نام پژوهشگر: حمیرا حاتمی نعمتی
شبنم غفاری حمیرا حاتمی نعمتی
زمینه و اهداف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ms) نوعی بیماری التهابی و دمیلینه کننده سیستم اعصاب مرکزی است، که معمولاً در دوران جوانی تشخیص داده می شود و در اکثر موارد منجر به ناتوانی مزمن می گردد. بیش از نیمی از بیماران ms نقایص شناختی شامل اختلالات یادگیری و حافظه را تجربه می کنند. به نظر می رسد واکنش های خودایمنی علیه میلین در ایمونوپاتوژنز بیماری ms نقش داشته باشد. استرس اکسیداتیو و به دنبال آن آپوپتوز از دیگر عواملی هستند که در پاتوژنز بیماری ms مطرح شده اند. استرس اکسیداتیو ناشی از یک عدم تعادل بین تولید گونه های باز فعال اکسیژن (ros) و توانایی سیستم زیستی برای سم زدایی این واسطه های فعال می باشد. استرس اکسیداتیو سبب القای آسیب اکسیداتیو در هیپوکامپ و آپوپتوز سلول های هرمی می شود. هیپوکامپ بالغین یک مرکز حیاتی برای فرآیندهای یادگیری و حافظه می باشد که به شدت نسبت به بیماری های نورولوژیک نظیر ms آسیب پذیر می باشد. قشر مغز، آمیگدال و بخصوص هیپوکامپ نقش اساسی در تشکیل و ذخیره سازی حافظه ی فضایی دارند. تعدادی از مطالعات فارماکولوژیکی نشان داده اند که عصاره زعفران دارای محدوده ی وسیعی از فعالیت ها شامل اثرات ضد- سرطان، ضد-افسردگی، ضد- تصلب شراین و آنتی اکسیدانی بوده و به عنوان گیرنده ی رادیکال های آزاد عمل می کنند. همچنین بررسی ها نشان داده اند که عصاره زعفران می تواند به طور قابل توجهی میزان مارکرهای اکسیداتیو در هیپوکامپ را تعدیل نماید. برخی مطالعات نیز نشان داده اند که عصاره ی زعفران فعالیت های یادگیری و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو در این پایان نامه اثر ریز تزریق کوتاه مدت و بلند مدت عصاره ی الکلی زعفران با دو دوز متفاوت بر روی حافظه فضایی و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ مدل های تجربی مالتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: 56 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی (50±250) گرم به صورت تصادفی به هشت گروه 7 تائی شامل گروه کنترل، گروه شاهد، گروه ms کوتاه مدت، گروه ms بلند مدت، گروه ms با تیمار کوتاه مدت زعفران µg/rat 5، گروه ms با تیمار کوتاه مدت زعفران µg/rat 10، گروه ms با تیمار بلند مدت زعفران µg/rat 5 و گروه ms با تیمار بلند مدت زعفران µg/rat 10 تقسیم شدند. القای ms با تزریق مستقیم اتیدیوم بروماید ?01/0 به ناحیه ca1 هیپوکامپ انجام گرفت. گروه های تیمار یک هفته پس از القای ms عصاره ی الکلی زعفران را به مدت 3 و 7 روز و با دو دوز µg/rat 5 و µg/rat 10 دریافت نمودند. بعد از اتمام دوره های تیمار، از حیوانات تمامی گروه ها آزمون ماز آبی موریس به عمل آمد. در خاتمه، نمونه برداری از هیپوکامپ انجام گردید و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه با استفاده از روش های frap، mda و آنزیم های آنتی اکسیدانی gpx و sod سنجش گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که تیمار کوتاه مدت و بلند مدت عصاره الکلی زعفران به طور معنی داری حافظه فضایی در مدل های تجربی ms را بهبود بخشید (05/0 p<). همچنین میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در گروه های ms با تیمار عصاره الکلی زعفران کاهش معنی داری را نسبت به گروه های شاهد ms نشان داد (01/0 p<). بحث: عصاره زعفران حاوی کاروتنوئیدهای متنوعی از جمله کروسین و کروستین می باشد که قادرند با گرفتن و روبیدن گونه های باز فعال اکسیژن، وضعیت ردوکس سلولی و متابولیسم انرژی را حفظ نموده و بدین سان اثرات حفاظتی خود را اعمال نمایند. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که ریز تزریق عصاره الکلی زعفران از طریق کاهش بار اکسیداتیو و تعدیل مارکرهای استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ، حافظه فضایی در موش های صحرائی نر مبتلا به ms را به طور معنی داری بهبود می بخشد.
