نام پژوهشگر: مسعود ابوالفضلی

بررسی نقاشی معاصر ایران در مطبوعات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1377
  مسعود ابوالفضلی   محمدکاظم حسنوند

پیشینه ی هنرهای تجسمی در ایران، هم از لحاظ تاریخی و اجتماعی و هم از دیدگاه فرهنگی - هنری و زیبایی شناسی و تاثیر آن بر جریانهای هنری بعدی، دارای ویژگیهایی است که علی الخصوص برای نسل حاضر که به طریقی با مسائل مربوط به هنرهای تجسمی، به ویژه "هنر نقاشی" پیوند دارد، موضوعی قابل توجه، مطالعه و بررسی است . با اینکه پیش از انقلاب اسلامی و حتی پس از آن، ارزیابی و تحلیل های پراکنده ای پیرامون این موضوع انجام پذیرفته، اما با مروری کوتاه بر منابع مطالعاتی مکتوب ، و نقدها و بررسی های انجام شده از سوی صاحبنظران، به سادگی می توان باور داشت که تاکنون بررسی و تحلیل مشخص و مفیدی از (نقاشی معاصر ایران) صورت نگرفته است . در شرایطی که شناخت جنبه های گوناگون ادبیات تجسمی معاصر بیش از هر زمان دیگر احساس می شود و جامعه ی هنری ما فاقد منابع مطالعه و مدارک مستند برای آشنایی با چهره ی واقعی نقاشی معاصر است ، شاید بتوان به مطبوعات به مثابه زبان گویای هنر جامعه نگریست ، زیرا مطبوعات و نشریه ها در هر جامعه، آینه ی تمام نمای تحولات فرهنگی و هنری است ، و ما به منظور بررسی نقاشی معاصر ایران به مواد و مدارکی قابل استناد نیازمندیم. از اینرو لازم است تا اهداف ، تلاشها و نتایج کار هنرمندان و نقاشان نسل گذشته را مطالعه کرده و جنبه های مختلف آن را بازشناسیم. - این فکر که ساختار ذهنی و فرهنگی هنرمندان ما اصولا با نحوه ی تفکر غربی تضادی آشکار داشته و هنر ما باید با جهانگردی، تفکر، و ریشه های سنتی - تاریخی مان منطبق باشد. - این فکر که الگوبرداری ناآگاهانه از هنر وارداتی، ما را از خویشتن فرهنگی مان جدا می سازد و کسب هویت واقعی در عرصه ی هنر لازمه ی نگرشی مستقل است ، زمینه های گسترده و متنوعی را در ادبیات تجسمی ایران گشوده، تا آنجا که بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان، نیز لزوم تحقیق و بررسی دائمی پیرامون این مسئله را برای بازنگری در هنر ما مطرح کرده اند. متن رساله که به (بررسی نقاشی معاصر ایران در مطبوعات) در قبل و بعد از انقلاب اسلامی می پردازد، بر حسب دسترسی به منابع موجود و با روشی تحلیلی، به چگونگی شکل گیری جریانها و نحله های مختلف نقاشی معاصر ایران و جنبه های مثبت و منفی آن، با استناد به منابع مکتوب و مدارک تصویری، که در حافظه ی مطبوعات ثبت شده می پردازد. باشد که آگاهی و شناخت دقیق چهره ی واقعی نقاشی معاصر کشورمان، آنهم گذشته ی نزدیک و ناهموارش ، نگاه و نگرش همه ی هنرمندان و نقاشان نسل امروز را نسبت به ارزشهای ایرانی و اسلامی خود و آنچه در فراراهشان قرار دارد، وسیعتر و پربارتر کند.