نام پژوهشگر: عباس معمارباشی
حبیب اله دشتی معرفت سیاه کوهیان
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف مالتودکسترین 5 درصد در حین انجام یک فعالیت با شدت 70 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه بر سرعت، چابکی، توان انفجاری پائین تنه، اوج توان، میانگین توان، حداقل توان و شاخص خستگی متعاقب آن در دانش آموزان ورزشکار مقطع متوسطه شهرستان پارس آباد بود. روش تحقیق: بدین منظور از میان دانش آموزان ورزشکار پسر مقطع متوسطه شهرستان پارس آباد، تعداد 30 نفر با میانگین و انحراف استاندارد (سن: 0/80±16/70 سال، وزن: 4/27±68/49 کیلوگرم، قد: 5/32±172/31 سانتی متر و vo2max: 5/69±51/21 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) با روش نمونه گیری انتخابی هدفمند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت مساوی و تصادفی جایگزین شدند. رکورد دوی سرعت 60 متر، رکورد چابکی 5-0-5، رکورد پرش سارجنت، اوج توان، حداقل توان، میانگین توان و شاخص خستگی آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون t مستقل استفاده شد(0/05). یافته ها: نتایج نشان داد که رکوردهای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در متغیر های دوی سرعت (38/1±14/0- در مقابل 42/0±06/0 ثانیه)، چابکی (21/0±12/0- در مقابل 25/0±0/04 ثانیه)، پرش سارجنت (2/89±2/5 در مقابل 3/61±0/63- سانتی متر)، اوج توان (122/65±18/14 در مقابل 130/86±69/65 وات)، حداقل توان (91/15±10/05 در مقابل 71/89±8/27 وات)، میانگین توان (75/89±30/10 در مقابل 65/89±4/78 وات) و شاخص خستگی (3/84±0/43 در مقابل 4/49±1/66 وات در ثانیه) تفاوت معنی داری نداشت (0/05 ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده چنین می توان نتیجه گیری نمود که مصرف محلول مالتودکسترین 5 درصد در حین انجام یک فعالیت با شدت70 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه بر سرعت، چابکی، توان انفجاری پائین تنه، اوج توان، میانگین توان، حداقل توان و شاخص خستگی متعاقب آن در دانش آموزان ورزشکار مقطع متوسطه شهرستان پارس آباد تاثیر معناداری ندارد.
فرهاد عابدینی عباس معمارباشی
چکیده: هدف ازاین مطالعه بررسی تاثیر گیاه خرفه بر نشانه های ظاهری، عملکردی و بیوشیمیایی کوفتگی عضلانی متعاقب یک برنامه تمرین اکسنتریک می باشد. بدین منظور 20 نفر آزمودنی سالم مرد(سن42/0±2/18سال، قد 48/3±45/177 سانتی متر، وزن 89/11±64/72 کیلوگرم و درصد چربی بدنی8/9±02/23) که در یک طرح دوسویه کور بطور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (10=n) تقسیم و در این تحقیق شرکت نمودند.گروه تجربی عصاره گیاه خرفه را به میزان1500 میلی گرم در روز و گروه کنترل به همان میزان دارونما را به مدت 72 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از فعالیت دریافت نمودند. کوفتگی عضلانی با استفاده از تمرین پله در پای راست آزمودنی ها ایجاد شد.متغیرهای وابسته شامل میزان درد ادراکی، اندازه محیط ران، نیروی ایزومتریک، دامنه حرکتی و میزان سطوح پلاسمایی آنزیم های کراتین کیناز،لاکتات دی هیدروژناز و هورمون کورتیزول بود که به ترتیب در زمان های قبل، بلافاصله بعد، 24 و48 ساعت بعد از برنامه تمرینی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر انجام گرفت و نتایج زیر حاصل شد: میزان درد ادراک شده و سطوح کورتیزول سرم در هر دو گروه بعد از اجرای فعالیت افزایش یافت ولی در فاصله زمانی 48 ساعت بعد بین دو گروه معنی دار بود. اندازه محیط ران و میزان آنزیم ldh در فاصله های زمانی 24 و48 ساعت بعد بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت و محدودیت دامنه حرکتی 48 ساعت بعد از فعالیت اکسنتریکی (03/0 p=) در گروه تجربی کاهش یافت. سطوح پلاسمایی آنزیم کراتین کیناز درهر دو گروه نسبت به سطح پایه در سطح بالایی قرار داشت ولی بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت و کاهش نیرو 48 ساعت بعد از فعالیت در دو گروه مشاهده شد .در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که مصرف عصاره گیاه خرفه در جلوگیری از نشانه های منفی کوفتگی عضلانی تاخیری متعاقب تمرینات اکسنتریک می تواند مفید باشد.
رضا ابراهیم نژاد عباس معمارباشی
هدف: هدف از این مطالعه برآورد هزینه انرژی مصرفی دانشجویان پسر فعال با روش های دستگاهی در تست های پیاده روی میدانی با سرعت های مختلف بود. روش: بدین منظور10 دانشجوی تمرین کرده(سن: 47/3 ± 23 سال؛ وزن: 79/11 ± 69 کیلوگرم؛ قد: 24/4 ± 178 سانتی متر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. تست های میدانی در 8 سرعت از 2 کیلومتر تا 9 کیلومتر اجرا گردید که هر تست به مدت 2 دقیقه و با پنج دقیقه استراحت بین هر تست انجام شد. این در حالی بود که فعالیت آزمودنی ها توسط دستگاه شتاب سنج ، دستگاه پولار و گام شمار اندازه گیری شود. هر دستگاه قادر به برآورد یک شاخص و تخمین هزینه انرژی از طریق آن بود. دستگاه شتاب سنج از طریق شتاب بدن، پولار از طریق ضربان قلب و گام شمار از طریق تعداد گام های ثبت شده، این عمل را انجام می دهند. همچنین میزان هزینه انرژی از طریق یک مدل رگرسیونی نیز برآورد شد. اندازه گیری تغییرات هزینه انرژی به دست آمده از چهار روش به وسیله آزمون تحلیل واریانس چندگانه (manova) و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری (05/0?p) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همبستگی بین نتایج روش های ذکر شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری (01/0 ?p) نیز بررسی گردید. نتایج: تغییرات میانگین هزینه انرژی در بین چهار روش تخمین انرژی مصرفی، اختلاف معنی داری نشان داد. این تفاوت در بین دستگاه گام شمار واکینگ استایل با سه روش دیگر زیادتر بود. همبستگی بسیار بالایی بین هر چهار روش به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج آزمون تعقیبی توکی، نشان داد که بین سه روش مدل رگرسیونی کاواهارا، دستگاه شتاب سنج پامز، دستگاه پولار سانتو - تی6 به جز در سرعت 7 کیلومتر اختلاف معنی داری در برآورد هزینه انرژی مشاهده نشد ولی این تفاوت در بین گام شمار واکینگ استایل x با سه روش دیگر مشهود بود.
اسرین زارعی عباس معمارباشی
هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ های ضربان قلب و فشارخون تحت تاثیر یک پروتکل تمرینی معین در دانشجویان دختر غیرفعال بود. روش: آزمودنی های این تحقیق 30 دانشجوی دختر غیرفعال((سن(سال): 56/1±3/22، قد(سانتی متر): 04/5±58/160 و وزن(کیلوگرم): 92/10±77/61 بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(با اجرای پروتکل) و کنترل(بدون اجرای پروتکل) قرار گرفتند قبل و پس از اجرای پروتکل، آزمون زیربیشینه 60 دقیقه ای صورت گرفت که شامل 30 دقیقه دویدن با شدت 75-40 درصد ضربان قلب ذخیره و بلافاصله 30 دقیقه پیاده روی با شدت 40 درصد ضربان قلب ذخیره را شامل می شد، قبل و بلافاصله پس از آن، فشارخون سیستولی، دیاستولی و ضربان قلب اندازه گیری شد. روش آماری مورد استفاده آزمون تی همبسته و مستقل بود. نتایج: فشارخون سیستولی و دیاستولی استراحت پس از اجرای پروتکل تمرینی به مدت 8 هفته نسبت به قبل و گروه کنترل تغییر معنی داری نشان نداد (05/0>p). همچنین دامنه تغییرات فشارخون فعالیت نسبت به قبل از اجرای پروتکل به مدت 8 هفته و گروه کنترل تغییر معنی-داری نشان نداد(05/0>p). ضربان قلب فعالیت بعد از اجرای پروتکل به مدت 8 هفته نسبت به قبل و گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد(05/0>p). دامنه تغییرات ضربان قلب فعالیت بعد از 8 هفته فععالیت بدنی مشخص نسبت به قبل و گروه کنترل به طور معنی داری تغییر کرد(05/0>p). بحث: با توجه به نتایج چنین می توان نتیجه گیری نمود، که 8 هفته فعالیت بدنی مشخص روی ضربان قلب فعالیت و دامنه تغییرات ضربان قلب فعالیت اثر معنی دار داشته است. در حالی که روی فشارخون سیستولی و دیاستولی استراحت و همچنین دامنه تغییرات فشارخون سیستولی و دیاستولی فعالیت اثر معنی دار نداشته است. در حالت کلی اجرای پروتکل تمرینی مشخص 8 هفته ای با تاثیری که روی ضربان قلب و دامنه تغییرات آن داشته است باعث افزایش کارایی قلبی و بهبود عملکرد قلبی-عروقی و ارتقای تندرستی گشته است.
