نام پژوهشگر: محمد مرتضایی
عابد تقوی جواد نیستانی
منشاء یابی یافته های باستان شناسی یکی از رویکردهای نوین در گرایش باستان سنجی به شمار می رود. پیشینه استفاده از این رویکرد به اوایل قرن نوزدهم برمی گردد. این درحالیکه امروزه با رشد و گسترش پرشتاب علوم و فنون ، شاهد رونق و توسعه چشمگیر آن در بخش های مختلف می باشیم. مطالعات منشاء یابی جدا از کاربرد وسیع آن، در حوزه باستان شناسی نیز بکار می رود که البته از پیچیدگی های خاصی نیز برخوردار است. محدودیت ها، معایب و مزایای روش های آزمایشگاهی که در منشاء یابی مورد استفاده قرار می گیرند، موجب شده تا باستان شناسان با کمال احتیاط با این مساله برخورد کنند. به طوریکه برخی اعتقادی به اینگونه روش ها و رویکردها در اثبات یا رد فرضیه های منشاء یک داده باستانی و فرهنگی ندارند و اصل و بنیان آن را با تردید می نگرند. اما نتایج متقن و مستند و در عین حال قانع کننده که با خروجی مقالات متعدد منتشرشده علمی سطح اول در جهان به همراه داشته، منتقدترین افراد را به نوعی تسلیم خواسته های خود ساخته است. شهر اسلامی جرجان از معدود شهرهای دوران اسلامی ایران است که حجم زیادی از اطلاعات راجع به معماری و شهرسازی ، سفال و دیگر آثار فرهنگی در بازه زمانی عصر ساسانی تا قرن هشتم را در خود جای داده است. پراکندگی و تنوع گونه های سفالی جرجان در شکل ، رنگ ، نقش و عملکرد موجب شده تا مجموعه بی نظیری از سیر تحول سفالگری ایران در دوران اسلامی به نمایش گذاشته شود. با توجه اهمیت این موضوع ، نگارنده در این رساله سعی کرده تا با انتخاب یک گونه(سفال قرمز رنگ) از طیف وسیع سفالینه های جرجان، به شناخت منشاء خاک مورد استفاده در سفال بومی جرجان بپردازد. در این رساله ، پس از ارائه ویژگی های شکلی و عملکردی سفال ، با بهره گیری از روش آزمایشگاهی xrf (طیف سنجی اشعه مجهول ثانویه) به تحلیل عناصر شیمیایی خاک و سفال بومی جرجان پرداخته شد. نتایج آزمایشگاهی مربوط به منشاء یابی حاکی از آن است که خاک مورد استفاده در سفال های گونه قرمز ساده جرجان که در اصطلاح به "سفال بومی" شهرت یافته ، در اطراف شهر جرجان تهیه می شده است. با بررسی های بیشتر مشخص شد که منبع خاک مورد نیاز برای اینگونه سفالی در فاصله تقریبی 3 کیلومتری شرق شهر گنبدقابوس و از روستای به نام آق امام تهیه می شده است.
