نام پژوهشگر: حبیب نظرنژاد

بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر رواناب و رسوبدهی با استفاده از مدل agwa (مطالعه موردی حوضه ی آبخیز سد بوستان، استان گلستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  حبیب نظرنژاد   کاکا شاهدی

سیل و فرسایش از مهم ترین مخاطرات انسان در دهه های اخیر می باشند. خاک به عنوان بستر تولید و یکی از دو عنصر تشکیل دهنده ی اکوسیستم خشکی ها (آب و خاک)، از عوامل مهم استمرار حیات در کره ی زمین است. رواناب و فرسایش همواره در جهت تغییر آب و خاک عمل می کنند و هر ساله میلیون ها تن مواد جامد از سطح حوضه های آبخیز را جابجا کرده و باعث تبدیل اراضی حاصل خیز به اراضی بایر می گردند. کاهش وسعت اراضی جنگلی و مرتعی و به تبع آن تشدید سیلاب و افزایش میزان تولید رسوب سالانه دلالت بر این امر دارد. بی شک یکی از مهم ترین دلایل وقوع سیل و افزایش دبی و رسوب در مناطق شمالی ایران در دهه ی اخیر، تغییر کاربری اراضی و عدم تناسب کاربری-های فعلی با توان اراضی است. در دهه های اخیر محققان زیادی ارزیابی های تغییر کاربری اراضی، درک علل تغییر کاربری اراضی و مدل های پیش بینی اثرات تغییر کاربری اراضی را توسعه داده اند. تحقیقات اخیر نشان داده که تغییر کاربری اراضی فرایندی پیچیده می باشد. تغییر کاربری اراضی ناشی از روابط متقابل بین تعداد زیادی از عوامل در مقیاس های زمانی و مکانی متفاوت می باشد. امروزه، تعدادی از مدل های تغییر کاربری اراضی از جمله agwa می-توانند طرح ریزی طولانی مدت واقع بینانه از تغییرات آتی کاربری اراضی در مقیاس های مختلف ارائه نمایند. agwa فرایندی برای ایجاد تمام مراحل ارزیابی حوضه ی آبخیز برای دو مدل هیدرولوژیکی swat و kineros2 فراهم می آورد.برای اجرای مدل به داده های مدل رقومی ارتفاع ، پوشش اراضی، خاک ها، و بارندگی نیاز می باشد. با آماده شدن تمام داده های ضروری، مدل هیدرولوژیکی انتخابی اجرا می گردد. agwa به طور خودکار نتایج مدل را وارد کرده و آنها را به چندضلعی و جداول نقشه های آبراهه ای برای نمایش اضافه می کند. با اجرای مدل agwa-swat در حوزه ی آبخیز سد بوستان، حوضه به 35 زیرحوضه تقسیم گردید و مقدار تغییررواناب و فرسایش در طی سال های 1987 تا 2010 در زیرحوضه ها مشخص گردید. مقایسه هیدروگراف های مشاهداتی و شبیه سازی شده نشان دهنده ی کارایی بسیار خوب مدل در شبیه سازی وقایع رواناب می باشد (0.91=r2 و ضریب ناش- ساتکلیف= 0.87). سپس مدل agwa-kineros2 در زیرحوضه ی کچیک برای چهار واقعه ی رگبار شبیه-سازی شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل برای هیدروگراف های رگبارهای بزرگ تر تطابق بهتری با هیدروگراف های مشاهداتی دارد.

تعیین مکان سازه های رسوب گیر در کانال های آب شهری با مدل های ahp و anp و topsis مطالعه موردی: منطقه یازده شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مرضیه حیدری حیدرآباد   حبیب نظرنژاد

با توجه به افزایش جمعیت جهانی و توزیع ناعادلانه بارندگی در کره زمین، به طور قطع مشکلات فراوانی در زمینه آب پیش روی دولت هاست که گرفتگی معابر شهری در اثر بارندگی یکی از آن ها می باشد. وجود رسوبات و موادزائد در کانال های انتقال آب در شهر، عاملی مهم در آبگرفتگی معابر می باشد. مدیریت تخلیه مواد موجود از کانال های آب، نیازمند مطالعه ای جامع برای تعیین نقاط بحرانی و تأثیر کانون های تجمع مواد زائد و رسوبات بر روند حرکتی جریان آب در کانالهاست. در این تحقیق با در نظر گرفتن محدودیت ها و قوانین موجود در زمینه ی احداث تله رسوب گیر، با استناد به منابع و مقالات، نقشه های نقاط آب گرفته و نقاط محل پس زدگی آب با استناد به مطالعات میدانی، سامانه شکایات مردمی، نظرات مردم، مطالعات هیدرولیکی – هیدرولوژیکی و نقشه های فاصله از مراکز سیاسی، فاصله از مراکز تفریحی، فاصله از مراکز تراکم جمعیتی، فاصله از مراکز میادین تره بار و اصناف در محیط gis تهیه گردید. بسته به اهمیت هر یک از لایه ها، با استفاده از روش ahp وanp به لایه های اطلاعاتی مربوطه وزن داده شد، و با روی هم اندازی لایه ها در gis نقشه نهایی ترسیم و نقشه نقاط مناسب جهت احداث تله رسوب گیر در منطقه یازده شهر تهران مشخص گردید. نقاط مشخص شده جهت احداث سازه های رسوب گیر در محیط نرم افزار topsis اولویت بندی گردید

