نام پژوهشگر: روح انگیز سلیمان نژاد

بررسی علل عدم توجه به اولویتهای پیشنهادی مشاوران به وسیله دانش آموزان دختر نظام جدید آموزش متوسطه در آموزش و پرورش شهر تهران
پایان نامه 0 1378
  روح انگیز سلیمان نژاد

ضرورت وجود مشاوره در دوره متوسطه جهت راهنمایی و هدایت دانش آموزان، در انتخاب رشته های تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است . چنانچه راهنمایی تحصیلی در این دوره به صورت علمی انجام گیرد و انتخاب رشته متناسب بااستعداد و علایق و سایر خصوصیات شخصیتی فرد و نیاز جامعه باشد، موفقیت تحصیلی افزایش یافته و به تناسب آن حصول به اهداف تعلیم و تربیت تسریع خواهد شد. "بررسی علل عدم توجه دانش آموزان به اولویتهای پیشنهادی مشاوران" هدف اصلی این پژوهش دا تشکیل می دهد. در راستای هدف مذکور، پرسشهایی در خصوص آشنایی دانش آموزان به ضوابط و ملاکهای هدایت تحصیلی و علل عدم توجه آنها به اولیتهای پیشنهادی مشاور در فرم هدایت تحصیلی، آگاهی مشاوران و دانش آموزان از ابرازهای مورد استفاده مشاوره در هدایت تحصیلی، مطرح گردیده است . روش مورد استفاده در این پژوهش ، توصیفی و از نوع زمینه یابی می باشد. جامعه ای که تحقیق در آن صورت گرفته مربوط به دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان در شهر تهران می باشد که 405 نفر از دانش آموزانی که به اولویتهای پیشنهادی مشاور توجه نکرده اند و همچنین 40 نفر از مشاورین به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش دو پرسشنامه که هر کدام حاوی 25 سوال بسته-پاسخ بوده و توسط مشاوران و دانش آموزان تکمیل گردیده است . تجزیه و تحلیل داده های با توجه به 8 فرضیه اصلی پژوهش ، با استفاده از روشهای توصیفی (شامل جداول فراوانی، درصد، ترسیم هیستوگرامها، محاسبه شاخص های گرایش مرکزی و انحرافی و روشهای استنباطی جهت آزمون فرضیات تحقیق (شامل آزمون کالموگروف -اسمیرونف ، آزمون t استودنت برای گروههای مستقل) صورت گرفت و نتایج ذیل حاصل شده است . به طور کلی آزمون فرضیه ها نشان می دهد که آگاهی دانش آموزان از مشخصات رشته های تحصیلی نظام جدید آموزش متوسطه زیاد نیست ، بنابراین، نهایت سعی مشاورین بایستی در ارتقاء سطح آگاهی دانش آموزان و والدین آنها نسبت به رشته های تحصیلی باشد. مطابق نظر دانش آموزان نظام جدید آموزش متوسطه، به ملاکهای هدایت تحصیلی (به غیر از نمره) در عمل کمتر توجه شده و انتخاب رشته بیشتر با توجه به عوامل موثری مانند ارزش اجتماعی رشته تحصیلی در جامعه و نفوذ والدین، صورت می پذیرد. بنابراین، توجه کامل به ارکان هدایت تحصیلی،در صورتی امکان پذیر است که مشاوران مدارس به صور مداوم در جلسات ، سیمنارها و کلاس های آموزش ضمن خدمت شرکت فعال داشته تا بتوانند به موقع اطلاعات صحیح و جامع در اختیار دانش آموزان و والدین آنها قرار دهند. بر خلاف تصور عامه، در این پژوهش ، وضعیت اقتصادی خانواده در انتخاب رشته دانش آموزان تاثیر قابل توجهی داشته است . با توجه به اینکه دانش آموزان نقش مشاور را در اراده اطلاعات تحصیلی - شغلی به خود، موثر می دانند و با توجه به تناقضی که بین گفته های مشاورین و دانش آموزان وجود دارد، می توان چنین نتیجه گرفت که نقش مشاور در ارائه اطلاعات قابل انکار نیست ، ولی نمی توان آن را به عنوان تنها عامل موثر، قلمداد نمود، زیرا دانش آموزان در بین مجموعه ای از عوامل قرار گرفته اند که از همه آنها به عنوان منابع کمکی در انتخاب رشته و انتخاب شغل استفاده می نمایند.