ابراهیم کاظم نژنداصل حمیده چوبک
چکیده : یزد نگین کویر با پیشینه ای کهن، به استناد متون ریشه در تاریخ این سرزمین دارد. شهر یزد یکی از غنی ترین مجموعه های پویای معماری می باشد که از سده های پنجم تا دوران معاصر می توان توالی هنر و معماری را به خوبی در آن مشاهده کرد. اوج شکوفایی و تعالی این شهر را در دوران حکام آل مظفر به خوبی دیده می شود؛ بناهای رفیع و بی بدیل که هر کدام از جنبه های زیباشناختی و فن شناسی دارای سخن فراوان می باشند. در این پایان نامه سعی گردیده با تکیه بر یافته های باستان شناختی که در محدوده بافت تاریخی شهر یزد برای اولین بار از سال 84 آغاز و در حال انجام است سفال دوره اسلامی را به عنوان یکی از داده های اساسی این پژوهش معرفی گردد. بدلیل فقر مطالعات پژوهشی و عدم دسترسی به منابع، در این خصوص کمتر سخن به میان آمده ولی یافته های باستان شناسی در این حوزه این نوید را گواهی می نماید که هنر و صنعت سفال و سفال گری آن همانند معماری این حوزه از شکوفایی و رونق خاصی برخوردار بوده است. بناهای دوره ایلخانی ( آل مظفر ) یزد، در مبحث سازه ای و بخصوص تزئینات آنها از جمله شاهکارهای معماری محسوب می گردند و تزئینات انجام شده در فضای داخلی از منحصر به فرد ترین نقاشی های موجود است، به جرات می توان گفت که هنر سفالگری یزد نیز از این قافله عقب نبوده است. پژوهش های میدانی باستان شناسی بافت تاریخی شهر یزد علاوه بر امکان دستیابی به مواد فرهنگی ادوار مختلف شهر یزد امکان لایه نگاری فرهنگی را فراهم آورده و تطبیق داده ها با فضاهای موجود در بافت تاریخی حقایق ناگفته زیادی را آشکار کرده است. آنگونه که اشاره شد در خصوص صنعت سفال و سفالگری حوزه فرهنگی یزد بجز چند مورد سفال که در منابع داخلی و خارجی به این حوزه منتصب است اطلاع زیادی در دست نیست و یافتن جوابی مناسب در این خصوص یکی از اهداف فعالیت های باستان شناسی در این حوزه است. در میان یافته ها، سفال ادوار اسلامی به عنوان بیشترین داده فرهنگی از تنوع زیادی برخوردار است. سفال این دوره علاوه بر آن که از لحاظ فرم دارای تنوع می باشد سفالگر در تزئینات و نقوش آن از هیچ کوششی دریغ ننموده است. این امر به حدی است که انتخاب آنها برای مطالعه مشکل است وتاکنون تنوع نقوش روی سفال به این حد از یک منطقه گزارش نگردیده است. این سفال ها در 2 گروه اصلی : 1 ـ سفال های ساده بدون لعاب 2 ـ سفال های لعابدار سفال های ساده بدست آمده بیش از نیمی از یافته ها را تشکیل می دهد و این بدین معنی است، که استفاده روزمره از آن در زندگی و نیز در دسترس و ارزان بودن آن بر شمرد. با توجه به سادگی بیشتر این گونه سفال ها و نزدیکی و شباهت آنها به همدیگر جز در موارد معدود نمی توان در تاریخگذاری ها و مطالعات از آنها استفاده نمود. در پاره ای موارد این گونه سفال ها دارای تزئیناتی بر روی بدنه بیرونی می باشند. مهمترین گونه سفال که بیشتر مورد توجه قرار می گیرد سفال لعابدار می باشد. چرا که این گونه سفال با توجه به تکنیک ساخت آن معرف دوره های مختلف می باشد که با طبقه بندی های صورت گرفته بصورت تقریبی می توان حضور دوره های تاریخی را در یک منطقه مورد بررسی قرار داد. با توجه به این که در میان یافته ها و مواد فرهنگی شواهد کارگاه سفالگری از جمله جوش کوره و سه پایه سفالگری و... بدست می آمد این نکته را قوت بخشید که در سده هفتم و هشتم هجری کارگاه های سفالگری در این محل حضور داشته که به تولید سفال می پرداخته و نوع قلم سیاه آن نسبت به نمونه های دیگر مناطق از ظرافت کمتری برخوردار بوده و به نظر می رسد بدلیل کثرت نقش و فرم یک نوع سفال بومی محسوب گردیده و تائید نهایی این امر مستلزم زمان و مطالعه در این خصوص می باشد. سفالگر یزدی با الهام از طبیعت پیرامون خود در نقوش، بیشتر از نقشمایه گیاهی استفاده کرده و بخش دیگری از تزئینات سفال خود را به نقوش هندسی اختصاص داده است. چنانکه در بالا هم اشاره شد فقر مطالعاتی در حوزه اسلامی بخصوص سفال اظهار نظر در مورد این که تا چه حد می تواند تقلیدی باشد می بایست منتظر نتایج مطالعات جدیدی در سایر نقاط بود. به استناد آمار، یافته های ما که حاصل نتایج کاوش در 31 گمانه می باشد و بخش عمده ای از آنها شامل ضایعات و وازده کوره است این نتیجه را می رساند که یزد در دوره اسلامی و بخصوص آل مظفر (ایلخانی) یکی از بزرگ ترین تولید کنندگان سفال از نوع قلم سیاه، سفال شاخص این دوره بوده است.