اکرم عباسیان حمیرا حاتمی نعمتی
زمینه و اهداف: اکستازی یکی از فراورده های مت آمفتامین ها می باشد که منجر به آسیب سلول های مغزی می شود. محرک روانی ? و ? _ متیلن دی اکسی مت آمفتامین (mdma) یک آمفتامین مشتق شده است که به طور وسیعی مورد سوء استفاده قرار می گیرد. عوارض جانبی حاد اکستازی شامل افزایش متابولیسم بدن، تحریک قلبی _ عروقی، افزایش درجه حرارت بدن، افزایش ضربان قلب و فشار متوسط شریانی است. اکستازی موجب آزاد سازی دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین می شود. مشخص شده اکستازی بر روی سیستم های نوروترانسمیتری مختلفی از جمله سروتونین، دوپامین و گلوتامات تاثیر می گذارد. مصرف اکستازی موجب افزایش فعالیت گیرنده های گلوتاماتی شده و این امر فعالیت غیر قابل مهار سلول های عصبی را به دنبال دارد که در نهایت به صورت افزایش تمایل به جستجوی دارو، خود را نشان می دهد. افزایش فعالیت انتقال دهنده های گلوتامات ممکن است سبب کاهش سطح گلوتامات شود. مصرف اکستازی در دراز مدت سبب ایجاد اختلال در قوه تفکر و حافظه و قابلیت یادگیری در فرد می شود. یادگیری و حافظه از رفتارهای پیچیده مغزی محسوب می شوند که نواحی متعددی را در سیستم عصبی مرکزی درگیر می کنند، قشرمغز، آمیگدال و بخصوص هیپوکامپ نقش اساسی را در تشکیل و ذخیره سازی حافظه فضایی دارند. گلوتامات یک میانجی تحریکی عمده در مغز و طناب نخاعی است و مسئول بیش از ??% انتقالات سیناپسی تحریکی در مغز می باشد. گلوتامات در وزیکول های پیش سیناپسی لوکالیزه شده و در پاسخ به محرک های فیزیولوژیکی نورون پیش سیناپسی آزاد می شود. گیرنده های nmda نقش مهمی در تشکیل حافظه و شکل پذیری سیناپسی دارد. اکستازی غلظت خارج سلولی گلوتامات را در هیپوکامپ افزایش می دهد، همچنین سطوح زیرواحدهای 1nr2b ,nr را در هیپوکامپ کاهش می دهد. با توجه به اثرات اکستازی روی سیستم گلوتاماترژیک و نقش محوری گیرنده های گلوتامات در فرآیند حافظه و یادگیری هدف پژوهش حاضر بررسی تداخل عمل اکستازی با سیستم گلوتاماترژیک روی حافظه و یادگیری می باشد. به عبارتی دیگر سوال اصلی این است که آیا اکستازی با افزایش آزاد سازی گلوتامات در نورون های هیپوکامپ قادر به تغییر در حافظه فضایی رت های نر می باشد یا نه؟ مواد و روش ها: در این مطالعه از ?? سر موش صحرایی نر با محدوده ی وزنی ?? ± ??? استفاده شد که به طور تصادفی به ?? گروه ? تایی شامل گروه کنترل، گروه شاهد، گروه دوز بالای اکستازی (?ecs) (µg/µl ?)، دوز پایین اکستازی (ecs0.2) (µg/µl ?/?)، آگونیست گلوتامات (nmda) (µg/µl ?)، آنتاگونیست گلوتامات (mk-801) ( µg/µl ?/?)، آگونیست به همراه آنتاگونیست گلوتامات (µg/µl ?/?) (µg/µl ?)، دوز بالای اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات (necs1) دوز بالای اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات (ecs1m)، دوز پایین اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات (ecs0/2n)، دوز پایین اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات (ecs0.2m)، تقسیم شدند. سپس با استفاده از جراحی استرئوتاکسی و تعبیه کانول راهنما در ناحیه ?ca هیپوکامپ به مدت ? روز تزریقات انجام شد. بعد از تزریق با استفاده از ماز آبی موریس طی ? روز حافظه فضایی موش های صحرایی نر بررسی شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: هر دو دوز اکستازی (ecs1, ecs0.2) سبب کاهش حافظه فضایی شد ( ?/??p<). همچنین آگونیست گلوتامات (nmda) سبب بهبود حافظه فضایی و برعکس آنتاگونیست گلوتامات (mk-801) سبب کاهش حافظه فضایی گردید ( ?/??p<). از طرف دیگر تزریق اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات سبب تخفیف حافظه کاهش یافته توسط اکستازی شد ( ?/??p<) و همچنین تزریق اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات سبب کاهش حافظه فضایی در موش های صحرایی گردید ( ?/??p<). بحث: اکستازی سبب کاهش حافظه فضایی می شود، از طرفی غلظت گلوتامات خارج سلولی را افزایش و سبب کاهش بیان زیر واحد های گیرنده گلوتامات می شود. اکستازی با کاهش زیرواحدهای nmda در هیپوکامپ سبب کاهش حافظه فضایی می شود.
