نام پژوهشگر: محمدرضا اسد
ایمان محسنی عباسعلی گایینی
چکیده هدف از پژوهش حاضر، مطالعه آثار 6 هفته مصرف مکمل coq10 بر توان هوازی،توان بیشینه ، توان حداقل، توان متوسط و شاخص خستگی بازیکنان تیم فوتبال بود ، به این منظور تیم فوتبال شرکت واحد که در لیگ دسته یک کارگری حضور دارد به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد و سپس 20 بازیکن این تیم با میانگین سن 2.22± 30 سال، وزن 8.64± 72.85 کیلوگرم، قد 6.04±175.75 سانتی متر و bmi 1.90±23.50 و دور شکم7.18±83.20 سانتی متر به صورت تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تقسیم گردیدند، هر دو گروه در هفته 3 جلسه تمرین می کردند و تمامی شرایط برای آنها یکسان بود، با این تفاوت که گروه دارو مکمل coq10 و گروه دارونما ماده ای از لحاظ ظاهری مشابه آن (آرد گندم بهداشتی) ولی بی اثررا مصرف کردند ، روش اجرا دوسوکور بود و محقق و آزمودنی ها از نوع ماده مصرفی بی اطلاع بودند ، آزمودنی ها به مدت 6 هفته هر روز 100 میلی گرم مکملcoq10 یا دارونما مصرف کردند. ابتدا قد و وزن آنها اندازه گیری شد و سپس با استفاده از آزمون rast و کوپر به فاصله 24ساعت از یکدیگر توان هوازی و انواع شاخص های توان بی هوازی اندازه گیری گردید، و سپس بعد از 6 هفته مجدداً از آزمودنی ها، آزمون های یاد شده به عمل آمد ، داده های حاصل با استفاده از نرم افزار آماری spss16 و روش آماریt همبسته و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، نتایج حاصل بیان گر وجود تفاوت معنی دار (p<0.05 ) در مقدار توان هوازیp=0.016 بود و در نقطه مقابل تغییر معنی داری در متغیرهای توان بیشینهp=0.933 ، توان حداقلp=0.258 ، توان متوسطp=0.625 و شاخص خستگیp=0.569 مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش و بدست آمدن تاثیرات مثبت این مکمل بر توان هوازی به نظر می رسد که ورزشکاران بتوانند از این مکمل استفاده بکنند، ولی هنوز نیاز به پژوهش های بیشتری در این زمینه احساس می شود . واژه های کلیدی : مکملq10 ، توان هوازی ، توان بی هوازی ، شاخص خستگی ، فوتبالیستهای غیر حرفه ای
راحله سادات واقفی نظری ابوالفضل فراهانی
انتظارات شغلی جنبه های مختلف یک شغل است که دانشجویان در انتخاب شغل آینده ی خود مد نظر قرار داده و اولویت بندی می کنند، در واقع انتظارات شغلی بر خواست ها و امیال استوار می باشند. هدف از این پژوهش بررسی انتظارات شغلی دانشجویان کارشناسی ارشد تربیت بدنی از اشتغال و آینده ی شغلی آنان در دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال 89 است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه ی آماری آن 223 دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی از دانشگاه های آزاد شهر تهران هستند که به شیوه ی تصادفی انتخاب شده اند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 44 گویه بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود که پس از تعیین اعتبار و پایایی توسط اعضای نمونه تکمیل و مورد محاسبه و تجزیه وتحلیل نهایی قرار گرفته و نتایج در قالب جدول توزیع فراوانی و نمودار فراوانی درصدی بیان شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که دانشجویان تربیت بدنی انتظار فراهم آوردن زمینه های مناسب جهت آزادی عمل و نشان دادن قابلیت ها وتوانایی ها را توسط شغل آینده ی خود دارند و تعداد کمی از آنها نقش آموزش های نظری را در آینده ی شغلی خود موثر می دانند. به علاوه توجه به رفع نیازهای اقتصادی در قالب تسهیلات با سود کم و خدمات بهداشتی- درمانی و امکانات جهت ادامه تحصیل مورد تأکید انان قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان با دستیابی به شغل آینده به آسایش و آرامش خواهند رسید، همچنین آنها تاکید بر لزوم دخالت دولت در آینده ی شغلی فارغ التحصیلان این رشته را خواهانند. از طرفی نتایج نشانگر وجود میزان زیادی از علاقه مندی به رشته توسط دانشجویان تربیت بدنی می باشد.