حمید عمرانی رکاوندی محمد مرتضایی
دشت گرگان در شرق و جنوب شرقی دریای مازندران یکی از مناطق مهم باستان شناختی از دوره پیش و پس از اسلام است. ویرانه های شهر تاریخی تمیشه در نزدیکی آبادی سَرکلاته، مرکز دهستان چهار کوه، در یازده کیلومتری جنوب غربی شهر کُردکوی در غرب استان گلستان و جنوب خلیج گرگان واقع شده است. بر اساس مستندات تاریخی خسرو اول انوشیروان(79-531م) از این محل بازدید و در آنجا پذیرایی شده است و از این رو دستور داد که این شهر را توسعه دهند. در منابع سده های اولیه اسلام به نام های طَمیس، طَمیسه، طمیش، طَمیشه، طمیسه و تمیشه نیز آورده شده است. نخستین پژوهش های باستان شناسی در محدوده تمیشه، مربوط به سال 1343 ه.ش است که گروه بریتانیایی طی حفر 3 گمانه آزمایشی بقایای از معماری دیوار و خندق شهر را مورد مطالعه قرار داد و نقشه ای از محدوده اصلی شهر تاریخی تمیشه تهیه نمودند. در سال 1381 ه.ش گروه ایرانی بررسی پیمایشی محدوده شهر در نواحی جنگلی و خلیج گرگان را انجام و نسبت به تکمیل نقشه شهر تمیشه اقدام و موفق به حفر 8 گمانه آزمایشی به منظور شناخت ساختارهای معماری شده است. طی سال های 1388-1384 ه.ش گروه مشترک ایران- بریتانیا با مطالعات ژئوفیزیکی گسترده در محدوده شهر تمیشه و حفر 3 گمانه آزمایشی بقایای یک کوره آجرپزی، بقایای یک پا ستون آجری و بخشی از دیوار و خندق را آشکار و مطالعه نمود. همچنین در بررسی باستان شناسی زیر آب و غواصی در خلیج گرگان توانست بقایای دیوار و بخشی از سازه معماری شبیه قلعه را شناسایی نماید. بر اساس مطالعات آزمایشگاهی به روش osl، کربن 14، ترمولولیسانس مشخص شد شهر و دیوار تاریخی تمیشه در اواخر دوره ساسانی شکل گرفته و تا سده های میانی دوره اسلامی استقرار و استمرار داشته و تاثیر عمده ای بر نواحی پیرامون خود داشته است. بررسی سفال های بدست آمده در این شهر، قلعه های پیرامون و سفال های کشف شده در خلیج گرگان و شبه جزیره میانکاله نشان از ادامه سنت سفالگری دوره ساسانی تا قرون 5-4 هجری دارد. البته در بررسی های باستان شناسی دشت گرگان و پارک ملی گلستان و شهر های تاریخی گرگان قدیم (جرجان) و استارآباد (گرگان فعلی) و سایر محوطه های باستانی منطقه نیز می توان تداوم سنت سفالگری شهر تمیشه را مشاهده نمود.
