نام پژوهشگر: علیرضا طلابی مزرعه نو

انقلاب فرهنگی در چین و تاثیر آن بر سیاست خارجی آن کشور (آموزه هایی از فرهنگ انقلابی، انقلاب فرهنگی و سیاست خارجی چین)
پایان نامه 0 1378
  علیرضا طلابی مزرعه نو   بهزاد شاهنده

کشور چین از قرن 18 تا اواسط قرن 20 به شدت تحت تاثیر نفوذ قدرتهای استعماری قرار گرفت و ابهت و استقلال خویش را به عنوان یک امپراطوری، از دست رفته دید. از اوایل قرن بیستم، در حالی که تلاش زیادی از سوی نیروهای مختلف برای برقراری نظام جمهوری و مقتدر در چین انجام گرفت ، ولی از هم گسیختگی گروه ها و منافع امرای محلی مانع از برقراری حکومتی فراگیر شد. شکاف و رقابت بین نیروهای ملی گرا و نیروهای کمونیستی، از دهه 20 تا اواخر دهه 40 به فرار ملی گرایان ضد کمونیسم به تایوان و موفقیت کمونیستها (انقلاب 1949) منجرشد. انقلابیون کمونیست به رهبری مائو، جامعه ای گسترده و پیچیده متشکل از نیروها و افکار متنوع را تحویل گرفتند. ایدئولوژی کمونیستی معتقد به جامعه ای بی طبقه، متکی بر حمایت توده ای و مخالف سرمایه داری خصوصی، آرمانهای خویش را در داخل بر نقش و حضور و حمایت توده ها در خارج بر مبارزه با نظامهای سرمایه داری و جذب ملل مستضعف و محروم برای مقابله با امپریالیسم استوار نمود. جدایی چین از هم پیمان خویش (شوروی) به منظور تاکید بر ایدئولوژی سوسیالیستی ناب و ایفای نقشی مستقل، با تاکید رهبری چین بر برنامه های اقتصادی درون گرایانه و متکی بر نیروهای توده ای توام با تفاسیر و نگرشهای دیکتاتور مابانه، به هم آمیخت و مشکلاتی را در اواخر دهه اول انقلاب بوجود آورد. انتقادات پیرامون اداره کشور متوجه رهبری و تندورهای انقلابی شد و در نیمه اول دهه دوم انقلاب مائو و اطرافیان رادیکالش را به انزوای عملی کشاند، در حالی که اصلاح گرایان میانه رو قدرت اجرایی و عملی را در دست گرفتند. سازندگی، اقتصاد و گسترش روابط با دولتهای خارجی، از نقش و شهرت رهبری ایدئولوژیک ، شعائر انقلابی و آرمانی کاست ، چپ انقلابی در حالی که بقا و اقتدار مجدد خویش را در حذف و نابودی راست و تجدید نظرطلبی می دید. چپ تحت ایدئولوژیک انقلاب ، به منظور پاسداشت آرمانهای توده ای و اشتراکی و امپریالیسم ستیزانه و حفظ انقلاب از خطر تجدید نظرطلبی و سرمایه داری، در نیمه دوم دهه دوم انقلاب به انقلاب فرهنگی (1966) دست زد. آرمانگرایی انقلابی تشدید و واقع گرایی تضعیف شد، راست میانه رو از صحنه خارج و هرج و مرج و عدم امنیت داخلی توام با نگرشهای افراطی و دشمن تراش ، روابط خارجی را از هم گسیخت . مشکلات و مصائب ناشی از این پدیده چنان فراگیر بود که علیرغم حضور رهبری انقلاب (عامل اصلی) تصمیم به تعدیل انقلاب فرهنگی گرفته شد. با شروع دهه سوم انقلاب چین، اصلاح گرایان میانه رو به تدریج بازگشتند. تعدیل این انقلاب و تجارت ناشی از آن، بیش از پیش چین را به واقع نگری سوق داد و چین اولین گامهای خویش را برای ورود به صحنه های سیاسی و اقتصادی جهان برداشت . در مجموع هرقدر که انعطاف ناپذیری ناشی از تاکید بر آرمانهای ایدئولوژی انقلاب ، برای تاکتیکهای توسعه داخلی و گسترش روابط خارجی چین محدودیت آفرین و هزینه ساز بود، تساهل و انعطاف پذیری ناشی از تاکید بر واقع گرایی برای پیشبرد برنامه های توسعه و پیشرفت داخلی و گسترش روابط خارجی چین پرفایده و کم هزینه بود.