نام پژوهشگر: اشرف پیرحیاتی
اشرف پیرحیاتی
نگارنده در این جستار سعی کرده است که پس از بازگفت درباره زندگانی، آثار، سبک شعری فردوسی و نظامی و سبک زمان آنها، به اشتراکات و افتراقات آنان نیز اشاره کند. سپس میزان اعتبار تاریخی داستان "خسرو و شیرین" در اثر فردوسی و نظامی و در پاره ای از کتب تاریخی بررسی شده و پس از نمودن بازتابی از حیات و عقاید دو شاعر، با نوعی مطابقه روایت دو شاعر، تحت عنوانهای متفاوت ، به نثر برگردانده شده است . در بخش بعدی کوشش شده است . پیشینه ای از داستان سرایی در ایران زمین، علل عدم پیشرفت آن و ویژگیهای داستان سرایی در شعر فارسی ارائه شود. فصل دیگری نیز به یکی از مهمترین خصوصیات داتسانسرایی یعنی "شخصیت پردازی" اختصاص داده شده است و شخصیتهای اصلی و فردی دو شاعر از جنبه های مختلف مورد نقد و تحلیل قرار گرفته اند. در بخش بعدی مبحث سیر شعر فارسی از حماسه فردوسی تا منظومه های غنایی نظامی و ویژگیهای متفاوت این دو نوع شعر در داستانهای مذکور عنوان گردیده است و پس از میان دو اثر مقایسه ای کلی انجام شده است . به دنبال بخشهای مذکور "جنبه های متفاوت ادبی" داستان خسرو و شیرین فردوسی و نظامی نوعی هماهنگی و مقایسه بررسی شده و سپس یکی از جنبه های متفاوت ادبی اثر دو شاعر با عنوان "توصیف در شعر فردوسی و نظامی" مطرح شده است . در بخش آخر نیز به تجلی مضامین حکمی و اخلاقی در شعر دو سراینده اشاره شده است .
اشرف پیرحیاتی محسن ایمانی
ریچارد پیترز یکی از فلاسفه تحلیل تعلیم و تربیت و پیشرو مکتب لندن است که تاکنون در کشور ما در زمینه دیدگاههای وی تحقیق جامعی انجام نشده است و به همین دلیل پژوهش حاضر به منظور بررسی نظریات وی در سه زمینه اهداف محتوا و روشهای تعلیم و تربیت صورت پذیرفته است. در مکتب تربیتی مورد نظر وی، تحلیل کردن مفاهیم و اصطلاحات و بررسی موارد کاربرد آنها از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که روشن کردن مفهوم کلمات و عبارات را اولین قدم در حل مشکل مفهومی می داند. مطابق با دیدگاههای پیترز، در فرایند تعلیم و تربیت، پرورش عقلانیت متربی در درجه اول اهمیت قرار دارد تا جایی که آن را هدف تعلیم و تربیت می داند و دستیابی به این هدف را منوط به کسب صور متفاوت تجریه و دانش می کند که این صور با هم مرتبط هستند و از طریق به کارگیری روش گفتگو در هر زمان ومکان کسب می شوند. بنابراین مطابق نتایج تحقیق، فرضیه اول که هدف تعلیم و تربیت را از دیدگاه پیترز، پرورش عقلانیت فرد بیان می کند وهمچنین فرضیه دوم مبنی بر اینکه پیترز محتوای آموزش را شامل صور متفاوت دانش و تجربه می داند، تایید شد و اما داده های تحقیق حکایت از آن دارند که پیترز روشهای آموزشی مختلفی را مورد تحلیل قرار داده است. در این رابطه وی معتقد است که روشها، متنوع بوده و بستگی به محتوای مورد نظر و ویژگیهای دانش آموزان دارد؛ لذا فرضیه سوم مورد تایید قرار گرفت.