نام پژوهشگر: علی اکبر نصرتی سیاهمزگی
علی اکبر نصرتی سیاهمزگی محرم رضایتی کیشه خاله
شهرآشوب متنی است که موضوع آن نکوهش یا ستایش مردمِ یک شهر یا درباریان، و توصیفِ عاشقانۀ صاحبان شغل-های اجتماع باشد. شهرآشوب¬ها با جامعه پیوندی نزدیک دارند. پژوهش در حوزة شهرآشوب اندک¬ است، و برخی زوایای آن، هنوز در مُحاق. در این رساله، مهم¬ترین شهرآشوب¬های ادبیّات فارسی ؛ یعنی شهرآشوب¬های مسعود سعد سلمان، مهستیِ گنجوی، امیرخسروِ دهلوی، کلیمِ همدانی، سیدای نسفی، صنایع¬البدایعِ سیفیِ بخاری، مجمع¬الاصنافِ لسانیِ شیرازی، کارنامة بلخِ سناییِ غزنوی، شهرآشوب وحید قزوینی در مثنوی عاشق و معشوق و نامة نامیِ خواندمیر را در سه دستة شهری، صنفی و درباری، بر مبنای نقد ساخت¬گرایِ تکوینی؛ رویکرد گلدمن و بوردیو بررسیده¬ایم. در رویکرد گلدمن، اثر ادبی جزئی مستقل از آفریننده، و وابسته به گروه است. این گروه خود جزئی از ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دوره¬ای معین است. این رویکرد، به دنبال دستیابی به جهان¬بینیِ گروه¬هایی است که موجب پدیدآیی اثر در دوره¬هایی ویژه می¬شوند. نخست ساختارهای معنادارِ درونیِ اثر یافته می¬شود و سپس همخوان-ها و پیوندهای معنادار با ساختارهای فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمانه. در رویکرد بوردیو، فضای اجتماعی نویسنده، میدانی از درگیری برای دستیابی به موقعیت و سرمایه است، انواع سرمایه؛ فرهنگی، اجتماعی، و نمادین، در پویایی جامعه نقش دارد. میدان نگرش خود را بر واردشوندگان می¬قبولاند. میدان، با مفهوم منش در اثر شناسایی و نقد می¬شود. مردم، در میدان، در پیِ دستیابی و گستردنِ قدرت خویش¬اند. ساختار معنادار در شهرآشوب¬های صنفی تغزّلِ مذکّر، توصیف و مطایبه است. شهرآشوب¬ها از نظر شکل و محتوا و سنت¬های ادبی هم¬ارز و همسو با سنت¬های روزگار خود بوده¬اند. برخی از شهرآشوب¬سرایان از این سرمایة فرهنگی برای پیشروی در میدان قدرت بهره برده¬اند و برخی دیگر تنها به جنبه¬های التذاذی آن توجه داشتند. شهرآشوب گاه ابزاری برای طبقة مسلط در میدان قدرت بود تا فرهنگ دلخواه خویش را با این سرمایة فرهنگی در جامعه بگستراند. برخی نیز با اینکه در میدان قدرت بودند، نخواستند از این راه ذائقة فرادستان را بر فرودستان تحمیل کنند. بیشتر شهرآشوب¬سرایان از دایرة سیاسی ایران بیرون بودند، یا در هند بودند یا فرارود، اما پیروزمندترین آنان، لسانی، در ایران زیسته و تقریباً ارتباطی با هند نداشته است. مهم¬ترین عامل تکوین شهرآشوب¬های صنفی تلذذ ادبی و تفنن بوده است. شهرآشوب¬سرایان درباری هم در میدان قدرت و هم در میدان ادبی بازی کرده و سرمایة فرهنگیِ شاعری را در رقابتِ میدان¬ها برای رسیدن به هدف به کار برده¬اند. این وضعیت ساختارهای مدح، توصیف، و مطایبه را برای شهرآشوب¬های درباری رقم زد. این ساختارها، مَنِشی متناسب با موقعیت آنان بود و شهرآشوب سرایانِ میدانِ ادبی را با منازعه بر سر میدان ادبی به سرمایه نزدیک کرد. به همین دلیل مدح درباریان از کانون قدرت آغاز می¬گردد و به ترتیب هرمی قدرت پایین می¬آید و هنگامی که به درباریان دور از قدرت می¬رسد کار به بیان تابوهای اخلاقی می¬کشد. شهرآشوب سرایان درباری ساخت کلان مدح و قصاید مدحی را تغییر داده¬اند و گاه به جای اغراق¬های بی¬اساس به بیان پستی¬ها و کشمکش¬ها و توصیف حاکمان پرداخته¬اند.
علی اکبر نصرتی سیاهمزگی جعفر حمیدی
معرفی، نقد و بررسی هر آشوب در سه بخش انجام گرفته است . در بخش نخست شهر آشوب سرا به صورت اجمالی معرفی شده است و در صورت نیاز به اوضاع اجتماعی و سیاسی روزگار او نیز اشاره شده است . در بخش دوم، شهر آشوب از نظر ساختار، دورن مایه، ویژگی های زبانی و تنوع وزن های بررسی شده است . بخش سوم "زیبایی شاسی ادبی" شهر آشوب است . در این بخش پرکاربردترین صورت های خیالی هر شهر آشوب بررسی شده است . در شهر آشوب های صنفی "هسته ی مرکزی صورت های خیالی" یعنی شبیه بیشترین بسامد را دارد. به همین سبب گسترده ترین موضوع در بخش های سوم بررسی تشبیه شده است . بررسی تشبیه بر اساس آمار و جدول هایی انجام گرفته که در پایان بحث تشبیه آورده شده است . در لابه لای بحث تشبیه به اصطلاحاتی بر می خورید که گمان می رود نیاز به تعریف داشته باشد. تشبیه صنفی و غیر صنفی یکی از آن هاست ، تشبیه صنفی تشبیهی است که یکی از ارکان آن مربوط به صنفی باشد که توصیف می شود، برای نمونه: تشبیه ابروی شاعر به دو مصرع از بحر خفیف و یا تشبیه طاق ابروی زاهد به محراب . تشبیه هایی که ویژگی را ندارند تشبیه غیرصنفی هستند.