بر روی میزان و نوع کاربری از تلفن همراه پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی میزان و نوعِ کاربری تلفن همراه و رابطهی آن با وضعیت اجتماعی-اقتصادی کاربران 29-18 سالهی شهر شیراز میباشد. همچنین متغیرهای زمینهای و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه و ارتباط آنها با میزان و نوع کاربری تلفن همراه بررسی شده است. دادهها از طریق پرسشنامهی محققساخته در میان 400 نفر از جوانان 29-18 سال که از طریق نمونهگیری طبقهای-چندمرحلهای در شهر شیراز انتخاب شدهاند، گردآوری شده است. در این مطالعه روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و اعتبار سازه و پایایی آن به کمک تکنیک آماری آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پس از جمعآوری پرسشنامهها، دادهها به وسیلهی نرمافزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که، بین سن و میزان و نوع کاربری تلفن همراه رابطه معکوس وجود دارد. رابطه مستقیم بین منزلت شغلی پدر، درآمد خانوار، میزان رضایتمندی از تلفن همراه و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین بین منزلت شغلی مادر با میزان کاربری تلفن همراه رابطهی مستقیم وجود دارد. تفاوت معناداری بین جنسیت، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر و مادر و طبقه اجتماعی با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین تفاوت معناداری بین وضعیت تأهل با میزان کاربری تلفن همراه وجود دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد بین وضعیت تأهل با نوع کاربری، قومیت با میزان و نوع کاربری و منزلت شغلی مادر با نوع کاربری تلفن همراه، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با میزان کاربری حاکی از آن است که متغیرهای میزان رضایتمندی از تلفن همراه، درآمد خانوار، سن و تحصیلات پاسخگو در مجموع 2/33 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با نوع کاربری تلفن همراه بیانگر آن است که متغیرهای مستقل نگرش به عملکرد تلفن همراه، سن و تحصیلات پدر در مجموع 3/11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند.
جعفر رستمی زیلایی اصغر میرفردی
چکیده توجّه به ابعاد تقویت و توسعه تعاونی ها کشاورزی و صنعتی به خصوص راهکارهای بهبود عملکرد آنها، علاوه بر توجیه پذیری اقتصادی- اجتماعی آن ها، باعث پایه گذاری منسجم و مکمل در دیگر برنامه های ترویج کشاورزی و صنعتی خواهد شد. در همین راستا، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مولّفه های سرمایه اجتماعی و فرهنگی بر عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویراحمد انجام شده است. در این پژوهش از دو روش پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه 210 نفر از اعضاء ارکان تعاونی های کشاورزی و صنعتی شهرستان بویراحمد بوده که از بین آنها 136 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب مورد مطالعه قرار گرفته اند. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش سرمایه اجتماعی با مولّفه های آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی سنجیده شده است. سرمایه فرهنگی با مولّفه های مصرف کالاهای فرهنگی، رفتار و رویه های فرهنگی سنجیده شده است. عملکرد شرکت های تعاونی در دو بعد عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی سنجیده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزار کامپیوتری spss و آزمون های آماری ضرایب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل پراکنش(anova)، رگرسیون خطی ساده، رگرسیون چندمتغیّره، روش آلفای کرونباخ برای محاسبه پایایی و تحلیل عاملی تأییدی جهت تعیین اعتبار سازه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر تأیید ارتباط مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، آگاهی اجتماعی، رفتار و رویه های فرهنگی، مجموع مولّفه های سرمایه اجتماعی و مجموع مولّفه های سرمایه فرهنگی با عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی بود، ولی فرضیه های ارتباط اعتماد اجتماعی، مصرف کالاهای فرهنگی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت، سطح تحصیلات، سابقه فعّالیّت و سابقه عضویت اعضاء ارکان تعاونی در شرکت های تعاونی با عملکرد شرکت های تعاونی رد گردیده است. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که از میان انواع متغیّرهای وارد شده در تحلیل رگرسیون جهت تبیین متغیّرهای اثرگذار بر عملکرد شرکت های تعاونی، متغیّرهای مستقل مشارکت اجتماعی، رفتار و رویه های فرهنگی، سابقه فعّالیّت و سن اعضاء ارکان تعاونی ها، توانسته اند 3/36 درصد از کل عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شرکت های تعاونی را تبیین نمایند. قوی ترین متغیّر پیش بینی کننده در عملکرد شرکت های تعاونی، متغیّر مشارکت اجتماعی بوده است. این متغیّر به تنهایی 9/27 درصد از واریانس عملکرد شرکت های تعاونی را تبیین نموده است.
