نام پژوهشگر: عباس هاشم زاده محمدیه
منصوره جعفریان سی سخت عباس هاشم زاده محمدیه
شناخت ایرانیان از اوضاع کشورهای اروپایی در بین سال های 1210-1264 هـ ق/ 1796-1848م گسترش یافت. این پژوهش سعی بر آن داشته است تا پیشینه این شناخت در ادوار قبل از حکومت قاجار، و همچنین زمینه ها و دلایل گسترش آن را در بین سال های مزبور بدست دهد. سرانجام بر اساس سیاحت نامه های این دوره کمیّت و کیفیت شناخت ایرانیان از اوضاع کشورهای اروپایی در این برهه زمانی مورد کنکاش قرار گرفته است. بر اساس مطالعه منابع گوناگون می توان چنین گفت که جنگ های ایران و روس، افزایش حضور اروپاییان در هند و مشاهده و گزارش وضعیت ایشان توسط مهاجران و مسافران ایرانی به آن سرزمین، افزایش توجّه کشورهای اروپایی به ایران، توسعه روابط ایران با کشورهای اروپایی و ترجمه آثار اروپایی از جمله مهم ترین زمینه ها و عللی بود که در شناخت ایرانیان از اروپا تأثیر گذار بود. این شناخت که در درجه نخست در سیاحت نامه های این عصر نمودار شد، از طرقی مختلف حاصل گردید. مشاهده مستقیم با سفر به اروپا و نیز هندوستان که تحت سیطره اروپاییان بود و نیز پرسش از اروپاییان و ترجمه از جملهاین طرق بود. در ذکر سیاحت نامه هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت باید به آثار عبداللّطیف شوشتری، آقا احمد بهبهانی، سیّد ابوالفتح حسنی حسینی، میرزا ابوالحسن خان ایلچی، میرزا صالح شیرازی، خسرو میرزا، رضا قلی میرزا و میرزا حسین خان آجودانباشی اشاره کرد. یافته های این پژوهش بیانگر این است که این دوره یکی از مهم ترین ادوار در شناخت ایرانیان از اوضاع کشورهای اروپایی بوده است. شناختی که به دنبال خود اندیشه هایی نو را به همراه داشت.
علی رضایی عباس هاشم زاده محمدیه
چکیده جیمز موریه (1849-1780)، دیپلمات و سیاح انگلیسی در آثار خود به خصوص سفرنامه های خود و دو رمان سرگذشت حاجی بابای اصفهانی و ماجراهای حاجی بابای اصفهانی در انگلستان، تصویری از ایران و ایرانیان به دست داده است. کار اصلی در این پژوهش، مطالعه آن تصویر و بررسی و تحلیل آن است. ارزیابی اطلاعات و قضاوت های وی با ملاک هایی مثل اطلاعات موجود در آثار سایر سیاحان صورت گرفته است. در آثار موریه دو تصویر از ایران و ایرانیان دیده می شود. یکی اینکه او در سفرنامه های خود ضمن به دست دادن گزارشی از دو سفرش به ایران در عهد فتحعلی شاه (1250-1211/1834-1796) که حاوی اطلاعاتی زیاد درباره اوضاع این کشور از جهت اجتماعی و فرهنگی و دیگر جهات، در آن زمان است، به شکلی تحسین آمیز به گذشته تاریخی و باستانی ایران نگریسته است. تصویر دوم اینکه در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی با زبانی طنز و از روی تمسخر از قهرمان داستان و مردم و جامعه ایران یاد کرده است. موریه در ماجراهای حاجی بابای اصفهانی در انگلستان نیز، متفاوت از سایر آثار خود، نحوه رویارویی حاجی بابا را با جامعه و فرهنگ اروپایی به تصویر می کشد و از این طریق نظر تمسخرآمیز خود را در مورد ایران و ایرانی عرضه می کند و تفکرات برتری جویانه خود را به لحاظ اجتماعی و فرهنگی به نمایش می گذارد. با این حال دو تصویر موجود از ایران و ایرانیان در آثار وی بدون هیچ گونه شباهتی نیز نیستند. نگاه او به ایران و ایرانیان در مواردی نادر در سفرنامه هایش نیز شبیه حاجی باباهای اوست. موریه در راستای آموزه های شرق شناسی ایران را دارای گذشته ای غنی می داند، اما بر این باور است که آن کشور در دنیای جدید در سطحی پایین از تمدن به سر می برد و به ناچار باید به پیروی و تقلید از تمدن غرب بپردازد. زبان موریه در آثارش به گونه ای است که به ادبیات استعماری شهرت دارد. اظهارنظرهای وی در مورد جامعه و فرهنگ ایران، یک سونگرانه، تمسخرآمیز و همراه با تحقیر است. ضعف حکومت ایران از یکسو و منافع استعماری انگلیسی ها از سویی دیگر در تصویری که موریه از ایرانیان به دست داده موثر واقع شده است.
