نام پژوهشگر: قدرت ترابی
غلام حسین نظری قدرت ترابی
مجموعه افیولیتی لاکولیت شکل لوگر بخشی از اولترامافیک های سنوزوئیک افغانستان محسوب می گردد و در کمربند افیولیتی جنوب شرق افغانستان در محدوده بلوک کابل گسترش دارد. این مجموعه بخشی از افیولیت های نئوتتیس در سیستم کوهزایی آلپ - هیمالیا با سن جایگیری ائوسن، یکی از بزرگ ترین انواع خود در جهان با مساحتی در حدود 2000 کیلومتر مربع به حساب می آید. سنگ های اولترا مافیک لوگر در همراهی با کربنات و فیلیت – کربنات سازند پالئوزوئیک بالایی چین – سار واقع شده اند که توسط دیاباز، گابرو – دیاباز و دیوریت قطع می گردند. قسمت جلویی این مجموعه، در امتداد سطح روراندگی آب پران با ساختمان های بلوک کابل همپوشانی نموده است. این مجموعه به سمت غرب توسط گسل عمقی پغمان و به سمت شرق بوسیله گسل عمقی التیمور محدود می گردد. مجموعه افیولیتی لوگر تقریباً یکنواخت بوده و عمدتاً متشکل از هارز بورژیت است. سرپانتینیت ها و سنگ های سرپانتینی شده اغلب در امتداد زون های گسله ای وجود دارند. حدود دو سوم از توده های اولترامافیک توسط سازند های نئوژن و کواترنری پوشانده شده هستند. کرومیتیت ها عمدتاً در دونیت ها به صورت عدسی های کوچک و بزرگ بخصوص در نواحی محمد آغه دیده می شوند. واحد های سنگی گابرویی گسترش بسیار کمی دارند. مرز بین لرزولیت، هارزبورژیت و دونیت تدریجی بوده به طوری که دونیت به صورت لنز مانند درون هارزبورژیت دیده می شود. مرز بین پیروکسنیت با پریدوتیت های گوشته بسیار واضح و شارپ می باشد. چهار کانی الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و اسپینل فازهای اصلی تشکیل دهنده پریدوتیت های گوشته افیولیت لوگر هستند. الیوین های جایگزینی ریز دانه به خوبی قابل تشخیص می باشند. در این پریدوتیت ها رگه های کلسیتی به فراوانی دیده می شوند. در کرومیتیت گاهی دیوپسید و کلریت مشاهده می گردد. جهت تشخیص منشأ، شرایط تشکیل و فرایندهای موثر بر این مجموعه از انواع نمونه های سنگی فوق الذکر و همچنین نهشته های کرومیتیتی موجود در دونیت ها نمونه برداری گردید و کانی های اصلی تشکیل دهنده ی این پریدوتیت ها برای تجزیه میکروسوند انتخاب گردیدند. بررسی نتایج آنالیز ها و ترسیم آنها در دیاگرام های مربوطه نشان می دهد که پریدوتیت های لوگر مربوط به گوشته زیر پوسته اقیانوسی بوده و بخشی از افیولیت هستند که به صورت تکتونیت در زمان ائوسن در جنوب غرب کابل جایگیری کرده اند. همچنین شیمی کانی های موجود نشان می دهند که تحولات پتروژنیکی شامل چند مرحله ی تراوش ماگمایی هستند. لرزولیت های موجود در این افیولیت توسط واکنش با یک مذاب بازیک تا الترابازیک، هارزبورژیت و دونیت ها را بوجود آورده است. تماس مذاب فوق با سنگ اولیه گوشته (لرزولیت) باعث ذوب کلینوپیروکسن و تبدیل آن به هارزبورژیت شده است. ادامه واکنش باعث ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن و تبدیل آن به الیوین + مذاب غنی از سیلیس گردیده است. الیوین های حاصل، دونیت جایگزینی را تشکیل داده اند و sio2 اضافی وارد مذاب صعود کننده گردیده است. مذاب با sio2 بالا وارد محدوده پایداری کرومیت گشته و بدین ترتیب نهشته های کرومیتیت انبانی در زمینه دونیت های جایگزینی شکل گرفته اند. حضور نهشته های کرومیتیت و دیگر شواهد پتروژنیک رخداد واکنش های سنگ – مذاب را در یک محیط supra-subductuion zone نشان می دهند. محتوای کم al2o3 ارتوپیروکسن ها و کلینوپیروکسن ها و na2o کلینوپیروکسن ها نشان دهنده درجه بالای ذوب بخشی واحد های سنگی گوشته لوگر می باشد. دونیت ها جایگزینی بوده و حاصل واکنش های سنگ – مذاب هستند. اسپینل های موجود در دونیت های لوگر رفتار نسبتاً متفاوتی با سایر اسپینل های موجود در واحدهای سنگی گوشته نشان می دهند. محاسبات دما سنجی دماهای بین 1017 تا 1064 درجه سانتی گراد برای لرزولیت، 1052-1037 درجه سانتی گراد در هارزبورژیت ها و 1130-1057 درجه سانتی گراد را در دونیت ها نشان می دهد. فشار میانگین تخمین زده شده برای لرزولیت، هارزبورژیت و دونیت به ترتیب kbar3/2±33، kbar3/2±33 و kbar 3/2±31 محاسبه شده است. واژه های کلیدی: افغانستان، کابل، لوگر، افیولیت، پریدوتیت های گوشته، کرومیتیت، واکنش سنگ – مذاب، ذوب بخشی، محیط سوپراسابداکشن
ثمینه رجبی قدرت ترابی