رضا فرضی زاده عباس معمارباشی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کاهش وزن سریع بر عملکرد، آمادگی جسمانی و شاخص های خونی کشتی گیران نوجوان استان اردبیل بود. به همین منظور 14 کشتی گیر نوجوان با میانگین و انحراف معیار سنی (51/ ± 4/16) به صورت تصادفی برای این تحقیق انتخاب شدند. در این تحقیق برای سنجش متغیرهای عملکردی و فیزیولوژیکی قد، سن، درصد چربی، پرش ارتفاع، پرش طول، انعطاف پذیری، آزمون کوئین، قدرت پنجه دست، آزمون ایلینویز، سرعت 60 متر، عکس العمل، وزن مخصوص اداری، هماتوکریت، هموگلوبین، گلبولهای قرمز و حجم پلاسما در سه مرحله قبل کاهش وزن و بعد کاهش وزن و 14 ساعت بعد کاهش وزن اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش آماری اندازه گیری های مکرر و استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن بود که بین میانگین همه متغیرهای اتدازه گیری شده به غیر از پرش ارتفاع و ترکیب بدن در طول دو مرحله قبل کاهش وزن و بعد کاهش از وزن اختلاف معناداری وجود دارد (05/0>p). در ضمن میانگین تمام متغیرها، بعد از کاهش وزن و 14 ساعت بعد از کاهش وزن اختلاف معناداری نداشت. با توجه به نتایجی که در این تحقیق بدست آمده اینچنین می توان نتیجه گرفت که دهیدراسیون حاد، تاثیرات منفی بر روی عوامل عملکردی، آمادگی جسمانی، شاخص های خونی و فیزیولوژیکی کشتی گیران نوجوان بر جا می گذارد و این در حالی بود که 14 ساعت رهیدراسیون بعد از کاهش وزن، عوامل از دست رفته هنوز به سطح قبل از کاهش وزن نرسیده بودند.
حیدر جودت عباس معمارباشی
هدف از مطالعه حاضر طراحی رژیم غذایی کامپیوتری برای بدنسازان و ارزیابی تأثیر آن بود. به همین منظور 7 نفر از دانشجویان بدنساز دانشگاه محقق اردبیلی (میانگین سنی 95/0±28/26 سال، قد 28/6±85/172 سانتی متر و وزن 64/4±42/67 کیلوگرم) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. رژیم غذایی معمولی آزمودنی ها بمدت یک هفته با استفاده از نرم افزار تغذیه و رژیم درمانی از نظر انرژی و درشت مغذی ها (کربوهیدرات، چربی ، پروتئین) مورد آنالیز قرار گرفت. و سپس رژیم غذایی بر اساس نیاز آزمودنی ها و متناسب با نیازمندی های رشته ورزشی آنان در حدود (3000 کیلوکالری انرژی، 65-55 درصد از کربوهیدرات، 25-20 درصد از چربی و 20-18 درصد از پروتئین) با استفاده از نرم افزار تغذیه و رژیم درمانی برای مدت یک هفته طراحی شد و آزمودنی ها تحت کنترل کامل مصرف نمودند. به منظور ارزیابی و سنجش تأثیر رژیم غذایی طراحی شده از آزمودنی ها، آزمون های ترکیب بدن و آنتروپومتریک شامل (درصد چربی، وزن، lbm، bmi، دور سینه، دور کمر، دور باسن، دور بازو، دور ران و دور مچ دست، و آزمون های عملکردی شامل (پرش طول ایستاده، پرش عمودی، پرس سینه، تکرار بیشینه پا، دینامومتری پنجه دست ، لیفت دینامومتری، دراز نشست و بارفیکس) و آزمون های فیزیولوژیک ( اوره و کراتینین ادرار 24 ساعت) و آنالیز نرم افزاری رژیم روزانه به عمل آمد. آزمون ها در دو مرحله پیش آزمون پس آزمون گرفته شد و آزمودنی ها در طول هر دو مرحله رژیم غذایی سه جلسه تمرین کار با وزنه در هفته داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که درصد چربی، دور سینه، دور بازو و دور ران در دو رژیم غذایی معمولی و طراحی شده تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 ?p). بین وزن، lbm، bmi، دور کمر، دور باسن و دور مچ دست در دو رژیم تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0?p). همچنین بین پرش طول، پرش عمودی، قدرت پنجه دست، لیفت دینامومتری، پرس سینه، تکرار بیشینه پا، دراز نشست و بارفیکس در دو رژیم غذایی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 ?p). اوره و کراتینین ادراری در دو رژیم غذایی تفاوت معنی داری را نشان نداد(05/0 ?p). با توجه به نتایج این تحقیق می توان چنین نتیجه گیری کرد که یک رژیم غذایی متعادل از نظر انرژی و درشت مغذی ها که متناسب با نیازهای فردی و نیازهای رشته ورزشی طراحی شود و همراه با تمرینات مناسب باشد باعث بهبود ترکیب بدن، ویژگی های آنتروپومتریکی و پیشرفت در عملکرد ورزشکار می شود.
شبنم عزیزان معرفت سیاهکوهیان
هدف از اجرای تحقیق حاضر ارزیابی پایایی پروتکل های وابسته به زمان، وابسته به مسافت و وابسته به فرد در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (hrdp) در بین دختران جوان غیر فعال بود. بدین منظور، تعداد 30 نفر از دختران غیرفعال ( سن 20/1±19سال، قد 39/7±57/162سانتی متر، وزن 90/8±84/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی22/1±13/33میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه ) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 10 نفره تقسیم شدند. آزمودنی های هر سه گروه پروتکل های وابسته به زمان، وابسته به مسافت و وابسته به فرد را دو بار در دو جلسه ی مجزا با فاصله ی یک هفته اجرا کردند. برای ثبت لحظه به لحظه منحنی عملکرد ضربان قلب از دستگاه تله متری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری آزمون - آزمون مجدد و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که پروتکل وابسته به مسافت (001/0?p، 932/0=r)، پروتکل وابسته به زمان (008/0?p، 814/0=r) و وابسته به فرد(008/0?p، 884/0=r) از تکرار پذیری بالائی برخوردار هستند. بدین ترتیب می توان اظهار داشت که پروتکل های وابسته به زمان، وابسته به فرد و وابسته به مسافت، برای تعیین hrdp پایایی دارند.
سمیه جلیلیان عباس معمارباشی
چکیده: هدف از این تحقیق ، بررسی تأثیر تغییرات حجم پلاسما در برآورد توان هوازی بیشینه بود. بدین منظور، تعداد14 نفر از دانشجویان دختر غیرفعال (سن: 54/1±6/21 سال،شاخص توده بدن: 18/3±90/22کیلوگرم/مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی : 18/4±12/29 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. این پژوهش در دو مرحله و به فاصله 5 روز انجام شد. مرحله اول در وضعیت هیدراسیون طبیعی و مرحله دوم پس از 12 ساعت محدودیت در مصرف مایعات اجرا شد. در صبح روزهای آزمون، وزن بدن آزمودنی ها اندازه گیری، و نمونه خون قبل از تمرین به دست آمد. نمونه خونی برای تعیین حجم پلاسما و غلظت سدیم و پتاسیم سرم بکار برده شد. حداکثر اکسیژن مصرفی با استفاده از آزمون زیربیشینه بالک و سپس براساس آزمون بیشینه بروس به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون های آماری t همبسته در سطح معناداری 05/0?p استفاده شد. نتایج: وزن بدن (از 96/6±73/57 به 87/6±88/56 کیلوگرم)، حجم پلاسما (از 62/2±16/60 به 44/2±33/55 دسی لیتر)، توان هوازی بیشینه (بالک از 12/5±60/43 به 60/5±27/37 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه و بروس از 37/4±43/32 به 34/3±85/28 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به طور معناداری کاهش یافت. افزایش غلظت سدیم (از 52/1±21/137 به 4/1±1/140 میلی اکی والان/لیتر) و پتاسیم سرم (از 22/0±8/3 به 15/0±9/3 میلی اکی والان/لیتر) نیز معنادار بود. بنابراین می-توان نتیجه گیری نمود که احتمالاً کاهش حجم پلاسما به دنبال دهیدراسیون خفیف(1 تا 2% کاهش وزن بدن)، برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی مبتنی بر ضربان قلب را کاهش می دهد.
