نام پژوهشگر: ذبیح الله شریعتی پور
ذبیح الله شریعتی پور رضا زمردیان
هر پدیده ای در جهان خلقت تا زمانی که ذهن انسان را به خود مشغول نکرده، ساده جلوه می کند اما هیچ چیز از کوچکترین گرفته تا بزرگترین ساده نیست و نخستین گامی که در راه شناخت هریک برداشته می شود، انسان را با جهانی از پیچیدگیها روبرو می سازد. در میان همه این پدیده های شگفت ، ذهن انسان و فعالیتهای آن از همه شگفتتر و شناخت آن دشوارتر است . بشر تا اعماق شناخت هر پدیده ای پیش رفته، اما در شناخت فعالیت ذهن خود در مراحل نخستین است . شگفت ترین ویژگی انسانی زبان است : ارتباط دهنده درون انسان با جهان خارج و متمایز کننده وی از سایر حیوانات . از دیرباز این تصور همواره وجود داشته است که زبان بر شیوه تفکر و جهان بینی ما تاثیر می گذارد و از آنجا که هر زبان تصویر متفاوتی از واقعیات جهان خارج به دست می دهد. طبعا ما نیز جهان را آنچنان درک می کنیم که زبانمان ترسیم می کند هر زبان به روش مخصوص خود ماده اولیه زبانی مثلا افکار و اندیشه های نامنظم را مقوله بندی می کند. و به علاوه در بحث درباره نظریه حوزه معنایی متوجه شدیم که واژگان زبانهای مختلف (حداقل در پاره ای از حوزه های معنایی) بر هم انطباق صددرصد ندارند و به اصطلاح ناهمشکل می باشند. به عبارت دیگر ممکن است تمایزات معنایی موجود در یک زبان در زبان دیگر وجود نداشته باشد. با مقایسه زبانهای گوناگون می توان به تفاوتهایی که میان آنها وجود دارد پی برد. این تمایزات همان طوریکه در این رساله مطرح شد می توانند مربوط به ساختمانهای دستوری متفاوت یا عدم تطابق کامل دامنه اطلاق و واژه ها در دو زبان یا ناشی از اختلاف فرهنگ و تمدن و عادات و رسوم دو قومی باشد که به آن دو زبان سخن می گویند. هر زبانی با فرهنگ مربوطه اش ارتباط محکمی دارد و ساختار لغوی آن منعکس کننده تمایزاتی است که در آن فرهنگ دارای اهمیت است . کودک با پرورش یافتن از تمایزات ویژگیهای محیط خود که در آن فرهنگ مهم شمرده می شود آگاه می گردد. در این مختصر سعی بر این بود تا با ذکر مثالهایی از زبانهای مختلف ، مفهوم نسبیت زبانی و مشکلاتی که برای مترجمین در این مورد پیش می آید، روشن شود. همانطور که پیشتر گفته شد، از آنجائیکه مرزبندی معنایی واژگان منطبق ب مرزبندی قرینه ای در جهان خارج نیست و در نتیجه زبان تصاویر کاملی از واقعیت به دست نمی دهد و از سوی دیگر، زبانها حوزه های معنایی را به گونه های متفاوتی برش می زنند و در نتیجه تصاویر گوناگونی از واقعیت رسم می کنند. در این مختصر نشان دادیم که زبان پدیده ای مجزا از جهان خارج نیست ، به ارتباط تنگاتنگ میان زبان و سخنگویان زبان و جهان خارج و تاثیر آنها در کاربرد زبان اشاره کردیم. دانتسیم که در ترجمه نیز با پدیده ای که با جهان خارج پیوندی مستحکم دارد، مواجه هستیم و بنا به اصل نسبیت زبانی انطباق صددرصد متون زبان مبداء و مقصد همیشه امکان پذیر نیست شایسته است امانت در ترجمه را به صورت نسبی در نظر بگیریم که هرچه درصد مسامحه از پیام متن مبداء کمتر شد، به همان اندازه میزان امانت در ترجمه بیشتر خواهد شد.