افیولیت ملانژ سورک به صورت نواری باریک و کم ارتفاع، با عرض متوسط چند صد متر در غرب استان یزد قرار دارد و از لحاظ زمین شناسی در حاشیه جنوب غربی زون ایران مرکزی و در امتداد گسل و نوار افیولیتی نائین - دهشیر - بافت واقع شده است. واحد های سنگی مورد بررسی این افیولیت ملانژ شامل پریدوتیت های گوشته و سنگ های ولکانیک آن می باشند. واحد اصلی پریدوتیت های این منطقه هارزبورگیت است و پس از آن لرزولیت و دونیت های سرپانتینی و لیستونیتی شده قرار دارند. لرزولیت های این پریدوتیت ها دارای کانی های اصلی الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و کانی های فرعی کروم اسپینل و آمفیبول هستند. الیوین به وفور در حاشیه های خلیجی ارتوپیروکسن ها مشاهده می شود. آنالیز نقطه ای پنج کانی فوق در لرزولیت ها نشان می دهد که ترکیب الیوین ها فورستریت، ارتوپیروکسن ها انستاتیت، کلینوپیروکسن ها دیوپسید و آمفیبول ها پارگاسیت می باشد. مقدار cr# کروم اسپینل ها از لرزولیت به سمت دونیت افزایش می یابد. بررسی های سنگ نگاری و نتایج دما و فشار سنجی کلینوپیروکسن پریدوتیت ها گویای رخساره اسپینل لرزولیت می باشد. شواهد صحرایی، سنگ نگاری و شیمی کانی های پریدوتیت ها همگی نشان دهنده نقش واکنش مذاب / پریدوتیت گوشته در تشکیل پریدوتیت های این افیولیت ملانژ در یک محیط بالای زون فرورانش است. انجام این واکنش ها تا حدی است که پس از ذوب کلینوپیروکسن ها، ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن ها شروع شده و باعث تشکیل الیوین های جایگزینی و مذاب غنی از sio2 می گردد. ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن ها باعث تشکیل دونیت های جایگزینی، افزایش sio2 مذاب صعود کننده و وارد شدن آن به محدوده پایداری کروم اسپینل شده و کروم اسپینل های با cr# بالا تشکیل می شوند. مذاب باقیمانده، که غنی از sio2 می باشد در نهایت سنگ های ولکانیک اسیدی را در این افیولیت ملانژ تشکیل داده است. بررسی های سنگ نگاری، شیمی کانی ها و شیمی سنگ کل نمونه های ولکانیک این افیولیت ملانژ نشان می دهند که این سنگ ها به طور عمده داسیت می باشند. در نمودار های عنکبوتی این سنگ ها تهی شدگی از عناصر nb و ti وجود دارد که نشان دهنده تاثیرصفحه اقیانوسی فرورونده بر ماگمای تشکیل دهنده این سنگ ها است. روند نمودار های rees بهنجار شده به کندریت در این سنگ ها گویای روند تولئیتی آن هاست. بررسی ها نشان می دهند که افیولیت ملانژ سورک نیز همانند دیگر افیولیت های نوار افیولیتی نائین – بافت، در زمره افیولیت های hot بالای زون فرورانش (پشت کمان) محسوب شود.
حمیده عباسی قدرت ترابی
کوه کم خاشک در شمال شرق اصفهان (شمال خور) واقع شده است و بخشی از زون ایران مرکزی (بلوک یزد) می باشد. در این منطقه دایک های حد واسط (سری اول) با امتداد شمال غرب – جنوب شرق و دایک های بازیک (سری دوم) با امتداد شمال شرق – جنوب غرب درون واحد های ماسه سنگ، سنگ آهک ها و مارن های کرتاسه بالایی نفوذ نموده اند. دایک های حدواسط از نظر حجم، تعداد، طول و همچنین ضخامت نسبت به دایک های بازیک برتری دارند. بررسی های صحرایی نشان می دهد که در برخی موارد دایک های بازیک، دایک های حدواسط را قطع نموده اند که نشان دهنده ایجاد شدن دایک های بازیک بعد از دایک های حد واسط می باشد. مهم ترین کانی های دایک های بازیک الیوین (کریزولیت)، کلینو پیروکسن (دیوپسید و اوژیت)، پلاژیوکلاز (لابرادوریت و الیگوکلاز)، سانیدین، مگنتیت، ارتوپیروکسن (انستاتیت)، اسپینل، فلوگوپیت و زئولیت (ناترولیت و مزولیت) می باشند. کانی های تشکیل دهنده دایک های حدواسط نیز کلینو پیروکسن (دیوپسید)، پلاژیوکلاز (لابرادوریت)، سانیدین، میکا (بیوتیت و فلوگوپیت) ،آمفیبول (هاستینگزیت منیزیم دار) و مگنتیت است. انواع زنوکریست های کوارتز و زنولیت های پیروکسنیتی و هورنفلس در دایک های بازیک مشاهده می شود. داده های ژئوشیمیایی سنگ ها و کانی ها بیانگر آن است که ترکیب ماگمای سازنده دایک ها ساب آلکالن و از نوع کالک آلکالن می باشد و نیز مشخص شد که از لحاظ جایگاه تکتونوماگمایی در قلمرو قوس ماگمایی واقع می شوند. نمودارهای عنکبوتی دایک های منطقه حاکی از غنی بودن از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfse (نظیر nb, ta,ti) است که از مشخصه های ماگماتیسم مرتبط با زون فرورانش است. سنگ منشا مذاب سازنده دایک های مورد بررسی گارنت آمفیبول لرزولیت بوده است که 20 – 15 درصد ذوب بخشی تحمل کرده است. رخداد دو نوع ماگماتیسم بصورت دایک با دو جهت متفاوت در زمان ائوسن در منطقه خور بیانگر تغییر جهت رژیم کششی از شمال شرق- جنوب غرب به شمال غرب – جنوب شرق است.