خدیجه دهقان محمدرضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر پاسخ هورمون زنان چاق غیرورزشکار بود. بدین منظور 37 نفر زن چاق با دامنه سنی 35-30 سال که سابقه بیماری خاصی نداشتند در سه گروه استقامتی ، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. اطلاعات اولیه در رابطه با قد، وزن، درصد چربی بدن، حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص اندازه گیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت 12 ساعت ناشتایی 2 سی سی خون از ساعد دست چپ گرفته و پس از سانتریفوژ و جداسازی پلاسما در آزمایشگاه در دمای 20- درجه سانتی گراد نگه داری شد. سپس گروه های تجربی تحت تأثیر 8 هفته برنامه تمرینی استقامتی (برنامه دویدن با 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب)، برنامه تمرین مقاومتی (به صورت دایره ای با وزنه و درگیری عضلات اصلی) به صورت سه جلسه در هفته و با رعایت اصل اضافه بار قرار گرفتند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد، نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازه گیری هورمون pyy از کیت elisa استفاده گردید. با بهره گیری از روش های آماری نظیر آزمون t گروه های همبسته به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون با پس آزمون و همچنین میزان تأثیر گذاری شیوه های مختلف تمرین بر متغیرها استفاده شد. همچنین از تحلیل واریانس یک طرفه به منظور مقایسه میانگین گروه های مختلف در متغیرهای تحقیق استفاده گردید و جهت تعیین محل اختلاف گروهی در میانگین گروه های مورد مطالعه از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح هورمون تأثیر معنی داری داشت(001/0 p=) و باعث کاهش سطوح ناشتایی این هورمون گردید که این امر نشان دهنده افزایش اشتها و تمایل بیشتر به خوردن جهت جبران انرژی از دست رفته طی تمرینات می باشد. اما با توجه به کاهش معنی دار وزن (000/0 p= مقاوتی) (037/0 p= استقامتی)در گروه های تمرینی می توان به افزایش در کارایی سیرکنندگانی یک وعده غذایی ثابت براثر فعالیت بدنی اشاره نمود و نتیجه گرفت که کاهش وزن ناشی از تمرین متفاوت با کاهش وزن بر اثر محرومیت غذایی است.
فریبا قربانی تپه آذر آقایاری
هدف از این پژوهش، بررسی همبستگی بین میزان ناهنجاری های پای پرانتزی و پای ضربدری با مولفه رکورد دوی 45 متر سرعت در دانش آموزان دختر 17-12ساله شهرستان گرمی و تفاوت رکورد گروه های ناهنجار و طبیعی بود. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و همچنین از نوع مقایسه ای بوده و به شکل میدانی اجرا شده است. نمونه آماری تحقیق 306 نفر بودند. آزمودنی ها شامل 123 دانش آموز دارای پای پرانتزی با میانگین سنی 56/1 ± 82/14سال ،137دانش آموز دارای پای ضربدری با میانگین سنی 72/1 ± 13/14 و 46 دانش آموز دارای پای طبیعی با میانگین سنی 87/1 ± 67/14 سال بودند. داده ها از طریق معاینه، فرم جمع آوری اطلاعات و فرم انداره گیری پارامتر ها جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss16 و روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی همبستگی بین متغیرها و آزمون tمستقل به منظور مقایسه رکورد گروه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان ناهنجاری پای پرانتزی و عملکرد سرعتی رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین میزان ناهنجاری پای ضربدری و عملکرد سرعتی در سطح 01/0 رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین میانگین آزمون عملکرد سرعتی افراد دارای ناهنجاری پای پرانتزی و افراد دارای ناهنجاری پای ضربدری تفاوت معنی داری بدست آمد ولی تفاوت معنی داری بین عملکرد سایر گروه ها وجود نداشت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری حاکی از آن است که با پیشرفت میزان ناهنجاری ها عملکرد سرعتی افراد کاهش می یابد ولی این رابطه در گروه دارای پای پرانتزی از نظر آماری معنی دار نیست و این گروه نسبت به گروه دارای پای طبیعی عملکرد سرعتی بهتری دارد. موارد بیان شده لزوم انجام پژوهش های بیشتر و دقیق تر ی را برای کسب نتایج قطعی تر مورد تأکید قرار می دهد
فرح حدادی محمدرضا اسد
تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر آنزیم های کبدی معتادین زن در حال ترک با متادون هدف این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز و آلکالین فسفاتاز کبد معتادین زن در حال ترک با متادون بود. بدین منظور10 زندانی داوطلب از بین زندانیان در حال ترک با متادون ندامتگاه فردیس کرج که سه جلسه درهفته تمرین داشتند، با سن66/10 ± 8/33 سال، قد60/4 ± 2/162سانتیمتر، وزن 71/13 ± 2/62 کیلو گرم و اکسیژن مصرفی14/7 ± 18/16 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه، در این آزمون شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه تجربی(5نفر) و کنترل(5نفر) به طور تصادفی تقسیم شدند. تمرین در دو هفته اول شامل 25 دقیقه دویدن با hrmax 65% در سه هفته دوم شامل 35 دقیقه دویدن با hrmax %75-65و در سه هفته آخر شامل 40 دقیقه دویدن با hrmax %85-75 اجرا شد. خون گیری آزمودنی ها 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای تعیین توزیع طبیعی داده ها به کار گرفته شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق(05/0 p ?) تعیین شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که در گروه تجربی، 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، مقادیر ast،alt و alp ثابت ماند.