زهره عباسی شهرستانکی ناصر نوروززاده چگینی
چکیده: باتوجه به اهمیت مهرهای ساسانی که جزء اسناد و مدارک اصیل و دست اول محسوب می شوند، مطالعه ی جامع درمورد آنها امری ضروری و اجتناب ناپذیراست. هنر دوره ی ساسانی ازهرمنظری که بررسی شود دریچه ی تازه ای برگستره ی دانش باستان-شناسی می گشاید و جنبه های مختلف زندگی این دوره را نشان می دهد. هنر مهرسازی و حکاکی نقوش روی مهرها که هنری قدیمی محسوب می شود در دوران ساسانیان اهمیت ویژه ای یافت. نقوشی که براین سنگ ها حک شده، برخاسته از باور مردم آن روزگاراست و اعتقادات مذهبی و اسطوره ای و باورهای عامیانه ساسانیان را منعکس می کند. همین طور کاربرد این مهرها به عنوان تضمین سندهای اقتصادی و اداری و احکام حکومتی ازطریق گل مهرهای کشف شده از برخی محوطه ها به اثبات رسیده است.این مهرها توسط اقشار وسیعی از مردم ازجمله درباریان، کارگزاران دولتی، روحانیون، بازرگانان وغیره استفاده می شدند و اطلاعاتی درمورد شیوه ی روابط اجتماعی و اقتصادی بین مراکز گوناگون شاهنشاهی به دست می دهدند.هم چنین این نقوش که سبک های متفاوتی را در کنده کاری نشان می دهند- نشان دهنده ی پیشرفت هنر و فن آوری این دوره در زمینه ی تراش سنگ ها و حکاکی روی آنهاست. مهرهای ساسانی اگر دارای کتیبه ای با نام و عنوان صاحب مهر باشند تاحدودی رابطه نقش با جایگاه اجتماعی فرد را مشخص می کنند. روش های گوناگونی مانند، بررسی جنس و شکل مهر، کتیبه شناسی، خط شناسی و مطالعه نقوش به ویژه نقوش حیوانی، جهت مطالعه و پژوهش درمورد مهرهای این دوره وجوددارد. تحقیق پیش رو به روش مطالعه تطبیقی و کتابخانه ای با استفاده از عکس تعدادی از نقوش مهرهای مجموعه نیری انجام گرفته است. بااینکه هیچ منبع مستند هم زمان، درمورد معانی مرتبط با نقوش روی مهرها مدرکی ارائه نمی کند، اما جنبه ی اعتقادی و معانی دینی و اسطوره ای اکثر نقوش حیوانی کاملاً روشن و آشکاراست.
زهرا پورشعبانیان امان الله یغمایی
دوره صفویه یکی از مهمترین ادوار تاریخی ایران می باشد؛ دورانی که با ظهور شاه اسماعیل در سال ( 907 هجری) آغاز می گردد و در سال (1148 هجری) زمان تاجگذاری نادر پایان می یابد. این دوره حدود دو قرن از تاریخ این مرز و بوم را به خود اختصاص داده و دارای آنچنان اهمیتی بوده که اکثر محققین و پژوهشگران معتقدند که قرون جدید در ایران با ظهور سلسله صفویه آغاز می-گردد. شکل گیری سلسله صفویه در قالب یک دولت منسجم مذهبی – سیاسی، که از طولانی ترین و پر جاذبه ترین فصول تاریخ ایران و اسلام است زمینه گسترش عمران و آبادانی را در سراسر کشور پهناور ایران رقم زد تا آنجا که شاهد این مدعا تعداد کثیر بناهای مذهبی نظیر مساجد، مقابر و امامزادگان و مدارس علوم دینی و بنا های غیر مذهبی نظیر کاخ ها و عمارت های سلطنتی و بناهای عام المنفعه نظیر کاروانسراها و آب انبار و پل ها در اقصی نقاط ایران است. یکی از شواهد این مدعا در پهنه غربی کشور ایران؛ استان همدان می باشد که همواره در تاریخ کهن این مرز و بوم عرصه ای برای هنر نمای سلسله های مختلف اسلامی بوده و بناهای تاریخی آن در دوران حکومت صفویه نشانگر این هنرنمای و ابتکار عمل هنرمندان است. استان همدان در طول تاریخ کهن این سرزمین به عنوان شاهراهی تجاری برای اقوام و ملل ایفای نقش کرده است. و به تبع در دوران صفویه به لحاظ برخوردهای نظامی ، سیاسی و تجاری این حکومت با دولت عثمانی؛ استان همدان توانست به لحاظ ارتباط و نزدیکی به مرزهای عراق عرب خصوصاً بغداد جایگاه ویژه خود را حفظ کند و بیش از پیش مورد توجه حاکمان صفویه واقع شود و بناهای نظیر کاروانسرا، پل،آب انبار به جهت رونق وگسترش این مسیرهای تجاری در آن به وجود آید. همچنین در دوره برخی دیگر از حکام سلسله صفویه؛ استان همدان به صورت مایملک بزرگان درباری درآمده و این خود باعث رونق و آبادانی هر چه بیشتر آن گشته و بناهای مختلف مذهبی و تجاری در آن احداث گردیده است. این پژوهش؛ بررسی مبسوطی از بناهای استان همدان در دوره صفویه می باشد؛ دورانی که هنرمندان ایرانی با ذوق و ابتکار در آن به هنرمندی پرداخته اند و بناهای بی نظیری مانند؛ مسجد جامع همدان، مدرسه شیخ علیخان زنگنه تویسرکان، بازار تویسرکان، کاروانسرای فرسفج ،پل شکسته خسرو آباد، حمام نیلوفر اسدآباد را در سطح استان همدان به یادگار گذاردند. کلید واژه: سلسله ی صفویه، استان همدان، بناهای تاریخی.
