نام پژوهشگر: مهری محمودی
مهری محمودی عماد افروغ
این پژوهش به بررسی رابطه بین "قشربندی اجتماعی" به عنوان متغیر مستقل با متغیرهای "دانش "، "باور دینی"، "گرایش دینی"، "حس دینی"، "تجربه دینی" و "رفتار دینی" به مثابه متغیرهای وابسته می پردازد. فرض اساسی این پژوهش این است که افراد متعلق به پایگاههای اقتصادی-اجتماعی متفاوت ، از نظر ارزشها، عقاید و گرایشها نیز متفاوت است . قشربندی اجتماعی که باعث بهره مندیهای متفاوت اقتصادی-اجتماعی برای اقشار مختلف جامعه می شود، خرده فرهنگهای متمایز از یکدیگر را نیز پدید می آورد که افراد وابسته به این خرده فرهنگها را از لحاظ دانش ، باور، گرایش ، حس ، تجربه و رفتار دینی از یکدیگر تفکیک می کند. براساس چارچوب نظری پژوهش بعضی از فرضیات این تحقیق عبارتند از: -1 میزان "دانش دینی" طبقات بالا و متوسط از طبقات پایین جامعه بیشتر است . -2 عمق "باورهای دینی" طبقات پایین از طبقات بالا بیشتر می باشد. -3 باورهای طبقات پایین نسبت به طبقات بالا قدسی تر و ماوراء الطبیعی تر می باشد. -4 "گرایشات دینی" طبقات بالا در جهت جداکردن دین از زندگی روزمره می باشد در حالیکه طبقات پایین به آمیختن دین با زندگی روزمره گرایش دارند. -5 میزان "حس دینی"، "تجربه دینی" و "نوع رفتارهای دینی" در اقشار مختلف جامعه متفاوت می باشد. برای انجام بررسی فوق و سنجش فرضیات پژوهش ، با توجه به شاخص قیمت زمین مسکونی و شاخصهای مربوط به متغیرهای مستقل از بین مناطق سه گانه تهران سه منطقه 1، 8 و 15 که به ترتیب شاخص مناطق بالا، متوسط و پایین می باشند انتخاب گردید. و انجام مصاحبه و پرسشنامه در محله های مناطق مذکور صورت گرفت . پرسشنامه در دو قسمت تنظیم شد که قسمت اول به سنجش متغیرهای مستقل مانند درآمد، سواد، منزلت شغلی و قسمت دوم به سوالات مربوط به سنجش متغیرهای وابسته اختصاص یافت . با استفاده از روش جمع آوری فراوانیها، مقایسه میانگین ها و رگرسیون دو متغیره و چند متغییره، متغیرهای مستقل و وابسته مناطق با یکدیگر مقایسه و تبیین و تفسیر شدند. نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: متغیر سواد با باور دینی به میزان -0/23، با گرایش دینی به میزان -0/23 و با حس دینی به میزان -0/16 ارتباط دارد. متغیر محله با حس دینی به میزان 0/49 و با رفتار دینی به میزان 0/34 ارتباط دارد. با توجه به مقادیر بدست آمده این طور استنتاج می شود که: -1 بین متغیر "محله" و متغیرهای "باور دینی" و "رفتار دینی" رابطه معکوس وجود دارد. به عبارتی اقشار بالای جامعه که دارای سواد بیشتری می باشند، از نظر نوع و میزان "باور دینی"، "گرایش دینی" و "حس دینی" در سطوح پایین تری نسبت به اقشار پایین جامعه می باشند.