نام پژوهشگر: کامران یزدان بخش

اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر اختلالات یادگیری در کودکان دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  انور میری   کامران یزدان بخش

چکیده مقدمه: اختلالات یادگیری به گروهی از اختلالات ناهمگن اطلاق می شود که به صورت اختلال جدی در فراگیری و کاربردگوش دادن، حرف زدن، خواندن، نوشتن و محاسبه تظاهر می کند. از ویژگی های مهم این کودکان، اختلال در کارکرد حافظه(مثلاً نقص در حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری و نقص در رمزگردانی و راهبردهای شناختی و فراشناختی) است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر اختلالات یادگیری(ریاضی، خواندن و املاء) در دانش آموزان دبستانی است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش است. متغییر مستقل آموزش راهبردهای شناختی و متغییر وابسته اختلالات یادگیری است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزانی بودند که دارای اختلال یادگیری در مدارس ابتدایی شهرستان سقز بودند. 30 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه(20/1) ساعته آموزش راهبردهای شناختی را دریافت کردند که هرهفته 2 جلسه و حدود 1 ماه آموزش گروه آزمایش طول کشید.گردآوری داده ها به کمک سه آزمون، اختلال خواندن و نارساخوانی، مقیاس ریاضیات ایران کی مت و آزمون املاء بود. برای نشان دادن تفاوت گروه ها، ابتدا میانگین وانحراف معیار گروه های آزمایش و گواه محاسبه شد و سپس از تحلیل کواریانس برای تحلیل نهایی داده ها استفاده شد. نتایج: با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغییر همپراش(کمکی)، مداخلات راهبردهای شناختی به تفاوت معنادار بین گروه آزمایش و کنترل منجر شد.(001/0=p ). یعنی آموزش راهبردهای شناختی بر بهبود عملکرد دانش آموزان در اختلالات یادگیری تأثیر داشتته است. نتیجه گیری: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغییر همپراش، آموزش راهبردهای شناختی بر افزایش و بهبود عملکرد ریاضی، املاء و خواندن دانش آموزان دبستانی دچار ناتوانی های یادگیری تأثیر داشته است. کلمات کلیدی: اختلالات یادگیری، راهبردهای شناختی

اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی (adhd)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  صباح رحمان زاده   کامران یزدان بخش

چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی (adhd) بود.جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کودکان(12-6سال) مبتلا به اختلال بیش فعالی(adhd) در شهرستان جوانرود بود . که به صورت تصادفی ساده 30 نفر از آنها به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند، وبه دو گروه آزمایشی(15 نفر) و گواه (15نفر) به صورت همتا شده، تقسیم شدند. این پژوهش از نوع آزمایشی و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شده است. در این پژوهش برای تشخیص کودکان مبنی بر وجود اختلال بیش فعالی (adhd)، از مقیاس کانرز (فرم والدین و معلمان) استفاده شد و همچنین برای بررسی اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی (adhd)، از پرسشنامه علائم مرضی کودکان(csi-4)،(فرم والدین و معلمان) استفاده شده است. تعداد جلسات درمان شناختی- رفتاری در این پژوهش، 12 جلسه بود، که مدت زمان هر جلسه شامل 5/1بود .برای تحلیل داده ها ی این پژوهش از تحلیل کواریانس وآزمون t وابسته استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که گروه آزمایشی در پس آزمون، نسبت به گروه گواه دارای تفاوت معنی داری با اطمینان 99.0 باهم هستند .همچنین نتایج پی گیری (بعد از دو ماه) نشان داد که اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری همچنان بر گروه آزمایشی با اطمینان 0.99 پابر جا است. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی (adhd) موثر است و اثر بخشی این نوع ازدرمان پس از اجرای مداخله، همچنان ماندگار است. کلید واژه :درمان شناختی – رفتاری، کودکان، اختلال بیش فعالی(adhd)

رابطه بین تاب آوری و کمال گرایی در ورزشهای گروهی و انفرادی در جانبازان ورزشکار استان کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1392
  سجاد گودینی   علی حیرانی

هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری و کمال گرایی در جانبازان ورزشکار (گروهی و انفرادی) استان کرمانشاه می باشد. بدین منظور 118 آزمودنی مرد جانباز با میانگین سنی 97/40 در دو گروه ورزش انفرادی (60 نفر) و گروهی (58 نفر) در تحقیق ما شرکت کردند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه تاب-آوری کانر- دیویدسون و کمال گرایی مثبت و منفی تری- شورت بودند. از روشهای آماری نظیر همبستگی، رگرسیون و t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کمال گرایی مثبت با تاب آوری را بطه مثبت و معنادار دارد در حالی که کمال گرایی منفی با تاب آوری رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین بر طبق نتایج کمال گرایی مثبت، کمال گرایی منفی، رشته ی ورزشی گروهی و رشته ی ورزشی انفرادی به ترتیب پیش بینی کننده های معنا دار تاب آوری در ورزشکاران جانباز استان کرمانشاه بودند. کمال-گرایی مثبت (483/0b= )، ورزش گروهی (314/0 b=)، و ورزش انفرادی (212/0b=)، پیش بینی کننده-های مثبت و کمال گرایی منفی (341/0- b=)، پیش بینی کننده ی منفی تاب آوری در ورزشکاران جانباز استان کرمانشاه بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ورزش های گروهی به طور موثرتری در بهبود تاب آوری افراد نقش دارند