چنور نصیری سیروس احمدی
دست یابی به سلامت، نه صرفاً به عنوان یک هدف، بلکه به منزله منبعی در زندگی روزمره است که در نهایت می تواند منجر به افزایش احساس مثبت نسبت به زندگی و توانایی خویشتن یابی در افراد گردد. سبک زندگی انتخابی افراد بر وضعیت سلامتی آنان تأثیر گذار است. کنترل عوامل خطر در سبک زندگی و عادات بهداشتی مانند تغذیه نادرست، فقدان فعالیت ورزشی، استعمال سیگار، مصرف الکل و مواد مخدر تقریبا سبب کاهش حدود 50 درصد از مرگ های زود هنگام می شود. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال این بود که عوامل اجتماعی- روانی موثر بر سبک زندگی بهداشتی را بررسی کرده و ارتباط سبک زندگی بهداشتی را با باورهای دینی، سرمایه فرهنگی، سلامت عمومی و متغیرهای زمینه ای (سن، جنس و تأهل) آزمون نماید. روش انجام پژوهش، پیمایش بود. جامعه آماری، افراد 50-15 سال شهر سنندج بود. که 400 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی( فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دو متغیره و چند متغیره) با کاربرد نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد که میزان رعایت سبک زندگی بهداشتی بالا بود. در این پژوهش، متغیرهای باوهای دینی، سرمایه ی فرهنگی، سن و تأهل با میزان رعایت سبک زندگی بهداشتی رابطه معنی داری برقرار کرده بودند. اما بین متغیر سلامت عمومی و سبک زندگی بهداشتی رابطه ی معنی داری ملاحظه شد.
لیلا دوکوهکی سیروس احمدی
شهروندی کامل، به دور ازهرگونه تبعیض اجتماعی به معنای برخورداری همه اقشار و گروه های اجتماعی از حقوق وتعهدات شهروندی و آگاهی آنان از حقوق خود است. بنابراین آگاهی از حقوق شهروندی نیازمند تأمین انواع مختلف منابع و ایجاد فرصت های مناسب و بازتولید ارزش های عام از یک طرف و نگرش مناسب به این حقوق از سوی دیگر است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی کیفیت زندگی و آگاهی از حقوق شهروندی می باشد. روش انجام پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، زنان 44-25 ساله شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شده است. داده های پژوهش با بهره گیری از آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون، تحلیل شدند. نتایج حاصل از آزمون ها حاکی از رابطه معنادار و مثبت بین کیفیت زندگی و آگاهی از حقوق شهروندی است. از سوی دیگر نتایج نشان داد که با بالا رفتن تحصیلات، درآمد و سن افراد آگاهی آنان از حقوق شهروندی افزایش می یابد. بین گروه های مختلف شغلی از نظر آگاهی از حقوق شهروندی تفاوت معنادار وجود دارد و افراد متأهل و مجرد از نظر میزان آگاهی از حقوق شهروندی مشابه بودند. نتایج رگرسیون چند متغیره به روش همزمان نشان داد متغیر ابعاد کیفیت زندگی(سلامت جسمانی، سلامت روانی، کیفیت روابط اجتماعی و کیفیت محیط زندگی)و متغیرهای جمعیتی (وضعیت اشتغال، تحصیلات، وضعیت تأهل، درآمد و سن) قادرند حدود 25 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند.
فریدخت صالحی سروک سیروس احمدی
یکی از منابع تأمین کننده انرژی در اکثر بخشها و زیر بخشهای اقتصادی، برق می باشد که همزمان با رشد جمعیت و شهرنشینی و نیز گسترش فعالیتهای اقتصادی تقاضا برای آن درحال افزایش است. بر حسب مستندات میزان مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. علیرغم اجرای طرح هدفمندی یارانه ها مبنی بر ساماندهی وضعیت مصرف در کشور از سال 1389، شاخص های مصرف انرژی از جمله برق، همچنان بحرانی است. با توجه به هزینه بالای تولید برق در ایران و میزان کم بارش، اگر روند مصرف، منطبق با الگوها و استانداردهای صحیح نباشد، کشور با بحران مواجه خواهد شد. از این رو، مصرف برق در ایران یک مسئله اجتماعی است، که راهکار بنیادی آن صرفه جویی است و رفتار صرفه جویانه زنان متأهل که مدیریت خانه را بر عهده دارند، می تواند نقش مهمی در ساماندهی به وضعیت مصرف برق داشته باشد امّا این امر کمتر مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی صرفه جویی در مصرف برق خانگی پرداخته و ارتباط آن را با آگاهی از شیوه های صرفه جویی، تعهد و آگاهی از پیامدهای مصرف بی رویه مورد آزمون قرار داده است. روش بررسی پیمایشی است و جامعه ی آماری، زنان متأهل شهر یاسوج بوده است که در کل 406 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. ابزار تحقیق، برای جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بوده است که از طریق تکنیک تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه گردیده و پایایی آن نیز به وسیله ی روش ریچارد کودرسون سنجش گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین آگاهی از شیوه های صرفه جویی، تعهد و آگاهی از پیامدهای مصرف بی رویه با صرفه جویی در مصرف برق وجود دارد، و می توانند 5/26 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که هیچ ارتباط معناداری بین متغیرهای زمینه ای با صرفه جویی در مصرف برق وجود ندارد.