شبنم شمس الهی محمدرضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر دو شیوه ی تمرین استقامتی و مقاومتی بر پاسخ هورمون igf-1 زنان چاق غیر ورزشکار بود. بدین منظور 37 نفر زن چاق با دامنه ی سنی 30-35 سال که سابقه ی بیماری خاصی نداشتند در سه گروه استقامتی (n=13).مقاومتی (n=13) و کنترل (n=11) تقسیم شدند. اطلاعات اولیه در رابطه با قد , وزن , درصد چربی بدن , حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص اندازه گیری و ثبت شد. برای اندازه گیری هورمون igf-1 از کیت مخصوص استفاده گردید.با بهره گیری از روش های آماری نظیر آزمون t گروه های همبسته به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون با پس آزمون و هم چنین میزان تاثیر گذاری شیوه های مختلف تمرین بر متغیرها استفاده شد. هم چنین از تحلیل واریانس یک طرفه به منظور مقایسه میانگین گروه های مختلف در متغیر های تحقیق استفاده گردید و جهت تعیین محل اختلاف گروهی در میانگین گروه های مورد مطالعه از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح هورمون igf-1 تاثیر معنی داری داشت و باعث افزایش سطوح هورمون igf-1 گردید.
فروغ معینی آذر آقایاری
چکیده هدف از انجام این تحقیق اثر خستگی ناشی از تمرین بر تعادل پویای دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله با قوس کف پای متفاوت بود. برای اندازه گیری قوس کف پای آزمودنی ها از آزمون افت استخوان ناوی استفاده شد. سپس 45 نفر از دانش آموزان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، در سه گروه 15 تایی 1- گروه با قوس کف پای نرمال 2- گروه با قوس کف پای صاف و 3- گروه با قوس کف پای گود قرار گرفتند. پیش آزمون تعادلی (sebt)، پروتکل خستگی عملکردی (20 دقیقه فعالیت در 7 ایستگاه) و پس آزمون sebt اجرا گردید. برای تعیین میزان خستگی از مقیاس میزان درک تلاش (rpe) بورگ قبل شروع ایستگاه اول، پایان ایستگاه سوم و دقیقا بعد از اتمام ایستگاه هفتم استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 18 و از آزمون کولموگروف - اسمیرنف جهت نرمال بودن داده ها،از آزمون t وابسته و آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری بین نمرات تعادل پیش آزمون و پس آزمون در هر سه گروه نشان داد (05/0>p). آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که بین میانگین تفاضل نمرات تعادل در پیش آزمون و پس آزمون گروه کف پای نرمال با گروه کف پای صاف و با گروه کف پای گود اختلاف معنی داری وجود دارد. با توجه به کاهش معنی دار تعادل بعد از خستگی ناشی از تمرین در آزمودنی های دارای ناهنجاری قوس کف پا، لذا اصلاح ناهنجاری های قوس کف پا و استفاده از دوره های تمرینی مناسب جهت ارتقای آمادگی جسمانی این افراد توصیه می شود. کلمات کلیدی: خستگی عملکردی، دانش آموزان دختر، تعادل ایستا، تعادل پویا، کف پای صاف، کف پای نرمال، کف پای گود
حسن اکبری عباسعلی گایینی
هدف این مطالعه مقایسه دفع ادراری شاخص های خونی ناشی از دو نوع پروتکل شبه فوتبال و بازی رسمی فوتبال در نوجوانان ورزشکار پسر بود. بدین منظور 22 آزمودنی در دو گروه شبه فوتبال با میانگین و انحراف استاندارد سن 78/0+-18/14، وزن 10/09+-49/12 کیلوگرم، قد 64/9+-63/163 سانتی متر، bmi 14/2+-10/18 کیلوگرم بر متر مربع و گروه بازی رسمی فوتبال با میانگین و انحراف استاندارد سن 83/0+-90/14 سال، وزن 44/13+-04/58 کیلوگرم، قد 29/9-+45/170 سانتی متر، bmi 98/2+-61/19 کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلبانه انتخاب و آزمون گردیدند. نمونه های ادراری آنها در دو نوبت استراحتی 24 ساعت قبل از فعالیت ورزشی به صورت نمونه ادرار لحظه ای و پس از فعالیت ورزشی به صورت نمونه ادرار اولیه تا یک ساعت بعد از فعالیت جمع آوری و در آزمایشگاه بررسی شد. اطلاعات با روش آماری کروسکال والیس و به صورت کیفی و در سطح آلفای 05/0 آنالیز و مقایسه شدند. یافته های آماری نشان داد 3/36 درصد آزمودنی های هر گروه دچار هماچوری شدند و از بین شاخص ها، فقط میزان دفع سلول های قرمز ادراری از لحاظ آماری افزایش معنی داری را نشان داد (p=0/04) و شاخص های دیگر همچون سلول قرمز دیسمورفیک، کست سلول قرمز خون و هموگلوبین ادراری افزایش معنی داری را نشان ندادند. اما به طور کلی، میزان ادراری گلبول های قرمز خون و دیسمورفیک سلول قرمز خون در گروه پروتکل شبه فوتبال بیشتر از گروه پروتکل شبه فوتبال بود. به نظر می رسد شدت فعالیت در گروه پروتکل شبه فوتبال بیشتر بوده است که باعث دفع سلول قرمز خون دیسمورفیک با منشاء گلومرولا نیز شده است و هموگلوبین ادراری در نمونه های ادراری گروه پروتکل بازی رسمی فوتبال می تواند بازگو کننده همولیز ناشی از برخوردهای فیزیکی علاوه بر دلایل دیگر باشد.