ارزیابی مدل های برآورد نسبت تحویل رسوب (sdr) و تعیین مدل مناسب در حوزه آبخیز روضه چای ارومیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده منابع طبیعی 1393
  علیرضا خیرخواه   حبیب نظرنژاد

ﻧﺴﺒﺖ ﺗﺤﻮﯾﻞ رﺳﻮب ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ رﺳﻮب ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺎﯾﺶ می باشد، ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت فرسایش خاک ﺑﺸﻤﺎر می رود، تعیین میزان فرسایش و تولید رسوب در هر حوزه به عنوان یکی از اولین اقدامات برای مدیریت حوزه آبخیز می باشد و در تدوین اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ حوزه های آﺑﺨﯿﺰ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت رسوب گذاری ﻣﺨﺎزن ﺳﺪﻫﺎ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺰاﯾﯽ دارد. در پژوهش حاضر ده مدل تجربی ﺑﺮآورد ﻧﺴﺒﺖ ﺗﺤﻮﻳﻞ رﺳﻮب شامل لارنس 1996، ونانی 1975، ویلیمامز- برنت 1972، سرویس حفاظت خاک آمریکا 1979، 1983 و 1971، منر 1970، رنفرو 1972، 1983 و 1975 ﺟﻬﺖ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ روش ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ نسبت تحویل رسوب در ﻣﺪل epm و ارﺗﻘﺎء دﻗﺖ ﻣﺪل در ﺣﻮزه¬آبخیز روضه¬چای به منظور تعیین sdr بررسی شد. در مدل epm به عنوان مدل مناسب معرفی شده برای حوزه¬های آبخیز نیمه خشک کوهستانی امکان برآورد کمی مقادیر فرسایش و تولید رسوب وجود دارد لذا با برآورد مقدار فرسایش و محاسبه نسبت تحویل رسوب بر اساس روش ارائه شده در مدل epm اقدام به برآورد کمی رسوب می¬گردد. در اﻛﺜﺮ اﻳﻦ مدل ها ﺑـﻪ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫـﺎی ﻣﺴـﺎﺣﺖ، ﻧﺴﺒﺖ r/l، ﻃﻮل آﺑﺮاﻫﺔ اﺻﻠﻲ و ﺷﻴﺐ ﺣﻮزه آبخیز ﺑﺮای ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ sdr از ﻃﺮﻳﻖ رواﺑﻂ ارائه شده ﺑﺮای ﻫﺮ ﻣﺪل ﻧﻴﺎز بوده که درنهایت بر اساس نتایج به دست آمده از میزان نسبت تحویل رسوب و با توجه به سه معیار آماری میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات روش رنفرو 1983 به عنوان بهترین مدل تجربی انتخاب شد.

مدل سازی اثرات تغییر کاربری اراضی روی رواناب و تولید رسوب با کاربرد ابزار geowepp در حوزه آبخیز لیقوان چای استان آذربایجان شرقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده منابع طبیعی 1393
  رویا نریمانی   حبیب نظرنژاد

ابزار geowepp تلفیقی از مدل wepp و gis است که برای تخمین فرسایش آبی و تاًثیر ارزیابی شیوه های مدیریتی در حوزه آبخیز توسعه یافته است. آگاهی از میزان رسوب و فرسایش خاک در نقاط مختلف حوزه-های آبخیز، امکان شناسایی مناطق بحرانی را جهت انجام برنامه های مدیریتی و حفاظتی فراهم می نماید. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیرات تغییر کاربری اراضی روی تولید رواناب و رسوب با کمک ابزار geowepp در حوزه آبخیز لیقوان چای با مساحت 7186/06هکتار واقع در استان آذربایجان شرقی می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای اجرای مدل wepp، شامل مدل رقومی ارتفاع ، نقشه بافت و نوع خاک منطقه، نقشه کاربری اراضی/ پوشش اراضی می باشد که پس از تهیه نقشه ها و فایل های مورد نیاز، مدل wepp از طریق نرم افزار geowepp اجرا شد. در این پژوهش داده های دبی و رسوب با داده های مشاهده ای ایستگاه های هیدرومتری و رسوب سنجی لیقوان مقایسه شد و مناسب ترین روش اعتبارسنجی از بین روش های برون یابی، روش منحنی سنجه رسوب دو خطی تشخیص داده شد. سپس سه سناریوی: 1) کاربری فعلی، 2) تغییر دامنه های حساس به فرسایش و رسوب به کاربری کشت یونجه و 3) استفاده از کاربری گراسلند با قابلیت چرا پیشنهاد گردید.

