نام پژوهشگر: حمید توکلی
حمید توکلی رحمت الله قاجار
چرخ واگن در محدوده عمر کاری خود با میلیون ها سیکل تماس شدید با ریل روبروست. در اثر این تماس ها، سطح چرخ دچار سایش شده و گود می شود. گودی سطح یکی از مشکلات جاری سامانه های ریلی به حساب می آید. چرخ های گود شده باعث تشدید بروز نوعی ناپایداری به نام هانتینگ می شوند. در این پایان نامه، به بررسی اثر اندازه گودی سطح چرخ و نوع آن بر ناپایداری و ارتعاشات واگن پرداخته شده است. بدین منظور، مدل ریاضی یک واگن مسافری سرعت بالا ایجاد و در یک مسیر مستقیم تحلیل دینامیکی شده است. برای استخراج معادلات دیفرانسیل غیر خطی حاکم بر حرکت واگن، از تئوری خزش غیر خطی هئوریستیک، استفاده شده است. 21 درجه آزادی برای وسیله نقلیه ریلی در نظر گرفته شده که عبارتند از: جابجایی جانبی و تغییر زاویه یاو برای هر چرخ و محور، جابجایی جانبی، جابجایی عمودی، تغییر زاویه رول و تغییر زاویه یاو برای قاب بوژی ها، جابجایی جانبی، جابجایی عمودی، تغییر زاویه رول، تغییر زاویه پیچ و تغییر زاویه یاو برای بدنه واگن. پروفیل های نو و گود شده چرخ با توابع غیر خطی در معادلات حاکم وارد و دستگاه معادلات دیفرانسیل حاکم توسط کد نویسی در نرم افزارmatlab حل شده اند. علاوه بر مدل سازی ریاضی، واگن مسافری مورد مطالعه در نرم افزار adams/rail مدل شده و سرعت بحرانی هانتینگ با پروفیل های نو و گود شده در این نرم افزار محاسبه گردیده است. در نهایت با بررسی و مقایسه نتایج تحلیلی و عددی صحت مدل سازی تأیید، حد مجاز گودی تعیین و اهمیت انواع گودی برای واگن مسافری مورد ارزیابی قرار گرفته است.
حمید توکلی اکبر عالمی
در سپیده دم تاریخ هنر، نقاشی عهده دار رساندن صور ذهنی هنرمندان به بینندگان بود و امروزه پس از خلق هزاران اثر جاویدان، هنوز نقاشی مانند هنرهای دیگر، صور خیال را به مخاطب هدیه می کند. اما سینما از لحاظ تاثیرگذاری به حد هراس انگیزی نیرومند است زیرا فیلم قدرتی شکرف دارد، از طریق فریم های پی درپی که هر یک به مثابه یک تابلوی نقاشی تلقی می شود. از آن مهمتر سینما با ابزاری قدرتمند چون رنگ به بیان هنری خود می پردازد. رنگی که بخشی از واقعیت زندگی بوده و منطق زیباشناسی خاص خود را دارا می باشد. هنر فیلمسازی از عکاسی و نقاشی بهره های فراوانی می برد. اگر چه ریشه در تمام هنرها دارد. روانشناسی رنگ ، منطق رنگ ، زیباشناسی، شناخت نور و رنگ و تاثیر آگاه و ناخودآگاه آن بر ذهن مخاطب یا تماشاگر در هنر فیلمسازی، دریافت و بیان اهدافی که اثر دنبال می کند، دارای معانی و تاثیراتی شگرف می باشد که اغلب این منطق کاربردی و زیباشناسی نادیده انگاشته شده و موجب انحراف راه و اهداف اصلی اثر می شود. با نگاهی چند به شناخت و کاربرد صحیح رنگ می توان ارتقاء و تصحیح ذهن هنرمندان را در ابداعی جدید شاهد بود. چه خوب که این شروع مجدد همانا از پیدایش رنگ و انتقال آن از نقاشی بعه سینما، آن هم با تصاویر سیاه و سفید آغاز گردد.