حمیدرضا بخشی چناری محمد فرامرزی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر دو شیوه تمرین پلایومتریک با اضافه بار و بدون اضافه بار بر عملکرد بی هوازی بازیکنان بسکتبال پسر18– 15 سال بود. 43 نفر از بازیکنان منتخب بسکتبال پسر دبیرستان های شهر سنندج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و تجربی تقسیم شدند. روش اجرای تحقیق، نیمه تجربی با گروه کنترل و استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بود. گروه های تجربی علاوه بر تمرین های عادی بسکتبال، یک دوره تمرینی پلایومتریک با اضافه بار و بدون اضافه بار شش هفته ای، 2 جلسه در هفته و هر جلسه حدود 60 دقیقه را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل تنها تمرین های عادی بسکتبال 3 جلسه در هفته را انجام دادند. پرش عمودی، چابکی، سرعت، توان حداکثر، توان حداقل، توان میانگین و شاخص خستگی، قبل و بعد از 6 هفته انداره گیری شد. آزمودنی ها، میانگین و انحراف استاندارد سن 08/1 ± 44/16 سال، قد 87/8 ± 28/175 سانتی متر، وزن 01/13 ± 80/63 کیلوگرم، شاخص توده بدن 57/3 ± 70/20 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی بدن 22/5 ± 57/21 و vo2max61/7 ± 26/35 داشتند. به منظور بررسی توزیع طبیعی متغیرها از آزمون کلموگراف– اسمیرنوف استفاده شد. برای بررسی تغییرات درون هر گروه از آزمون t همبسته و برای مقایسه بین گروه ها و آزمون فرضیه ها از آنالیز واریانس یک طرفه(anova) و آزمون تعقیبی(lsd) استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که در پرش عمودی در گروه های پلایومتریک(با اضافه بار و بدون اضافه بار) نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی دار بود، اما بین دو گروه پلایومتریک، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در چابکی و سرعت بین هر سه گروه تفاوت معنی دار بود، اما در توان حداکثر، توان حداقل و توان میانگین بین گروه پلایومتریک با اضافه بار و گروه کنترل تفاوت معنی دار بود، اما با گروه پلایومتریک بدون اضافه بار، تفاوت معنی دار نبود. در شاخص خستگی بین سه گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
هلیا انصاری محمدرضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین استقامتی بر تغییرات مایوستاتین زنان چاق غیر فعال بود . بدین منظور 24 نفر زن غیر ورزشکار با دامنه سنی 35-30 سال که سابقه بیماری خاصی نداشتند در دو گروه استقامتی ( n=13 ) و کنترل ( n=11) تقسیم شدند . اطلاعات اولیه در رابطه با قد , وزن ,درصد چربی بدن , حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص اندازه گیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت 12 ساعت ناشتایی 10 سی سی خون از ساعد دست چپ گرفته و پس از سانتریفوژ و جداسازی پلاسما در آزمایشگاه در دمای 20 – درجه سانتیگراد نگهداری شد . سپس گروه تجربی تحت تاثیر 8 هفته برنامه تمرینی استقامتی با رعایت اصل اضافه بار قرار گرفتند . 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد , نمومه خون دوم گرفته شد و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد . برای اندازه گیری تغییرات مایوستاتین از کیت مخصوص استفاده شد . برای بررسی تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در داخل دو گروه از آزمون t همبسته و به منظور مقایسه اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون و تغییرات به وجود آمده در بین دو گروه مورد مطالعه از آزمون t مستقل استفاده شد . نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین استقامتی بر سطح سرمی مایوستاتین تاثیر معناداری ندارد .
