نام پژوهشگر: محمدرضا قربانیان
محمدرضا قربانیان امرالله ابجدیان
جمیزجویس در رمان اتوبیوگرافی خود یعنی تصویری از یک هنرمند بعنوان یک مرد جوان، روند شکل گرفتن هنرمندی جوان نابالغ را به تصویر می کشد. در یولی سیز که موضوع مورد مطالعه این تحقیق می باشد، او روند تکامل هنرمندی نابالغ را به هنرمندی بالغ و با تحربه که فردی کامل و یگانه می باشد را به تصویر می کشد. با استفاده از نظریات کارل یونگ این پایان نامه تلاش دارد تا ثابت کند که نه تنها استیون به سوی آقا و خانم بلوم باز می گردد بلکه با آنها نیز متحد شده و تثلیث مقدس یک آفریننده (یولی سیز) را بوجود می آورد. در یولی سیز، بلوم و استیون کهن الگورهای قهرمانی هستند که جامعه فاسدی را که در آن زندگی می کنند مردود شمرده و به عنوان قهرمان با آن به مخالفت بر می خیزند تا انسانهایی مستقل و منفرد باشند. اشخاصی که به معیارهای عامه مردم همانانی که یونگ آنان را گروهی می نامد - تسلیم نمی شوند. استیون نیز تلاش می کند تا به یک انسان کامل و هنرمند تبدیل گردد. او نماد ناخودآگاه سرچشمه الهام هنری می باشد، مولی بلوم کهن الگوی مادربزرگ است . استیون، کهن الگوی فرزندی است که به پدر و مادر روحانی خود می پیوندد و در نقش کاتالیزور به آنها وحدت می بخشد. در فرآیند تفرد خود ضمیر ناخودآگاه، استیون و مولی، با ضمیر خودآگاه، بلوم، در فرآیندی دیالکتیکی در هم آمیخته و در نتیجه خود خویشتن و یا انسان کامل به وجود می آید. این مخلوق نو، کامل و الهی است . به بیانی دیگر در پایان یولی سیز ابرمرد از زبر مرد پدید می آید.