در این پژوهش نخست، فریت روی-بیسموت با فرمول استوکیومتری، xbixo4(x=0,0.05,0.10,0.15,0.20,0.25,0.3) znfe2 به عنوان نمونه¬ای از فریت¬های نرم به روش متداول سرامیکی تهیه شد. مواد خام به¬کار برده شده در تهیه این فریت، اکسید آهن، اکسید روی و اکسید بیسموت می¬باشد. پس از توزین و پخت مواد اولیه به مدت 10 ساعت در دمای c?1100 نتایج به دست آمده از الگوی پراش پرتو (xrd)نشان دهنده تشکیل ساختار اسپینلی وتک ¬فاز بودن همه نمونه¬ها بود. سپس، فریت نیکل- بیسموت تهیه شده به روش متداول سرامیکی به مدت 2 ساعت تحت فرایند آسیاب کاری قرار گرفت. اندازه نانوبلورک¬های فریت روی-بیسموت با استفاده از داده¬های xrd و فرمول شرر حول قله (311)، nm16به¬دست آمد. همچنین آنالیز میکروسکوپ الکترونی عبوری(tem) تأیید می¬کند که پس از آسیاب کاری ذرات فریت روی-بیسموت به ابعاد نانومتری تبدیل و متوسط اندازه نانوذراتnm60 می-باشد. ثابت شبکه، چگالی و کرنش شبکه نیز با استفاده از داده¬های xrd محاسبه شد. دمای کوری پودرها نیز توسط ترازوی فارادی اندازه¬گیری شد. دمای کوری نانوپودرهای فریت روی-بیسموت برای مقادیر مختلف بیسموت با یکدیگر مقایسه شدند. همچنین مغناطش و میدان پسماندزدا برای نمونه¬های نانومتری با استفاده از رسم منحنی m–h در یک دستگاه مغناطش¬سنج نمونه مرتعش (vsm)اندازه¬گیری و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج به دست آمده نشان داد با افزایش مقدار بیسموت جایگزین شده، مغناطش و دمای کوری کاهش یافته است.

هدف تحقیق حاضر، بررسی علت یا علل واگرایی کشورهای منطقه خلیج فارس از بعد اقتصادی است . البته شاید با وجود اختلافات حاد سیاسی و تعارض بر سر ملی که همه مسایل را تحت تاثیر قرار می دهد و نقشی که عوامل سیاسی می تواند در دگرگونی کامل یک جریان ایفا کرده و دوستی ها را به دشمنی مبدل سازد، نقش عوامل سیاسی می تواند در دگرگونی کامل یک جریان ایفا کرده و دوستی ها را به دشمنی مبدل سازد، نقش عوامل غیرسیاسی و به طور خاص اقتصادی بسیار کمرنگ و بی اهمیت تلقی شود. بنابراین با وجود موانع ریشه ای و پایدار سیاسی به عنوان عوامل واگرایی کشورهای منطقه شاید تصور شود که جایی برای طرح موانع اقتصادی در بحث وجود ندارد، اما طرح موانع ریشه ای و پایدار سیاسی به عنوان عوامل واگرایی کشورهای منطقه شاید تصور شود که جایی برای طرح موانع اقتصادی در بحث وجود ندارد، اما طرح موانع اقتصادی با هدف بررسی ساختار اقتصاد سیاسی کشورهای منطقه ترسیم روشنی از عوامل واگرایی اقتصادی در منطقه به دست خواهد آورد. لذا در این نوشتار، با فرض ثابت تلقی نمودن نقش مسایل سیاسی و تعیین کننده بودن آنها، به لحاظ اقتصادی موضوع بررسی شده و البته از طرح موانع سیاسی نیز غفلت نخواهد شد. در منطقه خلیج فارس علیرغم اشتراکات بسیار زیادی که وجود دارد از جمله دین اسلام، مرز مشترک آبی، ذخایر عظیم نفت و گاز، منابع غنی دریایی و ... اما این کشورها به لحاظ اقتصادی از هم واگرا بوده و نتواسته اند به موفقیتی نایل شوند. لذا سعی بر این است که با دادن پاسخ این ناتوانی راه حلی برای آن نیز ارائه شود.

