نام پژوهشگر: ندا شجاعی
ندا شجاعی سالار درافشان
عروس ماهی زاینده رود petroleuciscus esfahani از خانواده کپورماهیان از جمله ماهیان با ارزش اکولوژیک و صید ورزشی در حوضه زاینده رود و رودخانه کارون در ایران است. با توجه به اهمیت مطالعه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت در مدیریت و حفاظت از گونه ها، تنوع ژنتیکی ذخایر عروس ماهی زاینده رود با استفاده نشانگر مولکولی ریزماهواره در پاسخ به آلاینده فلز سنگین کادمیم مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی 30 قطعه ماهی از هر یک از ایستگاه های چشمه دیمه، خرسونک، چمگردان و پل صفائیه صید شد. پس از آماده سازی و هضم نمونه های بافت آبشش، عضله، روده و کلیه، مقدار فلز سنگین کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله ای تعیین گردید. به منظور انجام مطالعات مولکولی، استخراج دی.ان.ا. با استفاده از کیت بایوبیسیک از قسمتی از بدن انجام گرفت و واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از پنج جفت آغازگر ریزماهواره ctof-172، bl1-2b، cnab-030، llea-071 وca3 در دمای الحاق °c 58-56 انجام شد. محصولات واکنش زنجیره-ای پلیمراز روی ژل اکریلامید ?? درصد الکتروفورز و به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شد و نتایج حاصل از آنها با استفاده از نرم افزار های powermarker ver 3.0، popgene ver 3.2، ver 3.11 arleguin، mega ver 4 و ntsys ver 2.02 آنالیز شد. بافت عضله کمترین و بافت کلیه به دلیل تجمع و ماندگاری فلز در طولانی مدت بیشترین میزان آلاینده را نشان داد. همچنین غلظت این آلاینده از بالادست سد (چشمه دیمه و خرسونک) به سمت پایین دست سد (چمگردان و پل صفائیه) به دلیل کاربری اراضی و ورود فاضلاب کارخانه ذوب آهن به رودخانه افزایش یافت. تعداد آلل مشاهده شده از 6/9 (چشمه دیمه) تا 6/8 (خرسونک، پل صفائیه و چمگردان) و تعداد آلل موثر از 84/6 (چشمه دیمه) تا 66/5 (چمگردان) متغیر بود. ارزش میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی برای تمامی مکان های ژنی 82/0 محاسبه شد. در میان پنج جایگاه چندشکل، نشانگر cnab-030 در پایین ترین چندشکلی و نشانگر ca3 بالاترین چندشکلی را نشان داد. هتروزایگوسیتی مورد انتظار از 82/0 (خرسونک و چمگردان) تا 85/0 (چشمه دیمه) با میانگین 849/0 و هتروزایگوسیتی مشاهده شده از 92/0 در ایستگاه چمگردان تا 00/1 در ایستگاه خرسونک با میانگین 978/0 متغیر بود. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ برای تمام مکان های ژنی در تمام ایستگاه ها نشان داد که نشانگر های ctof-172 و cnab-030 در تمام ایستگاه ها، نشانگر bl1-2b در ایستگاه های چشمه دیمه ، خرسونک و پل صفائیه، نشانگر llea-071در ایستگاه های خرسونک و پل صفائیه و نشانگر ca3 تنها در ایستگاه چمگردان به طور معنی داری از تعادل منحرف بودند (001/0p<). میانگین fst در بین ایستگاه های مورد مطالعه 02/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که %20/2 تنوع، بین ایستگاه ها و 80/97 درصد تنوع داخل افراد وجود داشت، یعنی این که بیشتر تنوع کل به تفاوت در داخل افراد و فقط سهم کوچکی از تنوع به تفاوت بین ایستگاه ها اختصاص داشت. میزان شباهت و فاصله ژنتیکی بین ایستگاه ها به ترتیب از دامنه 859/0- 756/0 و 244/0- 141/0 به دست آمد. در مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی عروس ماهی زاینده رود بالا بود و تفاوت معنی داری در تنوع ژنتیکی بین ایستگاه ها مشاهده شد، تفاوت ژنتیکی بین دو به دو ایستگاه ها نیز معنی دار بود (05/0>p) که می تواند به دلیل آلودگی کادمیم باشد، چه بسا حضور آلل های منحصر به فرد در برخی ایستگاه ها نیز این موضوع را تاکید می کند اما این تفاوت در حدی نبود که ایستگاه ها را از هم تفکیک کند. تفاوت کم بین ایستگاه ها می تواند به دلیل فاصله جغرافیایی اندک و جریان ژنی بالا بین ایستگاه ها باشد. جهت درک بهتر ساختارجمعیتی عروس ماهی زاینده رود در پاسخ به آلاینده ها مطالعه ساختار جمعیتی آن با استفاده ازدیگرنشانگرهای مولکولی و دیگر آلاینده های موجود در مناطق پراکنش آن و نیز مطالعات بیولوژیکی واکولوژیکی توصیه می شود.
ندا شجاعی علیرضا علی احمدی
جدیدترین نظریات توسعه، بر این امر تاکید دارند که توسعه و پیشرفت ملل مبتنی بر علم و تکنولوژی است و سایر عوامل منابع طبیعی، موقیعت جغرافیایی و ... نقش حاشیه ای دارند. تحقیق حاضر در همین راستا تلاش می کند که تاثیر علوم و تکنولوژی بر توسعه را اندازه گیری و تحلیل نماید. در این خصوص ابتدا مرور بر روی نظرات محققین و پژوهشگران انجام گرفته و ضمن ارائه تعاریف لازم از علم و تکنولوژی و سیاستهای آن، این نکته مورد تایید قرار می گیرد که تاثیر این عوامل بر توسعه به مفهوم مصطلح مورد اجماع صاحبنظران می باشد و به همین دلیل سیاستهای مختلف علم و تکنولوژی مورد شناسایی و دسته بندی قرار می گیرند. سپس روشهای مختلفی که می توانند در جهت سنجش تاثیر علم و تکنولوژی بر توسعه مورد استفاده قرا گیرند نظیر "جدول داده-ستانده"، "اقتصاد سنجی"، "شبیه سازی دینامیکی"، و "تکنیکهای آماری چند متغیره" مورد شناخت و مقایسه قرار می گیرند که در این میان روش "همبستگی کانونی" که یکی از تکنیکهای آمار چند متغیره است انتخاب می شود. روش مزبور در مواقعی استفاده می شود که دو گروه متغیر وابسته و مستقل وجود دارد که میان همه آنها همبستگی موجود است . کاربرد این تکنیک در مباحث توسعه کاملا تازگی دارد و تحقیق حاضر شاخصهای توسعه صنعتی را متغیرهای وابسته و شاخصهای علم و تکنولوژی را متغیرهای مستقل دانسته ایم که با جمع آوری داده های مربوط به چهار شاخص توسعه صنعتی و یازده شاخص علم و تکنولوژی برای 42 کشور نمونه، تحلیل مزبور صورت گرفته و بر اساس نتایج آن پیشنهاداتی در راستای ارتقا سطح توسعه کشورمان ارائه گردیده است .