راضیه امیری اصغر میرفردی
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانی مرتبط با تخلفات ترافیکی رانندگان و عابران پیاده در شهر یاسوج، انجام شده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق که در سال 1392 انجام شد، پیمایش و ابزار آن پرسشنامه بوده است که در قالب دو پرسشنامه شماره یک (مخصوص رانندگان)، و پرسشنامه شماره دو(مخصوص عابران)، طراحی گردید. پرسشنامه های مذکور در تمامی متغیرها به جز متغیر های وابسته (تخلف ترافیکی رانندگان و تخلف ترافیکی عابران)، کاملاً یکسان بودند؛ که به وسیله ی تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه ای گردیده و روایی آنها با محاسبه ی آلفای کرونباخ و ضریب کودر و ریچاردسون سنجش شده است. جامعه آماری کلیه شهروندان 60- 18 ساله شهر یاسوج بودند که طی بازه زمانی دو ماه قبل از انجام پژوهش به عنوان راننده یا عابر پیاده در ترافیک شرکت داشته اند. در مجموع 479 نفر به عنوان حجم نمونه عابران و 367 نفر به عنوان حجم نمونه رانندگان تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج توصیفی داداه ها حاکی از آن است که تخلف ترافیکی هم در بین رانندگان و هم در بین عابرین در سطح بسیار بالایی قرار دارد. بر اساس نتایج تحلیلی، متغیرهای سرمایه اجتماعی، آگاهی و هوش اخلاقی با هر دو متغیر تخلفات ترافیکی رانندگان و تخلفات ترافیکی عابران رابطه معنادار و معکوسی دارند؛ و بنابراین قادرند به طور معنا داری واریانس این دو متغیر وابسته را تبیین کنند. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام، سرمایه اجتماعی قوی ترین متغییر پیش بینی کننده تخلفات ترافیکی عابران و رانندگان می باشد. همچنین یافته ها نشان دهنده ی آن است بین متغیرهای جمعیتی با تخلف رانندگان ارتباط معنا داری وجود ندارد. این در حالی است که متغیر سن بر تخلفات ترافیکی عابران تأثیر معنا داری دارد. در مجموع، متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش قادرند به ترتیب 5/26 و 27 درصد از واریانس تخلفات ترافیکی رانندگان و عابران را تبیین کنند. واژگان کلیدی: تخلفات ترافیکی، سرمایه اجتماعی، آگاهی ترافیکی، هوش اخلاقی، رانندگان، عابران پیاده
شریف فردوسی نیک محمدرضا فیروزی
هدف این پژوهش بررسی رابطه دینداری و سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی معلمان شهر یاسوج بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن معلمان سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر یاسوج بود. بر اساس جدول لین 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و متناسب با حجم جامعه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری: برای اندازه گیری رضایت شغلی معلمان از پرسشنامه رضایت شغلی فیلد وروث، برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی از پرسشنامه استاندارد دانشگاه قم و برای اندازه گیری دینداری معلمان از پرسشنامه استاندارد آذربایجانی استفاده شد که روایی و پایایی هرسه ابزار بررسی و تایید شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین بین میزان دینداری و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنی-داری در سطح 01/0 >p وجود دارد و بین سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنی داری درسطح 01/0 >p وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادکه موءلفه های سرمایه اجتماعی و دینداری 9/22 درصد تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کنند. مقایسه نتایج این پژوهش با سایر پژوهش ها نشان داد که با افزایش میزان سرمایه اجتماعی و دینداری، رضایت شغلی معلمان نیز افزایش می یابد.