اسماعیل عبدالهی عباس معمارباشی
چکیده: هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارزیابی رژیم غذایی برای بازیکنان فوتسال با استفاده از نرم افزار تغذیه ای کامپیوتری بوده است. غذای مصرفی آزمودنی ها به مدت یک هفته با استفاده از نرم افزار رژیم درمانی مورد آنالیز قرار گرفت و میزان انرژی، کربوهیدرات، چربی و پروتئین آن مشخص شد، سپس رژیم غذایی بر اساس نیازهای فردی آزمودنی ها (3000 کالری، 55 تا 65 درصد کربوهیدرات، 20 تا 25 درصد چربی و 12 تا 15 درصد پروتئین) با نرم افزار رژیم درمانی طراحی شد و به مدت یک هفته به آزمودنی ها داده شد. آزمودنی های این پژوهش 7 دانشجوی مرد فوتسالیست دانشگاه محقق اردبیلی بودند که بر اساس نمونه در دسترس انتخاب و در یک گروه (میانگین سنی 89/0±14/25 سال، قد 25/4±85/170 سانتی متر و وزن 32/5±14/69 کیلوگرم) جای گرفتند. ارزیابی رژیم غذایی با سنجش تغییرات ویژگی های ترکیب بدن (وزن، درصد چربی، bmi، lbm) و ابعاد آنتروپومتریک (دور سینه، دور کمر، دور باسن، دور بازو، دور مچ دست و دور ران)، ویژگی های عملکردی (آزمون بیشینه بروس با استفاده از دستگاه گازومتری pwercube برای تعیین اکسیژن مصرفی استراحتی و حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت، پرش عمودی و پرش طول ایستاده، چابکی ایلینویز و دوی سرعت 30 متر) و فیزیولوژیک (دفع اوره و کراتینین ادرار 24 ساعته) انجام گرفت. آزمون ها، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام شد ونتایج دو مرحله با یکدیگر مقایسه شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین رژیم غذایی داده شده و درصد چربی، دور کمر، دور باسن و دور ران رابطه معنی داری وجود دارد (01/0 ?p). بین رژیم غذایی داده شده و وزن، bmi، lbm، دور سینه، دور بازو ودور مچ دست رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0 ?p). بین رژیم غذایی مصرفی و اکسیژن مصرفی استراحتی، حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت، پرش طول ایستاده (05/0?p)، پرش عمودی، چابکی ایلینویز، دوی سرعت 30 متر رابطه معنی داری وجود داشت (01/0 ?p). بین رژیم غذایی ودفع اوره ادرار رابطه معنی دار بود (01/0 ?p)، ولی بین رژیم غذایی و دفع کراتینین رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0 ?p). با توجه به یافته های پژوهش می توان این نتیجه گیری را کرد که یک رژیم متعادل از نظر انرژی، درشت مغذی ها و ریز مغذی ها که نیازهای روزانه ورزشکاران را متناسب با ویژگی های فردی، رشته ورزشی و حجم و شدت تمرینات، تأمین کند، باعث بهبود عملکرد، ویژگی های فیزیولوژیک، ترکیب بدن و آنتروپومتریکی ورزشکاران می شود.
خدیجه نصرنژاد نشلی عباس معمارباشی
هدف از تحقیق حاضر تاثیر تغییرات چگالی ویژه ادراری در برآورد vo2max بود.روش تحقیق: بدین منظور 14 دانشجوی دختر غیر فعال (سن: 54/1±6/21 سال؛ bmi: 18/3±90/22 کیلوگرم/مترمربع؛ vo2max: 18/4± 12/29 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. این تحقیق در طی یک دوره 5 روزه بصورت پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی انجام شد. در مرحله اول، آزمودنی ها در وضعیت طبیعی قرار داشتند ابتدا از آنها نمونه ادراری برای تعیین چگالی ویژه ادراری دریافت شد و سپس وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد و در نهایت از آزمون بالک و بروس برای اندازه گیری vo2max استفاده شد. مرحله دوم بعد از 12 ساعت پرآبی علاوه بر مصرف مایعات به اندازه 2? وزن بدنشان و یک ساعت قبل از اجرای آزمون به اندازه 1? وزن بدن آب مصرف کردند و مانند مرحله اول قبل از انجام آزمون نمونه ادراری و وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد وسپس تست های بالک و بروس انجام گرفت. اندازه گیری تغییرات وزن بدن، چگالی ویژه ادراری، vo2max و تغییرات ph، آزمون آماری t برای گروه های همبسته و نرم افزارspss درسطح معناداری 05/0? p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: چگالی ویژه ادراری کاهش معناداری یافت، vo2max آزمودنی ها،ph ادراری، وزن بدن آزمودنی ها افزایش معناداری داشت وهمچنین ضربان قلب آزمودنی ها کاهش معناداری یافت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده چنین می توان نتیجه گیری نمود که کاهش چگالی ویژه ادراری به دنبال 12 ساعت پرآبی موجب بهبود توان هوازی بیشینه می شود.
سمانه پوررحیمی معرغت سیاه کوهیان
هدف از این تحقیق، بررسی اثرات شش هفته تمرین هوازی پیاده روی بر تغییرات ترکیب بدن و تصویر بدنی و همبستگی میان آنها در دختران دانشجوی غیرورزشکار بود. برای این منظور، 40 نفر از دانشجویان دختر غیرفعالی که در این مطالعه شرکت کرده بودند ( با میانگین سنی ( 5/1±4/21 سال ) و شاخص توده بدن ( 6/3±6/23 کیلوگرم/متر2 )) ، به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (20= n) و شاهد (20= n) قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 6 هفته ( 3 روز در هفته و هر جلسه 30 دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه به طور فزاینده)، تمرین پیاده روی را انجام دادند. متغیرهای مورد اندازه گیری شامل؛ وزن، توده چربی بدن، درصد چربی بدن، توده بدون چربی بدن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به دور لگن و میزان تصویر بدنی، قبل از شروع و پس از اتمام دوره تمرینی، ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری ( با استفاده از t همبسته و t مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح 05/0) حاکی از آن است که تمرین هوازی بر وزن، fm، %bm، lbm، bmi وwhr تاثیر معنی داری ندارد ولی در تصویر بدنی، بهبود معنی داری دیده شد. بین تصویر بدنی با توده چربی و درصد چربی بدن، در مرحله پیش آزمون ، همبستگی منفی معنی داری مشاهده شد.
علی رجبی عباس معمارباشی
چکیده: هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف ده روزه خوراکی زعفران و ایندومتاسین در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: تعداد 39 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی 93/0±9/18سال به طور تصادفی به سه گروه زعفران (12 نفر)، شاهد (15 نفر) و ایندومتاسین (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و دامنه حرکتی زانو، اندازه محیط ران، درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ، سنجش درد با فشار سنج جیوه ای، فشار خون سیستولی و دیاستولی، تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس در دقیقه، آزمون پایداری غشای گلبول قرمز، آزمون های هماتولوژیک، غلظت پلاسمایی آنزیم های کراتین کیناز (ck) و لاکتات دهیدروژناز (ldh) اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تأثیر زعفران و ایندومتاسین در نوبت های مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیر وابسته برای مقایسه نتایج سه گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم ck و ldh شد (0001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه زعفران نسبت به پیش آزمون افزایش معنی داری داشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنی داری را نشان داد (0001/0p<). درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ، سنجش درد با فشار سنج جیوه ای، فشار خون سیستولی، دیاستولی، تعداد ضربان قلب، تواتر تعداد تنفس، گروه زعفران نسبت به پیش آزمون کاهش معنی داری را نسبت به پیش آزمون نشان داد (0001/0p<). پایداری غشای گلبول قرمز گروه زعفران با 76% بیشتر از گروه ایندومتاسین (7/33%) بود. پایداری غشاء گلبول قرمز در مقایسه با گروه شاهد تعیین گردید. در گروه زعفران شاهد تغییرات مثبت و معنی داری در متغیرهای هماتولوژیک بودیم (0001/0p<). اندازه محیط ران گروه مصرف کننده زعفران و ایندومتاسین بعد از ایجاد کوفتگی افزایش و در مراحل بعد کاهش و بازگشت به حالت اولیه داشت (0001/0p<) دامنه حرکتی زانو و گروه مصرف کننده زعفران و ایندومتاسین بعد از ایجاد کوفتگی کاهش و از 24 ساعت بعد، بازگشت به حالت اولیه داشت (0001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که ده روز مصرف زعفران و کپسول ایندومتاسین اثرات قوی پیشگیری-کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.
