نام پژوهشگر: مریم میرلطیفی
مریم میرلطیفی زهرا صباغیان
امروزه رشد بخش کشاورزی به عنوان یکی از راههای رهایی از اقتصاد تک محصولی وابسته به نفت مورد توجه مسئولین محترم قرار گرفته است . به صورتی که رشد این بخش ، محور توسعه در برنامه پنج ساله دوم می باشد. بدون تردید تحقیقات کشاورزی یکی از مسیرهای اصلی است که برای تحقق اهداف برنامه توسعه ملی، ناگزیر باید از آن عبور کرد. با توجه به پراکندگی اقلیمی، جغرافیایی و محصولات (400 نوع محصول مختلف ) در کشور، بخش تحقیقات نیاز فراوانی به نیروی انسانی متخصص دارد. بررسی وضعیت کنونی گویای این واقعیت تلخ است که کمبود نیروی انسانی متخصص ، یکی از مشکلات جدی این بخش می باشد. با توجه به این که موفقیت سازمانها، در گرو نیروی انسانی متعهد و متخصص است . لذا، فراهم کردن زمینه حداکثر بهره وری از این نیروی انسانی محدود، از وظایف عمده مدیران این بخش می باشد. اساسا علت توجه به علوم رفتاری و توجیه پرداختن به این گونه مباحث ، امید به ایجاد تفاوتی مثبت در اثر بخشی سازمانی است . اثر بخشی سازمانی با میزان تحقق اهداف سازمان سنجیده می شود و اهداف سازمانی از طریق اعمال و رفتار انسانها متحقق می شود. یقینا رفتار انسانها در خلاء شکل نمی گیرد، بلکه رفتار سازمانی و عملکرد انسانها در بستر فرهنگی سازمان شکل می گیرد و از آن یقینا تاثیرپذیر است . فرهنگ سازمانی به عنوان مجموعه اعتقادات و ارزشهای نسبتا ثابت و الگوی رفتاری که عموما افراد سازمان پایبند آنها هستند و بر تمام جنبه های سازمان تاثیر می گذارد، سازنده محیط انسانی است که افراد در آن محیط وظایفشان را انجام می دهند. شاید به دلیل نقش محوری فرهنگ سازمانی است . که ادگار شاین معتقد است اگر رهبر تنها یک وظیفه مهم داشته باشد آن وظیفه ایجاد و مدیریت فرهنگ سازمانی است . به منظور مدیریت فرهنگ سازمانی، مدیر باید رسالت و اهداف سازمان را تبیین کند. ارزشهایی که منجر به تحقق آن اهداف می شوند را شناسایی و در جهت خلق آن ارزشها تلاش کند. همان طور که می دانیم قبل از انجام هر گونه تغییر و برنامه ریزی ضرورتا باید وضعیت موجود بررسی شود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی فرهنگ سازمانی موجود و بررسی ارتباط احتمالی آن با عملکرد صورت گرفت . نظر به این که به منظور بررسی وضعیت موجود نگرش افراد در رابطه با فرهنگ سازمانی و ارزشهای فرهنگی آن جمع آوری شده است . تحقیق از نوع پیمایشی است . با توجه به این که تعداد افراد جامعه کم و محدود بود (متشکل از 154 نفر محقق)، کل جامعه مورد بررسی قرار گرفت . در این تحقیق از پرسشنامه 32 سوالی که شامل 11 شاخص فرهنگی است و همچنین از نمرات ارزیابی عملکرد محققان استفاده شده است . تحقیق حاضر بر مبنای دو فرضیه اصلی و چند فرضیه فرعی شکل گرفت . فرضیه های اصلی عبارتند از: -1 عملکرد افراد با ادراک آنها از فرهنگ سازمانی مرتبط است . -2 فرهنگ سازمانی مراکز مورد مطالعه با یکدیگر متفاوت است . لازم به ذکر است ادراک گروه های مختلف موجود در این مراکز، (مدیران، محققان، مذکر و مونث ، مدرک تحصیلی مختلف ، افراد باسابقه کاری متفاوت ) هر کدام جداگانه در هر یک از مراکز مورد برری قرار گرفت . مهمترین نتایج این تحقیق عبارتند ازک 1) عملکرد افراد با ادراک آنان از فرهنگ سازمانی مرتبط نیست . 2) فرهنگ سازمانی مراکز مورد بررسی با یکدیگر متفاوت است . 3) ادارک مدیران و محققان از فرهنگ سازمانی با یکدیگر متفاوت است . 4) ادراک افراد با مدرک تحصیلی مختلف ، با یکدیگر متفاوت است . 5) ادراک زنان و مردان از فرهنگ سازمانی متفاوت است . 6) ادارک افراد باسابقه کار مختلف ، با یکدیگر متفاوت نیست .