تأثیر برخی از ترکیبات طبیعی و اسانس های گیاهی بر افزایش عمر گلدانی گل های بریده رز و گلایول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1387
  سویلی حنفی   رسول جلیلی مرندی

چکیده ندارد.

شبیه سازی تاثیرات هیدرولوژیکی سازده های اصلاحی به منظور اریابی سناریوهای سازه ای کنترل سیل در آبخیز جعفرآباد- استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1387
  ریوف مصطفی زاده   عبدالرضا بهره مند

چکیده ندارد.

برآورد تولید رسوب با پارامترهای هیدرومورفوکلیماتیک در حوضه آبخیز قره سو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1378
  حبیب نظرنژاد   مجید اونق

خاک و آب دو عنصر اصلی و بستر اصلی همه تمدنها در طول تاریخ بوده اند. فرسایش فزاینده قشر سطحی پوسته زمین به عنوان یک خطر و فرایند طبیعی - انسانی باعث از بین رفتن خاک سطحی دامنه ها و رسوب مواد در مخازن سدهای ذخیره ای گردیده و خسارات هنگفتی به اقتصاد کشورها وارد می آورد. بنابراین اندازه گیری نرخ فرسایش و رسوب و مدیریت خاک و آب باید در برنامه های توسعه پایدار و بدون تخریب کشورها جایگاه خاص داشته باشد. چون اکثر حوضه های آبخیز کشور حتی در منطقه شمال فاقد ایستگاه اندازه گیری رسوب و فرسایش و یا آمارهای طولانی و کامل هستند، استقاده و اصلاح روشها و مدارهای مرسوم برآورد رسوب می تواند مشکل کمبود و دسترسی به آمار و داده های رسوب و فرسایش را برطرف سازد. حوضه آبخیز قره سو با مساحتی حدود 163765 هکتار در دامنه شمالی رشته کوههای البرز و بین 540 درجه و 2 دقیقه و 10 ثانیه تا 54 درجه 43 دقیقه و 8 ثانیه طول شرقی و 37 درجه 7 دقیقه تا 37 درجه عرض شمالی قرار گرفته است . از نظر توپوگرافی این حوضه از دو بخش متمایز تشکیل گردیده که قسمت اول یعنی قسمت کوهستانی نقش مولد آب و رسوب را داشته و غالبا پوشیده از جنگل و مرتع است و بخش دوم یعنی قسمت مسطح یا کم شیب حوضه بصورت دیم و آبی زیر کشت است . مساحت مراتع طبیعی و ییلاقی این حوضه حدود 12 تا 15 هزار هکتار است که ظرفیت چرائی آن معادل 44/63 واحد دامی می باشد که در یک فصل چرا یعنی از اوایل خرداد تا اواخر مرداد تعداد 14875 واحد دامی را می تواند تعلیف نماید. بارندگی در این حوضه تا ارتفاع حدود 500 تا 600 متر افزایش یافته به نحوی که در ارتفاع 3220 متر میزان بارندگی کمتر از 271 میلی متر می باشد. حضور و فعالیت انسان و نتایج آن در این حوضه به تمام معنی و در همه جا به خوبی مشهود است . از میان عوامل مختلف توپوگرافی، اقلیمی، زمین شناسی، هیدرولوژی، تعدادی از آنها که براساس مطالعات اولیه و کار دیگران تاثیر بارزی در رسوبدهی داشته اند، به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب گردید. این پارامترها عبارتند از مساحت حوضه، درصد شیب وزنی آبراهمه اصلی، قطر حوضه، عامل شکل هورتون، بارندگی متوسط سالانه، دبی متوسط سالانه، دبی حداکثر دو ساله، دبی حداکثر ده ساله، آبدهی ویژه، نسبت انشعاب پذیری، فراوانی آبراهه، شدت بارندگی و سنگ شناسی حوضه به منظور معرض عوامل موثر در رسوبدهی حوضه، از روش آماری همبستگی چند متغیره و نرم افزار رایانه ای spss استفاده گردیده است . به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها، ضریب رگرسیون برای تمامی متغیرهای بصورت دو به دو محاسبه و سپس ماتریس همبستگی بین پارامترها و رسوب در هر زیر حوضه محاسبه شد. نتایج حاصل از بررسیهای آماری روابط دوگانه رسوبدهی متوسط سالانه و هر یک از متغیرهای مستقل، نشان می دهد که عامل سنگ شناسی حوضه دارای همبستگی بیشتری می باشد. به منظور تبیین مدل برآورد رسوب ، بین رسوبدهی متوسط سالانه و چند متغیر مستقل روابط رگرسیونی برقرار گردید. در این بررسی برای شناسائی مهم ترین عامل موثر در رسوبدهی سالانه از روش محاسبات قدم به قدم (stepwise) و پس رونده (back word) استفاده گردید.