مجید توانگر مروستی ناصر نوروززاده چگینی
منطقه هرات و مروست با وسعتی حدود 7931 کیلومتر مربع در جنوب غربی استان یزد واقع شده است، این منطقه با داشتن شرایط زیستی مناسب از جمله رودخانه ها، قنوات و خاک حاصلخیز باعث شکل گیری استقرارگا هها و قلعه روستاهای متعددی در دوره افشاریه، زندیه و قاجاریه شده است. این رساله سعی دارد که وضعیت زیستی و اقتصادی جوامع بازه زمانی مورد بحث بعد از دوره صفوی تا پایان قاجاری را با بررسی باستان شناختی محوطه ها، قلعه ها استقرارگاههای عمدتاً متروک، با جمع آوری سفال ها و دیگر مواد فرهنگی سطحی، بقایای آثار معماری، و مجموعه دیگر عواملی که باعث رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه بوده است بررسی کند. هدف از این تحقیق ثبت، مستند نگاری و بررسی باستان شناسی قلعه روستاهای متروک و ارتباط دادن این روستاها با اطلاعات برآمده از امکانات زیستی، فرهنگی و تاریخی و تحلیل فضاهای معماری قلعه روستاها است. تحلیل اطلاعات به دست آمده از بررسی کالبدی بقایای قلعه روستاهای مورد اشاره(36 مورد) ما را در شناخت ارتباطات و سلسله مراتب اجتماعی و چگونگی فعالیت های معیشتی دستاوردهای فناورانه ساکنان آنها در بازه زمانی مورد بحث کمک می کند. بنابراین برای شناخت ابعاد مختلف حیات روستایی منطقه هرات و مروست با توجه به محیط طبیعی و روند رویدادهای تاریخی ، با استفاده از روش تفسیری تاریخی و تحقیق کیفی به همراه تصاویر و مستندات کافی، بررسی باستان شناختی آثار مورد اشاره و ویژگی های آن امکان پذیر شده است و با رویکرد استنتاجی به جستجوی دلایل شکل گیری، زمان ساخت و نحوه توسعه و تحول قلعه روستاها پرداخته شده است. همچنین با شناخت کالبدی قلعه روستاها و مصاحبه با ساکنان قدیم آن در خصوص نحوه زندگی اهالی آنها اطلاعاتی به دست آمد که با کنار هم قرار گرفتن و انطباقشان با هم جوهره زندگی جاری در محیط قلعه روستاها قابل مشاهده شد. نتایج این تحقیق بوضوح نشان داده است که امکانات زیستی مناسب در منطقه و روند روز افزون توسعه حیات مادی و فرهنگی جوامع ساکن در منطقه هرات و مروست در بازه زمانی بعد از صفوی تا پایان دوره قاجار عامل شکل گیری مجموعه ای گسترده از استقرارگاههای روستایی و رونق حیات مادی و فرهنگی ساکنان آن بوده است.
