نام پژوهشگر: محمد قدمگاهی
محمد قدمگاهی علی اکبر امینی
مشروطه را چه به نام انقلاب مشروطه بنامیم و چه نام جنبش برآن بنهیم و چه قیام و حتی اگر نامش را "غوغای مشروطیت "بگذاریم در هر حال در این تردیدی نیست که یکی از رخدادهای سیاسی مهم نه تنها سده اخیر که در طول تاریخ سیاسی ایران پیش و پس از اسلام ،یکی از رویدادهای مهم به شمار می رود.هم از این روی به جا دارد که در مورد زوایای تاریک و روشن ابعاد گوناگون آن پیوسته تحقق به عمل آید .به همین سان در مورد آرأو افکار شخصیت هایی که در آن انقلاب مشروطه موثر بودند و برایش از جان و مال و هستی خویش مایه گذاشتند و چه انان که بر رویش شمشیر کشیدند و دست کم آتیش بیاره معرکه شدند و آب به آسیاب ارتجاع و استبداد قاجاری ریختند.کنش هاو واکنشهای هر دو گروه در خور مطالعه و برسی است. در این رساله کوشیده ام در مورد یکی از شخصیت های مشروطه خواه و آزاد اندیش و آزادیخواه آن روزگار بحث کنم و او را به جامعه اندیشمندان و روشنفکران سیاسی بیشتر معرفی کنم و او کسی نیست جز علی اکبر دهخدا که هم در عرصه فرهنگ ایران خویش درخشید و هم در پهنه دفاع از آرمانهای مشروطیت! اگر چه او شاید صراحت کلام او شجاعت و دلیری دوست و همرزم و همسنگرش میرزاجهانگیرخان شیرازی (صوراسرافیل) را نداشت و به اندازه سید جمال واعظ بی پروانمی نمود.لیکن سهمی غیر قابل انکار در تنویر افکار در پیروزی مشروطیت و گسترش فرهنگ اصیل ایران داشت. هر چند بعید به نظر می رسد که من توانسته باشم دین علمی خود را ادا کرده باشم و از نقش او در انقلاب مشروطه و در فرهنگ سیاسی ایرا به خوبی پرده برداری کنم اما در هر حال کوشیده ام در حد توان گوشه ای از افکار او را مورد کند و کاو قرار دهم و بعضی از ابعاد شحصیتی و اندیشگی او را که بیشتر با عالم سیاست مرتبط و مألوف است ،روشن کنم.در این رساله به دنبال اثبات این فرضیه هستم که دهخدای روشنفکر مشروطه طلب آزادی خواه و آزادی گستر را آنطور که بوده است معرفی می کنم چیزی نه کمتر و نه بیشتر-و کم و بیش بر این عقیده بوده و هستم که دهخدا را به عنوان یک فرهنگ ساز و فرهنگ نویس معرفی کردن در واقع به نوعی تقلیل شخصیت جامع الاطراف اوست و نادیده گرفتن ابعاد گوناگون قلم و قدم دهخدا که متاسفانه تاکنون بر روی هم چنین بوده است!
محمد قدمگاهی محمدتقی رضویان
آنچه که در این بررسی مورد نظر است : 1 - بخش زبرجان به دلیل برخورداری از پتانسیل و زیربناهای لازم در زمینه های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی از مزایای نسبی جهت مکان گزینی برخی از صنایع به ویژه صنایع تبدیلی کشاورزی برخوردار می باشد. 2 - توسعه صنعتی در بخش زبرجان در دو دهه اخیر توسعه بخش کشاورزی منطقه را از طریق افزایش ارزش افزوده محصولات کشاورزی در پی داشته است که این مسئله موجب افزایش سطح درآمد روستائیان و همچنین اشتغال زایی در دو بخش صنعت و کشاورزی شده است . 3 - توسعه صنعتی در مناطق بالقوه بخش زبرجان موجب بهم خوردن تعادل و توازن روستایی و شهری در این منطقه از طریق توسعه و عمران نواحی برخوردار از صنعت شده است و این مسئله مهاجرتهای روستائی درون منطقه ای به نواحی شهری را تشدید نموده است . 4 - مکان گزینی ناصحیح برخی از صنایع بر روی اراضی حاصلخیز کشاورزی موجب کاهش سطح اراضی حاصلخیز در این بخش شده که در درازمدت می تواند اثرات منفی بر بخش کشاورزی و همچنین توسعه پایدار در منطقه داشته باشد. 5 - به دلیل عدم ارتباط و وابستگی برخی از صنایع مستقر در این بخش با نواحی شهری و روستائی منطقه، مشکلات زیادی از نظر تامین مواد اولیه و بازار فروش برای صاحبان سرمایه گذار در این صنایع ایجاد شده است .