نام پژوهشگر: غلامرضا نظری دهنوی
غلامرضا نظری دهنوی حسین الهی
سردار سپه به هنگام رسیدن به نخست وزیری، احمد شاه را از ایران اخراج نمود و با کمک نظامیها در انتخابات مجلس پنجم دخالت نمود و نمایندگانی به مجلس راه یافتند که هوادار سردار سپه بودند بنابراین سردار سپه برای برانداختن سلطنت قاجاریه، خواهان برقراری جمهوری گردید. جمهوری بر خلاف باور بعضی از تاریخ نگاران که آن را توسط انگلیسیها می دانند، ابتکار فردی سردار سپه برای پایان دادن به دودمان قاجاری بود. جمهوری با مخالفت روحانیون بویژه مدرس و بازاریها شکست یافت و سردار سپه موقع شناس به قم رفت و از رهبران نذهبی قم خواست تا مقوله جمهوری به فراموشی سپرده شود. بی گمان رویدادهای پی درپی داستان جمهوری سردار سپه را هوشیار نمود که راه هموارتر ار آن است که در چنبره جمهوری در جا بزند و به آن بسنده کند. تلگراف احمد شاه در 15 فروردین 1303 از پاریس برای غزل سردار سپه از نخست وزیری، نه تنها موضع وی را سست ننمود بلکه با رسیدن به نخست وزیری مجدد موضعی استوارتر از گذشته یافت . سردار سپه از ابزارهای روز بهره گرفت و بخشی از روحانیت را با خود همراه ساخت و هم به اشراف و خویشان شاه باوراند که در دستگاه آینده او امنیت مالی و پایگاه اجتماعی آنها پاس داشته خواهد شد. رضا خان سردار سپه پس از سرکوبی شیخ خزعل و رفتن به عتبات پیروزمندانه و با تجلیل فراوان نظامیها و مردم به تهران برگشت و در 26 بهمن 1303 از مجلس مقام فرماندهی کل قوا را که ویژه شاه بود، از آن خود کرد و برای دست یافتن به این مقام، رضایت و حمایت مدرس را به دست آورد و در عوض قول داد که احمد شاه را به ایران بازگرداند. تصمیم احمد شاه به بازگشت ، ریختن نمک بیشتر بر زخم پیوند دربار و سردار سپه بود. رضا خان بر آن شد که به هر شیوه ممکن از بازآمدن احمد شاه جلوگیری کند. انگلیسیها هم با هر دیدگاه و برنامه ای که در این باره داشتند در پاریس به احمد شاه خاطرنشان کردند که بازگشتن به ایران مصلحت نیست ، زیرا منافع انگلیس در خوزستان نفت خیز به خطر می افتاد. احمد شاه که مردم پیکار و رزم سیاسی نبود از آمدن به ایران درگذشت و در پی اقدامات سردار سپه بسیاری از افراد بویژه مالکان، بزرگان، روحانیون، روشنفکران، مردم عادی به سردار سپه گرویدند زیرا اقدامات وی را برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران مفید می دانستند.