بررسی تحلیلی و مقایسه ای سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع2 و افراد غیردیابتی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زهرا امیری   کامران یزدان بخش

پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی تحلیلی و مقایسه ای سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد غیر دیابتی انجام شد.این پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی پژوهش را بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد غیر دیابتی در سال 93-92 تشکیل دادند .نمونه ای به حجم 220 نفر انتخاب شدند.از این تعداد 110نفر(55 نفر مرد و 55 نفر زن) از افراد دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان آیت اله طالقانی و 110 نفر(55 نفر مرد و 55 نفر زن) افراد غیردیابتی از همراهان بیماران دیابتی نوع 2 در درمانگاه دیابت بیمارستان آیت اله طالقانی کرمانشاه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند می باشند.برای گردآوری اطلاعات از -پرسشنامه های سبک های مقابله ای (موس و بلینگز،1981)،حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمنت و همکاران،1988) و پرسشنامه سلامت روان(گلدبرگ و هیلر،1972)استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که بین هر یک از متغیر های سبک های مقابله ای، حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان در بین دو گروه از افراد مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد غیر دیابتی تفاوت معناداری در سطح(01/0p<) وجود داشت .این معنی داری مبین این نکته است که حداقل در میانگین یکی از مقیاسها در بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیون سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده قادر به پیش بینی سلامت روان در افراد غیر دیابتی نیستند.اما این متغیرها قادر به پیش بینی سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 هستند.با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده از متغیر های مرتبط و پیش بین سلامت روانی اند که این نکته می تواند مورد توجه برنامه ریزی های سلامت روان قرار گیرد.

رابطه بین سرسختی روانشناختی و طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی با میانجی گری بهزیستی معنوی در افراد بیوه شهر خانقین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1394
  وریا چراغ علی   کامران یزدان بخش

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری بهزیستی معنوی در رابطه ی بین سرسختی روانشناختی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلامت روان در افراد بیوه شهر خانقین بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان و مردان بیوه شهر خانقین کردستان عراق می باشد که طبق آمار ارائه شده از طرف سازمان های ذیربط، حدودا برابر با 10000 نفر است. تعداد 370 نفر از جامعه آماری با توجه به جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. از آزمودنی ها خواسته شد که پرسشنامه پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(1972)، پرسشنامه طرحواره های یانگ(1988)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی لانگ و گولت ( 2003)، پرسشنامه بهزیستی معنوی دهشیری، جعفری، سهرابی و نجفی( 1388) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضرایب همبستگی پیرسون و بنیادی، تحلیل رگرسیون همزمان و ارزیابی الگوی پیشنهادی انجام گرفت. براساس نتایج این پژوهش مدل پیشنهادی معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای مذکور از برازش قابل قبولی برخوردار بود. اکثر شاخص های برازندگی از انطباق کامل مدل با داده ها حکایت داشت. به طور کلی در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان داد که همه طرحواره های ناسازگار اولیه با سلامت روان رابطه مثبت دارند همچنین بین سرسختی روانشناختی و سلامت روان با میانجی گری بهزیستی معنوی رابطه وجود دارد. و طرحواره های ناسازگار اولیه و سرسختی روانشناختی با میانجی گری بهزیستی معنوی با سلامت روان رابطه دارند. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که فعال شدن طرحواره های ناسازگار اولیه و همچنین عدم سرسختی روانشناختی هر دو باعث اضطراب و ناهماهنگی شده، و سبب بروز هیجانات و خلق منفی در فرد می شوند و فرد برای تنظیم هیجانات ممکن است گرایش بروز اختلال پیدا کند. از دیدگاه معنویت، اختلالات روانی و هیجان ها و خلق منفی یک روش غیر موثر برای تعدیل سریع تعارضات و مشکلات است. بنابراین این احتمال وجود دارد که رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سرسختی روانشناختی به وسیله سلامت معنوی میانجی گری شود. کلید واژه ها: بهزیستی معنوی، سرسختی روانشناختی، طرحواره های ناسازگار اولیه، سلامت روان