فرخ کیا ابوالفضل فراهانی ابوالفضل فراهانی ابوالفضل فراهانی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین موانع توسعه ی حمایتهای مالی در باشگاه های لیگ حرفه ای کشتی کشور بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل رئیس، نایب رئیس و دبیر فدراسیون کشتی و مدیر تیم های ملی (4 نفر)، مدیران باشگاه های لیگ حرفه ای کشتی (8 نفر)، مسئولان بازاریابی باشگاه های لیگ برتر کشتی (8 نفر)، رئیس سازمان لیگ کشتی ایران و کمیته بازاریابی (2 نفر)، مسئولان بازاریابی شرکت های حامی مالی تیم ها (8 نفر)، و کارشناسان ورزشی (40 نفر) بود. در این تحقیق به علت محدود بودن تعداد اعضای جامعه از روش نمونه گیری کل شمار استفاده شد، بنابراین نمونه آماری پژوهش برابر با حجم جامعه آماری می باشد که از این تعداد 67 نغر در تکمیل نمودن پرسشنامه ها همکاری نمودند. به منظور جمع آوری از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اصلاحی اساتید مدیریت ورزشی تعیین شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های اکاری تحلیل عاملی اکتشافی و فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که عامل های موانع اقتصادی، موانع قانونی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع مدیریتی به ترتیب از بار عاملی بالاتری نیز برخوردار بودند. واژه های کلیدی: بازاریابی، حامیان مالی، کشتی
علیرضا اسفندیاری نژاد محمدرضا اسد
زمینه و هدف: با توجه به ابهامات مرتبط با ارکسینa و چاقی ، پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر هشت هفته تمرین hiit ( تمرین تناوبی با شدت بالا ) بر سطوح پلاسمائی ارکسینa، در پسران نوجوان چاق انجام شد. مواد و روش ها: در قالب طرح نیمه تجربی، دوسویه کور، 26 پسر چاق سالم و غیر فعال ( میانگین سنی 72/0 ± 74/15 با صدک bmi مساوی یا بالاتر از 95 درصد و نمایه توده بدن 27/2 ± 4/28 ) به صورت تصادفی، در دو گروه همگن، کنترل و تجربی جایگزین شدند. گروه تمرین، در هشت هفته تمرین تناوبی(7-4 دوره دویدن 30 ثانیه ای با شدت 95-90% ضربان قلب ذخیره و دو دقیقه فواصل استراحتی شامل دویدن با ?5 - 50 % ضربان قلب ذخیره، سه جلسه در هفته ) شرکت کردند. سطوح پلاسمائی ارکسینa، کلسترول تام، ldl، hdl، تری گلیسرید و شاخص های تن سنجی و اکسیژن مصرفی بیشینه، قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، اندازه گیری شدند. داده ها بصورت میانگین ± انحراف استاندارد و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 05/0> p بررسی شد. یافته ها: انجام تمرین های hiit ضمن کاهش معنی دار تری گلیسرید و شاخص های تن سنجی مانند درصد چربی، نمایه توده بدن و نسبت محیط کمر به لگن، افزایش معنی دار vo2max را به همراه داشت ( 05/0> p ). با این حال، در سطوح پلاسمائی ارکسینa، ldl، hdl و کلسترول تام در گروه کنترل و گروه تمرین، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجه گیری: هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بدون تغییر سطوح ارکسینa و کلسترول تام و کلسترول کم چگال و پر چگال در بهبود ترکیب بدن پسران نوجوان چاق نقش دارد. با این حال با در نظر گرفتن برخی محدودیت های اثرگذار و غیر قابل کنترل، از جمله خواب، تغذیه، تغییرات ناشی از بلوغ و ... برای رسیدن به نتایج قطعی تر، انجام تحقیقات دیگر ضروری است.
