نام پژوهشگر: یعقوب جمالی تربت
یعقوب جمالی تربت حمیدرضا پازوکی طرودی
اگرچه سالیان متمادی است که دیترانول بعنوان داروی موثر در درمان بیماری پسوریازیس شناخته شده است . ولیکن هنوز دانسته های بشر در رابطه با چگونگی اثر دارو و در درمان بیماری اثر دارو روی پوست سالم و کاهش عوارض جانبی دارو و چگونگی مصرف آن بسیار کم است . مطالعات نشان می دهد که پروستاگلاندین ها، pmnها و paf و هیستامین در التهاب ناشی از دیترانول نقش دارد به نظر می رسد که دیترانول با مهار مسیر لیپواکسیژناز در مسیر متابولیسم اسید آراشیدونیک باعث فعال شدن مسیر سیکلواکسیژنازشده و در نتیجه باعث افزایش محصولات این مسیر می شود که pgs ها یکی از محصولات مسیر سیکلواکسیژناز می باشد. بنابر مطالعاتی که ما انجام داده ایم مشاهده نموده ایم که pgهایی که از مسیر سیکلواکسیژناز تولید می شوند در التهاب ناشی از دیترانول نقش دارند بطوری که با مصرف ایندومتاسین به میزان 25mg/kg مشاهده کردیم که التهاب به میزان قابل توجهی کم شده است . بنابراین نتیجه گرفته می شود که یکی از واسطه شیمیایی مهمی که در التهاب دیترانول نقش دارد pgsها می شود و مصرف همزمان دیترانول با داروهایی که باعث مهار سنتز پروستاگلاندین ها می شوند از ایجاد التهاب جلوگیری می کند. در مورد نقش هیستامین در التهاب ناشی از دیترانول مطالعاتی انجام گرفته که بعضی از آنها ادعا دارند که هیستامین در التهاب نقش دارد. بطوری که مطالعاتی که اخیرا انجام شده بود کلماستین که یک آنتی هیستامین می شود باعث کاهش ورم گوش ناشی از دیترانول شده بود ولی مطالعات بعدی نشان داد که ترفنادین که بعنوان h1 بلاکر اختصاصی است هیچ تاثیری بر التهاب ناشی از دیترانول ندارد. ولی براساس تجربیاتی که ما انجام داده ایم میزان التهاب در صورت مصرف همزمان دیترانول با ترفنادین بسیار کم شده و این نتایج استدلال می کند که هیستامین در التهاب ناشی از دیترانول نقش دارد. در مورد نقش paf در التهاب ناشی از دیترانول می توان گفت که مطالعات کمتری انجام گرفته است و نتایج حاصل استدلال می کند که paf در التهاب ناشی از دیترانول نقش دارد مطالعاتی که ما انجام داده ایم نقش paf را در التهاب ناشی از دیترانول بطور واضح نشان می دهد بطوریکه سیر بعنوان آنتاگونیست paf باعث کاهش التهاب به میزان قابل توجهی شده است و همچنین مصرف سیر قبل از دیترانول یا بعد از دیترانول اختلاف قابل توجهی بر کاهش التهاب ناشی از دیترانول داشت و به نظر می رسد که میزان کاهش التهاب زمانی که سیر قبل از دیترانول مصرف بشود بیشتر از حالتی است که سیر بعد از دیترانول مصرف بشود بنابراین آنتاگونیزه کردن گیرنده های paf از ایجاد التهاب توسط دیترانول جلوگیری می کند. همچنین با توجه به اینکه داروهای بنزودیازپین آنتاگونیست پارشیال paf هستند مصرف دیازپام نشان داد که paf در ایجاد التهاب دیترانول نقش دارد. تجربیات ما نشان می دهد که رفتار ضدالتهابی دیازپام همانند سیر بوده است و مصرف یک داروی ضد paf لوکال می تواند اثر جانبی کمتری داشته باشد. همچنین تجربیات ما نشان می دهد که مهار پروسه التهاب در 48 ساعت اول اتفاق می افتد و 48 ساعت بعدی ظاهرا تاثیری در مهار پروسه التهاب ندارد. نتایجی که از مطالعات ما بدست می آید نشان می دهد که هیستامین و paf و pgs در التهاب ناشی از دیترانول دخیل هستند و مصرف داروهایی که به طریقی از سنتز یا تولید هر کدام از این ها جلوگیری کنند می تواند در کاهش التهاب ناشی از دیترانول نقش داشته باشند.