فاطمه احمدی میرک لطفعلی بلبلی
هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین هوازی تناوبی بر وزن و درصد چربی بدن دختران نوجوان بود. به همین منظور، تعداد 30 نفر از دانش آموزان 17-15 ساله شهر گرمی در استان اردبیل با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. روش اجرا: 15 نفر از آزمودنی ها (گروه تجربی) در طی 8 هفته تحت فعالیت هوازی به شکل تناوبی، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 45 دقیقه قرار گرفتند و 15 نفر دوم (گروه کنترل) در طول 8 هفته هیچ تمرینی انجام ندادند و وزن و درصد چربی، توده چربی بدن، توده بدون چربی، شاخص توده بدن آزمودنی ها قبل و بعد از 8 هفته تمرین هوازی تناوبی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل و مقایسه داده ها از آزمون آماری t مستقل و t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که وزن، درصد چربی بدن، وزن چربی، شاخص توده بدن در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش می یابد. در حالی که وزن بدون چربی درگروه تجربی افزایش معناداری داشت و در وزن، درصد چربی بدن، وزن چربی، وزن بدون چربی، شاخص توده بدن در گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت. همچنین تفاوت این متغیرها در بین گروه تجربی و کنترل در مرحله آخر معنادار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین تناوبی با تنوع و مزیت های بیشتر و خستگی کمتر می تواند روش مناسبی برای کاهش وزن و درصد چربی باشد و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
مسعود صالحی معرفت سیاه کوهیان
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین، بی تمرینی و تمرین مجدد بر برخی ازمتغیرهای خونی و عملکردی پسران نوجوان فوتبالیست بود. تعداد 24 دانش آموز پسر نوجوان فوتبالیست سالم عضو باشگاه فرهنگی ورزشی شهرستان پارسیان با دامنه سنی (0/66 ± 16/91 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر)، کنترل (12 نفر) انتخاب شدند. این تحقیق شامل سه مرحله (تمرین، بی تمرینی، تمرین مجدد) بود. گروه تجربی که در این تحقیق مورد آزمون قرارگرفت به مدت 2ماه هفته ای 3 جلسه تمرین داشتند،. در مرحله اول، متغیرهای فیزیولوژیکی(سن، وزن، درصد چربی، توده بدون چربی) ، برخی متغیر عملکردی مانند (سرعت، ترکیب بدن، انعطاف پذیری، توان انفجاری، استقامت قلبی-تنفسی) و برخی متغیر خونی مانند :هماتوکریت ، متوسط حجم پلاسما، غلظت متوسط هموگلوبین و هموگلوبین اندازه گرفته شد. مرحله دوم، بعداز 2 هفته بی تمرینی از آزمودنی ها خواسته شداز آنها فاکتورهای فیزیولوژیکی، خونی و عملکردی مانند مرحله قبلی گرفته شد. مرحله سوم، بعد ازانجام4 هفته تمرین با شدت و حجم بیشتری نسبت به قبل، در پایان تمرینات از آزمودنی ها برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی، عملکردی و خونی اندازه گیری شد. تمام اندازه گیری ها در شرایط یکسان محیطی از لحاظ دما و رطوبت انجام گرفت. نتایج نشان دادکه بعد از 15 روز بی تمرینی، متغیرهای فیزیولوژیکی(سن، وزن، درصد چربی، توده بدون چربی)، عملکردی(انعطاف، توان انفجاری، استقامت در سرعت، استقامت هوازی، سرعت) و متغیرهای خونی(غلظت متوسط هموگلوبین، هموگلوبین) در تمامی آزمودنی های گروه تجربی کاهش معنی دار پیدا کرده است (05/0p<). متغیرهای خونی (متوسط حجم گلبولی، هماتوکریت) ،گروه تجربی کاهش معنی داری نداشت (05/0p?). از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه-گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای بررسی تأثیر تمرین، بی تمرینی و تمرین مجدد استفاده شد. نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که 4هفته بی تمرینی اثرات منفی بر عملکرد نوجوانان فوتبالیست دارد.
سکینه عرفانیان لطفعلی بلبلی
هدف از این پژوهش تاثیر یک دوره تمرین هوازی معین بر میزان لپتین، انسولین و کورتیزول دختران غیر فعال اسست. بدین منظور از بین افراد سالم و داوطلب 20 نفر دختر غیر فعال انتخاب و به 2 گروه 10 نفره ی کنترل و تجربی تقسیم شدند. نمونه های خونی برای تعیین میزان لپتین، انسولین و کورتیزول قبل و بعد از تمرین اخذ شد. گروه تجربی تحت تاثیر برنامه ی هوازی دو 70 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 6 هفته قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج نشان داد 6 هفته فعالیت هوازی معین باعث کاهش غیر معنیداری در لپتین پلاسمایی، کورتیزول و درصد چربی بدن و افزایش غیر معنیدار انسولین را در گروه تجربی در بر دارد. با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت: 6 هفته فعالیت هوازی معین، تاثیری بر روی لپتین، انسولین و کورتیزول دختران غیر فعال ندارد. شاید کوچک بودن نمونه که موجب انحراف معیار بالای داده ها شده است علت آن باشد.
عادل رواجی عباس معمارباشی
چکیده: زمینه و هدف: هدف از اجری تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین حجم و شدت پروتکل های درمانده ساز نوارگردان و برازش معادله ریاضی مربوطه در مردان جوان فعال بود. روش تحقیق: تعداد32 نفر از دانشجویان پسر تربیت بدنی(با میانگین ± انحراف معیار سنی 08/1±20 سال، قد 19/5± 172 سانتی متر، وزن 24/7± 6/65 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 19/3±45/61 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)به صورت داوطلبانه بعنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب شدند و در پنج جلسه مجزا با حداقل فاصله 72 ساعت5 آزمون فزاینده را تا سر حد واماندگی انجام دادند. آزمون ها شامل: پروتکل نوارگردان بروس؛ پروتکل درمانده ساز70درصد ضربان قلب بیشینه؛ پروتکل درمانده ساز80درصد ضربان قلب بیشینه؛ پروتکل درمانده ساز90درصد ضربان قلب بیشینه؛ و پروتکل درمانده ساز100درصد ضربان قلب بیشینه بود .برای مقایسه رابطه حجم تمرین و شدت تمرین برآورد شده و از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون غیرخطی استفاده شد. یافته ها: نشان داد، به طور میانگین زمان تمرین در پروتکل درمانده ساز 70درصد قلب یشینه 60/121 دقیقه در 80درصد ضربان قلب بیشینه 13/57 دقیقه در 90درصد ضربان قلب بیشینه 20/23 دقیقه ودر 100درصد ضربان قلب بیشینه 13/5 دقیقه است و بین حجم تمرین و شدت تمرین هبستگی بالایی وجود دارد (999 /0- r=). نتیجه گیری: با توجه به نتایج چنین می توان نتیجه-گیری کرد رابطه بین حجم تمرین و شدت تمرین معکوس و غیر خطی می باشد و می توان برای پروتکل های درمانده ساز نوارگردان یک معادله درجه دو غیر خطی برازش کرد، که پیشگوی کننده حجم تمرین از روی شدت تمرین باشد.