گلوریا کارگران مرتضی شریفی
مطالعات پتروگرافی و مینرال شیمی کانی های اصلی توده را کوارتز، پلاژیوکلاز از نوع آلبیت تا الیگوکلاز، فلدسپار آلکالن از نوع ارتوکلاز و میکروکلین و بیوتیت از نوع آنیت تا سیدروفلیت و کانی های فرعی مسکویت از نوع فنژیت،تورمالین از نوع شورل، زیرکن،آپاتیت،گارنت و کانی اپک ایلمنیت و کانی های ثانویه کلریت، سریسیت و کائولینیت نشان می دهد. همچنین ترمومتری بیوتیت دمای تبلور این کانی را477 تا687 درجه سانتی گراد نشان می دهد. دمای تبلور بیوتیت های کلریتی شده پایین تر از دمای بیوتیت های ماگمایی می باشد. بررسی مونزوگرانیت های قیدو در نمودار مثلثی qapنشان می دهد که حجم بیشتر توده در قلمرو ، مونزوگرانیت وآنکلاوهای میکروگرانولار توده در قلمروگرانودیوریت قرار می گیرند و در دیاگرام تاس سری ماگمایی کالک آلکالن پر پتاسیم را نشان می دهند. بر اساس نمودارهای پیرس و نمودار چند کاتیونی مونزوگرانیت قیدو اکثراً در محدوده ترکیبی گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد واقع شده اند. بر اساس نمودارهای فوق مونزوگرانیت قیدو اکثراً در محدوده ترکیبی گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد واقع شده اند. بر اساس نمودارهای عنکبوتی، گرانیتوئید قیدو آنومالی منفی nb را نشان می دهد. با توجه به اینکه آنومالی منفی nb شاخص سنگ های قاره ای است. این مشخصه می تواند نشان دهنده شرکت پوسته در فرایندهای ماگمایی باشد. باتوجه به نمودار تغییرات a/nk در مقابل a/cnk علاوه بر تفریق می توان نتیجه گرفت توده مورد مطالعه از نوع پرآلومینوس بوده و لذا قطعاً با مناطق تصادم قاره ای در ارتباط می باشد. سنگ های دگرگونی منطقه مورد مطالعه در یک مجموعه دگرگونی تیپ بارووین (دما-فشار متوسط) تشکیل شده و تحت تاثیر پلی متامورفیسم واقع شده اند. در این منطقه میکاشیست و آمفیبولیت نشان دهنده فاز دینامیکی – حرارتی، آندالوزیت هورنفلس حاصل از نفوذ گرانیت ها در منطقه نشان دهنده فاز دگرگونی مجاورتی (حرارتی) و کلریت شیست، کلریت سریزیت شیست نشان دهنده فاز دگرگونی قهقرایی در منطقه می باشند. در اثر فرورانش پوسته اقیانوس تتیس جوان به زیر صفحه ایران فاز کوهزایی اواخرکرتاسه- پالئوسن (لارامید) در مراحل مختلف تصادم قاره ای بین صفحه آفریقا-عربی با صفحه ایران ایجاد شده است و در طی کرتاسه بالایی تا اواخر ترشیری در بخش های گسترده ای از زون های ساختاری ایران زمین به خصوص سنندج –سیرجان، ارومیه- دختر، ایران مرکزی، سبب ایجاد توده های نفوذی گرانیتوئیدی کالک آلکالن به شکل های مختلف همزمان – تأخیری تا پس از برخورد شده است. مونزوگرانیت های مورد مطالعه می تواند در محیط تصادم قاره ای و از طریق فرایندهای ژئودینامیکی گوناگون نظیر ضخیم شدگی پوسته ای ناشی از برخورد قاره ای،تشکیل شوند. شواهد و آثار ژئوشیمیایی این فرایندها در ترکیب ژئوشیمیایی توده مورد مطالعه با حضور آنکلاو رستیت و آنکلاوهای سورمیکاسه و نیز کانی های شاخص سنگ های دگرگونی (گارنت،کیانیت و سیلیمانیت) ثبت می شود و حاکی از خاستگاه دگرگون (نوع پوسته ای) این توده و مربوط به میکاشیست های مجاور توده می باشد. با توجه به اینکه دمای تشکیل ماگما در منطقه مورد مطالعه پایین و عمق تشکیل آن کم است همچنین میزان پتاسیم زیاد (k/na بیشتر از 1) و غنی ازal ( حاوی مسکویت، کرندوم، سیلیمانیت و گارنت) است، دارای ترکیب اسیدی و نیز دارای زیرکن ذوب نشده بوده و سنگ های دگرگونی ناحیه ای در اطراف آن دیده می شود بنابراین کانی مسکویت در نحوه ذوب ماگما نقش داشته است و توانسته دمای ذوب را پایین بیاورد. نسبت cao/na2o در سنگ های منطقه که اکثراً کمتر از 3/0 می باشد، پس می توان منشأ پلیتی را برای آن ها در نظر گرفت. بر اساس نمودارهای عنکبوتی، مقدار rb در نمونه ها بالا بوده که از ویژگی های گرانیت های همزمان با برخورد می باشد. بی هنجاری منفی ba شاخص محیط های با پتاسیم بالا و خاص سنگ های فلسیک است و از ویژگی های پوسته قاره ای فوقانی می باشد. بر اساس مطالعات صحرایی عدم تکتونیزه شدن در سنگ ها و با توجه به مطالعات میکروسکوپی دگرسانی محدود در کانی ها دیده می شود همچنین با توجه به آزمایشهای مکانیک سنگ که بر روی گرانیت مورد نظر انجام گرفته، مقاومت فشاری بالا، ضریب جذب آب پایین، چگالی و مقاومت سایشی مناسب، استفاده از مونزوگرانیت قیدو را به عنوان سنگ تزیینی مناسب می نماید. با مطالعه آنکلاو های سورمیکاسه حاوی فنوکریست کیانیت این کانی نیز می تواند به عنوان کانی نیمه قیمتی مورد توجه قرار گیرد.