مرتضی نیک روش علی اکبر تشکری بافقی
حیات اجتماعی اقتصادی زرتشتیان یزد در عصر قاجار در دو مقطع قابل بررسی می باشد: ضهور سلسله قاجار تا مشروطیت اول از مشروطیت تا پهلوی اول براین اساس پژوهش حاضر به وضعیت اجتماعی اقتصادی این اقلیت می پردازد بررسی شرایط اجتماعی اقلیت زرتشتی یزد در دوره قاجار واکاوی نقش زرتشتیان در عرصه اقتصاد تجاری،که در این بعد با تکیه به رشد بازرگانی منطقه از دوران ناصرالدین شاه به این سو،برسی جایگاه زرتشتیان در این اقتصادونقش آنهادر تجارت مدّنظر می باشد. باتوجه به اهداف مذکور لازم است ضمن باز نگری در منابع و اسناد و مدارک موجود،نمایی از شرایط اجتماعی زرتشتیان تا دوران قاجار ارائه گردد و حائز اهمیت است که زرتشتیان در یزد با توجه به شرایط موجود توانستند به اعتقادات خود پایبند و یزد را به عنوان کانون زرتشتی گری در فراز و نشیب دوران مورد بحث،خفظ نمایند.
سودابه ملاح عباس هاشم زاده محمدیه
پژوهش حاضر قصد دارد به چگونگی تصویر شاهان نخستین قاجار ( آقا محمد خان، فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار) در سفرنامه های نوشته شده در فاصله سال های 1209-1264 ه.ق/ 1794-1849م توسط سیاحان اروپایی معاصر آن شاهان بپردازد. در این پژوهش عواملی که بر تصویر ارایه شده از شاهان مذکور تأثیر گذاشته مثل منافع کشورهای متبوع نویسندگان و هم چنین تفاوت ها و شباهت های بین تصاویر شاهان در سفرنامه های مختلف این دوره مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت بررسی تصاویر شاهان در این آثار از آن جهت است که، تصاویر ارایه شده از آنان توسط سیاحان، بارها به طور ناقص مورد استفاده ی نویسندگان داخلی قرار گرفته است. تصویر سه شاه نخستین قاجار در پژوهش حاضر که از جمله در مکالمات آن شاهان با سیاحان انعکاس یافته است، آنان را افرادی بی اطلاع از اوضاع زمانه نشان نمی دهد. شاهانی که این افراد دیده اند به مذهب پایبند بوده و قدرت مطلقشان نیز به همین وسیله محدود می شده است. با وجود ارایه ی آمار و ارقام گاهی متضاد و ذکر مطالبی حیرت انگیز درباره ی میزان و شدت خشونت آقا محمد خان، سیاحان آن عهد، کار وی را برای ایجاد و حفظ امنیت در کشور لازم دانسته اند. طبق آن چه در سفرنامه ها آمده است، اوضاع ایران در آن زمان، به ویژه از جهت سیاسی، استبداد و خشونت شاهان قاجار و به طور خاص آقا محمد خان را اقتضا می کرده است. سفرنامه نویسان به زندگی خصوصی، علایق شخصی، ظاهر، هنرها و ویژگی های رفتاری شاهان نیز پرداخته اند. تأثیر منافع کشورهای متبوع سیاحان بر تصویر شاهان قاجار و دایره ی قدرت در ایران دیده می شود. این تأثیر بخصوص در نگاه به ساختار اداری و نحوه ی رفتار شاهان در برقراری روابط خارجی چشمگیر است. میزان و مدت نفوذ این کشورها در صحنه ی سیاست ایران، شباهت ها و تفاوت هایی را در دیدگاه سفرنامه نویسان به وجود آورده است. ملاقات مکرر، نزدیکی و صمیمیت با شاه باعث شناخت بهتر و دقیتر سیاحان از آنان می¬شد و این عامل مهمی در ایجاد تفاوت در سفرنامه هاست. سفرنامه ها، در زمینه ی توجه به زندگی خصوصی شاهان، مسئله ی جانشینی و ارتش شباهت هایی با یکدیگر دارند.