طیبه فداکار بدابی لطفعلی بلبلی
هدف از تحقیق تاثیر 8 هفته فعالیت هوازی بر متغیرهای عملکردی(قدرت، سرعت، چابکی و هماهنگی) دانش آموزان دختر 10 تا 12 سال می باشد. این تحقیق به روش توصیفی و از نوع میدانی صورت گرفته است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی(چهارم و پنجم) شهرستان شفت می باشد. نمونه ی این پژوهش را تعداد 70 نفر از این دانش آموزان به شکل تصادفی تشکیل داد اند. پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه«خود توصیفی بدن»psdq می باشد؛ روایی ابزار تحقیق با نظرخواهی از 5 نفر از متخصصان این رشته از جمله اساتید راهنما و مشاور تأیید گردیده و پایایی آن ها پس از اجرای یک طرح آزمایشی راهنما مورد تأیید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با 927/0 بدست آمده است. نتایج فرضیات تحقیق نشان دادند هشت هفته تمرینات هوازی بر روی سه خرده مقیاس سرعت، چابکی و هماهنگی دارای تاثیر معنادار بوده و تنها هشت هفته تمرینات هوازی بر روی خرده مقیاس قدرت هیچ گونه تاثیری نداشته است
عادل اسلامی لطفلی بلبلی
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ارتفاع بر عملکرد ریوی و توان هوازی دانش آموزان ورزشکار شهر اردبیل می باشد.روش تحقیق: بدین منظور 10 دانش آموز ورزشکار داوطلب با میانگین انحراف استاندارد (سن 27/0±66/18 سال؛ وزن 1/2±63 کیلوگرم؛ قد 2±173 سانتی متر) برای انجام آزمون در محل پایه (1400 متر بالاتر از سطح دریا)،ارتفاع 3600 متر و سطح دریا انتخاب و با کسب رضایت نامه در تحقیق شرکت کردن، شاخص های عملکرد ریوی بوسیله-ی اسپیرومتر میکرولب2 و توان هوازی با استفاده از تست پله کوئین در سطح دریا، ارتفاع 1400 متری و بعد از صعود به ارتفاع 3600 متری و با فاصله 3 روز از هم اندازه گیری شد. اندازه تغییرات شاخص های عملکرد ریوی و توان هوازی در سطح مختلف بوسیله آزمون واریانس تکراری با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در سطح معنی داری ( 05/0?p) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج:شاخص های عملکرد ریوی(fev،fvc،pef، fef25-75%، pif، mvv، vc (%) fev1/fvc) در ارتفاع 3600 متری نسبت به سطح دریا و ارتفاع 1400 متری به طور معنی داری افزایش یافت (05/0?p) ولی fef25-75%، fev1، mvv و fev1/fvc(%)بین ارتفاع 1400 متری و ارتفاع 3600 متری تغییر معنی داری نیافت. همچنین fiv1 در بین سطوح مختلف ارتفاع تغییر معنی داری نیافت. توان هوازی نیز در ارتفاع 3600 متری نسبت به سطح دریا و ارتفاع 1400 متری کاهش معنی داری یافت(05/0?p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده چنین می توان نتیجه نمود که صعود موقت به ارتفاع 3600 متری به دلیل کاهش مقاومت راه های هوایی موجب افزایش معنی دار اکثر شاخص های عملکرد ریوی می شود و توان هوازی به علت کاهش اکسیژن شریانی در راتفاع کاهش می یابد.
نیر رحیمی یوسف عباسپور گیلانده
از عوامل مهمی که بر افزایش بازده عملکردی تراکتورها تأثیر دارد، مقدار سوخت مصرفی تراکتورها می باشد. با توجه به اهمیت بالای اندازه گیری سوخت مصرفی تراکتورها، اندازه گیری این عامل توسط سیستم های اندازه گیری دقیق ضروری می باشد. در این تحقیق، طراحی، ساخت و ارزیابی سامانه ی سنجش سوخت مصرفی، بر اساس اختلاف فشار، برای نصب بر روی تراکتورهای کشاورزی مورد توجه قرار گرفت. به منظور طراحی مکانیکی از نرم افزار solidworks 2012 استفاده گردید. همچنین به منظور اندازه گیری مقدار جریان عبوری از سامانه ی سنجش سوخت مصرفی، از دو سنسور اختلاف فشاری با مدل mpxv2010dp استفاده گردید که براساس اختلاف فشار کار می کنند. با کالیبراسیون این سوخت سنج بر حسب مقدار سوخت عبوری از مسیرهای رفت و برگشت در زمان های معین، مقدار دبی لحظه ای سوخت بدست آمد و مقدار سوخت مصرفی در هر یک از مسیرهای رفت و برگشت توسط دیتالاگر dt800 متصل به کامپیوتر مشخص گردید. جهت انجام آزمایشات مزرعه ای، با قرار دادن سوخت سنج در مسیر سوخت رسانی تراکتور مسی فرگوسن mf-285، مقدار سوخت مصرفی تراکتور در چهار حالت فعالیت درجا، کار با گاوآهن برگردان دار سه خیشه، دیسک سنگین و زیرشکن دوشاخه در سرعت های مختلف، از طریق یک دیتالاگر مدل dt800 متصل شده به کامپیوتر قابل حمل داخل کابین ثبت گردید. نتایج آزمایشات کالیبراسیون نشان دهنده ی حساسیت کافی و خطی بودن سیستم اندازه گیری می باشد. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین مقدار مصرف سوخت در هکتار، به ترتیب، مربوط به دیسک سنگین و گاوآهن برگردان دارسه خیشه می باشد.
منیژه علیپور عباس معمارباشی
گیاه جینسینگ به عنوان یکی از داروهایی است که به طور گسترده در شرق آسیا برای درمان استفاده می¬شود و نیز در کشورهای غربی به طور رایج به یک ماده¬ی غذایی مکمل تبدیل شده است. اگرچه اثرات بسیاری وجود دارد کهبه جینسینگ نسبت داده شده است اما برخی از تحقیقات اخیر علاقه¬ی خاص به پاسخ به این سوال که آیا جینسینگ می¬تواند به میزان قابل توجهی بر عملکرد فیزیولوژیکیبدن و خستگی تأثیر داشته باشد و از این رو به عنوان یک ماده¬ی غذایی مکمل استفاده شود؟ (گرندهی و همکاران،1994 ; پت¬کو و همکاران،1987; استرنر و همکاران،1970; براخمن و همکاران،1969). در طول 6 تحقیق انجام شده بر روی حیوانات نشان داده شده است که مصرف جینسینگ در دوز بالا باعث افزایش استقامت، کاهش خستگی در شرایط عملکرد ورزشی افزایشی می¬شود، اگرچه مطالعات کمی موفق به اثبات این موضوع شده است (لیویز و همکاران، 1983; مورتینز و همکاران، 1984). می¬شود چنین استدلال کرد که یک بهبود در سازگاری عملکرد ورزشی، ناشی از تغییرات در متابولیسم انرژی شده است. با این حال شواهد موجود اثرات مشابه را در انسان نشان داده است، در حال حاضر تفسیر دوز مصرفی مشکل و محدود است، محققان مصرف 8 هفته جیسینگ را بدون اثر معنی دار بر عملکرد فیزیکی و متابولیسم انرژی را در زنان بالغ گزارش کردند (اواکیان و همکاران، 1984; انگلس و همکاران، 1996). در این راستا مطالعات نشان داده است که مصرف 6 تا 10 هفته جینسینگ می¬تواند تأثیر قابل توجهی در عملکرد کار، جذب اکسیژن و کاهش لاکتات خون و بازیابی از کار فیزیکی با تنظیم ضربان قلب داشته باشد(موریس و همکاران، 1994). تحقیقات اولیه نیز اثرات مفید مصرف جینسینگبر روی ضربان قلب را نشان داده است که به صورت غیر مستقیم به منظور بررسی تغییرات میزان اکسیژن مصرفی است و با این حال در تحقیقاتی که در آن اکسیژن مصرفی یک معیار مهم است میزان اکسیژن مصرفی به صورت مستقیم از طریق پروتکل¬های ارگومتر مختلف تغییرات در حداکثر ظرفیت کار فیزیکی برآورد می¬شود(فارگو و مورگان،1985;فارگو همکاران، 1981). بر طبق مطالعات فارگو و مورگان(1985) گونه¬های دارویی مختلف جینسینگ از جمله پاناکس جینسینگ آسیایی، جینسینگ آمریکایی، جینسینگ ژاپنی و جینسینگ محبوب روسیه¬ای می¬تواند این اثرات مثبت را دارا باشند این در حالی است که جینسینگ به لحاظ کمی و کیفی استاندارد شده باشد و دوز پیشنهادی آنها 115 گرم دریک دوره که شامل 200 میلی گرمریشه¬ی جینسینگ در روز است. برطبق مطالعات دارلینگ و همکاران(1980) دوز مصرفی موثر را 2000 میلی گرم استاندارد شده در روز را گزارش کرد در حالی که در مطالعه¬ی دیگر 8 تا 16 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن گزارش شد(موریس