فضه محمد حسنی محمدرضا اسد
زمینه و هدف: با توجه به ابهامات مرتبط با ارکسینa و چاقی، پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر سطوح پلاسمایی ارکسینa در پسران نوجوان چاق انجام شد. مواد و روش ها: در قالب طرح نیمه تجربی، دو سویه کور، 23 پسر چاق سالم و غیر فعال (میانگین سنی 62/0 ± 33/15، صدک bmi مساوی یا بالاتر از 95 درصد، نمایه توده بدن 11/2 ± 5/28 ) به طور تصادفی در دو گروه همگن، کنترل و تجربی جایگزین شدند. گروه تمرین، در هشت هفته تمرین استقامتی(40-25 دقیقه دویدن در روز با شدت 85-65 % ضربان قلب ذخیره، سه جلسه در هفته ) شرکت کردند. سطوح پلاسمایی ارکسینa، کلسترول تام، تری گلیسرید، ldl، hdl، و شاخص های تن سنجی و اکسیژن مصرفی بیشینه، قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. داده ها بصورت میانگین ± انحراف استاندارد و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>p بررسی شد. یافته ها: انجام تمرین های استقامتی ضمن کاهش معنی دار شاخص های تن سنجی مانند درصد چربی، نمایه توده بدن و نسبت محیط کمر به لگن، افزایش معنی دار vo2max را به همراه داشت (05/0>p). با این حال، در سطوح پلاسمایی ارکسینa و نیمرخ لیپیدی ( کلسترول تام، ldl، hdl، تری گلیسرید ) گروه کنترل و تمرین، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجه گیری: هشت هفته تمرین استقامتی بدون تغییر سطوح ارکسینa و نیمرخ لیپیدی در بهبود ترکیب بدن پسران نوجوان چاق نقش دارد. با این حال با در نظر گرفتن برخی محدودیت های اثرگذار و غیر قابل کنترل، از جمله خواب، تغذیه، تغییرات ناشی از بلوغ و ... از طرف دیگر ابهامات مرتبط با ارکسینa و چاقی، پیشنهاد می شود در درمان چاقی تا انجام مطالعات بعدی، تنها به انجام تمرین استقامتی خاص و یکنواخت اکتفا ننموده، از فعالیت های ورزشی استقامتی متنوع و دلخواه افراد چاق استفاده نمایند.
مینا فیض الهی محمدرضا اسد
چکیده: مقدمه: هدف از تحقیق حاضرمقایسه تاثیر سه نوع تمرین استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان اورکسین زنان چاق غیرورزشکار می باشد. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. بدین منظور 40زن چاق با ۳۰≤ bmi به عنوان نمونه آماری انتخاب و در چهار گروه استقامتی (10n=) مقاومتی(10n=)، ترکیبی (10n=) و کنترل(10n=)تقسیم شدند.پیش از مشخص شدن نمونه ها در گروه های مورد نظر قد، وزن وbmi اندازه گیری وگروه ها همگن شدند. قبل از شروع اولین هفته تمرین و در پایان هشتمین هفته ی تمرین خونگیری انجام شد سپس گروه های تجربی تحت تأثیر 8 هفته برنامه تمرینی استقامتی (برنامه دویدن با 85-50 درصد حداکثر ضربان قلب) و هر جلسه به مدت 60-45 دقیقه ، برنامه تمرین مقاومتی (80-60 قدرت بیشینه ) به صورت سه جلسه در هفته و با رعایت اصل اضافه بار قرار گرفتند،گروه ترکیبی نیز ابتدا تمرین مقاومتی و سپس تمرین استقامتی را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد، نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازه گیری هورمون اورکسین از کیت اورکسین با روش elisa استفاده گردید. از آزمون t گروه های همبسته، جهت مقایسه درون گروهی و به منظور مقایسه میانگین تغییرات به وجود آمده در متغیرهای وابسته از تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین از آزمون تعقیبی توکی برای مشخص شدن تفاوتهای گروهی استفاده شد . یافته ها: نتایج نشان داد که با انجام هرسه نوع تمرین اورکسین کاهش یافت با انجام ورزش استقامتی در افراد چاق میزان اورکسین به میزان قابل توجهی کاهش یافت ،در هورمون اورکسین اختلاف بین گروه های (استقامتی -مقاومتی) (۰/۰ (p= و (استقامتی – ترکیبی) (۰/۰(p= معنادار بوده و بیشترین اثر کاهشی اورکسین را تمرین استقامتی داشته اختلاف میان تمرین مقاومتی و ترکیبی(۰/۰۹ (p= معنی دار نبود. نتیجه گیری: انجام هر سه نوع تمرین استقامتی ، مقاومتی و ترکیبی میتواند به تنظیم اشتها کمک کند و با کاهش اورکسین، سبب کاهش اشتها شود .همچنین باعث افزایش انرژی مصرفی و کاهش وزن گردد. نتایج بین گروهی مشخص کرد ابتدا تمرین استقامتی و بعد از آن تمرین مقاومتی و ترکیبی بیشترین تاثیر را بر کاهش اورکسین دارند. واژگان کلیدی: تمرین استقامتی ، تمرین مقاومتی ،تمرین ترکیبی، اورکسین ،زنان چاق