وحیده زرین علیرضا علی همتی
بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ms) از شایع ترین بیماری های نورولوژیک در انسان و شایع ترین بیماری منجر به ناتوانی در جوانان ذکر شده (1998 werring & thompson,) که با التهاب بافتی و آپوپتوز سلول های عصبی همراه می باشد. در ابتدا میلین تخریب شده و سلول های تولید کننده میلین یا الیگودندروسیت ها در مراحل بعدی آسیب می بینند (et al., 2006 cudrici). مکانیسم های پاتوژنیک بیماری به طور کامل شناخته نشده است اما به خوبی مشخص شده که استرس اکسیداتیو یکی از عواملی است که نقش مهمی در پاتوژنز ms ایفا می کند (2006 carlson & rose.,). استرس اکسیداتیو عامل اصلی تحلیل در تعدادی از بیماری های تحلیل برنده عصبی مانند ایسکمی، پارکینسون، آلزایمر و ms می باشد (haddad, 2002). استرس اکسیداتیو زمانی در یک سیستم سلولی اتفاق می افتد که میزان تشکیل رادیکال های آزاد در آن فراتر از توان آنتی اکسیدانی آن باشد. استرس اکسیداتیو سبب القاء آسیب اکسیداتیو در هیپوکمپ و آسیب سلول های هرمی می شود. رادیکال های آزاد اثر تخریبی بر روی dna و پروتئین در سلول ها دارند و می توانند باعث فعال شدن ساز و کارهای مرگ سلولی از جمله آپوپتوز شوند (2000 chandra et al.,). مشخص شده است که بیماری ms به نسبت متفاوتی در بین افراد مونث و مذکر بروز می نماید، به طوری که این نسبت در زنان دو برابر مردان است. در واقع زنان نسبت به مردان در ابتلاء به بیماری های خود ایمن همچون آرتریت روماتوئید و ms مستعدتر می باشند. این بیماری در زنان هنگامی که سطوح بالایی از هورمون های تخمدانی وجود دارد (مثلاً در حین بارداری)، با تخفیف علائم همراه است (2010 et al., yates). این وضعیت پیشنهاد کننده این است که ms توسط هورمون های جنسی متاثر می گردد. آزمایشات متعددی نشان داده اند که هورمون های جنسی می توانند از بروز بیماری انسفالومیلیت خودایمن تجربی (eae) که یک مدل حیوانی بیماری ms است جلوگیری نمایند. استرادیول یا ترکیبی از استرادیول و پروژسترون، یا اتینیل استرادیول تا حدودی قادر به جلوگیری از eae در رت ها بوده و بروز بیماری را به تاخیر می اندازد (kim et al., 1999). پیش تیمار با پروژسترون هم سبب کاهش شدت بیماری، آسیب آکسونی و دمیلیناسیون می گردد هر چند نتایج متفاوت می باشند (et al., 1999 kim). همانطوری که می دانیم در بیماری ms آکسون رشته های عصبی دچار آسیب می شود. آسیب آکسونی شامل استرس اکسیداتیو، عملکرد نامناسب پمپ سدیم–پتاسیم، سمیت سلولی ایجاد شده توسط گلوتامات و از بین رفتن عوامل محافظ غلاف میلینی می باشد (et al., 2005 gonzalez). تیمار با استروژن از طریق کاهش گلوتامات سبب کاهش آپوپتوز و حفظ عملکرد الکتروفیزیولوژیک نورون ها می شود (et al., 2004 sribnick). تیمار با استروژن الیگودندروسیت ها را از مسمومیت سلولی محافظت کرده و تشکیل فرآیند الیگودندروسیتی را سرعت می بخشد (et al., 2004 zhang). در مدل های حیوانی بیماری پارکینسون، آتاکسی مخچه، ضربه و آسیب نخاع تیمار استروژن می تواند با کاهش دادن آپوپتوز دارای اثرات حفاظت کننده عصبی باشد (yune et al., 2004). یک مکانیسم حفاظتی مهم استرادیول از طریق عمل آنتی اکسیدانی آن است. استروژن ها در مغز با مهار پراکسیداسیون لیپیدی می توانند نقش درمانی در بهبود بیماری های تحلیل برنده عصبی داشته باشند. همچنین مشخص شده است که افراد مبتلا به ms دارای اختلالات شناختی و نقص در حافظه می باشند و این اختلال حافظه می تواند با استروژن متاثر گردد. استروژن برخی جنبه های حافظه و یادگیری را در مدل های انسانی و حیوانی افزایش می دهد و این افزایش در سرتاسر طول عمر فرد بالغ وجود دارد و تا سن پیری ادامه می یابد (luine, 2008). استروژن ها در شرایط in vivo و in vitro تشکیل خار دندریتی و سیناپس ها بر روی سلول های هرمی ca1 هیپوکمپ را در رت های سالم افزایش داده و منجر به بهبود حافظه فضایی کاری می گردند (rudick & woolley, 2001). شواهد متعدد نشان می دهند که اختلال عملکرد حافظه به طور گسترده در بیماران مبتلا به ms وجود دارد. فراوان ترین نقایص شناختی در بیماری ms حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات می-باشند (rao et al., 1991)، اما یادگیری فضایی و زبانی نیز متاثر می گردند که احتمالاً منعکس کننده یک اختلال هیپوکمپی است (thornton etal, 2002). هیپوکمپ بالغین یک مرکز حیاتی برای فرآیندهای یادگیری و حافظه می باشد که به شدت نسبت به بیماری های نورولوژیک آسیب پذیر می باشد. قشر مغز، آمیگدال و به خصوص هیپوکمپ نقش اساسی در