ماندانا طاهری اشترینانی جواد نیستانی
ایران سرزمینی است که د ر طول حیات تاریخی خویش شاهد هجوم اقوام بیگانه بوده است که از میان آن ها اقوام مغول و ترک همیشه در تاریخ میانه از خود رویدادهای شگرفی به جای گذارده اند . ازجمله : حملات اقوام مغول و ترک کشتارو فتوحات این اقوام بود که در ایران از خود بر جای گذاردند . از میان این اقوام تاتار، افرادی همچون الغ بیک و هلاکو بودند که برعکس چنگیز خان به مسایل علمی و فرهنگی ایران با گرد هم آوردن و حضور دانشمندان و منجمین در ایران به این مسایل اهمیت وافر دادند . در این پژوهش که با عنوان مقایسه آثار نجومی عصر ایلخانی با دوره صفوی بوده، پژوهشگر با کمک تاریخ نجوم دوره های مختلف تاریخی به مقایسه آثار نجومی این دوره ها پرداخته است . تاریخ نجوم از جالب ترین مباحث علوم در ایران باستان و دوره اسلامی بوده ، که با ورود اسلام به ایران اخترشناسان و منجمین با الهام گرفتن از نجوم ایران باستان به مطالعه نجوم اسلامی پرداخته اند. و آثار نجومی را از طریق ابزار آلات نجومی یا رصد نموده و یا آثار را کشف و کاوش نموده اند .
زهرا ملک پور شهرکی محمد مرتضایی
سفال اسلامی به دلیل تنوع در فرم، شکل و زیباییِ تزئینات آن همواره مورد توجه بسیاری از محققان و هنرمندان بوده است. سفال گران اسلامی در زمینهی ساخت لعاب، خمیره های سفالی، ساخت بدل چینی و نقش اندازی روی سفال به شیوه های متفاوت، به ابداعات قابل توجهی دست یافتند. از جمله این ابداعات ساخت ظروف آبی و سفید است که به عقیده برخی از محققین نمونه های ابتدایی این نوع ظروف به قرون 3و4هجری قمری تعلق دارد. در دوران ایلخانی و تیموری این سفال با کیفیت بهتری نسبت به دوران قبل عرضه شد؛ تا اینکه در دوره صفویه ظروف آبی و سفید از لحاظ تکنیک ساخت، لعاب، نقش و ... به اوج ترقی خود رسید و با تغییرات اندکی نیز تا زمان قاجار ادامه یافت. مراکز اصلی ساخت این سفال ها در ایران، در شهرهای کرمان، مشهد و یزد بوده و اشاراتی نیز به تولید آنها در اصفهان گردیده است. اما مطالعات و پژوهش های قابل توجهی در حوزه سفالینه های آبی و سفید اصفهان صورت نپذیرفته است. در این راستا موضوع این رساله بررسی و مطالعه سفالینه های آبی و سفید به دست آمده از دشت برخوار است به منظور گونهشناسی و تاریخگذاری نسبی سفالینهها که تعداد نمونههای مورد مطالعه از بررسی به 155 قطعه میرسد و تاکنون مطالعهای روی آنها انجام نشده است. از اینرو در این رساله که به روش کتابخانهای و میدانی انجام یافته، سعی بر آن است که با بررسی نقوش این سفال ها و همچنین مطالعه تطبیقی و نیز بررسی منابع تاریخی معتبر و بازدید از موزه ها(آبگینه و سفال، رضا عباسی، چهلستون و سرتیپ سدهی خمینی شهر در اصفهان)به گونه شناسی و گاهنگاری نسبی این سفال ها پرداخته شود. با توجه به مطالعات صورت گرفته می توان دریافت که این سفال ها به قرون 9-14 هجری قمری متعلق بوده و جزء سفال های وارداتی محسوب می شوند که وجود این گونه سفال در قلعه ها و کاروانسراها نشاندهنده ی تجارت در این دوران و نیز مسیر ارتباطی محوطه های فوق با دشت برخوار دارد.