فرضیه اول پژوهش که عبارتست از ((بین انتظارات دبیران از نقش مدیران وعملکرد مدیران، تفاوت معنادار وجود دارد)) مورد تایید قرار گرفت. بدنی معنا که آنچه دبیران از نقش مدیران آموزشی انتظار دارند و عملکرد مدیران، تفاوت معنادار وجود دارد. و این امر در مورد هر یک از کارکردهای مدیران آموزشی (برنامه ریزی آموزشی و درسی امور دانش آموزان-امور کارکنان-روابط مدرسه و اجتماع-تسهیلات و تجهیزات-امور اداری و مالی-تغییر و نوآوری) نیز مورد تایید واقع شد. فرضیه دوم پژوهش عبارتست از ((فاصله انتظارات دبیران از نقش مدیران و عملکرد مدیران در دبیرستانهای دخترانه و پسرانه متفاوت است)) تایید نگردید. بدنی معنا که فاصله بین آنچه دبیران از نقش مدیران انتظار دارند و عملکرد مدیران در دبیرستانهای دخترانه و پسرانه معنادار نیست. و این امر در مورد شش کارکرد (برنامه ریزی آموزشی و درسی-امور کارکنان-روابط مدرسه و اجتماع-تسهیلات و تجهیزات-امور اداریو مالی-تغییر و نوآوری) نیز تایید نگریدد. اما در کارکرد دوم (امور دانش آموزان) تایید گردید. بدین معنا که در امور دانش آموزان فاصله بین آنچه دبیران از نقش مدیران انتظار دارند و عملکرد مدیران در دبیرستانهای پسرانه بیشتر از دبیرستانهای دخترانه است. فرضیه سوم پژوهش که عبارتست از ((فاصله انتظارات دبیران از نقش مدیران و عملکرد مدیران در دبیرستانهای دولتی و غیرانتفاعی متفاوت است)) تاییید گردید. بدین معنا که فاصله بین آنچه دبیران از نقش مدیران انتظار دارند و عملکرد مدیران در دبیرستانهای دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنادار وجود دارد و این امر در دو کارکرد (امور دانش آموزان-تغییر و نوآوری) نیز مورد تایید واقع شد. و در پنج کارکرد دیگر (برنامه ریزی درسی و آموزشی-امور کارکنان-روابط مدرسه و اجتماع-تسهیلات و تجهیزات-امور اداری و مالی) تایید نگردید.فرضیه جهارم پژوهش که عبارتست از ((فاصله انتظارات دبیران از نقش مدیران و عملکرد مدیران بر حسب مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی بطور متفاوت برآورده شده است)) تایید نگردید. بدین معنا که فاصله بین آنچه دبیران از نقش مدیران انتظار دارند و عملکرد مدیران از نظر دبیران با مدرک لیسانس و فوق لیسانس معنادار نیست و این امر در مورد دبیران با رشته تحصیلی علوم تربیتی و غیر علوم تربیتی نیز معنادار نیست. همچنین این فاصله از نظر دبیران با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس و بالاتر در پنج کارکرد مدیران (برنامه ریزی آموزشی و درسی-امور کارکنان-روابط مدرسه و اجتماع-امور مالی-تغییر و نوآوری) معنادار نیست و در دو کارکرد (امور دانش آموزان-تسهیلات و تجهیزات) تفاوت معنادار، تایید گردید. از نظر دبیران با رشته تحصیلی علوم تربیتی و غیر علوم تربیتی در ارتباط با هر یک از کارکردها (1-برنامه ریزی آمویشی و درسی 2-امور دانش آموز 3-...) تفاوت معنادار مورد تایید واقع نشد. فرضیه پنجم پژوهش که عبارتست از ((فاصله انتظارات دبیران از نقش مدیران و عملکرد مدیران بر حسب سنوات خدمت مدیری تفاوت دارد)) تایید نگردید. بدین معنا که از نظر دبیران با سابقه مدیریت آموزشگاه و بدون سابقه مدیریت آموزشگاه فاصله بین آنچه دبیران از نقش مدیران انتظار دارند و عملکرد مدیران تفاوت معنادار نیست. و این امر در مورد هر یک از کارکردها (1-برنامه ریزی آموزشی و درسی 2-امور دانش آموزان 3-...) نیز تایید نگردید.