محسن اسدی عباس هاشم زاده محمدیه
دوره¬ی مشروطه در همه¬ی ابعاد دوره¬ای مهم و تأثیرگذار است. به دلیل همین اهمیت، بسیاری از متفکرین علوم انسانی به ویژ مورخین در پی تحلیل و بررسی زوایای مختلف آن دوره با رویکردهای گوناگون بوده¬اند. این تحلیل¬گران شناخت و فهم سیر تاریخی جامعه¬ی ایران پس از مشروطه را منوط به شناخت صحیح این دوره می¬دانند. این رساله در پی آن است تا با پاسخ به سوالاتی همچون این که چه تحلیل¬هایی در مورد این دوره وجود دارد و اساساً این تحلیل¬ها چه تفاوت¬ها و تشابهاتی با هم دارند با تأکید بر فریدون آدمیت، ژانت آفاری و ماشاءالله آجودانی به مقایسه و بررسی تحلیل¬ها و نظریات در این حوزه¬ی تاریخی بپردازد. پس از تشریح برخی حوزه-های نظری مرتبط با رساله، موضوعاتی در ارتباط با دوره¬ی مشروطه، چه قبل و چه بعد از آن، انتخاب گردیده و دیدگاه¬های مختلف در ارتباط با هر یک از آنها مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته¬اند. آدمیت با تأثیر پذیرفتن از فضای تجددخواهی که چندگاهی پیش از مشروطه از سوی غرب به ایران وارد شده بود، بیشتر فعالیت علمی خود را صرف تبیین و تفسیر مشروطه و فکر آزادی¬خواهی و ساز و کار مدرنیت در ایران کرده است. وی به دلیل همین تأثیر پذیری، برای روشنفکران در ساحت مشروطیت مهمترین جایگاه را قائل است و آنان را پی¬جویان اصلی تغییر در ایران می¬داند. آجودانی در مهمترین اثر خود مشروطه¬ی ایرانی -که بررسی آراء وی در رساله مبتنی بر همین کتاب است- به نقد نگرش¬ها و نظریات پیش از خود می¬پردازد. این نگاه نقادانه هم شامل رویکرد مورخین به تاریخ تفکرات مذهبی و هم عملکرد روشنفکران در حوزه¬ی مشروطه و نگاه تحلیل¬گران به آنان می¬شود. آفاری با استفاده از تجربیات نظریه پردازان پیش از خود به یک تحلیلی چند جانبه -آن چنان که در کتاب انقلاب مشروطه¬ی ایران آورده است- باور دارد. وی بسیار متأثر از نظریات اجتماعی مدرن و به ویژه پسامدرن بوده است. اگر چه تأکید رساله در بررسی و مقایسه¬ی آراء بر سه متفکر مذکوراست، با این حال به تحلیل¬ها و روایات دیگر متفکرین از جمله نیکی کدی، لمبتون، ادوارد براون، هما ناطق نیز اشاراتی رفته است.
عباس هاشم زاده محمدیه عبدالهادی حایری
او در آغاز زندگانی سیاسی خود به روزنامه نگاری پرداخت و از این طریق نقش سیاسی - اجتماعی خود را ایفا می کرد تا این که در حدود سی سالگی در راه دست یافتن به یک منصب سیاسی کوشید. اگرچه با شرکت در کودتای سوم حوت پس از پیروزی این کودتا به منصب رئیس الوزائی رسید اما در این منصب دیر نپائید و دولتش مستعجل بود. یکی از ارمغانهایی که این دولت مستعجل برای وی به همراه آورد بیست و دو سال دوری از وطن بود. او در این بیست و دو سال نمی توانست چندان در امور سیاسی ایران درگیر باشد اما بویژه در اواخر این دوره در صحنهء سیاست خاور میانه کمابیش فعالیت می کرد که همکاری با کنفرانس اسلامی که در فصل چهارم از ان سخن رفت نمونهء بارز این فعالیتها است . پس از سپری شدن دورهء مذکور او باز به ایران بازگشت و فعالیت سیاسی خود ادامه داد اما این بار دیگر رغبت زیادی به روزنامه نگاری نشان نداد و روزنامه ای را به راه نینداخت بلکه در کسوت نماینده مجلس چهاردهم و رهبر حزب ارادهء ملی به فعالیت پرداخت . او پس از بازگشت از سفر بیست و دو ساله اش به ایران حدود بیست و شش سال دیگر بزیست . اوج فعالیت سیاسی وی در این دوره بیست و شش ساله در همان سه سال نخست آن بود. پس از این سه سال فعالیت سیاسی او کاهش پیدا کرد تا این که در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت باز تحرکی دروی پیدا شد. اما این تحرک هم دیری نپائید و از جنبهء دست یابیش به یک منصب سیاسی به نتیجه ای منجر نشد. پس از کودتای 28 مرداد 1332، او دیگر خود را به فعالیت سیاسی بی علاقه نشان می داد و فعالیت سیاسی آشکاری نداشت اما چنانکه دیدید، این وضع در زندگانی سیاسی وی ادامه داشت که شهریورماه سال 1348 خورشیدی ˆ 1969 فرا رسید و این زمانی بود که برخی از روزنامه ها نوشتند : "سیدضیاءالدین درگذشت ".