محمد مرتضایی امیر الدین صدر نژاد
مدلسازی رفتاری خاکهای غیراشباع، از مدتها قبل، از اهداف دانشمندان این زمینه بوده است. اما با توجه به پیچیدگی رفتاری این خاکها و همچنین نبودن امکانات آزمایشگاهی مناسب، در عمل موفقیتی حاصل نمی شد.. امروزه با پیشرفت وسایل آزمایشگاهی، امکان انجام آزمایشهای مختلف روی این خاکها وجود دارد و محققین به این نتیجه رسیده اند که برخلاف مکانیک خاک کلاسیک که تنها از یک متغیر حالت تنش استفاده می کرد (تنش موثر)، در خاکهای غیراشباع باید حداقل از دو متغیر حالت تنش استفاده کرد (تنش میانگین و ماتریس مکش) . بنابراین، در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در این زمینه بوده ایم. اگرچه مدلهای رفتاری که تا کنون برای خاکهای غیرشباع ارائه شده اند، قادر به مدلسازی ویژگیهای اصلی این خاکها می باشند، اما در مقایسه با مدلهای رفتاری ارائه شده برای خاکهای اشباع، هنوز در اول راه می باشند. به همین دلیل شاهد آن هستیم که امروزه یکی از زمینه های اصلی تحقیق در رشته مکانیک خاک، مکانیک خاکهای غیراشباع می باشد. در این رساله، سعی می شود ابتدا کلیاتی از خاک غیر اشباع و مدل رفتاری بیان، سپس انواع مدل های ارائه شده برای خاک غیر اشباع مطرح و از بین آنها مدل بارسلونا بررسی گردد. در ادامه این مدل با استفاده از نتایج آزمایشگاهی، اصلاح و مدلی جامع تر ارائه گردد.
سیروان تیموری غلامرضا کرمیان
این پژوهش به بررسی نقش شکار و شکارگاه در عرصه فرهنگ و هنر ساسانی می پردازد و می کوشد تا با گردآوری و بررسی نقوش شکار در این دوره به تحلیلی همه جانبه از این نقوش پرداخته و جایگاه آن را در مجموعه ی هنرهای تصویری ساسانیان نشان دهد،دراین دوره،هنرمندان موضوع شکار را با ضرورت ها و کاربری های اجتماعی در فرم های هنری گوناگون و بر ظروف زرین و سیمین،گچبری ها،نقش برجسته ها،نقاشی دیواری،موزاییک و مهر به نقش کشیده اند و در این زمینه شاهان ساسانی اقدام به تاسیس مکان هایی خاص با عنوان شکارگاه و یا باغ شکار کرده اند،و نمود این تاثیر پذیری از صحنه های شکار ساسانی را در نقوش سفالینه های سلجوقی و نقش برجسته شکار شاهی فتحعلی شاه قاجار در تنگ واشی می توان دید.بدین منظور نقوش شکار گوزن و گراز در دو طرف طاق بزرگ طاق بستان مطالعه شده و ضرورت انجام پژوهش در محوطه های شکارگاهی دوره ساسانی در منطقه کرمانشاهان را نمایان می سازد و شواهد باستان شناختی یافته از ناحیه ی کرمانشاهان بر وجود نخجیرگاهای سلطنتی متناسب با سنت و فرهنگ شکار در بارگاه ساسانیان تاکید می کند.
محمد مرتضایی نسیم بانی سعید
تومور ویلمز شایعترین نئوپلاسم دستگاه اداری در کودکان، و مسئول 8 درصد تومورهای توپر (solid) در کودکان است . همچنین تومور ویلمز بیش از 80 درصد موارد کانسر سیستم اداری را شامل می شود. جهت تومور ویلمز دو طرفه شیوعی بین 4/2 الی 10 درصد را در کتاب های تخصصی پاتولوژی و ارولوژی ذکر کرده اند. لازم به ذکر است مورد گزارش شده در این پایان نامه اولین مورد تومور ویلمز دوطرفه مشاهده شده در کرمانشاه تاکنون می باشد. این تومور بصورت یک توده شکمی که اغلب توسط مادر یا در حین معاینات عادی کشف می گردد، تظاهر می کند. تشخیص آن در ابتدا با استفاده از تکنیکهای تصویربرداری و معاینه کلینیکی می باشد، تشخیص نهایی و قطعی موکول به انجام عمل جراحی و بیوپسی و آزمایشات هیستوپالوژیک می باشد. سعی در برداشت کامل تومور با توجه به حفظ فانکسیون کلیوی مناسب به طریقه جراحی، بهمراه شیمی درمانی و اشعه تراپی قبل و بعد از عمل براساس گستردگی بیماری و نمای هیستوپاتولوژیک و عوامل پروگنوستیک می باشد. بیمار مورد مطالعه در این پایان نامه دختر بچه 3 ساله ای است که با شکایت بزرگی شکم به بیمارستان چهارمین شهید محراب کرمانشاه مراجعه کرد پس از انجام آزمایشات و اقدامات تشخیصی لازم با تشخیص تومور ویلمز دوطرفه در لیست عمل جراحی قرار گرفت . طی عمل جراحی، بیوپسی باز از هر دو کلیه بعمل آمد و نمونه جهت بررسی پاتولوژیک ارسال شد که نتیجه تومور دوطرفه ویلمز گزارش شد. بیمار جهت شیمی درمانی و پیگیری درمان به تهران اعزام شد. سپس جهت ادامه شیمی درمانی به بیمارستان رازی کرمانشاه مراجعه نمود. بعد از چند هفته ادامه شیمی درمانی بعلت بیحالی شدید و سرفه و خلط و رال هر دو ریه با تشخیص پنومونی در بیمارستان رازی بستری شد و در نهایت بعلت نارسایی تنفسی در بیمارستان فوت شد.