و همکاران، 1994) و در یک مطالعه¬ی دیگر دوز 1000 میلی گرم استاندارد شده در روز راگزارش کردند. بنابراین بر طبق گزارش¬ها و مطالعات انجام شده نوع و مقدار مصرف جینسینگ در عملکرد و سوخت و ساز انرژی موثر است(ناگتو و همکاران،1989). نتایج قبلی برخی از پژهشگران حاکی از آن است که مصرف پودر جینسینگ می¬تواند جنبه¬هایی از عملکرد فیزیولوژیکی و بدنی ورزشکاران را بهبود بخشد که نتایج یافته¬های این پژوهش در برخی موارد تفاوت معنی دار را در پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه تجربی و گروه شاهد در مراحل مختلف اندازه¬گیری نشان می¬دهد و در برخی موارد دیگر تفاوت معنی¬داری را نشان نمی¬دهد. مقدار و چگونگی مصرف پودر جینسینگ که منجر به تغییرات معنی دار و افزایش انرژی و بهبود عملکرد فیزیولوژیکی و بدنی در ورزشکاران می¬شود به درستی مشخص نیست اما دوز مصرفی روزانه که به طور معمول توصیه می¬شود 1 تا 2 گرم از گیاه خام و یا 2000 میلی گرم در روزاز عصاره¬ی استاندارد شدهجینسینوزید¬ها شامل 4% تا 7% است. و نیز جینسینگ¬های از گونه¬های مختلف دارای ده¬ها جینسینوزید مختلفاست که اثرات مختلفی دارد که متأسفانه دانش علمی ما در حال حاضر اجازه نمی¬دهد که جینسینوزید خاصی را که برای شرایط خاص مفید است معرفی شود. در این مطالعه به دنبال 2 هفته مصرف پودر جینسینگ فشار خون سیستولی و دیاستولی، همچنین ضربان قلب ، نقطه شکست ضربان قلب ، فشار سهمی اکسیژن و فشار سهمی دی¬اکسید کربن پیش از فعالیت تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون نداشت. در این مطالعه فشار خون سیستولی و دیاستولی کاهش داشت اما این کاهش معنی دار نبود. ضربان قلب پیش از فعالیت و نیز نقطه شکست ضربان قلب افزایش داشت اما این افزایش نیز معنی دار نبود. پژوهشگران معتقدند عوامل زیادی بر نتایج این گونه مطالعات اثر می¬گذارد. برخی از این عوامل مقدار، چگونگی مصرف، مدت، نوع گونه¬ی مصرفی است. در طی این پژوهش مطالعه¬ی ¬میانگین داده¬ها در رابطه با توان بی¬هوازی نشان داد که مصرف پودر گیاه جینسینگ به مدت 2 هفته تأثیر معنی¬دار بر توان میانگین، توان حداقل، توان اوج و شاخص خستگی نداشت. توان میانگین، توان حداقل، توان اوج افزایش داشت اما این افزایش نیز معنی دار نبود و شاخص خستگی کاهش داشت اما این کاهش معنی دار نبود. برخی از پژوهشگران معتقدند که مصرفگیاه جینسینگ موثر بر خلق و خوی افراد است و ممکن است از طریق افزایش انگیزه¬ی افراد شود وتأثیری بر متغییر¬های فیزیولوژیکی نداشته باشد(خدونگ و همکاران ، 2010) .لازم به ذکر است که در پژوهش حاضر افراد رژیمغذایی متداول خود را حفظ کرده و به فعالیت بدنی روزانه¬ی خود را ادامه داده¬اند. مکانیسم عملکرد به دست آمدهدر تحقیقات برای جینسینگ این است که در تحقیقات به عنوان یک ماده مکمل پیشنهاد شده است و شامل یک سری تغییرات متابولیسم چربیها و کربوهیدرات و هموئوستاز سوخت و ساز در بدن استکه مالعه¬ی حاضر نیز در مورد متابولیسم چربی اظهارات سایر پژوهشگران را تأیید می¬کند. احتمالا جینسینگ می¬تواند بهره¬وری از اکسیداسیونسوبسترای انرژی را از طریق افزایش ظرفیت بیوشیمیایی عضلات اسکلتی برای استفاده¬ی بیشتر از چربی¬ها ذخیره¬ای، بهبود بخشد(مورتینز و همکاران، 1984). با این حال در بیشتر تحقیقات اشاره شده است که استفاده از جینسینگ تأثیری بر متابولیسم چربی¬ها و کربوهیدرات¬ها ندارد اما شواهد قوی دال برتأثیرات آن بر میزان تجمع لاکتات در خون وجود دارد و باعث به تأخیر انداختن کاهش phخون در سطح کاری نزدیک به بیشینه در عضلات می¬شود(اوکیان و همکاران، 1984) . وانگ و همکاران (2010) بر طبق پژوهشی که انجام داده¬بودند به اثرات ضد خستگی جینسینگ اشاره کردند و گفتند یکی از دلایل ممکن برای اثر ضد خستگی خستگی، بسیج سازی تری گلیسیریدها و چربی¬ها به هنگام ورزش باشد یعنی سطح تری گیسیرید خون کاهش و سطح گلوکز خون افزایش می¬یابد. 5-2- نتیجه¬گیری بر اساس نتایج تحقیق حاضردریافتیم که مصرف پودر جینسینگ به طور معنی دار مصرف انرژی از چربیها را کاهش داده و سهم انرزی از کربوهیدراتها را افزایش داده است و همچنین بر کاهش نسبت تبادل تنفسی و افزایش سرعت اجرای فعالیت ورزشی موثر بود. می¬شود چنین استدلال کرد که مصرف جینسینگ سببیک بهبود در سازگاری عملکرد ورزشی، ناشی از تغییرات در متابولیسم انرژی شده است.بنابراین، با توجه به نتایج تحقیق این امکان نیز وجود دارد که مصرف این ماده می تواند بر عملکرد سرعتی افراد موثر باشد . 5-3- پیشنهادات 5-3-1- پیشنهاداتکابردی براساسنتایجحاصلازتحقیقحاضر،پیشنهادمیشودکه: باتوجهبهنتایجحاصلازتحقیقحاضر،میتوانپیشنهادکردکه به همراه تمریناتبراساسیافتههایاینتحقیق،مربیاننیتوانندجهتبهبودظرفیتاجرایفعالیتسرعتی افرادفعال،از جیسینگ به عنوان یک ماده¬ی مکمل موثر استفاده کنند. 5-2-2- پیشنهاداتپژوهشی باتوجهبهیافتههایپژوهشحاضر،پیشنهادهایزیربرایتحقیقاتآتیدادهمیشود: 1. تأثیر مصرف جینسینگ بر متغییرهای قلبی- تنفسی و عملکردی با استفاده از پروتکل یکسان برای همه¬ی افراد مثل پروتکل بروس 2. تأثیر مصرف جینسینگ بر متغییرهای قلبی- تنفسی و عملکردی دردوز بالا و مدت مصرف طولانی¬تر 3. بررسی و ارزیابی مشابه این تحقیق با درنظر گرفتن وزن افراد و انتخاب دوز مصرفی مناسب با وزن هر فرد 4. بررسی و ارزیابی مشابه این تحقیق در افراد مبتدی ورزشی یا غیرفعال 5. بررسی و ارزیابی مشابه این تحقیق درمورد پسران
زهره آهنگری معرفت سیاه کوهیان
هدف از این تحقیق، بررسی اثرات تخلیه و بارگیری کربوهیدارت بر نقطه شکست ضربان قلب دختران جوان غیر فعال بود. نقطه شکست ضربان قلب نقش مهمی در پیش بینی آستانه بی هوازی و تنظیم برنامه های تمرینی ورزشکاران دارد. اما مکانیزم های فیزیولوژیکی درگیر در پدیده نقطه شکست ضربان قلب توسط محققین آشکار و تبیین نشده است. 18 نفر دختر جوان غیر فعال از دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (19.93±0.9) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تجربی(n=8) و کنترل(n=10) تقسیم شدند. این تحقیق شامل سه مرحله بود. گروه کنترل در هر سه مرحله پروتکل وابسته به فرد(آغاز پروتکل تمرینی با 75% ضربان قلب بیشینه و افزایش سرعت نوارگردان به میزان 2 کیلومتر در ساعت در هر دقیقه) را اجرا کردند. گروه تجربی در مرحله اول پروتکل وابسته به فرد را اجرا کردند. در مرحله دوم ابتدا پروتکل تخلیه کربوهیدرات(فعالیت آزمودنی ها به مدت یک ساعت با %75-70 حداکثر اکسیژن مصرفی، تا سرحد واماندگی) اجرا شد. سپس، 10-5 دقیقه بعد از تخلیه کربوهیدرات پروتکل وابسته به فرد را اجرا کردند. مرحله سوم بعد از بارگیری کربوهیدرات به مدت سه روز (مصرف 10g کربوهیدرات به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن بدون انجام هیچ گونه فعالیتی) با اجرای پروتکل وابسته به فرد انجام شد. در همه مراحل در حین اجرای پروتکل وابسته به فرد، گاز های تنفسی توسط دستگاه تجزیه و تحلیل گاز های تنفسی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که بارگیری و تخلیه کربوهیدرات بر نقطه شکست ضربان قلب تاثیر معناداری(p?0.05) دارد. دراین پژوهش از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری حاکی از آن بود که بارگیری و تخلیه کربوهیدرات بر نقطه شکست ضربان قلب دختران غیر فعال تاثیر مثبتی دارد.