ثریا علیان محمدرضا اسد
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اکسیداسیون چربی و اکسیژن مصرفی طی یک جلسه فعالیت هوازی زیر بیشینه در زنان شاغل میانسال چاق، اضافه وزن و نرمال می باشد. در این مطالعه نیمه تجربی، از بین کلیه پرسنل زن دانشگاه شهید چمران اهواز در سال92 ؛ 45 نفر به صورت هدفمند ودر دسترس انتخاب شدند که در سه گروه : چاق (2kg/m30, bmi?32/4±36/33:سن) ؛ اضافه وزن (2kg/m25?bmi?30و13/4±13/34:سن) و نرمال (2kg/m18?bmi?25و20/4±54/34:سن) قرار گرفتند. شرکت کنندگان یک آزمون فزاینده دویدن تاسرحدخستگی روی نوارگردان اجراکردند(پروتکل تمرینی آچتن وهمکاران2002). در طول اجرای آزمون با استفاده از دستگاه گاز آنالایزر ganshornحجم اکسیژن مصرفی ودی اکسید کربن دفعی اندازه گیری و توسط نرم افزار lf8 ثبت گردید. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها و برابری واریانس ها؛ داده ها با کمک روش آماری تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین 3 گروه در حداکثر اکسیداسیون چربی )001/0 p=و 88/45=(42و2 )f) تفاوت معنی داری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان دادکه بین گروه چاق با نرمال ( 001/0 p=) واضافه وزن ( 001/0 p=) تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج حاکی از تفاوت معنی داری بین سه گروه در حداکثر اکسیژن مصرفی )038/0 p= و 53/3=(42و2 )f ) بود. نتایج آزمون پیگردی توکی حاکی از تفاوت معنی داربین گروه چاق با نرمال( 042/0 p=) وباگروه اضافه وزن ( 045/0 p=) بود. نتایج این تحقیق نشان داد که افراد نرمال نسبت به افراد اضافه وزن و چاق دارای مقدار اکسیداسیون چربی بیشتری بودند. افراد نرمال به دلیل دارا بودن vo2max بالاتر دارای حداکثر اکسیداسیون چربی هستند که در مقایسه با افراد چاق و اضافه وزن در شدت های مطلق بالاتری ( بار کاری ) از فعالیت اتفاق می افتد که این شدت به طور نسبی با گروه های چاق و اضافه وزن برابر است.
محیا ربیعه محمدرضا اسد
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سه شیوه تمرین استقامتی؛مقاومتی و ترکیبی بر سطوح ویسفاتین مردان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور 40 نفر مرد دارای اضافه وزن با دامنه سنی 40-30 سال که سابقه بیماری خاصی نداشتند در چهار گروه استقامتی n=10؛مقاومتی n=10؛ ترکیبی n=10 و گروه کنترل n=10تقسیم شدند.اطلاعات اولیه در رابطه با قد؛وزن؛درصد چربی بدن؛ حداکثر توان هوازی تمامی نمونه ها با وسایل مخصوص اندازه گیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت 12 ساعت ناشتایی 11 سی سی خون گرفته شد.سپس گروه های تجربی تحت تاثیر 8 هفته برنامه تمرینی استقامتی؛برنامه تمرینی مقاومتی و برنامه تمرینی ترکیبی به صورت سه جلسه در هفته و با رعایت اصل اضافه بار قرار گرفتند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه آزمون از تمامی افراد؛نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل عوامل به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازه گیری شاخص ها از کیت های تخصصی استفاده گردید.با بهره گیری از روش های آماری نظیر آزمون t گروه های همبسته به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون با پس آزمون و همچنین میزان تاثیرگذاری شیوه های مختلف تمرین بر متغیر ها استفاده شد. همچنین از تحلیل واریانس یک طرفه (one way anova) به منظور مقایسه میانگین گروه های مختلف در متغیرهای تحقیق استفاده گردید. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح ویسفاتین تاثیر معناداری نداشت.8 هفته تمرین مقاومتی و ترکیبی تاثیر معناداری داشت.
