نام پژوهشگر: طهماس علیپوریانی
طهماس علیپوریانی مسعود غفاری
با صرف نظر از بیان اهمیت و جایگاه حزب وتحزب به عنوان یکی از شاخصهای عمده مقوله توسعه سیاسی، در این تحقیق اولا" به حزب نه به عنوان مولفه ای منحصر و قایم بالذات بلکه از منظری سیستمی وبه عنوان یکی از مولفه های گوناگون نظام سیاسی نگاه شده است و لذا با عطف توجه به سابقه تاریخی و بایسته های منطقی درونی تحزب که ضرورتا" شایسته های منطقی نیستند- تلاش شده است تاپیرامون موانع محدودیت هاو انسدادهای موجود در سه مقطع و مرحله "تشکیل " ، "عرصه بازی" و "امکان تداوم " احزاب در جمهوری اسلامی ایران کنکاشی به عمل آید، بدین مفهوم که اولا" حذف یا کم رنگ شدن مرز حوزه های خصوصی و عمومی و نیز جهد به جد در حذف شکافها و مبارزات طبقاتی باعث شده است امکان منجز و منفک شدن مرزها و طبقات و درنتیجه تشکیل واقعی احزاب را به مثابه یک ضرورت ساختاری منتفی سازد، ثانیا" در عرصه بازی حسب کارکرد و وظیفه احزاب ، و به قصد تاثیرگذاری بر افکار عمومی، و در راستای تصحیح عقاید و ایستارها با گستره موسع محدودیتهای حقوقی - قانونی آموزشی و نیز محدودیتهای نقادی و تعاملات کنشی ناشی از تلقی مقدس از قدرت رو به رو هستند و ثانیا" با ایجاد رابطه های این همانی بین منافع و مصالح، در ابعادی فردی - اجتماعی، دنیوی - اخروی، مادی - معنوی، و نیز تقدم مصالح ترسیم و بیان شده کلی نظام و انقلاب ، باعث می شود افراد ، گروهها و احزاب ، اختیارا" و بنا به مصلحت نظام و لو با انصراف از ادامه فعالیت نهادمند، از بیان مطالبات خود صرف نظر کرده و یا دولت موظف است در راستای تامین مصالح انقلاب ، نظام ، اسلام و در ناکام گذاشتن توطئه، اجبارا" ادامه فعالیت احزاب و گروهها را با تضییقات و انسدادهایی مواجه سازد.