نام پژوهشگر: قباد محمدی شیخی
بابک بهادنی ابوالفضل علی شاهیی قلعه جوقی
آدمی، از آن جهت که روح خداوندی در وی دمیده شده است و بر سایر موجودات و مخلوقات هستی برتری یافته است، لذا فارغ از هر دین و مسلکی که باشد، شایسته یک نوع احترام اولیه و ذاتیه می باشد. اسلام که جامع ترین ادیان می باشد در برنامه رفتاری خود با سایر ادیان و غیر مسلمانان، این را می گنجاند که هر انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان باید از احترام اولیه و ذاتی انسانی برخوردار شود، تا با مشاهده این احترام، در خود، این دیدگاه را به وجود بیاورد که وی از آن رو که بر سایر موجودات برتر بوده از این احترام برخوردار است تا بتواند این برتری را در جهت مطلوب بکار گیرد و راه سعادت را بیابد و در پیش گیرد . در این پژوهش سعی شده است تا ضمن شناخت کفر و کافر و اقسام آن دو از نظر قرآن کریم و فقهاء، احترام و میزان آن به کفاری که به نحوی با جامعه اسلامی در ارتباط می باشند را مورد بررسی قرار دهد. همچنین در پایان این پژوهش، نحوه برخورد با کفار، به طور دقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است تا مرز کافری که جویای حقیقت می باشد با کافری که سر عناد با حق را دارد، مشخص گردد.از مهمترین دستاورد های این پژوهش یکی این است که هر انسانی، از آن رو که روح خداوندی در وی دمیده شده است، هرچند که کافر باشد، باید از احترام اولیه ذاتی آدمی برخوردار شود، چرا که آدمی از لحاظ مورد احترام واقع شدن، بر سایر موجودات پیشی گرفته است. و دیگری اینکه، هر انسانی با هر دین و مذهبی که باشد، اگر راه سعادت را در پیش بگیرد، حسابش از بدان ملتش جداست. در واقع این پژوهش عملکرد فرد را زیر نظر این می گیرد که آیا راه سعادت را در پیش گرفته است یا خیر؟ نه اینکه بخواهد عملکرد فرد را زیر نظر مذهب و دینش بررسی کند.
قباد محمدی شیخی احمد عابدی
قاعده "بسیط حقیقی همه اشیاء وجودی است و هیچکدام از اشیاء عدمی نیست " از قواعد بسیار مهم و در عین حال دشوار در فهم و تبیین علوم حقیقی است . این قاعده در آثار عرفا و حکما بسیار توجه می باشد. مرحوم ملاصدرا در اکثر کتابهای خود از این قاعده استفاده کرده و آن را منسوب به ارسطو می داند و گاهی آن را منحصر به خودش می داند نه ارسطو (اگر چه آنچه را ملاصدرا به ارسطو نسبت می دهد از کتاب اثولوجیا که مربوط به افلوطین است می باشد). در این رساله تحقق تفصیلی این قاعده، سیر تاریخی، نتایج و لوازم آن تحقق یافته است . این رساله دارای چهار بخش است . بخش اول دارای سه فصل است که به ترتیب به بررسی آراء حکمای یونان، هند، فارس و عرفا راجع به قاعده و بررسی قاعده در قرآن و روایات پرداخته شد. بخش دوم دارای شش فصل است که به بررسی براهین قاعده، تحلیل اینکه بسیط حقیقی همه اشیاء است و نحوه حمل اشیاء بر بسیط حقیقی و اشکالات مربوطه، جوابها و بررسی جوابها پرداخته شد، و نیز به بدیهی بودن قاعده، بررسی براهین بسیط حقیقی بودن حق تعالی و مبانی همه اشیاء بودن حق تعالی و بسیط حقیقی و تمثیلاتی در این باره پرداخته شد. بخش چهارم دارای نه فصل است که نتایج و لوازم قاعده در توحید، اسماء و صفات ، تنزیه و تشبیه، ضمایم قاعده، مساله جعل وحدت شخصی وجود ... شناخت شناسی فلسفی، وحدت و کثرت و تشکیک ، جبر و اختیار، انسان کامل، عدل الهی، صراط مستقیم، معاد، هستی شناسی (نظام احسن، مساله شرور، دوام فیض) و ولایت و تشریع پرداخته شد.