زهرا قره چاهی قدرت ترابی
مناطق الله آباد، چاپدونی و ساغند در شمال شرق استان یزد واقع شده است و بخشی از خرد قاره شرق- ایران مرکزی (بلوک پشت بادام) می باشد. سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه ی این مناطق مربوط به زمان ائوسن بالایی می باشند. این سنگ ها در طی 5 فاز ولکانیسم متفاوت به وجود آمده اند که عبارتند از: 1- منطقه الله آباد با 3 فاز ولکانیسم متفاوت: 1-1: فاز نقطه ای (مرکزی) آندزیتی (ترکیب کانی شناسی اصلی این فاز آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین و کوارتزمی باشد)، 1-2 : فاز خطی اول با ترکیب آندزیت و 1-3: فاز خطی دوم با ترکیب آندزیت بازالتی. ترکیب کانی شناسی فاز اول شامل کانی های اصلی آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین، بیوتیت و کوارتز بوده و فاز دوم شامل کانی های الیوین، پلاژیوکلاز و سانیدین می باشد. بافت های اصلی موجود در سنگ های این منطقه پورفیریتیک، تراکیتی و گلومروپورفیری می باشند. 2- منطقه چاپدونی: سنگ های آتشفشانی این ناحیه در محدوده تراکی آندزیت قرار داشته و شامل کانی های آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین، بیوتیت، کوارتز، مگنتیت، اسفن، هماتیت، کلسدونی، کلسیت و کلریت می باشند. بافت های اصلی موجود در این سنگ ها پورفیریتیک، افیتیک، گلومروپورفیری و آمیگدالوئیدال می باشند. 3- منطقه ساغند: بیشتر سنگ های آتشفشانی فوق در محدوده ی آندزیت، تراکی آندزیت و بازالت هستند. بافت های اصلی این سنگ ها پورفیریتیک، تراکیتی و اسفرولیتی می باشد. کانی های تشکیل دهنده ی این سنگ ها شامل کلینوپیروکسن (اوژیت)، آمفیبول (هورنبلند منیزیم دار و اکتینولیت)، بیوتیت، پلاژیوکلاز (آندزین و لابرادوریت)، آلکالی فلدسپار (سانیدین) و کوارتز، زیرکن، اسفن، ایلمنیت و مگنتیت، کلریت (دیابانتیت)، کلسیت، هماتیت، آراگونیت و اپیدوت می باشند. تشکیل کلینوپیروکسن های واکنشی در حاشیه زنوکریست های کوارتز، وجود بافت غربالی ، بافت آنتی راپاکیوی، خوردگی خلیجی حاشیه کوارتز ها، وجود بیگانه سنگ ها و ...... رخداد آلایش ماگمایی را در سنگ های مناطق مورد مطالعه تایید می کند.ویژگی های کانی شناسی نظیر ترکیب کلینوپیروکسن ها (اوژیت) و بیوتیت های با عدد منیزیم بالا از یکسو و محتوای بالای k2o (مورد اخیر تنها در منطقه ساغند دیده می شود) و نسبت های ژئوشیمیایی نظیر ce/yb, th/yb و ta/yb مبین سرشت کالک آلکالن تا شوشونیتی گدازه های ناحیه مورد مطالعه است. الگوی عناصر نادر خاکی و نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی بودن از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfs (نظیر nb, ta,ti) می باشد که از مشخصه های ماگماتیسم مرتبط با زون فرورانش است. جایگاه تکتونیکی مجموعه آتشفشانی ائوسن بلوک پشت بادام را، با توجه به ویژگی های ژئوشیمیایی و موقعیت زمین شناسی ناحیه یک قوس آتشفشانی می توان در نظر گرفت. داده های ژئوشیمیایی نشان دهنده ی سنگ منشاء اسپینل پریدوتیت برای مذاب سازنده ی سنگ های آتشفشانی بلوک پشت بادام می باشد.
بهاره فاضلی قدرت ترابی
کوه سیاه در شمال باتلاق گاوخونی و شرق ورزنه (جنوب شرق اصفهان) واقع گردیده و از سنگ های ولکانیک تشکیل شده است. سنگ های مورد بررسی جزئی از نوار ماگمایی ارومیه – دختر بوده و متعلق به میوسن پایانی می باشند. این سنگ ها در نمونه های دستی دارای ظاهری حفره دار می باشند. سنگ های مورد مطالعه در نمونه دستی بر دو گونه مشاهده می شوند، بدین صورت که برخی از آن ها دارای رنگ قرمز و برخی دارای رنگ تیره هستند. سنگ های قرمز از دگرسانی سنگ های تیره بدست آمده اند. این کوه از آندزیت بازالتی و بازالت تشکیل شده است. بافت غالب این سنگ ها پورفیری، میکرولیتیک پورفیری، هیالوپورفیری و حفره دار می باشد. کانی های اصلی تشکیل دهنده بازالت ها شامل پلاژیوکلاز، الیوین، کلینوپیروکسن و به مقدار کمتر ارتوپیروکسن و اسپینل می باشند. پلاژیوکلاز، الیوین و ارتوپیروکسن کانی های اصلی و کلینوپیروکسن و اسپینل کانی های فرعی آندزیت بازالت ها را تشکیل می دهند. کلریت، کلسیت و مگنتیت به عنوان کانی های ثانویه هم در بازالت ها و هم در آندزیت بازالت ها مشاهده می گردند. پلاژیوکلاز در این سنگ ها دارای ترکیب لابرادوریت و بیتونیت می باشد. الیوین ها از نوع کریزولیت بوده و عمدتاً به کلریت تجزیه شده اند. ارتوپیروکسن ها ترکیب انستاتیت دارند و برخی از آن ها دارای حاشیه ای از پیژونیت می باشند. کلینوپیروکسن ترکیب اوژیت دارد. ترکیب کلریت ها بر اساس 14 اکسیژن محاسبه شده و از نوع کروندوفیلیت می باشند. ادخال های اسپینل هم در بازالت ها و هم در آندزیت های بازالتی درون الیوین، کلینوپیروکسن، ارتوپیروکسن، پلاژیوکلاز و زمینه سنگ دیده می شود که نشانه تبلور زودتر اسپینل نسبت به این کانی ها می باشد. وجود ارتوپیروکسن در سنگ های مورد مطالعه به فعالیت بالای سیلیس در این ماگما نسبت داده می شود. سیلیسی شدن به واکنش سیال - سنگ در گوشته قاره ای و متاسوماتیسم آبدار نسبت داده می شود. داده های ژئوشیمیایی سنگ ها و کانی ها نشان می دهد که ماگمای سازنده این سنگ ها از نوع کالک آلکالن بوده و از لحاظ جایگاه تکتونوماگمایی در قلمرو قوس ماگمایی واقع می شوند. غنی بودن سنگ های مورد بررسی از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfs (نظیرti ، nb و ta) را می توان در نمودارهای بهنجارسازی مشاهده کرد که از مشخصات ماگماتیسم مرتبط با فرورانش می باشد. این مشخصات احتمالاً برگرفته از فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است. داده های ژئوشیمیایی نشان می دهد سنگ منشأ مذاب سازنده سنگ های مورد بررسی یک اسپینل پریدوتیت بوده است که کمتر از 16 درصد ذوب بخشی را تحمل نموده است.