تشکیل و ذخیره سازی حافظه فضایی دارند. بیماری های تحلیل برنده عصبی سیستم اعصاب مرکزی اغلب همراه با آسیب به حافظه و سایر اعمال شناختی است، این آسیب احتمالاً به دلیل مرگ انتخابی نورون ها در قشر مغز و هیپوکمپ و نواحی از مغز که مرتبط با یادگیری و حافظه هستند، می باشد (abe & saito, 2000). استفاده از مدل های تجربی دمیلیناسیون یک گزینه برای فهم بیولوژی ms و پیدا کردن راه حل هایی برای درمان آن می باشد. اتیدیوم بروماید یک داروی گلیوتوکسیک است که سبب القاء دمیلیناسیون می گردد. بنابراین با در نظر داشتن نقش اتیدیوم بروماید در القاء دمیلیناسیون و با توجه به اثرات حفاظتی استروژن و اثر کاهشی آن بر استرس اکسیداتیو در این پایان نامه اثر تزریق استروژن بر عملکرد حافظه فضایی و نیز پارامترهای استرس اکسیداتیو در رت های مدل تجربی بیماری ms بررسی گردید. این پایان نامه در پنج فصل تدوین شده است: در فصل اول به معرفی مالتیپل اسکلروزیس، حافظه، استرس اکسیداتیو و اثرات حفاظتی استروژن پرداخته شده است. در فصل دوم چگونگی انجام مراحل عملی آزمایش توضیح داده شده است. در فصل سوم نتایج حاصل از بررسی حاضر به همراه نمودارها و جداول مربوطه شرح داده شده است. در فصل چهارم نیز به مقایسه یافته های به دست آمده با مطالعات مشابه پرداخته شده و نتیجه کلی حاصل از پایان نامه به همراه پیشنهادها مطرح گردیده است. در فصل پنجم، منابع مورد استفاده معرفی گردیده است.
فاطمه فتحی علیرضا علی همتی
زمینه و اهداف: بیماری آلزایمر یک بیماری پیش رونده و شایع ترین علت منحصر به فرد دمانس یا زوال عقل است که به مغز آسیب رسانده و باعث مرگ سلول ها می شود، به طوری که حافظه، ذهن و رفتار فرد دچار اختلال می گردد استرس یکی از عوامل هست که در پاتوژنز بیماری آلزایم نقش دارد. استرس اکسیداتیو عامل اصلی دژنراسیون در تعدادی از بیماری های نورودژنراتیو مانندآلزایمر و مالتیپل اسکلروزیس می باشد. آنتی اکسیدان ها به عنوان پاک کننده های رادیکال های آزاد عمل کرده و سلول ها را از تماس با رادیکال ها و آسیب سلولی بیشتر محافظت می نمایند. اعتقاد بر این است که گیاهان دارویی به عنوان منبع غنی آنتی اکسیدان و حذف کننده رادیکال های آزاد می باشند. روغن کنجد یکی از روغن های گیاهی است که از دانه کنجد استخراج می شود. اسیدهای چرب غیراشباع و لسیتین موجود در روغن کنجد به ترتیب با افزایش سیالیت غشاءِ سلولهای مغزی مخصوصا در ناحیه ca1 هیپوکامپ و با افزایش عملکرد سیستم کولینرژیک باعث افزایش یادگیری می شود. لذا احتمالاً این ماده می تواند در درمان بیماری هایی همچون آلزایمر که با اختلالات شناختی همراه است موثر باشد. در این تحقیق سعی بر آن است که تاثیر روغن کنجد با توجه به خاصیت آنتی اکسیدانی آن در استرس اکسیداتیو ناشی از بیماری آلزایمر بررسی شود. مواد و روش ها: تعداد 49 سر رت نر با وزن تقریبی50 ±250 گرم به صورت تصادفی در گروه های: کنترل، شاهد، آلزایمری و آلزایمری + روغن کنجد تقسیم شدند. ایجاد مدل آلزایمری با تزریق استرپتوزوتوسین به ناحیه ca1 هیپوکمپ ) mg/kg5/1( صورت گرفت. قبل از ایجاد مدل آلزایمری جانوارن به صورت پیش تیمار روغن کنجد را با دو دوز 5 و 8 میلی لیتر به ازای هر گیلوگرم و به مدت زمان 28 روز و 7 روز دریافت نمودند. جهت ارزیابی یادگیری و حافظه از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. در خاتمه، نمونه برداری از هیپوکامپ انجام گردید و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو و آنزیم های آنتی اکسیدانیcat ، gpx و sod سنجش گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: تزریق استرپتوزوتوسین به ناحیه ca1 هیپوکمپ موجب آسیب شدید حافظه شد. پیش تیمار بلند مدت روغن کنجد ( 28 روز با دوز 8 و 5 میلی لیتر در هر رت) از کاهش حافظه ی فضایی در موش های آلزایمری با تکیه بر خاصیت آنتی اکسیدانی روغن کنجد پیشگیری کرد. بحث: روغن کنجد حاوی اسیدهای چرب غیر اشباع متنوعی از جمله اسیداولئیک، اسیدلینولئیک و اسید لینولنیک و همچنین ویتامین e و لیگنان های متنوعی می باشد که قادرند با گرفتن و روبیدن گونه های باز فعال اکسیژن، وضعیت ردوکس سلولی و متابولیسم انرژی را حفظ نموده و بدین سان اثرات حفاظتی خود را اعمال نمایند. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که پیش تیمار بلند مدت روغن کنجد ( 28روز ) از طریق کاهش بار اکسیداتیو و تعدیل مارکرهای استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ، حافظه فضایی در موش های صحرائی نر مبتلا به آلزایمر را به طور معنی داری بهبود می بخشد.
