نام پژوهشگر: کامبیز خاموشیان
سعید رومیانی فریده باباخانی
سندروم درد پتلوفمورال یکی از رایج ترین آسیب های مفصل زانو است که در سن جوانی و بیشتر در میان زنان شایع است. به دلیل وجود درد، ضعف عضلانی و عملکرد حرکتی این افراد در انجام فعالیت های روزمره دچار مشکل می¬شوند. هدف از مطالع? حاضر مقایس? دو روش تمرین در محیط آب و خشکی بر بهبود میزان درد و عملکرد حرکتی وزنه برداران مبتلا به سندروم درد پتلوفمورال است. در این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 30 وزنه بردار مبتلا به سندروم درد پتلوفمورال شرکت کردند و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین در آب، تمرین در خشکی و کنترل تقسیم شدند. گروه¬های تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرین دریافت کردند. از پرسشنامه های درد vas و عملکرد حرکتی کوجالا kujala قبل و بعد ازاجرای دور? تمرینی به ترتیب برای ارزیابی میزان درد و عملکرد حرکتی استفاده شد. در این مطالعه برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه های شرکت کننده در پژوهش از آزمون تی وابسته و برای مقایسه تفاوت های بین هم? گروه ها از آنالیز واریانس یکطرفه و برای مقایس? تفاوت های بین دو گروه از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و انجام آزمون های آماری لازم از نرم افزار spss20 استفاده گردید. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. گروه¬های تجربی پس از هشت هفته تمرین تقویتی در میزان درد و عملکرد حرکتی تفاوت معناداری نسبت به پیش آزمون خود نشان دادند ولی در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. مقایسه داده های پس آزمون بین دو گروه تجربی در مقیاس درد و عملکرد حرکتی تفاوت معناداری را نشان نداد، اما هر دو گروه نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری در متغیرهای مورد نظر داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش، انجام تمرین در هر دو محیط آب و خشکی موجب کاهش میزان درد و بهبود عملکرد در مبتلایان به سندروم درد پتلوفمورال می شود.
بهزاد خضری فریده باباخانی
هدف از این تحقیق بررسی و تاثیر حرکات منتخب کششی بر تعادل، تنش عضلانی و راه رفتن اندام تحتانی بیماران همی پلژی اسپاستیک است. به این منظور 30 بیمار همی پلژی با میانگین سنی 56/27 با نظر متخصص از بین بیماران داوطلب همی پلژی واقع در مرکز نگهداری و توانبخشی بالای 14 سال راد کرمانشاه انتخاب گردید. انتخاب بیماران بر اساس گذشت یک سال از سکته مغزی، سن بین 30-20 سال، توانایی ایستادن با چشم باز و پاهای جدا ازهم حداقل به مدت 20 ثانیه، توانایی فهم آموزش ها و تغییر جهات ساده و نداشتن برنامه فیزیوتراپی در طی مطالعه انجام گرفت. بیماران بصورت تصادفی در یکی از دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند و تعادل، تنش عضلانی و راه رفتن آنها به ترتیب با مقیاس های تعادلی برگ(bbs)، مقیاس اصلاح شده تنش عضاتنی آشورث(mas)و مقیاس تینتی(tinti) قبل و بعد از 8 هفته تمرینات کششی ارزیابی گردید. بعد از تمرینات و انجام پس آزمون پیشرفت خوبی در گروه تجربی دیده شد بطوریکه میزان تعادل 9/16 درصد و راه رفتن 30 درصد در این گروه بهبود یافت. تنش عضلانی هم به میزان 75/60 درصد کاهش یافت(p<0.05). در گروه کنترل هیچ تفاوت معنی داری بین پیش آزمون و پس آزمون مشاهده نشد(p>0.05). برای بررسی تفاوت موجود در متغیر وابسته اندازه گیری شده بین پیش آزمون و پس آزمون هر گروه، از t هم بسته و برای بررسی تفاوت نمرات مربوط به تفاوت پیش آزمون و پس آزمون 2 گروه با همدیگر، از t مستقل استفاده شده است.
کامبیز خاموشیان محمدرضا معتمد
با توجه به اینکه دیکلوفناک سدیم تنها فرم تزریقی موجود در بازار دارویی ایران است و اخیرا مواردی از عوارض این دارو دیده شده و خطرناکترین عارضهء این دارو foot drop ناشی از تزریق عضلانی در ناحیهء گلوتئال است جمع آوری، مطالعه و گزارش این موارد ضروری به نظر می رسید. اهداف مطالعه: اهداف کلی این مطالعه عبارت است از مطالعه و گزارشی منسجم از موارد foot drop متعاقب تزریق عضلانی دیکلوفناک سدیم در ناحیهء گلوتئال و بررسی میزان این عارضه از نظر سن، جنس ، سمت مبتلان تزریق واحد یا متعدد داروها در سمت مبتلا، میزان بهبود، مدت زمان متوسط بهبود، عوارض ایجاد شده بعد از drop foot و مقایسه ای بینdrop footp ناشی از تزریق عضلانی داروهای مختلف در پرونده های موجود در بایگانی سازمان نظام پزشکی کرمانشاه در 5 سال اخیر (72-77) روش بکار رفته و نتایج اصلی: در این مطالعه از 8 پروندهء موجود در بایگانی سازمان نظام پزشکی کرمانشاه و سه پرونده مستقل دیگر استفاده شده است . به بیمارانی که بعلت عفونت تنفسی فوقانی (u. r. t. i) و تب مراجعه نموده اند به عنوان مسکن و تب بر diclofenac na عضلانی (گلوتئال) تجویز شده و بیماران پس از تزریق دچار علائم حاد آسیب ناشی از تزریق (injection injury) و درگیری عصب پرونئال مشترک (c. p. n) شده اند که به صورت foot drop تظاهر یافته و بیماران غیر از foot drop هیچ یافته نورولوژیک مثبت دیگری نداشته اند. بیماران در محدودهء سنی 0-9 سال هستند و بیشترین تعداد بیاران در محدودهء سنی 4-6 سال (5 مورد) قرار دارند. دو بیمار مونث و 6 بمیار مذکر بودند. 5 مورد سمت راست و سه مورد سمت چپ مبتلا شده بود. در بیمار فقط آمپول دیکلوفناک سدیم در سمت مبتلا ترزریق شده و در 1 مورد در سمت مبتلا به طور همزمان دیکلوفناک سدیم و بتامتازون تزریق شده است . این بیماران به مدت 9-18 ماه تحت پیگیری از طریق معاینه بالینی و تستهای الکترودیاگنوستیک به ترتیب عدم رژنراسیون کامل p. n. cرا نشان داده اند. یک مورد از این بیماران footdrop دائمی داشته دچار زخم کف پا شده است . از 11 بیمار مبتلا بر foot drop، 8 مورد متعاقب تزریق diclofenac na، 2 مورد penicillin و 1 مورد dexamethasone بوده است . تفسیر کلی محقق: تعداد زیاد بیماران مبتلا به foot drop متعاقب تزریق عضلانی دیکلوفناک سدیم نسبت به داروهای دیگر، در مقایسه با میزان مصرف آنها، مطرح کننده neurotoxicity این دارو روی اعصاب محیطی است . و با توجه به اینکه مصرف دیکلوفناک در اطفال، مادران شیرده، خانمهای حامله در کتابهای مرجع فارماکولوژی توصیه نشده است و اکثر بیماران ما اطفال هستند مصرف این دارو در اطفال بویژه به فرم تزریقی اصلا توصیه نمی شود.