آیلار ایمانی معرفت سیاه کوهیان
هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر مصرف مکمل سیر بر برخی از متغیرهای قلبی و ریوی دانشجویان گرم مزاج غیرورزشکار دانشگاه محقق اردبیلی متعاقب یک فعالیت بیشینه بود. 30مرد غیر ورزشکار به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل و دارونما به مدت یک هفته هر روز 1000 میلی¬گرم قرص سیر و پودر نشاسته مصرف کردند. همه¬ی آزمودنی¬ها قبل و پس از مکمل¬سازی سیر در پروتکل درمانده ساز وابسته به فرد شرکت کردند. متغیرها بادستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه¬گیری شد.از آزمون¬های آنکووا و مجذور اومگا ( ) استفاده شد. نتایج نشان داد مصرف سیر بر ضربان قلب استراحت و آستانه هوازی، نسبت تبادل تنفسی بیشینه، نبض اکسیژن آستانه بی¬هوازی و فشار سهمی دی اکسید کربن در پایان حجم جاری در حالت آستانه هوازی تأثیر معنی¬داری دارد (05/0?p. میتوان نتیجه گرفت احتمالاً مصرف سیر بر برخی از متغیرهای قلبی و ریوی افراد غیرورزشکار تأثیر دارد.
مهدی عالی زاده معرفت سیاه کوهیان
هدف: هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مکمل¬سازی حاد سیر بر شاخص¬های قلبی و تنفسی مردان ورزشکار با مزاج گرم بود. روش کار: 30 مرد ورزشکار سالم (با میانگین سنی 87/0±05/20 سال، قد 76/4±67/178 سانتی¬متر و وزن 9/8±55/71 کیلوگرم) به دو گروه همگن مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل و دارونما به مدت یک هفته هر روز به ترتیب 1000 میلی-گرم قرص سیر و پودر نشاسته مصرف کردند. همه¬ی آزمودنی¬ها قبل و پس از مکمل¬سازی سیر در پروتکل درمانده¬ساز وابسته به فرد شرکت کردند. شاخص¬های قلبی و تنفسی به وسیله¬ی دستگاه تجزیه¬ و تحلیل گازهای تنفسی اندازه¬گیری شد. برای مقایسه نتایج پس آزمون همراه با کنترل نتایج پیش آزمون به عنوان کوواریانس، از آزمون آماری آنکووا استفاده شد. برای سنجش اندازه اثر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته از آزمون آماری مجذور اومگا (?^2) استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که مصرف هفت روزه¬ی مکمل قرص سیر بر حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2 max)، نبض اکسیژن حالت بیشینه (maximal o2 pulse)، ضربان قلب استراحت (rhr)، و فشارخون سیستولیک حالت استراحت تاثیر معنی¬داری دارد (05/0?p). نتیجه¬گیری: بر اساس یافته¬های حاضر می¬توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل¬سازی کوتاه مدت سیر بر حداکثر حجم اکسیژن مصرفی، نبض اکسیژن حالت بیشینه، ضربان قلب استراحت و فشارخون سیستولیک حالت استراحت در ورزشکاران تاثیر دارد.
سمیه محرم زاده عباس معمارباشی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر چرخه ی قاعدگی بر شاخص های فیزیولوژیکی و نیروی ایزومتریک دختران غیرفعال با چرخه ی قاعدگی منظم در دانشگاه محقق اردبیلی است. برای این منظور 11 نفر از دانشجویان دخترسالم، بدون سابقه بیماری یا مصرف داروی خاص در یک سال گذشته در دانشگاه محقق اردبیلی (میانگین سن: 07/1±81/20 سال، قد: 41/5±40/157سانتی متر و وزن: 01/5±71/54 کیلوگرم) که چرخه ی قاعدگی منظم 28 روزه داشته و هیچ گونه فعالیت منظم بدنی نداشتند به طور داوطلبانه انتخاب شدند. روش اجرا: داوطلبان با توجه به چرخه ی قاعدگی شخصی خود در دو مرحله ی فولیکولی (روز 14-11) و لوتئال (روز 18 – 16) در محل آزمایشگاه تربیت بدنی دانشگاه با هماهنگی قبلی حضور پیدا کردند. پس از اندزه گیری ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن، قد و وزن و درصد چربی، زمان عکس العمل دیداری و شنیداری و سپس نیروی ایزومتریک آزمودنی ها اندازه گیری شد. سپس از داوطلبان آزمون بروس بر روی دستگاه تردمیل کامپیوتری که متصل به دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی بود به عمل آمد و اطلاعات خام با استفاده از نرم افزار ویژه تحلیل شد. از آزمون t همبسته برای مقایسه میانگین های افراد در دو دوره ی فولیکولی و لوتئال چرخه ی قاعدگی استفاده شد. نتایج: مقایسه نتایج در زمان های مختلف فعالیت مانند قبل و بعد از آستانه ی بی هوازی، در آستانه ی بی هوازی و زمان مساوی در دو مرحله، کاهش معنی دار میزان اکسیژن مصرفی و میزان دی اکسید کربن بازدمی، کل کار، توان، مسافت پیموده شده، مقدار انرژی مصرفی، در آستانه ی بی هوازی را نشان داد (05/0?p )، در حالی که تهویه ریوی تغییری نداشته است. برررسی حداکثر مقادیر گازومتری نشان داد که کاهش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی (05/0 ? p) و تهویه کل ریوی (05/0 ? p) وجود دارد لیکن سایر شاخص ها تغییری نداشتند. برای بررسی بیشتر نتایج حداکثر مقادیر قبل و بعد از آستانه بی هوازی بررسی شد و نشان داد که بیشترین تغییرات معنی دار پس از آستانه ی بی هوازی به وجود آمده است. مطالعه نتایج با بار کار مساوی نشان داد که توان، مسافت، اکسیژن مصرفی کل و تهویه ریوی کل (05/0 ?p ) در فاز دوم سیکل قاعدگی کمتر از فاز اول است. نتیجه گیری: وجود تغییرات در مقادیر گازومتری در زمان های مختلف در طول تمرین نشان می دهد که چرخه ی قاعدگی ممکن است شرایط تمرینی را تحت تأثیر قرار دهد. این امر می تواند تحت تأثیر تفاوت های فردی نیز باشد.
