نام پژوهشگر: مسیح الله فروزمند
شهاب مظاوم محمد خوروش
هدف از انجام این مطالعه، تقویت سیستم ایمنی گاو با تغذیه چربی غنی از اسید لینولئیک در دوره انتقال و بررسی تأثیر آن بر عملکرد، تقویت سیستم ایمنی و فراسنجه های خونی گوساله های آنها بود. بدین منظور در این مطالعه از 24 رأس گاو شیرده نژاد هلشتاین چند شکم زایش به صورت تصادفی استفاده گردید و گاوها به دو گروه 12 رأسی تقسیم شدند. یکی از این گروه ها با چربی مورد نظر (240 گرم به ازاء هر رأس در روز بر حسب ماده خشک) تغذیه شده و گروه دیگر، جیره بدون چربی دریافت کردند (گروه کنترل). گاوها از 41 روز قبل از زمان زایش احتمالی به مدت 20 روز به منظور عادت-دهی و حذف تفاوت اسکور بدنی در طول طرح، وارد جایگاه های انفرادی شدند و پس از آن، جیره های تعیین شده به مدت 21 روز برای هر تیمار، صبح و بعد از ظهر به صورت tmr و آزاد در اختیار گاوها قرار گرفت. پس از زایش، گوساله-های متولد شده به سالن های سرپوشیده و جایگاه انفرادی منتقل شدند و به مدت 3 روز به میزان 10 % وزن بدن خود ازآغوز مادران خود تغذیه شدند. پس از این 3 روز، گوساله ها به جایگاه های انفرادی منتقل شدند و آب و جیره آغازین به صورت آزاد در اختیار آنها قرار گرفت و تغذیه شیر نیز برای همه گوساله ها یکسان در نظر گرفته شد و در طی دوره، عملکرد و بهبود سیستم ایمنی گوساله ها بررسی شد. در زمان های تولد، 1، 3، 10 و 21 روزگی خون گیری جهت بررسی پارامترهای خونی انجام گرفت. نمونه آغوز نیز در همان زمان زایش گرفته شد. تزریق 5/1 سیسی سوسپانسیون گلبول قرمز گوسفندی (srbc)، ده درصد، در 38 و 48 روزگی جهت تحریک سیستم ایمنی گوساله ها انجام شد و در 48 و 58 روزگی گوساله ها (10 روز بعد از هر تحریک)، خون گیری به منظور بررسی پاسخ همورال تیمارها، طی دو تحریک سیستم ایمنی صورت گرفت. نتایج در این آزمایش نشان داد که حضور مکمل روغن سویای کلسیمی شده در جیره دوره انتقال گاوهای نژاد هلشتاین، در کل دوره، در حجم و درصد ترکیبات آغوز تفاوت معنی داری را ایجاد نکرد و همچنین وزن تولد بین دو تیمار تفاوت معنی داری را نشان نداد. ماده خشک مصرفی گوساله ها در گروه چربی بالاتر بود و تفاوت معنی داری را نشان داد. افزودن این مکمل چربی در جیره های قبل از زایش گاوها، باعث افزایش معنی داری در افزایش وزن روزانه در گوساله های گروه چربی شد و نسبت افزایش وزن روزانه به ماده خشک مصرفی (بازده خوراک) در دوتیمار تفاوت معنی-داری را نشان نداد. سن از شیرگیری در گوساله های گروه چربی 10 روز به صورت معنی داری کاهش نشان داد. در رابطه با گلبول های سفید خون مانند: نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و ائوزونوفیل ها در بین دو تیمار هیچ تفاوت معنی داری دیده نشد. در میزان آنتی بادی در تحریک اول و تحریک دوم بین دو تیمار آزمایشی تفاوت معنی داری نبود. پارامترهای خونی گوساله ها پس از انجام آنالیزها نتایج متفاوتی را نشان دادند. به صورتی که تری گلیسیرید و vldl–کلسترول در گروه بدون چربی افزایش معنی داری داشتند و همچنین کلسترول در گروه بدون چربی افزایش نشان داد که این افزایش تمایل به معنی داری را نشان داد. ولی در میزان hdl–کلسترول در بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود نداشت. افزودن مکمل چربی در دوره انتظار زایش گاوها بر وزن نهایی و تغییرات بدن گاوها از 21 روز مانده به زایش تا زمان زایش تأثیری نداشت. گاوهایی که در دوره قبل از زایش چربی دریافت کردند از نظر عددی افزایش وزن روزانه بیشتری نسبت به گاوهای گروه کنترل، داشتند ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. در صورتی که ماده خشک مصرفی گروه کنترل، بسیار بیشتر از گروهی بود که با چربی تغذیه شده بودند. فراسنجه های خونی گاوها شامل تریگلیسیرید، vldl، کلسترول و hdl پلاسما در بین گاوهای دو تیمار تفاوت معنی داری دیده نشد. آنالیز آماری مطالعه حاضر، طی یک طرح کاملاً تصادفی توسط نرم افزار sas و رویه آماری mixed صورت گرفت و برای داده های دارای تکرار از repeated measure استفاده گردید و مقایسه میانگین ها توسط آزمون توکی صورت گرفت. واژه های کلیدی: روغن سویای کلسیمی شده، سیستم ایمنی گوساله، از شیرگیری، دوره انتقال