فرشته علوی حمیرا حاتمی نعمتی
: بیماری پارکینسون دومین بیماری تحلیل نورونی پس از آلزایمر به شمار می رود، که در آن یاخته های جسم سیاه واقع در مغز میانی به تدریج از بین می روند و دوپامین که توسط آنها ساخته می شود کاهش می یابد. این بیماری به وسیله علائم حرکتی چهارگانه اکنیزی ، برادی کینزی، ریجیدیتی و کاهش رفلکسهای وضعیتی و لرزش در حالت استراحت مشخص می شود. اختلال در هوشیاری و حافظه نیز از علایم دیگر بیماری پارکینسون می باشد. تحقیقات انجام شده بیانگر این است که استرس اکسیداتیو نقش کلیدی در پاتوژنز این بیماری اعمال می کند. عوامل ژنتیکی و محیطی نیز در بروز بیماری موثر می باشد. استرس اکسیداتیو نه تنها نورون های دوپامینرژیکی را تخریب می کند بلکه با ایجاد اختلال در فرآیند فسفریلاسیون اکسیداتیو و کاهش تولید انرژی منجر به مرگ سلول ها می شود. قشر مغز، هیپوکامپ و استریاتوم در تشکیل حافظه فضایی نقش دارند. تعدادی از مطالعات فارماکولوژیکی نشان داده اند که عصاره زعفران دارای محدوده ی وسیعی از فعالیت ها شامل اثرات ضد- سرطان، ضد-افسردگی، ضد- درد، ضد-التهاب و آنتی اکسیدانی بوده و به عنوان گیرنده ی رادیکال های آزاد عمل می کنند. همچنین بررسی ها نشان داده اند که عصاره زعفران می تواند به طور قابل توجهی میزان مارکرهای اکسیداتیو را در استریاتوم تعدیل کند. برخی مطالعات نیز نشان داده اند که عصاره ی زعفران فعالیت های یادگیری و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو در این پایان نامه اثر ریز تزریق عصاره ی الکلی زعفران با دو دوز متفاوت بر روی حافظه فضایی و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در مغز میانی مدل های تجربی بیماری پارکینسون مورد بررسی قرار گرفت. تست رفتار چرخشی (تزریق درون صفاقی آپومورفین) به منظور ارزیابی میزان تخریب انجام شد. این چرخش ها پارامتر اصلی برای سنجش بیماری پارکینسون در موش های صحرائی بود. مواد و روش ها: 35 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی (50±250) گرم به صورت تصادفی به پنج گروه هفت تائی شامل گروه کنترل، گروه شاهد، گروه پارکینسونی، گروه پارکینسونی با تیمار زعفران µg/rat 5 و µg/rat 10 تقسیم شدند. گروه های تیمار عصاره زعفران را به مدت 5 روز و با دو دوز µg/rat 5 و µg/rat 10 دریافت نمودند. برای ایجاد مدل بیماری پارکینسون، از تزریق یکطرفه نوروتوکسین 6- هیدروکسی دوپامین به داخل ناحیه استریاتوم چپ استفاده شد. دو هفته پس از جراحی رفتار چرخشی به دنبال تزریق آپومورفین در طی یک ساعت مورد بررسی قرار گرفت. جهت ارزیابی یادگیری و حافظه فضایی از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. سپس نمونه برداری از استریاتوم انجام گرفت و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه با استفاده از روش های frap، mda و آنزیم های آنتی اکسیدانی gpx و sod سنجش گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که تیمار عصاره الکلی زعفران به طور معنی داری حافظه فضایی در مدل های تجربی پارکینسون را بهبود بخشید (05/0>p). همچنین تیمار زعفران، افزایش mda را کاهش داده و کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی gpx و sod ناشی از تزریق 6- هیدروکسی دوپامین را بهبود بخشید (01/0>p). دو هفته بعد از جراحی در گروه پارکینسونی، تزریق آپومورفین باعث بروز رفتار چرخشی به سمت مقابل ناحیه آسیب دیده شد (0001/0>p). تیمار عصاره زعفران تعداد این چرخش ها را کاهش داد (05/0>p). بحث: عصاره زعفران حاوی کاروتنوئیدهای متنوعی از جمله کروسین و کروستین می باشد که قادرند با گرفتن و روبیدن گونه های باز فعال اکسیژن، وضعیت ردوکس سلولی و متابولیسم انرژی را حفظ نموده و بدین سان اثرات حفاظتی خود را اعمال نمایند. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که تزریق عصاره الکلی زعفران از طریق کاهش بار اکسیداتیو و تعدیل مارکرهای استرس اکسیداتیو در استریاتوم، حافظه فضایی در موش های صحرائی نر مبتلا به پارکینسون را به طور معنی داری بهبود می بخشد.