رویا چوپان نژاد نجف ابادی مرتضی شریفی
منطقه مورد مطالعه در استان اصفهان و در شمال شرق گلپایگان واقع شده است، که از نظر ساختاری بخشی از زون سنندج- سیرجان می باشد. بر اساس مطالعات پتروگرافی، سنگ های دگرگونی منطقه مورد مطالعه شامل سریسیت شیست، مسکویت بیوتیت شیست، مسکویت بیوتیت گارنت شیست، مسکویت بیوتیت گارنت استروتید شیست، مرمر و کوارتزیت می باشد. مطالعات پتروفابریک که در مقیاس مزوسکپی و میکروسکپی صورت گرفته بیانگر آن است که منطقه تحت تاثیر سه فاز دگرشکلی قرار گرفته است. آثار دگرشکلی اول بصورت لایه بندی تفریقی، دگرشکلی دوم بصورت چین خوردگی های شدید و توسعه چین های با روند شمال غرب - جنوب شرق و دگر شکلی سوم ایجاد چین های با محور شرقی - غربی است. محاسبات ژئوترمومتری متاپلیت های شمال شرق گلپایگان نشانگر تشکیل این سنگ ها در محدوده دمائی 423-617 درجه سانتی گراد می باشد. بر طبق محاسبات بارومتری متاپلیت های شمال شرق گلپایگان در فاصله فشاری 3 تا 5 کیلو بار تشکیل شده اند. بر اساس شواهد ژئوترموبارومتری رسوبات پلیتی شمال شرق گلپایگان در رخساره ی شیست سبز وابتدای رخساره ی آمفیبولیت دگرگون شده اند که این نتایج با شواهد پاراژنتیکی کانی ها کاملاً هماهنگ می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه پتروژنز، پرتولیت متاپلیت های منطقه مورد بررسی، شیل می باشد. واژه های کلیدی: پترولوژی، سنگ های متاپلیتی، سنندج - سیرجان، گلپایگان.
نرگس نصوحیان قدرت ترابی
افیولیت بیاضه با سن احتمالی پالئوزوئیک یکی از افیولیت های موجود در بخش غربی خرد قاره شرق- ایران مرکزی است. این افیولیت در حاشیه شرقی بلوک یزد قرار دارد و در امتداد گسل بیاضه رخنمون یافته است. در بررسی های صحرایی این افیولیت شامل پریدوتیت های سرپانتینی شده، متاگابرو، دایک های اولترابازیک دگرگون شده، متاپیکریت، سرپانتینیت و متالیستونیت می باشد که توسط مرمر، شیست و ماسه سنگ های دگرگون شده پوشیده شده است. بررسی های کانی شناسی نشان می دهد که واحدهای سنگی تشکیل دهنده این افیولیت متحمل یک دگرگونی پیشرونده در شرایط دما- فشار رخساره شیست سبز تا بخش های پایینی رخساره آمفیبولیت گردیده اند. متاگابروهای افیولیت بیاضه از کانی های اصلی پلاژیوکلاز (لابرادوریت، آلبیت) و آمفیبول (هورنبلند شرماکیتی، هورنبلند ترمولیتی و اکتینولیت) و کانی های فرعی اپیدوت، کلریت، اوپاک (مگنتیت)، کلسیت، کوارتز و اسفن تشکیل شده اند. بافت های غالب در این سنگ ها گرانوبلاستیک، نماتوبلاستیک و پوئی کیلوبلاستیک است. براساس مطالعات ژئوشیمیایی، ماگمای اولیه این متاگابروها تولئیتی با مقادیر پایین پتاسیم است. مقادیر بالای lile و lree و مقادیر پایین hfse در این سنگ ها به نقش منبع گوشته لیتوسفری و تاثیر سیالات مشتق شده از اسلب فرورونده در تشکیل آن ها اشاره می نماید. بررسی ژئوشیمیایی متاپیکریت های بیاضه نشان دهنده مقادیر بالای mgo (wt% 8/25 تا 0/28) و مقادیر پایین sio2 (wt% 5/37 تا 4/39) است که ماهیت اولترامافیک آن ها را آشکار می نماید. غنی شدگی از hfse و lree همراه با مقادیر بالای mg# و ni در این سنگ ها حاکی از غنی شدگی متاسوماتیکی منبع گوشته ای آن ها است. غنی شدگی متاسوماتیکی این منبع گوشته ای می تواند به وسیله سیالات مرتبط با فرورانش پالئوتتیس ایجاد شده باشد. مشخصات ژئوشیمیایی متاپیکریت های افیولیت بیاضه نشان می دهد که این سنگ ها از حدود 40% ذوب بخشی یک اسپینل لرزولیت پاراگازیت دار گوشته استنوسفری ایجاد شده اند. سرپانتینیت های افیولیت بیاضه از توسعه فرایند سرپانتینی شدن در پریدوتیت های این افیولیت ایجاد شده اند. بررسی های کانی شناسی نشان می دهد که رخداد دگرگونی ناحیه ای در لیستونیت های بیاضه، موجب تبدیل لیستونیت های کربناته به متالیستونیت های کربناته (مرمرهای دولومیتی) و لیستونیت های سیلیسی- کربناته با سرپانتین فراوان به متالیستونیت های دارای ترمولیت و اکتینولیت شده است. بررسی شیمی کروم اسپینل های موجود در سرپانتینیت های افیولیت بیاضه تعلق آن ها را به پریدوتیت های گوشته تهی شده افیولیتی نشان می دهد. میزان cr# کروم اسپینل ها (606/0تا 676/0)، مقادیر قابل توجه بستیت در سرپانتینیت ها و وجود متاپیکریت در بررسی های صحرایی حاکی از این است که هارزبورژیت پریدوتیت غالب گوشته در افیولیت بیاضه است. همه این ویژگی ها نشان می دهند که افیولیت بیاضه شبیه به افیولیت های hot مرتبط با مناطق بالای زون فرورانش (ssz) می باشد.