فرزانه نوروزی علی نقی کشتکاران
در این پژوهش تأثیر استفاده از پساب نشاسته و افزودنی باکتریایی بر ترکیب شیمیایی و کیفیت تخمیر سیلاژ ذرت در سیلوهای آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. علوفه ذرت در مرحله خمیری با ماده خشک 26 درصد برداشت گردید. عامل های آزمایش شامل پساب نشاسته در 4 سطح (0، 5، 10 و15 درصد وزن علوفه تر) و افزودنی باکتریایی (شامل لاکتوباسیلوس پلانتاروم و پدیوکووس اسیدی لاکتیسی) بود. سی و دو مینی سیلوی آزمایشگاهی از جنس pvc در یک طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل (هر تیمار 4 تکرار) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودنی باکتریایی به طور قابل توجهی روی پروتئین خام و نشاسته اثر گذاشت، اگرچه تأثیری روی خاکستر، فیبر نامحلول در شوینده ی خنثی، فیبر نامحلول در شوینده ی اسیدی و چربی خام سیلاژهای مورد آزمایش نداشت. افزودن سطوح پساب نشاسته سبب تفاوت معنی داری از نظر ماده خشک، خاکستر، فیبر نامحلول در شوینده ی اسیدی، نشاسته (05/0p<) و پروتئین خام (01/0p<) گردید. افزودنی باکتریایی بر میزان اسید لاکتیک (01/0p<)، نسبت لاکتات به استات و بازیافت ماده خشک (05/0p<) اثر گذاشت ولی اثری روی ph، کربوهیدرات های محلول در آب، آمونیاک و اسیدهای چرب فرار مشاهده نشد. همچنین افزودن پساب نشاسته روی ph، بازیافت ماده خشک (05/0p<) و آمونیاک (01/0p<) اثر داشت با اینکه بر دیگر پارامترهای تخمیری اثری نشان داده نشد. نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت سیلاز ذرت مورد آزمایش بوسیله هر دو افزودنی تا حدودی بهبود یافت و در نهایت استفاده همزمان افزودنی باکتریایی به میزانcfu 106 و پساب نشاسته 5 درصد بر سیلاژ علوفه ذرت در مرحله بلوغ خمیری توصیه می شود.
عیسی ربانی خواه مصطفی قادری زفره ای
این مطالعه به¬منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات تولیدی و ماندگاری با استفاده از اطلاعات مربوط به 18673 رأس گاو شیرده که در طی سال¬های 1361 تا 1392 جمع¬آوری شده بود انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل شیر تولیدی استاندارد شده 305 روز، مقدار چربی تولیدی استاندارد شده 305 روز، طول عمر در گله و طول عمر تولیدی بود. پس از بازبینی و حذف داده¬های نامناسب، به¬ترتیب تعداد 76920، 67736، 18342 و 10670 رکورد برای صفات مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا تأثیر عوامل ثابت برای هر کدام با استفاده از رویه glm نرم¬افزار sas بررسی و اثرات ثابت معنی¬دار در مدل منظور شد. برآورد مولفه¬های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات مورد مطالعه با استفاده از نرم¬افزار wombat (meyer, 2007) انجام شد. وراثت¬پذیری صفات طول عمر در گله (105/0) و طول عمر تولیدی (086/0) پایین¬تر از صفات تولید شیر و چربی شیر (به¬ترتیب 25/0 و16/0) برآورد گردید. کلیه همبستگی¬های بین صفات مثبت و همبستگی¬های ژنتیکی از همبستگی¬های فنوتیپی بیشتر برآورد گردید. همبستگی تولید شیر با دو صفت طول عمر در گله و طول عمر تولیدی به¬ترتیب 69/0 و 70/0 برآورد شد. همبستگی¬های ژنتیکی بین مقدار چربی نیز با دو صفت ماندگاری مشابه و 63/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی مثبت بین صفات نشان¬دهنده این است که انتخاب براساس هر کدام از این صفات می تواند به بهبود سایر صفات کمک کند. همچنین انتخاب برای تولید شیر بالا منجر به افزایش طول عمر در گله خواهد شد.