نام پژوهشگر: خلیل قاسملو
خلیل قاسملو محمدعلی کفایی
نرخ واقعی ارز یک متغیر بسیار مهم در بخش تجارت خارجی است و به عنوان یک متغیر کلان و در چارچوب سیاستهای کلان اقتصادی دارای اهمیت بسزایی است . افزایش یا کاهش نرخ واقعی ارز بیانگر قوت و ضعف پول کشور در مقابل پولهای خارجی می باشد و معیاری جهت نشان دادن قدرت رقابت کالاهای ساخت کشور در بازارهای جهانی است . انحراف این نرخ از سطح تعادلی آن، که به منزله اختلال در قیمت های نسبی در جامعه است ، تاثیر منفی بر تخصیص منابع در جامعه خواهد گذاشت و در نهایت موجب کاهش قدرت رقابت کالاهای ساخت داخل در بازارهای جهانی خواهد شد. مطالعه حاضر به ارائه مفاهیم نرخ واقعی ارز و روشهای محاسبه آن، همچنین به تبیین و توضیح تغییرات نرخ واقعی ارز در رابطه با عوامل اساسی و عوامل مقطعی اقتصاد کلان (یا سیاستهای پولی و مالی) پرداخته است و عوامل ایجاد انحراف نرخ واقعی ارز از مسیر تعادلی بلند مدت را مورد شناسایی قرار داده است . آنگاه تاثیر این نوع انحراف بطور جداگانه روی متغیرهای رشد اقتصادی، سرمایه گذاری و صادرات به ویژه صادرات غیر نفتی بررسی شده است . برای این منظور به روش حداقل مربعات معمولی (ols) و با کمک داده های سری زمانی سالهای 1338-1374 معادلات مورد نظر برآورد شده اند. سپس با ثابت در نظر گرفتن عوامل سیاستهای پولی و مالی در معادله مورد برآورد، مسیر تعادلی نرخ واقعی ارز در طی دوره مورد بررسی بدست آمده است . طبق الگوی تنظیمی، عوامل تاثیرگذار بر تغییرات نرخ واقعی بالفعل ارز در ایران شامل شرایط تجاری، محدودیتهای تجاری ایران، پیشرفت تکنولوژی در داخل، میزان درآمد واقعی نفت و میزان مازاد عرضه پول است . مورد آخر به عنوان نماینده سیاستهای پولی یا عامل مقطعی تعیین کننده نرخ واقعی بالفعل است که نوسانات نامطلوب آن موجب انحراف نرخ واقعی ارز از مسیر تعادلی بلندمدت شده است . بقیه عوامل نیز به عنوان اساسی تعیین کننده نرخ واقعی تعادلی ارز در بلندمدت در نظر گرفته شده اند که تغییرات این متغیرها بیان کننده نرخ تعادل جدید نرخ واقعی ارز می باشند. پس از برآورد معادله نرخ واقعی بالفعل ارز و شناسائی عوامل تعیین کننده آن، برای به دست آوردن مسیر تعادلی بلندمدت ، ضریب متغیر سیاست پولی صفر در نظر گرفته شد آنگاه مقادیر این مسیر تعادلی بلندمدت به دست آمد. بررسی تاثیر این انحراف روی متغیرهای کلان ذکر شده نشان داد که انحراف نرخ واقعی ارز از مسیر تعادلی بلندمدت ، موجب کاهش رشد اقتصادی و میزان صادرات به ویژه صادرات غیرنفتی شده است ، ولی رابطه ای بین انحراف نرخ واقعی ارز از مسیر تعادلی بلندمدت و سرمایه گذاری در دوره مورد بررسی مشاهده نشد. از اینرو به نظر می رسد برای از بین بردن انحراف بین نرخ واقعی بالفعل ارز از مسیر تعادلی بلندمدت آن لازم است سیاستهائی چون کاهش ارزش اسمی پول داخلی به مرحله اجرا درآید تا آثار منفی این انحراف بر فعالیتهای اقتصادی زایل شود. موفقیت نسبی سیاست فوق بستگی به کنترل تورم ناشی از سیاستهای پولی و مالی دارد، در غیر اینصورت تورم بالا موجب خنثی شدن سریع اثرات مثبت کاهش ارزش پول داخلی بر نرخ واقعی بالفعل ارز خواهد شد.