محمد مرتضایی ابوالقاسم نظری
پرتونگاری نقش مهمی در ارزیاب مبتلایان به بیماریهای ریوی دارد. امروزه ctscan قفسه سینه بخشی از standard of care ارزیابی توده های ریوی کشف شده بوسیله رادیوگرافی شده است. این ارزیابی شامل تعیین گسترش آناتومیکی تومورهای اولیه و کشف متاستاز تومورهای دور دست می باشد. لازم است بدانیم، اگرچه ctscan یک وسیله تشخیص حساس در تشخیص و درمان تومورهای اولیه و یا متاستتیک است، اما یک ابزار تشخیصی tissue specific نمی باشد. در این پایان نامه گزارشات ctscan در تشخیص توده های فضاگیر ریوی براساس نتایج پاتولوژی به عنوان gold standard در مراجعین به بیمارستان طالقانی کرمانشاه از ابتدای سال 77 بمدت 18 ماه ارزیابی شده است. با توجه به وجود بخش های ctscan، جراحی، و داخلی در بیمارستان طالقانی کرمانشاه در طول مدت پژوهش نمونه ها بروش نمونه گیری آسان (convenience smapling) از بیماران در دسترس جمع آوری شد. وسیله انجام ctscan در این مرکز یک دستگاه ctscan توشیبای معمولی، نسل سوم بود. در مدت این پژوهش، حدود 449 بیمار در بیمارستان طالقانی ctscan قفسه سینه شدند. از این تعداد، 58 بیمار بطریقه جراحی باز یا برونکوسکپی تحت نمونه برداری از توده ریوی قرار گرفتند. و نمونه جهت تشخیص هیستولوژیک به پاتولوژی ارسال شد. از این 58 نمونه، نتیجه ctscan: 3 مورد عفونت، 28 مورد تومور، 1 مورد کیست هیداتید، 3 مورد آبسه ریوی، 2 مورد برونشکتازی، 18 مورد لنفوما، 2 مورد سایر تخشیص ها و یک مورد ct طبیعی گزارش شد. در مقابل نتیجه پاتولوی: 3 مورد عفونت، 29 مورد تومور، 1 مورد کیست هیداتید، 3 مورد آبسه ریوی و 2 مورد برونشکتازی، 19 مورد لنفوما و 1 مورد سایر تشخیص ها گزارش شد. در مجموع در 53 مورد بین نتایج ct و پاتولوژی توافق وجود داشت اما در 5 مورد نیز ناهمخوانی بین نتایج ct و پاتولوژی وجود داشت. در نهایت داده های مربوط به نتایج ct و پاتولوژی توده های فضاگیر ریوی در این بیماران با نرم افزار spss9 تحلیل گردید. به منظور ارزیابی گزارش ctscan و نتایج پاتولوژی توده های فضاگیر ریوی در این بیماران ضریب kappa مساوی تقریبا 9/0 (893/0) تعیین شد. و بر این اساس هم خوانی نتایج ct و پاتولوژی عالی می باشد. تعیین accuracy سی تی اسکن بعلت عدم وجود اطلاعات لازم مقدر نشد. (accuracy=tp+tn/tp+fp+tn+fn)