نام پژوهشگر: محمدحسن حاجیان

بررسی تشکیل صندوق تامین مالی بخش انرژی (با مشارکت بخش خصوصی داخلی و منابع مالی بین المللی و با هدف صرفه جویی انرژی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1379
  محمدحسن حاجیان   حمید ناظمان

در ایران، برنامه های صرفه جویی انرژی در سالهای برنامه های اول و دوم توسعه با اتکاء به منابع مالی دولتی به اجرا درآمده اند و هر روز توجه بیشتری به این موضوع می شود. با این وجود تاسیس و راه اندازی صندوقی که بتواند ضمن حمایت از پروژه های صرفه جویی انرژی به جذب منابع مالی بخش خصوصی داخلی و بین المللی و تخصیص آنها به پروژه های صرفه جویی انرژی مبادرت ورزد بایستی مورد توجه جدی و فراوان قرار گیرد. در این زمینه،ابتدا فضای حاصل از قوانین و مقررات موجود و مناسب بودن قوانین و یا فقدان شرایط مناسب قانونی برای راه اندازی صندوق و جذب سرمایه های بخش خصوصی داخلی و خارجی به پروژه ها مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استناد به صندوقهای مشابه در سایر کشورهای در حال توسعه، ساختار سازمانی متناسب با اهداف صندوق و چگونگی حمایت آن از پروژه های صرفه جویی انرژی و اعطای وام به آنها مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است و به بحث گذاشته شده است .

رشد و آثار و احکام فقهی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1381
  افشین یوسف گمرکچی   احمد بهشتی

رشد یک امر نسبی است و در هر مورد معنای خاص خود را دارد مثل رشد فرهنگی ، رشد ملی ، رشد مالی و ... و معنای جامعی که موضوع بحث رساله است عبارت است از توانایی بهره برداری صحیح از امکانات مادی و معنوی . در کلمات فقهای اسلام در دو مورد برای صحت و نفوذ افعال حقوقی و تصرفات اشخاص رشد شرط دانسته شده و به آن تصریح شده : یکی در مورد تصرفات مال یو دیگری در مورد ازدواج. یعنی افراد مادام که از رشد برخوردار نباشند و سفیه باشند نمی توانند در اموال خود تصرف کنند ، و در مورد ازدواج خود تصمیم بگیرند. نکته بسیار مهم این که در کلمات فقها این مساله طرح نشده که آیا مراد از رشد در ازدواج تنها رشد مالی است یا این که علاوه برآن رشد در امر نکاح هم شرط است . تنها کسی که این مساله را مطرح کرده است صاحب عروه است ، و مختار او هم این است که علاوه بر رشد مالی ، رشد در امر نکاح هم شرط است . در مورد ملاک نفوذ تصرفات مالی هم ثابت شده که ملاک اصلی همان رشد است و بلوغ مدخلیت ندارد و ذکر آن هم در لسان شرع تنها به خاطر اماره بودن آن است . از آنجا که ممکن است این شبهه در ذهن پدید آید که چرا در اصل مکلف بودن انسان رشد شرط دانسته نشده در حالیکه عقل شرط تکلیف دانسته شده در پاسخ این سوال توضیح داده ایم که رشد یک امر اکتسابی است لذا شرط تکلیف قرار نگرفته برخلاف عقل که قابل اکتساب نیست . در مورد اینکه چرا رشد در امور کیفری معتبر دانسته نشده ، بیان کرده ایم که رشد در امور کیفری ممکن است خیلی زودتر از رشد در امور مالی بدست آید ، به عبارت دیگر حتی افرادی هم که در امور مالی رشد ندارند قبح بسیاری از امور کیفری را درک می کنند ، لذا می توان گفت حتی افراد سفیه در امور مالی ، رشد به معنای رشد کیفری را دارا می باشند هر چند از رشد مالی برخوردار نباشند. همچنین در مبحثی تحت عنوان رشد سیاسی، جایگاه فقهی این مبحث توضیح داده شده و بیان شده که با الهام از تعالیم دینی می توان نتیجه گرفت که تحصیل رشد در امور سیاسی و اجتماعی امری لازم است و بدون برخورداری از آن انسان نمی تواند تکلیف الهی خود را ادا کند و برخوردار بودن از رشد سیاسی ، شرط اساسی برای برخورداری از حق دخالت در تعیین مقدرات و سرنوشت جامعه است .