سید علی عباس زاده عباس معمارباشی
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مصرف خوراکی زعفران برروی عملکرد آزمایشگاهی و میدانی ورزشکاران فوتبالیست می باشد. بدین منظور تعداد 11 دانشجوی ورزشکار فوتبالیست دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی(5/1±5/21) سال بصورت تصادفی انتخاب شدند. در این طرح که بصورت شبه تجربی انجام گرفت، این گروه 11 نفره ورزشکار فوتبالیست ابتدا به عنوان گروه شاهد مورد آزمون قرار گرفته و پس از 20 روز با مصرف زعفران به عنوان گروه تجربی مورد تحقیق قرار گرفتند. به اینصورت که آزمودنی ها به مدت 5روز و هر روز یک عدد قرص دارونما مصرف می کردند و سپس آزمون ها را اجرا کردند و در مرحله آخر پس از مصرف کپسول حاوی 300میلی گرم مکمل زعفران به مدت 5روز و هر روز یک عدد قرص آزمون ها را دوباره تکرار کردند. در این تحقیق بررسی آزمون پایداری اسموتیکی گلبول قرمز، میزان تهویه ریوی، گازهای تنفسی، فشارخون سیستولی و دیاستولی، ضربان قلب، شاخص-های زیستی-حرکتی و عکس العمل دیداری و شنیداری مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود تأثیر معنی داری در مصرف زعفران بر ضربان قلب و آنالیز گازهای تنفسی مشاهده گردید و نشان داد که تأثیر بسزایی در کارایی ورزشی ورزشکاران می تواند داشته باشد. نتایج بررسی شکنندگی اسموتیکی گلبول های قرمز و دیگر شاخص های مدنظر تفاوت معنی داری را قبل و بعد از مصرف مکمل زعفران نشان ندادند. در مجموع نتایج تحقیق حاظر نشان می دهد که مصرف مکمل زعفران در افزایش عملکرد ورزشکاران با تأثیر بر گازهای تنفسی مفید بوده و می تواند جایگزین مناسبی برای مکمل های آسیب زا باشد
اباذر ساجدی فرد قلی بگلو عباس معمارباشی
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر مکمل¬سازی حاد کافئین بر شاخص¬های قلبی-تنفسی مردان غیرفعال طی یک پروتکل هوازی بود. به همین منظور، 30 نفر از دانشجویان پسر غیر ورزشکار سالم (سن66/1±78/20سال، وزن76/9±44/70 کیلوگرم، قد 06/8± 83/173سانتی¬متر، درصد چربی 06/4± /34/20 به شکل تصادفی به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند.آزمون در دو مرحله بافاصله زمانی یک هفته از آزمودنی¬ها به عمل آمد. در مرحله پیش¬آزمون آزمودنی¬های هر دو گروه بدون مصرف هیچ نوع دارویی بر روی دستگاه نوارگردان تحت کنترل کامپیوتر پروتکل را اجرا کردند و در مرحله¬ی پس آزمون یک ساعت قبل از اجرای آزمون اصلی، آزمودنی¬های گروه مکمل 6 میلی گرم کافئین به ازای هر کیلوگرم از وزن بدنشان و گروه دارونما نیز همزمان به همان میزان نشاسته در کپسول-های یک شکل دریافت کردند. آزمون بالک شامل پیاده¬روی تند با سرعت ثابت 4/5 کیلومتر بر ساعت و شیب صفر درصد شروع و پس از 1 دقیقه شیب 2 درصد و بعد به ازای هر دقیقه 1 درصد تا واماندگی ارادی فرد افزایش می-یافت. از ابتدای آزمون تا مرحله¬ی واماندگی گازهای تنفسی آزمودنی¬ها نفس به نفس از طریق ماسک دستگاه گازآنالیزور powercube – ergo ساخت کشور آلمان، جمع¬آوری می¬شد. فشارخون و ضربان قلب آزمودنی¬ها در حالت استراحت، بلافاصله و 3 دقیقه پس از آزمون با فشارسنج جیوه¬ای و ضربان سنج (پولار) ساخت کشور فنلاند اندازه¬گیری شد. برای بررسی داده های جمع آوری شده از آزمون شاپیرو- ویلک جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها و برای مقایسه دو گروه در پیش¬آزمون و پس¬آزمون از آزمون آماری آنکووا و سطح آماری05/0≥p، استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن بود که مکمل¬سازی حاد ¬کافئین بر شاخص¬های,vo2max co2 ,ve o2-pulse [ml/beat]، زمان واماندگی و فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب در زمان های استراحت، بلافاصله بعد از تمرین و ریکاوری تأثیر معنی¬داری ندارد اما در نسبت تبادل تنفسی (rer) کاهش معنی داری یافت. و همچنین زمان واماندگی افزایش غیر معناداری را نشان داد (05/0≥p). با توجه به نتایج چنین می¬توان نتیجه گیری کرد که مصرف mg/kg6 کافئین بر حداکثر اکسیژن مصرفی،فشارخون و ضربان قلب تأثیر معناداری ندارد و افراد می¬توانند بدون نگرانی از عوارض جانبی فیزیولوژیکی از دوز مذکور استفاده کنند و کاهش rerمی¬تواند دلیلی بر تمایل بدن به استفاده از چربی ها در طی یک فعالیت استقامتی باشد.
منیژه علیپور عباس معمارباشی
چکیده هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف پودر جینسینگ بر متغیرهای قلبی- تنفسی و عملکردی دانشجویان دختر فعال دانشگاه محقق اردبیلی تحقیق حاضر انجام گرفت. روش: بیست نفر دانشجوی دختر سالم وفعال دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی انتخاب و در دو گروه دسته بندی شدند. )گروه کنترل به تعداد 8 n= از دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی 39/2± 21به وزن 31/5 ± 70/59 ، درصدچربی 89/2 30/23 و به قد 84/4± 97/160 و گروه آزمودنی به تعداد 8 n= با دامنه سنی 68/1± 21.65 به وزن 84/8 ± 36/56 ، درصدچربی 46/6± 80/21و به قد 96/5 ± 65/160) که در سطح معنی داری (05/0 p? ) مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش پروتکل وابسته به فرد در روی نوارگردان هوشمند ، از طریق دستگاه تجزیه کننده ی گازهای تنفسی و نیز 24 ساعت بعد از اجرای پروتکل وابسته به فرد آزمون رست به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. به این منظور از روش آماری ancova برای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های تحقیق: نشان داد که مصرف پودر جینسینگ به طور معنی دار مصرف انرژی از چربیها را کاهش داده و سهم انرزی از کربوهیدراتها را افزایش داده است و همچنین بر کاهش نسبت تبادل تنفسی و افزایش سرعت اجرای فعالیت ورزشی موثر بود. بحث: بر اساس نتایج تحقیق حاضر دریافتیم که مصرف پودر جینسینگ به طور معنی دار مصرف انرژی از چربیها را کاهش داده و سهم انرزی از کربوهیدراتها را افزایش داده است و همچنین بر کاهش نسبت تبادل تنفسی و افزایش سرعت اجرای فعالیت ورزشی موثر بود. بحث: می شود چنین استدلال کرد که مصرف جینسینگ سبب یک بهبود در سازگاری عملکرد ورزشی، ناشی از تغییرات در متابولیسم انرژی شده است. بنابراین، با توجه به نتایج تحقیق این امکان نیز وجود دارد که جینسینگ می تواند بر عملکرد سرعتی افراد موثر باشد
ویدا حکیمی هشجین عباس معمارباشی
ورزشکاران پیوسته در جستجوی راهکار های برای بهبود عملکرد ورزشی خود بوده اند. یکی از روشهایی که می تواند سبب توسعه عملکرد ورزشی شود و ورزشکاران را از لحاظ فیزیکی و روانی برای فعالیت ورزشی آماده کند استفاده از مکمل های گیاهی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکمل زعفران بر روی فاکتورهای استقامت قلبی_تنفسی در زنان غیر ورزشکار بود. پس از تکمیل پرسشنامه تندرستی و فعالیت بدنی و اجرای تست یک مایل دویدن، از میان افراد واجد شرایط 14 نفر از دانشجویان دختر غیرفعال دانشگاه محقق (با میانگین سنی 38/1± 7/20 سال و شاخص توده بدنی 8/1±1/21) انتخاب شدند و در 3 مرحله آزمون بروس را بر روی دستگاه نوارگردان متصل به دستگاه تجریه وتحلیل گازهای تنفسی به فاصله یک هفته از یکدیگر اجرا کردند. در این تحقیق آزمودنی ها در مرحله اول یک هفته پس از مصرف دارونما و در مرحله دوم یک هفته پس از مصرف روزانه300 میلی گرم کلاله گل زعفران تست ها را اجرا نموده و متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و تصحیح بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف 300 میلی گرم زعفران به مدت یک هفته باعث افزایش معنی داری درvo2 ،vo2max ، نبض اکسیژن، زمان واماندگی و کاهش معنی دار در فشار خون و ضربان قلب در حالت استراحت شد و همچنین افزایش معنی دار در اکسیداسیون چربی و کاهش معنی دار مصرف انرژی از کربوهیدارت طی اجرای تست بروس متعاقب مصرف زعفران مشاهده شد و hrdp و ضربان قلب یک دقیقه پس از فعالیت پس مصرف زعفران تغییر معنی داری نداشته است(05/0 p< ). در نتیجه، به نظر می رسد مصرف زعفران احتمالا اثر ارگوژنیکی بر عملکرد قلبی_تنفسی دانشجویان دختر غیرفعال دارد و احتمالا تاثیر ارگوژنیکی بارزی در ورزشهای استقامتی خواهد داشت.
صمد اسمعیل زاده عباس معمارباشی
چکیده ندارد.