شبنم بارانی رقیه خاکپای
17بتا- استرادیول استروئید نورواکتیوی است که نقش آن در تعدیل درد به خوبی نشان داده شده است. 17بتا- استرادیول درک درد را از طریق اتصال به گیرنده¬های استروژنی و نیز واکنش آلوستریک با گیرنده¬های غشایی دیگر مثل گیرنده¬های گلوتاماتی و gabaa تعدیل می¬نماید. هسته پاراژیگانتوسلولاریس کناری (lpgi) علاوه بر کنترل برخی از اعمال اتونومیک مانند تنظیم گردش خون، در تعدیل و درک درد نیز نقش دارد. روش¬ها: در این مطالعه از موش¬های صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 270 گرم استفاده ¬شد. برای بررسی اثر ریزتزریق 17بتا- استرادیول به داخل هسته¬ی lpgi در تعدیل درد حاد و مزمن، کانول¬گذاری هسته¬ی lpgi انجام شد. ابتدا داروها تزریق و پس از 15 دقیقه 50 میکرولیتر فرمالین 4% به پنجه پای حیوان تزریق شد؛ سپس رفتارهای تکان¬های ناگهانی پای ملتهب (paw jerking)، خم کردن (flexing) و لیسیدن (licking) پای ملتهب القا شده با تزریق فرمالین به مدت 60 دقیقه ثبت شد. یافته¬ها: نتایج مطالعه اخیر نشان داد که تزریق 17بتا- استرادیول به داخل lpgi فاز اول رفتارهای خم کردن و لیسیدن پای ملتهب ناشی از تزریق فرمالین را کاهش داد؛ ولی اثری روی رفتار تکان دادن پای ملتهب نداشت. فاز دوم رفتارهای خم کردن، لیسیدن و تکان دادن پای ملتهب القا شده با فرمالین با تزریق 17بتا- استرادیول به داخل lpgi به طور معنی¬داری کاهش یافت. نتیجه¬گیری: براساس یافته¬های این مطالعه می¬توان نتیجه گرفت که احتمالا بخشی از اثر بی-دردی 17بتا- استرادیول روی درد التهابی القا شده با فرمالین از طریق گیرنده¬های داخل سلولی استروژن وساطت می¬شود.
کبری فردوسی حمیرا حاتمی نعمتی
اضطراب با شیوع متفاوتی در زنان و مردان گزارش شده است. این مسئله بیانگر تاثیر هورمون های جنسی بر اضطراب می باشد. از طرفی در بروز اضطراب، استرس اکسیداتیو نیز بی تاثیر نیست. از آنجاییکه گزارشات ضد و نقیضی در مورد اثر پروژسترون بر اضطراب وجود دارد، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات اضطراب زایی یا اضطراب زدایی دوز های مختلف پروژسترون در حضور یا عدم حضور ویتامین c می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه از 63 سر رت نر در 9 گروه شامل: سالین (حلال ویتامین c)، شاهد (روغن کنجد حلال پروژسترون)، 3 گروه دریافت کننده پروژسترون با دوزهای ( 30 ،10 ،5 میلی گرم بر کیلو گرم)، گروه دریافت کننده ویتامینc (80 میلی گرم بر کیلو گرم)، 3 گروه دریافت کننده دوزهای مختلف پروژسترون همراه با ویتامینc استفاده شد. مدت زمان تزریق 5 روز بود. عوامل مرتبط با اضطراب در مدل رفتاری ماز مرتفع به علاوه شکل در روزهای اول و پنجم مورد بررسی قرار گرفت. پس از اتمام روزهای تست رفتاری، سر حیوانات جدا شد و کورتکس پری فرونتال برای سنجش مارکر های استرس اکسیداتیو انتخاب شد. ماده تیوباربیتوریک اسید که شاخصه پراکسیداسیون لیپیدی بوده و همچنین آنزیم های آنتی اکسیدانی از قبیل سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پراکسیداز در کورتکس پری فرونتال رت ها مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: پروژسترون در دوز کم (5 میلی گرم بر کیلو گرم) اثر اضطراب زایی داشت (0/05>p). و در دوزهای (30 و10میلی گرم بر کیلوگرم) اثر ضد اضطرابی داشت (0/05p<). ارائه ویتامینc 80 ( میلی گرم بر کیلوگرم ) به تنهایی و همراه با پروژسترون ( 5،10،30 میلی گرم بر کیلوگرم ) سبب کاهش اضطراب گردید (0/001 p<). پروژسترون در دوز کم ( 5 میلی گرم بر کیلو گرم) سبب افزایش معنی دار در سطح مالون دی آلدئید شد و به کاهش فعالیت کاتالاز منجر شد (0/001 p<). پروژسترون در دوزهای (30 و10میلی گرم بر کیلوگرم) سبب کاهش سطح مالون دی الدئید و فعالیت کاتالاز به ترتیب در سطح (0/01p<، 0/05p<) گردید. سطح مارکرهای استرس اکسیداتیو از قبیل مالون دی آلدئید و همچنین سبب کاهش سطوح فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز گردید( 0/001p<). ارائه ویتامین c به تنهایی و همراه با دوزهای متفاوت پروژسترون (30 ،10 ،5 میلی گرم بر کیلوگرم ) سبب کاهش سطح مالون دی آلدئید و سوپراکسید دیسموتاز گردید (0/001>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد پروژسترون در دوزهای پایین اثر اضطراب زایی و در دوزهای بالا اثر اضطراب زدایی دارد. از طرفی ویتامین c به عنوان یک آنتی اکسیدان سبب بهبود اثرات ضد اضطرابی پروژسترون به ویژه در دوز های بالا می شود. همچنین پروژسترون با دوز های متفاوت اثرات متفاوتی بر روی مارکر های استرس اکسیداتیو دارد. ویتامین c به عنوان یک آنتی اکسیدان، اختلال پارامترهای استرس اکسیداتیو در کورتکس پری فرونتال رت های تیمار شده با پروژسترون را بهبود بخشید.