زهرا مختاری قدرت ترابی
افیولیت پشت بادام و کمپلکس دگرگونی حلقوی چاپدونی در شمال شرق استان یزد واقع گردیده اند. افیولیت پشت بادام شامل متاپریدوتیت، آمفیبولیت، متاگابرو، رودینگیت و لیستونیت می باشد. واحدهای رسوبی پوشاننده افیولیت پشت بادام بعد از دگرگونی به شیست و مرمر تبدیل شده اند. سنگ های قابل مشاهده در کمپلکس دگرگونی حلقوی چاپدونی عمدتاً گنیس، میگماتیت، آمفیبولیت، مرمر و شیست می باشد. در این مطالعه به بررسی آمفیبولیت های موجود در هر دو منطقه پرداخته شده است. در بخش هایی از افیولیت پشت بادام و کمپلکس دگرگونی حلقوی چاپدونی در اثر پدیده تفریق دگرگونی کانی های تیره و روشن موجود در آمفیبولیت ها از یکدیگر جدا شده اند و به صورت نوارهای مجزا از یکدیگر دیده می شوند. بررسی های پتروگرافی و شیمی کانی ها نشان می دهد دو نوع آمفیبولیت در افیولیت پشت بادام وجود دارد: آمفیبولیت های با پلاژیوکلاز حد واسط شامل کانی های آمفیبول از نوع هورنبلند چرماکیتی و هورنبلند آهن دار، پلاژیوکلاز از نوع آندزین تا لابرادوریت، کوارتز، اسفن، ایلمنیت، اپیدوت، آپاتیت و سریسیت می باشند و آمفیبولیت های با پلاژیوکلاز غنی از آنورتیت از کانی های آمفیبول از نوع هورنبلند شرماکیتی و هورنبلند منیزیم دار، پلاژیوکلاز از نوع بیتونیت تا آنورتیت، کوارتز، مسکویت، گارنت (گروسولار)، ایلمنیت، اسفن، پرهنیت، کلریت و لوکوکسن تشکیل شده اند. بررسی های پتروگرافی و ترموبارومتری آمفیبولیت های افیولیت پشت بادام تأثیر حداقل سه مرحله دگرگونی را در آن ها نشان می دهد که با توجه به سن پیشنهادی برای تشکیل این افیولیت در پالئوزوییک بالایی می توان سه حادثه دگرگونی m1، m2 و m3 را به ترتیب به حوادث کوهزایی سیمرین پیشین، سیمرین میانی و سیمرین پسین نسبت داد. نظر به تشکیل پلاژیوکلاز های غنی از آنورتیت، می توان گفت بازالت ها به عنوان سنگ والد در مرحله m1 در رخساره شیست سبز دگرگون شده اند و پرهنیت ها در این مرحله حاصل گشته اند، در نتیجه دگرگونی پرهنیت ها در مرحله m2 که شدت آن در حد رخساره آمفیبولیت بوده، پلاژیوکلازهایی با آنورتیت فراوان بوجود آمده اند. وجود کانی های پرهنیت، کلریت، سریسیت و لوکوکسن نشان از وقوع حادثه دگرگونی در حد رخساره شیست سبز (m3) بعد از دگرگونی در رخساره آمفیبولیت دارد. ماهیت ماگمای والد در منطقه پشت بادام ساب آلکالن و از نوع توله ایتی می باشد. این آمفیبولیت ها با توجه به بررسی های صحرایی منشأ آذرین دارند. بازالت هایی که از دگرگونی آن ها آمفیبولیت های افیولیت پشت بادام تشکیل شده اند در حوضه پشت کمان بوجود آمده و سنگ منشأ آن ها نیز یک اسپینل لرزولیت بوده است. آمفیبولیت های کمپلکس دگرگونی حلقوی چاپدونی شامل کانی های آمفیبول از نوع هورنبلند منیزیم دار، پلاژیوکلاز از نوع بیتونیت که از دگرسانی آن ها پلاژیوکلاز از نوع آندزین حاصل شده است، مگنتیت، پرهنیت و کلریت است. وجود کانی های کلریت و پرهنیت در این سنگ ها نشان از وقوع رخداد دگرگونی برگشتی در حد رخساره شیست سبز بعد از دگرگونی در رخساره آمفیبولیت و بالاتر در زمان ائوسن پسین تا اولیگوسن پیشین دارد. از آن جایی که الگوی ree آمفیبولیت های کمپلکس دگرگونی حلقوی چاپدونی با هیچ یک از استانداردهای معمول بازالت ها همخوانی ندارد و از لحاظ این عناصر بسیار تهی می باشد، همچنین مقادیر بالای al2o3 و پراکندگی نمونه ها در نمودارهای هارکر و بررسی مقادیر نیگلی موجب گردیده تا یک منشأ رسوبی که احتمالاً مارن می باشد برای این سنگ ها در نظر گرفته شود.
