نام پژوهشگر: مجتبی حافظی
مجتبی حافظی علی مانی
بررسی تاثیر تجارت خارجی بر رشد اقتصادی یکی از موضوعات پراهمیت در انتخاب راهبردهای توسعه در کشورهای در حال توسعه است . دولت به تبع دستیابی به درآمدهای نفتی، سیاستهای وارداتی کشور را تنظیم کرده است و در زمان کاهش این درآمدها بطور قابل ملاحظه ای از سهم کالاهای سرمایه ای و واسطه ای کاسته است از سوی دیگر در شرایط بهبود درآمدهای نفتی، از توسعه صادرات غیرنفتی غافل شده است . هدف از این تحقیق بررسی رابطه بلندمدت بین رشد تجارت خارجی (به تفکیک واردات و صادرات و زیرگروه های آن) با رشد اقتصادی در ایران است . نتایج تحقیق بدنبال این خواهد بود که آیا سیاستهای تحدید واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای در شرایط کمبود منابع ارزی مفید بوده است . از سوی دیگر با بررسی رابطه علت معلولی بین رشد اقتصادی و رشد صادرات غیرنفتی به این سوال اساسی پاسخ خواهد داد که آیا برای توسعه صادرات باید درصدد مهیا کردن بستر مناسب برای صادرات بود یا اینکه محدودیتهای صادرات نشات گرفته از تولید است و برای توسعه صادرات باید تولید را تجهیز نمود. روش تجزیه تحلیل روش آماری با بهره گیری از تکنیکهای نوین همگرائی در اقتصادسنجی است . علت اصلی بهره گیری از این تکنیکها به علت ماهیت غیرساکن بودن متغیرهای اقتصادی است . بطوریکه غافل ماندن از این موضوع ممکن است به رگرسیون کاذب منجر شود. داده های آماری مورد استفاده عبارتند از سری زمانی واردات به تفکیک کالاهای سرمایه ای، مصرفی واسطه ای، صادرات نفتی و غیرنفتی، موجودی سرمایه (آمار موجودی سرمایه از برآورد موجودی سرمایه کشور توسط کلانتری و عرب مازار استفاده می شود)، نیروی کار و تولید ناخالص داخلی در بازه زمانی 1338-76 است . متناسب با نتایج به دست آمده در این تحقیق داریم که: رشد موجودی سرمایه تاثیر مثبت معنی داری بر رشد اقتصادی دارد. ولی رابطه معنی داری بین نرخ رشد اشتغال و رشد اقتصادی وجود ندارد. این امر می تواند بیانگر وجود ترکیب نامناسب و نامتعادل عوامل تولید نیروی کار و سرمایه در فرآیند تولید باشد. رشد صادرات و واردات تاثیر مثبت معنی دار بر رشد اقتصادی دارد و تاثیر رشد صادرات بر رشد اقتصادی بیش از تاثیر واردات بر رشد اقتصادی است . صادرات نفت نقش مسلطی در تغییرات رشد اقتصادی دارد. با توجه به ارتباط معنادار بین رشد صادرات نفت و رشد اقتصادی و تحولات غیرقابل کنترل بازار نفت می توان نتیجه گرفت که تا چه میزان اقتصاد کشور در صورت متمرکز شدن بر صادرات نفت آسیب پذیر خواهد بود. رابطه مثبت معنی داری بین نرخ رشد واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای با رشد اقتصادی وجود دارد ولی هر یک از کالاهای مذکور تاثیر یکسانی بر رشد اقتصادی ندارد. این تاثیر برای واردات کالاهای واسطه ای بعلت زود بازده بودن بیش از کالاهای سرمایه ای است . ضمن اینکه واردات کالاهای مصرفی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی ندارد. بنابراین اقدام جهت افزایش سهم کالاهای واسطه ای و سرمایه ای از کل واردات و کاهش سهم کالاهای مصرفی به رشد اقتصادی شتاب می دهد. بنابراین سیاستهای تحدید واردات لزوما سیاست مناسبی نیست . رابطه علیت گرنجری بین متغیرهای رشد صادرات (به تفکیک کالا، کالا و خدمات ، و غیرنفتی) با رشد اقتصادی نشان از جهت علیت از رشد اقتصادی به رشد صادرات است . این موضوع اهمیت نقش تولید و ضرورت توجه به آن را نمایان می سازد.