مریم آزاددار رقیه خاکپای
مقدمه: 17بتا- استرادیول استروئید نورواکتیوی است که نقش آن در تعدیل درد قبلا به خوبی نشان داده شده است. 17بتا- استرادیول درک درد را از طریق اتصال به گیرنده های استروژنی و نیز واکنش آلوستریک با گیرنده های غشایی دیگر مثل گیرنده های گلوتاماتی و gabaa تعدیل می نماید. هسته پاراژیگانتوسلولاریس کناری (lpgi) علاوه بر کنترل برخی از اعمال اتونومیک، در تعدیل درد نیز نقش دارد. روش ها: در این مطالعه از rat های نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 270 گرم استفاده -شد. برای بررسی اثر ریزتزریق آنتاگونیست گیرنده های nmda، ampaو gabaa به داخل هسته ی lpgi در تعدیل درد حاد و مزمن، کانول گذاری هسته ی lpgi انجام شد. ابتدا داروها تزریق و پس از 15 دقیقه 50 میکرولیتر فرمالین 4% به پنجه پای حیوان تزریق شد؛ سپس رفتارهای تکان های ناگهانی پای ملتهب (paw jerking)، خم کردن (flexing) و لیسیدن (licking) پای ملتهب القا شده با تزریق فرمالین به مدت 60 دقیقه ثبت شد. یافته ها: نتایج مطالعه اخیر نشان داد که تزریق 17بتا- استرادیول به داخل هسته lpgi فاز حاد و مزمن رفتارهای خم کردن، لیسیدن و تکان دادن پای ملتهب ناشی از تزریق فرمالین را کاهش داد. پیش تیمار هسته lpgi با آنتاگونیست گیرنده های gabaa (بیکوکولین)، nmda (ap5) و ampa (cnqx) اثر ضددردی 17بتا- استرادیول روی رفتارهای خم کردن، لیسیدن و تکان دادن پای ملتهب القا شده با فرمالین را در هر دو فاز آزمون خنثی نمودند؛ و حتی ap5 و cnqx طی فاز مزمن سبب القا پردردی شدند. نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که احتمالا بخشی از اثر بی-دردی 17بتا- استرادیول روی درد التهابی القا شده با فرمالین از طریق گیرنده های nmda و gabaa وساطت می شود.
سمیه حاتمی نعمتی فرزام شیخ زاده
زمینه و اهداف: استفاده از مواد محرک و روان گردان از دغدغه های بزرگ جوامع امروزی است. مصرف این مواد محرک همچون اکستازی و کریستال مت ، به طاعون همه گیر درجهان توصیف شده است. کریستال یا کریستال مت نیز جزء گروه آمفتامین ها است. اسامی خیابانی این ترکیب، کریستال یا سرعت می باشد. این ترکیب با تقلید اعمال آدرنالین بدن، سبب افزایش ضربان قلب، فشار خون، افزایش تعداد تنفس و انقباض رگهای خونی می گردد. مشخص شده این ماده مخدر صنعتی با تخلیه پایانه های دوپامینی و سروتونینی در نواحی مختلف مغز، سبب ایجاد اختلالات شناختی، حرکتی و دوره های شدید فراموشی می گردند. مشخص شده که این ترکیبات سبب تخریب پایانه های عصبی دوپامینرژیک و سروتونرژیک در مغز شده و با تهی کردن مغز از این انتقال دهنده های عصبی، سبب اختلال در برخی فعالیت های حافظه و یادگیری می گردد. از طرفی اعتیاد به مواد روان گردان سبب القاء استرس اکسیداتیو و به دنبال آن آپوپتوز می گردد. استرس اکسیداتیو ناشی از یک عدم تعادل بین تولید گونه های باز فعال اکسیژن و توانایی سیستم زیستی برای سم زدایی این واسطه های فعال می باشد. گیاه اسکروفولاریا از گذشته در امر درمان مورد استفاده قرار می گیرد. اثرات ضد میکروبی و ضد استرس اکسیداتیو آن در منابع مختلف ذکر گردیده است. در این پژوهش بر آن شدیم تا تغییرات حافظه ی فضایی را با استفاده از روش ماز آبی موریس و نیز میزان تغییر آنزیم ها ی دخیل در استرس اکسیداتیو را در مغز موش های صحرائی معتاد به کریستال مت و تحت تیمار با عصاره ی الکلی اسکروفولاریا مورد بررسی و آنالیز قرار بدهیم. مواد و روش ها: 84 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی (50±200) گرم به صورت تصادفی به دوازده گروه هفت تائی شامل گروه شاهد، گروه کریستال با دوز 5، گروه کریستال با دوز 10، گروه کریستال با دوز 15، گروه عصاره با دوز 100، گروه عصاره با دوز 