نام پژوهشگر: امیراکرم محمدی گلم کبودی
امیراکرم محمدی گلم کبودی عزیزالله بیات
از قرن سوم هجری به بعد سلسله های ایرانی در قسمتهای شرقی ایران به عنوان بخشی از حاکمیت خلافت بغداد، به قدرت رسیدند که هر یک از آنها از جهاتی در تاریخ ایران دارای اهمیت می باشند. امارت مستقل گونهء طاهریان در حقیقت نخستین نمونهء حاکمیت ایرانی در دورهء تاریخی بعد از اسلام بود. حکومت آنها هر چند نوعی انفصال از حوزهء قدرت خلفا محسوب نمی شد، به سبب توجهی که به احیا حیات قومی در خراسان اظهار کرد، آغاز واقعی استقلال در ایران اسلامی محسوب شد. همچنین آنها در مدارای سیاسی و رعایت حقوق رعایای خود زبانزد گشتند. صفاریان که عصیان در برابر قدرت خلیفه که تقریبا همه چیز با نام او مشروعیت می یافت مشهورشان کرد ثابت کردند که می توان بوسیلهء قدرتی که در میان طبقات پایین جامعه نهفته است خلافت بغداد را به مصالحه وادار کرد. آل بویه نیز یکی از سلاله های ایرانی بودند که برای نخستین بار در تاریخ اسلام نواحی مرکز و جنوب ایران را از دست خلافت بغداد بیرون کردند به عبارتی دیگر، تشکیل دولتهای بومی که از مدتها پیش در مشرق ایران جریان داشت ، با وجود آل بویه، تحقیق آغاز کرد. آل بویه دستاوردی حتی بیش از این داشتند. آنها از فلات ایران به عراق آمدند و خود خلافت را زیر سلطهء خویش گرفتند و عصر آل بویه باب تازه ای نیز در تاریخ خلافت عباسی گشود. سلسلهء سامانیان نیز، که از سال 261 ه یعنی سالی که نصربن احمد سامانی منشور امارت ماورءالنهر را دریافت کرد تا سال 389 ه یعنی سالی که ایلک خان بخارا را به تصرف درآورد، بر خراسان و ماوراالنهر بطور مستمر و گاهی بر سیستان و گرگان و طبرستان و ری حاکمیت داشتند. آنها در بین حکومتهای ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. و حکومت سامانیان بر نواحی فوق الذکر در حقیقت ، ادامهء حکومت محلی آنان بر بخشهایی از ماوراالنهر بود که سابقه آن به اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری برمی گشت آنچه که وجه تمایز سامانیان نسبت به سایر خاندانهای حکومتی ایران در قرون سوم و چهارم هجری می باشد، خاستگاه اجتماعی آنان است .