زهرا گلی قدرت ترابی
چوپانان در بخش های شمال شرقی استان اصفهان واقع شده و بخشی از زون ساختاری ایران مرکزی و بلوک یزد را به خود اختصاص می دهد. در جنوب غرب این منطقه مجموعه های افیولیتی و سنگ های دگرگونی پالئوزوئیک، سنگ آهک های کرتاسه و سنگ های ولکانیک ائوسن همراه با ساب ولکانیک ها و سنگ های آذرآواری (توف سنگی، توفیت و برش توفی) می باشند. اغلب سنگ های آتشفشانی ائوسن در این منطقه دارای ترکیب آندزیت بوده که با روند شمال شرق- جنوب غرب در امتداد گسل های منطقه دیده می شوند. بافت های اصلی این آندزیت ها پورفیریتیک، گلومروپورفیریتیک، غربالی، پوئی کیلیتیک و جریانی است. مجموعه کانی های تشکیل دهنده این سنگ ها عبارتند از فلدسپار (آندزین- الیگوکلاز و سانیدین)، آمفیبول (هاستینگسیت منیزیم دار، مگنزیوهاستینگسیت، فروپارگازیت)، میکا (بیوتیت - فلوگوپیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید، اوژیت)، کوارتز و گارنت، کانی های تیره (هماتیت، مگنتیت، تیتانومگنتیت، ایلمنیت)، تیتانیت، زیرکن و آپاتیت. کانی های ثانویه حاصل دگرسانی شامل کلسیت، کلریت (دیابانتیت)، کوارتز، کائولینیت، هماتیت و پرهنیت می باشند. الگوی عناصر نادر خاکی و نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی بودن نمونه ها از lree و lile و فقیر بودن از hsfe (نظیرti, ta, nb) می باشد که از مشخصات ماگماتیسم مرتبط با فرورانش است. داده های ژئوشیمیایی نشان دهنده ی این است که این سنگ ها حاصل درجات ذوب بخشی کمتر از 10 درصد یک اسپینل لرزولیت گوشته بوده و متعلق به یک قوس آتشفشانی هستند. شیمی کانی ها ، ویژگی های پتروگرافی و مطالعات ژئوشیمیایی سنگ های ولکانیک ائوسن جنوب غرب چوپانان دلالت بر ماهیت انتقالی (کالک آلکالن متمایل به شوشونیتی) سنگ های منطقه دارد. بررسی های صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی نشان از تشکیل این سنگ ها طی فرآیندهای پتروژنیک یکسان بوده و در روند تحول آن ها آلایش و اختلاط ماگمایی نقش داشته است. همچنین این سنگ ها تحت تاثیر فعالیت گسل هایی چون چوپانان و کال کافی در برخی نقاط بسیار تکتونیزه بوده و حاوی درز و شکاف فراوان می باشند. این منطقه بخشی از کمپلکس افزایشی واریسکن پالئوزوئیک انارک تا عروسان می باشد. بررسی های صحرایی نشان می دهد که عوامل ساختاری در تسهیل عبور سیالات ماگمایی مرتبط با پلوتونیسم ائوسن میانی و افزایش سطح تماس آن ها با سنگ ها نقش مهمی را ایفا نموده و سبب توسعه دگرسانی گرمابی در سنگ های ائوسن این منطقه شده است. نتایجxrd نمونه ها بیانگر وجود انواع دگرسانی های آرژیلیتی، سیلیسی، پروپلیتی و کربناته شدن در این منطقه است.
حسنا ملکی قدرت ترابی
حد فاصل روستای دستگردو تا گردنه ملااحمد (110 کیلومتری شرق اصفهان) برونزدهایی از سنگ های ولکانیک ائوسن دیده می شود. این سنگ ها که در یکی از کم پهناترین بخش های زون ارومیه- دختر قرار دارند، شامل سنگ های تراکیت، داسیت، آندزیت، بازالت آندزیتی، بازالت، لیتیک توف، توف برشی و ایگنیمبریت می باشند. از بین سنگ های ولکانیک ائوسن مورد بررسی آندزیت ها بیشترین فراوانی را دارند. کانی های اصلی تشکیل دهنده ی این سنگ ها کلینوپیروکسن (اوژیت)، ارتوپیروکسن (انستاتیت)، پلاژیوکلاز (آندزین تا بیتونیت) و آمفیبول (هورنبلند منیزیم دار) است. گرانودیوریت های با سن الیگوسن، سنگ های ولکانیک ائوسن را قطع کرده اند. دگرسانی پروپیلیتیک، آرژیلیک، سیلیس زایی و کوارتز – اپیدوت، از دگرسانی های عمده در سنگ های ولکانیک منطقه مورد مطالعه می باشند. این دگرسانی ها در ارتباط با توده نفوذی و گسل های منطقه بوده و تحت تاثیر محلول های گرمابی به وجود آمده اند. کانی سازی مس در سنگ های دگرسان مورد مطالعه به صورت رگه ای در قالب کانی های کربناته آبدار (مالاکیت) قابل مشاهده می باشد. از مهم ترین ویژگی های کانی شناسی آندزیت های مورد مطالعه می توان به تشکیل کلینوپیروکسن اطراف ارتوپیروکسن، وجود بافت غیر تعادلی نظیر پوئی کیلیتیک، طیف گسترده و زونینگ نوسانی پلاژیوکلازها، اشاره نمود. تشکیل کلینوپیروکسن در حاشیه برخی از ارتوپیروکسن ها احتمالا مربوط به افزودن شدن یک ماگمای غنی از منیزیم به ماگمای اشباع از سیلیس در حال تبلور بوده است. ترموبارومتری کلینوپیروکسن ها، بیانگر تبلور کلینوپیروکسن در طول مسیر صعود ماگما می باشد. بررسی های پتروگرافی، شیمی کلینوپیروکسن ها و وجود ارتوپیروکسن بیانگر کالک آلکالن بودن ماگمای سازنده آندزیت ها و شباهت آن ها به سنگ های قوس های آتشفشانی بوده و شواهد کانی شناسی نیز بیانگر رخداد آلایش ماگمایی هنگام تشکیل آن هاست. بررسی های ژئوشیمی انجام شده نشان می دهد که سنگ های ولکانیک منطقه دستگردو تا ملااحمد دارای طیف وسیعی از sio2 (4/50- 8/65 درصد وزنی) هستند. سرشت ماگمایی این سنگ های ولکانیک کالک آلکالن می باشد. با توجه به بررسی نمودارهای های ژئوشیمیایی سنگ های منطقه دستگردو تا ملااحمد نشانگر آن است که در محیط تکتنوماگماتیک قوس آتشفشانی تشکیل شده اند. موقعیت زمین شناسی سنگ های منطقه مورد مطالعه نیز بیانگر این است که این سنگ ها در اثر فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی به وجود آمده اند.