200، گروه کریستال 5 با تیمار100، گروه کریستال10با تیمار100، گروه کریستال 15 با تیمار100، گروه کریستال 5 با تیمار200، گروه کریستال 10 با تیمار200 و گروه کریستال 15 با تیمار200 تقسیم شدند. روش تزریقات درون صفاقی بود. جهت بررسی اثرات آنتی اکسیدانی عصاره ی گیاه ، تزریق آن 30 دقیقه قبل از کریستال مت صورت گرفت. بعد از اتمام دوره های تیمار، از حیوانات تمامی گروه ها آزمون ماز آبی موریس به عمل آمد. در خاتمه، نمونه برداری از قشر پری فرونتال انجام گردید و میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه با استفاده از روش mda و آنزیم های آنتی اکسیدانی cat و sod و pod سنجش گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که کریستال مت در همه ی دوز ها سبب کاهش معنی دار حافظه فضایی گردید (001/0 p<)، که این کاهش حافظه در دوز 15 نسبت به دوز های 5 و 10 بیشتر بود. عصاره الکلی اسکروفولاریااستریاتا به طور معنی داری حافظه فضایی را در رت های معتاد به کریستال مت با دوز 5 میلی گرم/کیلوگرم بهبود بخشید (05/0 p<)، ولی در رت های معتاد به کریستال مت با دوزهای 10 و 15 میلی گرم/کیلوگرم تاثیر معنی داری نداشت. همچنین میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در گروه های معتاد به کریستال با دوز 5 میلی گرم/کیلوگرم با تیمار عصاره الکلی اسکروفولاریااستریاتا کاهش معنی داری را نسبت به گروه های معتاد به کریستال نشان داد (05/0 p<)، ولی در رت های معتاد به دوز های 10 و 15 کریستال مت تاثیر معنی داری نداشت. بحث: عصاره اسکروفولاریااستریاتا حاوی ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی می باشد که قادرند با گرفتن و روبیدن گونه های باز فعال اکسیژن، وضعیت ردوکس سلولی و متابولیسم انرژی را حفظ نموده و بدین سان اثرات حفاظتی خود را اعمال نمایند. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که تزریق عصاره الکلی اسکروفولاریااستریاتا از طریق کاهش بار اکسیداتیو و تعدیل مارکرهای استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ، حافظه فضایی در موش های صحرائی نر معتاد به کریستال را بهبود می بخشد.
حمیرا حاتمی نعمتی شهربانو عریان
با توجه به این نکته که سیستم نیکوتینی استیل کولین در فرایندهای یادگیری و عملکردهای حافظه نقش مهمی دارند. لذا در این مطالعه اثرات محیطی و مرکزی نیکوتین و تداخل عمل آن با سیستم آلفا ا-آدرنرژیک در تثبیت حافظه بررسی شد. تزریق درون صفاتی (i. p) نیکوتین (mg/kg 1/5، 1، 0/5) سبب افزایش تثبیت حافظه در حیوانات شد. همچنین تزریق درون بطنی نیکوتین (i. c. v) (mg/rat 1، 0/1، 0/01) نیز سبب افزایش تثبیت حافظه در حیوانات گردید. تزریق آگونیست a1 آدرنوسپتور، فنیل افرین، در دوز پایین (mg/rat 1، 0/5، 0/1) بخاطر آوری حافظه را دچار اختلال ساخت . تزریق دوزهای مختلف نیکوتین با دوز mg/rat 0/1 فنیل افرین، پاسخ نیکوتین را تغییر نداد، همچنین تزریق دوزهای مختلف فنیل افرین (mg/rat 0/1، 0/05، 0/01) به همراه نیکوتین (mg/rat 0/1) نیز اثر نیکوتین را در تقویت حافظه بهبود نبخشید. تزریق دوزهای مختلف نیکوتتین (mg/rat 1، 0/1، 0/01) با دوز (mg/rat 1) پرازوسین، و نیز تزریق دوزهای مختلف پرازوسین با نیکوتین 0/1، در هر دو حالت سبب کاهش تثبیت حافظه شد. به عبارتی پرازوسین، اثر تقویتی نیکوتین را در تثبیت حافظه مهار میکند لذا این دو دارو با یکدیگر تداخل مهاری دارند. تزریق آگونیست a1 آدرنوسپتور، فنیل افرین، (mg/rat 0/1، 0/05، 0/01) به همراه آنتاگونیست a1 آدرنوسپتور، پرازوسین، (mg/rat 1، 0/5) تثبیت حافظه را کاهش داد. بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که مکانیسم های آدرنوسپتور در افزایش تثبیت حافظه القا شده توسط نیکوتین نقش دارند.