حکیم احمدی قارنایی اصغر میرفردی
محور اساسی و تکیه¬گاه روابط اجتماعی به طور عام، اعتماد اجتماعی است. اعتماد از پیش¬شرط¬های اساسی برای توسعه¬ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه¬ای محسوب می¬شود. هدف اصلی پژوهش، بررسی و شناخت میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی و عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با آن؛ مورد مطالعه ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. ابزار تحقیق در این پژوهش، پرسشنامه است. جمعیّت آماری پژوهش برابر با سرشماری سال 1390 کل کشور، 88278 نفر است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از جدول لین(1976)، تعداد 384 نفر است که برای افزایش دقّت به 400 نفر ارتقاء یافته است. در این پژوهش برای شناخت میزان انسجام درونی(پایایی) گویه¬های متغیّر وابسته و متغیّرهای مستقل، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد که به طور کلی 9/9 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی بالا، 5/61 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی متوسّط و 6/28 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی پایین دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیّرهای میزان معاشرت و تعامل اجتماعی، گرایش¬های دیگرخواهانه و سنّ از یک سو، و اعتماد اجتماعی در روابط شخصی، از سوی دیگر، رابطه¬ی معنا¬داری، و همچنین بین میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی با توجه به جنسیّت پاسخگویان و سطح تحصیلات پاسخگویان، تفاوت معنا¬داری وجود دارد. برعکس، نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیّرهای میزان تقیّد به باورهای دینی، قانون¬گریزی، دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی و درآمد ماهیانه¬ی خانوار از یک سو، و اعتماد اجتماعی در روابط شخصی از سوی دیگر، رابطه¬ی معناداری، و همچنین بین میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی با توجّه به متغیر وضعیّت تأهّل پاسخگویان، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه¬¬ی نهایی نشانگر آن است که میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان در روابط شخصی پایین¬تر از حدّ متوسّط بوده به گونه¬ای که میانگین نمره¬ی بدست آمده از پاسخگویان در خصوص میزان اعتماد اجتماعی آنان در روابط شخصی برابر با 46/25 درصد است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیّره نشان داده که با ورود متغیّر جنسیّت(زنان)، 4/1 درصد به قدرت پیش¬بینی مدل افزوده شده و همچنین به صورت کلی متغیّرهای مستقل معاشرت و تعامل اجتماعی و جنسیّت(زنان)، حدود 12 درصد تغییرات متغیّر وابسته را تبیین می¬کنند. واژگان کلیدی: اعتماد اجتماعی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، یاسوج.
پریسا رضایی سیروس احمدی
مصرف بی¬رویه انرژی در ایران به ویژه در بخش خانگی فراتر از استانداردهای جهانی است و تداوم این امر پیامدهای زیان باری به دنبال خواهد داشت. یک راهکار اساسی در این زمینه، مصرف بهینه است که طی آن از داشته¬ها و امکانات به شکلی مناسب و مقرون به صرفه استفاده می شود. هدف از این پژوهش بررسی مصرف بهینه انرژی(آب و برق) در بین دانشجویان و رابطه آن با آگاهی از پیامدهای مصرف بی¬رویه انرژی، تعهد و سرمایه فرهنگی است. روش انجام پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه یاسوج است که 350 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از پیامدهای مصرف بی¬رویه انرژی و تعهد ، مقیاس¬های پژوهشگر ساخته هستند که با استفاده از تحلیل عاملی و محاسبه ضریب آلفای کرانباخ تعیین اعتبار و پایایی شده¬اند و ابزار تحقیق سرمایه فرهنگی مقیاس نطنزی و خدادادی (2012) می باشد. به علاوه ابزار تحقیق جهت سنجش متغیرهای وابسته، مقیاس¬های تک گویه¬ای هستند که با استفاده از نظرات متخصصین تعیین اعتبار محتوا گردیده و با استفاده از آزمون مجدد، تعیین پایایی شده است. یافته¬های تحقیق نشان می¬¬¬¬¬دهند رابطه معناداری بین آگاهی از پیامدهای مصرف بی¬رویه انرژی و تعهد با مصرف بهینه برق وجود دارد اما با سرمایه فرهنگی رابطه معناداری ندارد. این متغیرها رابطه معناداری با مصرف بهینه آب نشان نمی¬دهند. به علاوه، نتایج تحقیق نشان داد که از بین متغیرهای جمعیتی، مقطع تحصیلی، سن، وضعیت تأهل و معدل رابطه معناداری با مصرف بهینه برق دارند. این متغیرها با مصرف بهینه آب رابطه معناداری نشان نمی¬دهند. براساس نتایج تحقیق، گسترش آگاهی افراد از پیامدهای مصرف بی¬رویه انرژی و افزایش تعهد می¬تواند باعث مصرف بهینه انرژی برق شوند. به علاوه، با توجه به ضرورت مصرف بهینه آب و عدم وجود رابطه معنادار بین متغیرهای مورد استفاده در تحقیق با آن، ضرورت دارد این امر با استفاده از سایر متغیرهای اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد.
سیروس احمدی
چکیده ندارد.
سیروس احمدی مسعود رستگارپناه
چکیده ندارد.
سیروس احمدی
چکیده ندارد.