یونس مرادی محمدرضا اسد
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر فعالیت های بدنی در دو نوبت صبح و عصر بر فاکتورهای رئولوژیکی خون بود. بدین منظور 16 آزمودنی مرد سالم (میانگین سن: 20/37 سال، قد: 179/68 سانتی متر و وزن: 70/43کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت نمودند. در این تحقیق آزمودنی ها یک فعالیت هوازی 12 دقیقه دویدن (کوپر) را در دو زمان مختلف روز (صبح و عصر) و به طور تصادفی انجام دادند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از گرم کردن و انجام یک سری حرکات کششی به مدت 12 دقیقه شروع به دویدن کردند. ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن قبل و بعد از آزمون اندازه گیری شد. در این تحقیق از هر آزمودنی دو نمونه خونی (هر نمونه 10 سی سی) قبل و بلافاصله بعد از هر آزمون از ورید بازویی آنتی کیوبیتال گرفته شد. نمونه های خونی برای تعیین مقادیر فاکتورهای رئولوژیکی خون از قبیل هموگلوبین، هماتوکریت، فیبرینوژن، آلبومین، رسوب گلبول قرمز و پروتئین تام آنالیز شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که زمان صبح و عصر، هماتوکریت (0/416=p)، رسوب گلبول های قرمز (0/138=p)، هموگلوبین (0/278=p)، فشارخون سیستولی (0/054=p)، فشارخون دیاستولی (0/221=p) و ضربان قلب (0/360=p) به فعالیت بدنی تأثیر معنی داری ندارد و بر پاسخ به فیرینوژن (000/0=p)، پروتئین تام (0/004=p)، آلبومین (0/040=p) و دمای بدن (0/021=p) به فعالیت بدنی تأثیر معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که افزایش پارامترهای رئولوژیکی خون در پاسخ به ورزش به استثنای فیبرینوژن، پروتئین تام، آلبومین و دمای بدن وابسته به صبح و عصر نبودند.
حمیده شریفی محمدرضا اسد
چکیده هدف تحقیق حاضر بررسی اثر 6 هفته پیادهروی سبک بر قند خون ناشتای زنان باردار دیابتی بود. بدین منظور 30 نفر زن باردار دیابتی با دامنه سنی 18-37 سال که سابقه بیماری دیگری نداشتند در دو گروه کنترل (15= n ) وتجربی (15= n ) تقسیم شدند. تمام زنان مراقبتهای مرسوم بارداری را دریافت میکردند. اطلاعات اولیه در رابطه با قد، وزن، سن بارداری، تعداد بارداری و زایمان تمامی نمونهها اندازهگیری و ثبت شد. قبل از شروع برنامه تمرینی از همه آزمودنیها پس از حداقل 8 ساعت ناشتایی در سه مرحله 1 ساعته، خونگیری انجام شد. سپس گروه تجربی تحت تأثیر 6 هفته برنامه تمرین استقامتی شامل پیادهروی 3 جلسه در هفته قرار گرفتند. در هفته اول و دوم 20 دقیقه با شدت 50 درصد hrmax ، هفته سوم و چهارم 25 دقیقه با شدت 55 درصد hrmax ، هفته پنجم و ششم 30 دقیقه با شدت 60 درصد hrmax تمرین کردند. حداکثر 48 ساعت پس از آخرین جلسه در پایان 6 هفته تمرین از تمامی افراد نمونه خون دوم گرفته و پس از جداسازی سرم و پلاسما برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازهگیری قند خون ناشتا از کیت سنجش قند شرکت man تحت لیسانس elitechgroup استفاده شد. از آزمون t وابسته جهت مقایسه میانگینهای پیشآزمون و پسآزمون در گروه تجربی و آزمون t مستقل جهت مقایسه میانگینها در دو گروه تجربی و کنترل استفاده شد. نتایج نشان داد که 6 هفته پیادهروی سبک بر قند خون ناشتای زنان باردار دیابتی تأثیر معناداری داشته و باعث کاهش سطح قند خون ناشتا گردید.
مهدی محزون احمد فرخی
چکیده ندارد.
علی حسینی عباسعلی گایینی
چکیده ندارد.
محمدرضا اسد مهرزاد حمیدی
هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین tqm و اثربخشی در حوزه های ستادی سازمانهای ورزشی کشور است . این حوزه ها شامل سازمان تربیت بدنی، معاونت تربیت بدنی و تندرستی وزارت آموزش و پرورش و اداره کل تربیت بدنی و وزارت علوم است.