نام پژوهشگر: عبدالمجید صفایی قادیکلایی
عبدالمجید صفایی قادیکلایی عادل آذر
فعالیت های تولیدی در شرایط کنونی و طی دهه های اخیر با پدیده جهانی شدن و رقابتی سخت فزاینده روبرو شده اند. انتقال فعالیت های تولیدی از یک رقابت در سطح ملی به یک رقابت در سطح جهانی و توانمندی روزافزون رقابت کنندگان حاضر در این صحنه، شرکتهای تولیدی و حتی دولتها را وادار به تجدیدنظر در سیاست های ملی و تولیدی خود نموده است . برای بقا و حضوری موفق در این عرصه رقابت سخت ، شرکتها باید دارای سیستمی از فعالیت های تولیدی باشند که به مدد آن قادر به طراحی بسیار سریع محصولات جدید و بهبود سریع محصولات موجود، واکنش سریع در برابر تغییرات بازار، چرخه های کتاه تر تولید و نهایتا بسیار انعطاف پذیر باشند. استراتژی پیشنهادی ما استقرار سیستم (تولید در سطح جهانی) است ، این سیستم که ترکیبی مناسب از عناصر کلیدی بهره وری مانند مدیریت کیفیت جامع، تولید بهنگام، اتوماسیون کارخانه، تعمیر و نگهداری بهره ور جامع با بستر مشارکت کارکنان را ارائه می کند، تحت تاثیر دو مولفه اندازه شرکت و فرهنگ های مدیریتی سازمان می تواند اولویت های متفاوتی را شامل گردد. مشکل اصلی در این رساله بررسی مولفه های بحرانی در استقرار این سیستم در شرکت های متوسط و بزرگ ایرانی است . در مورد مطالعه (خودروساز) بعد از انجام پژوهش ، عوامل طرز تلقی از دارائی های انسانی شرکت و نگرش مدیریت به عرصه های تولید از عوامل بحرانی استقرار این سیستم تعیین شدند. برای استقرار این سیستم نیز بعد از بررسی همه مدل های استقرار یک مدل با رویه ای فازبندی شده (استقرار طی 7 فاز) از نتایج پژوهش پیشنهاد گردید که مرد تایید و اصلاح خبرگان این صنعت نیز قرار گرفت .