نام پژوهشگر: مهدی شهیدی زندی
مریم سالاری جلگه سیدمحمدعلی حسینی
در این تحقیق خوردگی فولاد کربنی نرم در محیط اسید سولفوریک 5/0 مولار در حضور مقادیرمتفاوتی از لیگاند های بازشیف سه دندانه به عنوان بازدارنده به منظور تعیین پارامترهای خوردگی مورد بررسی قرار گرفت.به این منظوراز روش های کاهش وزن، پلاریزاسیون پتانسیودینامیک وطیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی (eis)استفاده شد. همچنین روش-هایطیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir)و طیف سنجیماوراء بنفش (uv-vis) به منظور بررسی مکانیسم جذب نمونه هابهکار گرفته شد. نتایجحاصل از پلاریزاسیون نشان می دهد که کلیه بازدارنده ها به صورت بازدارنده مختلط بیشتر آندی عمل کرده وافزایش غلظت بازدارنده ها تا یک حد معین، سبب افزایش راندمان بازدارندگی خوردگیمی گردد. درحالیکه افزایش دمای محیط باعث کاهش راندمان بازدارندگی آن هامی شود. به طور کلی جذب همه ی بازدارنده های مورد نظر از ایزوترم لانگمویر پیروی می کند. فرایند جذب به صورت ترکیبی از جذب فیزیکی- شیمیایی است و به شکل خود به خودی و گرمازاعمل می کند. نتایج حاصل از طیف سنجی هایمادون قرمز وماوراء بنفش، حاکی از تشکیل لایه های حفاظتیبر روی سطح فلز بعد از غوطه وری در محلول اسیدی حاوی بازدارنده ها می باشد.
حسین تاج آبادی پور مهدی شهیدی زندی
در این پژوهش، خوردگی فولاد کربنی st60 وآلومینیوم در محیط اسید کلریدریک یک مولار در حضور مقادیر متفاوتی از بازدارنده وانیلین به منظور تعیین پارامترهای خوردگی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین روش های پلاریزاسیون پتاسیودینامیک، اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی (eis)، نویز الکتروشیمیایی(en) و تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی (sem) به منظور بررسی مکانیسم جذب و مورفولوژی سطح نمونه ها به کار گرفته شد. با رسم منحنی¬های پلاریزاسیون، پارامترهای خوردگی(پتانسیل خوردگی، شیب تافل کاتدی و آندی،میزان پوشش سطح و درصد بازدارندگی ) به دست آمدند. سپس با استفاده از منحنی های پلاریزاسیون در دماهای مختلف، توابع ترمودینامیکی(انرژی فعالسازی واکنش، انرژی آزاد جذب واکنش، آنتالپی جذب و آنتروپی جذب واکنش ) محاسبه شدند. و همچنین بهکمک تبدیل موجک، انحراف استاندارد سیگنال جزیی (sdps) دادههای نویز محاسبه شد مقایسه راندمان بازدارندگی حاصل از هر سه روش،یک توافق منطقی بین نتایج را نشان میدهد. و همچنین نتایج حاصل نشان میدهد که کلیه بازدارنده به صورت بازدارنده مختلط عمل کرده وافزایش غلظت بازدارنده سبب افزایش راندمان بازدارندگی می گردد این در حالی است که افزایش دمای محیط آزمایش باعث کاهش راندمان بازدارندگی می شود. به طور کلی جذب بازدارندهی مورد نظر از ایزوترم لانگمویر پیروی می کند. فرایند جذب به صورت جذب فیزیکی و به شکل خودبهخودی و گرمازاست. نتایج حاصل از آزمایشات طیف سنجی مادون قرمز از تشکیل لایههای حفاظتی روی سطح آلیاژ بعد از غوطهوری در محلول اسیدی حاوی بازدارندهی مورد نظر حکایت می کند. همچنین بررسیهای sem نیز تصدیقی بر عملکرد جذبی بازدارنده میباشد.
مسعود رضایی نسب محمدعلی حسینی
در این پژوهش ، اثر سریم (iii)نیترات و نانوکامپوزیت پلی پیرول- اکسید سریم در پوشش های آکریلیک بر پایه آب برای محافظت از خوردگی فولاد نرم در محیط اسیدی مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به این هدف، سه نوع ازاین پوشش ها، شامل پوشش شاهد، پوشش دارای غلظت های مختلف سریم به عنوان بازدارنده و پوشش دارای 0/1 درصد از نانوکامپوزیت پلی پیر ول- اکسید سریم آماده شد. پوشش های اصلاح شده بوسیله سریم ونانوکامپوزیت به خصوص پوشش های نانوکامپوزیت دار با توجه به مشاهدات تجربی نسبت به پوشش شاهد با گذشت زمان خواص حفاظتی خوبی را نشان داده وبه صورت سدی فیزیکی در برابر حملات عوامل خورنده عمل کردند. رفتار خوردگی ونحوه ی عملکرد این سه نوع پوشش در محیط اسیدی توسط طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی وتغییرات این طیف ها نسبت به زمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که پوشش های نانوکامپوزیت دار نسبت به دو نوع پوشش دیگر، پوشش هایی با کیفیت بالاتر بوده و با توجه به داده های روش طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی در برابر خوردگی مقاومت بالاتری نشان دادند. تصاویر گرفته شده از سطح الکتروده و مقایسه آن ها نسبت به هم گواهی بر این ادعا است.
علی محمدی سید محمدعلی حسینی
در این پروژه رفتار بازدارندگی صمغ زردآلو و آلبالو بر روی خوردگی فولاد نرم در محیط اسید فسفریک 5/0 مولار با استفاده از روش های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک، مقاومت پلاریزاسیون خطی (lpr)، طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی(eis) ، نویز الکتروشیمیایی (en)، طیف سنجی مادون قرمز (ft-ir) و تصویر برداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بررسی شد. . نتایج بدست آمده از تکنیک های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک، امپدانس و نویز الکتروشیمیایی با یکدیگر هم خوانی دارند. مطالعات جذب نشان دادند که جذب صمغ زردآلو برروی سطح آلیاژ از همدمای جذب لانگمویر پیروی می کند و جذب صمغ آلبالو از همدمای جذب فرندلیچ پیروی می کند. فرآیند جذب به صورت ترکیبی از جذب فیزیکی و شیمیایی و به شکل خود بخودی و گرماگیر و همراه با افزایش در آنتروپی می باشد. نتایج حاصل از آزمایشات طیف سنجی مادون قرمز از تشکیل لایه های حفاظتی روی سطح آلیاژ بعد از غوطه وری در محلول اسید فسفریک حاوی صمغ زردآلو و آلبالو حکایت می کند. همچنین بررسی-های sem نیز تصدیقی بر عملکرد جذبی بازدارنده ها می باشد.