نرگس شیردشت زاده قدرت ترابی
افیولیت ملانژهای مزوزوئیک نایین و عشین در غرب خرد قاره شرق - ایران مرکزی، و در مجاورت گسل های اصلی نایین - بافت و درونه قرار دارند. واحدهای تشکیل دهنده آن ها عبارت اند از آهک پلاژیک، چرت رادیولاردار، گدازه بالشی، دایک دیابازی، پلاژیوگرانیت، گابرو، لرزولیت، هارزبورگیت، دونیت و کرومیتیت. وقایع تکتونیکی هم زمان و بعد از تشکیل این افیولیت ها موجب تشکیل سنگ های دگرگونی در آن ها شده است (مانند پریدوتیت دگرگون، متاپیکریت، آمفیبولیت، متارودینگیت، متاچرت، اسکارن، مرمر و شیست). فرآیندهای سرپانتینی شدن، دگرگونی، واکنش بین مذاب های صعودکننده با پریدوتیت میزبان در کرتاسه و نیز دگرسانی های بعدی موجب شده ماهیت پریدوتیت ها در بسیاری از نقاط این افیولیت ها دچار تغییر شود؛ اما منطقه دره ده (در بخش شرقی افیولیت نایین) از لرزولیت هایی تشکیل شده است که مذاب های صعودکننده کرتاسه، واکنش سنگ دیواره - مذاب و دگرسانی های بعدی بر روی آن ها تأثیر بسیار کمی داشته اند. در منطقه چاه سنجد افیولیت عشین نیز شواهد تأثیر فرآیند بالاآمدگی و کاهش فشار بر پریدوتیت ها را می توان به صورت واکنش اسپینل و پیروکسن و تشکیل پلاژیوکلاز مشاهده کرد. وجود واحدهای نادگرگون در کنار واحدهای شدیداً دگرگون و شواهد ژئوشیمیایی (ژئوشیمی کانی ها و سنگ کل و محیط تشکیل متفاوت آن ها) نشان دهنده وقوع دو مرحله گسترش، واکنش های مذاب/سنگ و فعالیت ماگمایی در این افیولیت ها در طی دو زمان متفاوت است. مقایسه سن مدل و نسبت های ایزوتوپی 147sm/144nd و 143nd/144nd نشان می دهد که مذاب سنگ مادر بازیک آمفیبولیت ها در زمان های بسیار قدیمی تری نسبت به گدازه های بالشی دچار جدایش از گوشته شده است. بررسی سنگ کل و ترکیب کلینوپیروکسن و کروم اسپینل سنگ های مافیک بر روی نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی بیانگر ماگماتیسم نوع تولییت جزایر قوسی (iat) (سوپراسابداکشن) و کافت میان اقیانوسی (mor)، به ترتیب برای افیولیت های نایین و عشین (در طی ژوراسیک و کرتاسه) هستند. بررسی ترکیب سنگ کل، کلینوپیروکسن و کروم اسپینل پریدوتیت های دره ده بر روی نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی بیانگر تحولات شاخه شرقی اقیانوس نئوتتیس از محیط mor به سوپراسابداکشن (ssz) است که در آن هارزبورگیت و دونیت در اثر واکنش های سنگ دیواره - مذاب تشکیل شده اند. توقف موقت گسترش پوسته اقیانوسی و تغییر رژیم کششی به فشارشی در ژوراسیک، منجر به وقوع دگرگونی ناحیه ای (rm1) و موجب دگرگونی پریدوتیت های دره ده در حد رخساره آمفیبولیت (~ 630 تا 700 درجه سانتی گراد در فشار 7 تا 15 کیلوبار) مشابه سایر سنگ های دگرگونی افیولیت نایین (شامل آمفیبولیت ها در ~650-800 درجه سانتی گراد و فشار 7-8 کیلوبار، متارودینگیت ، متاپیکریت، متاچرت ، اسکارن، شیست) و عشین شده است. بعد از دگرگونی ناحیه ای rm1، دگرگونی پس رونده rm2 در رخساره شیست سبز رخ داده است. سیستم گسترش شاخه شرقی اقیانوس نئوتتیس در کرتاسه دوباره فعال شده و در نتیجه مذاب های صعودکننده موجب تشکیل هارزبورگیت و دونیت (به خرج لرزولیت)، گابرو، دایک های ورقه ای، بازالت و گدازه های بالشی شده است. چرت های رادیولاردار بیانگر سن تورونین زیرین (در حدود 8/89-9/93 میلیون سال پیش، در اوایل کرتاسه بالایی) و قبل از آن برای محیط دریایی اقیانوس نئوتتیس در افیولیت عشین هستند.
فرهاد قاسمی نژاد قدرت ترابی
افیولیت ملانژ نائین با روند شمال غرب – جنوب شرق، در شمال شهر نائین واقع شده است. این افیولیت یکی از افیولیت های مزوزوئیک اطراف میکروپلیت شرق - ایران مرکزی (ceim) می باشد. از لحاظ سنگ شناسی این افیولیت شامل آهک های پلاژیک، بازالت و پیلولاوا، پلاژیوگرانیت، گابرو، پیروکسنیت، پریدوتیت های گوشته و کرومیتیت می باشد. در بخش های مختلفی از این افیولیت توده های نفوذی گابرویی روشن رنگ دیده می شوند که پریدوتیت های گوشته را قطع کرده و در کنتاکت آن ها با پریدوتیت های گوشته در اثر ایجاد یک گرادیان پتانسیل شیمیایی، سنگ های غنی از کلینوپیروکسن همچون ورلیت، الیوین کلینوپیروکسنیت و کلینوپیروکسنیت به وجود آمده اند. این سنگ ها که از سمت گابرو به سمت پریدوتیت گوشته شامل کلینوپیروکسنیت، الیوین کلینوپیروکسنیت و ورلیت هستند در اثر نوع خاصی از دگرگونی مجاورتی به خرج بخش پریدوتیتی بوجود آمده اند. این ورلیت ها و کلینوپیروکسنیت ها از کانی های الیوین (کریزولیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید)، اسپینل کروم دار، سرپانتین، آمفیبول (ترمولیت و هورنبلند ترمولیتی)، اپیدوت و مگنتیت تشکیل شده اند. مقایسه شیمی الیوین، کلینوپیروکسن و اسپینل های کروم دار موجود در این ورلیت ها و کلینوپیروکسنیت ها با پریدوتیت های گوشته موجود در افیولیت نائین نشان می دهد که ترکیب شیمیایی الیوین ها و کلینوپیروکسن های موجود در ورلیت ها و کلینوپیروکسنیت ها با ترکیب این کانی ها که در پریدوتیت های گوشته ای این افیولیت دیده می شوند کاملا متفاوت بوده، اما اسپینل های کروم دار آن ها شبیه اسپینل های موجود در هارزبورگیت ها می باشد. با توجه به اینکه اسپینل کروم دار کانی مقاومی در مقابل دگرگونی و دگرسانی می باشد می توان نتیجه گرفت که ورلیت ها و کلینوپیروکسنیت های موجود در کنتاکت گابروها و پریدوتیت های گوشته ای در اثر دگرگونی مجاورتی بین گابرو و پریدوتیت، و به خرج هارزبورگیت های سرپانتینی شده بوجود آمده اند. در این ورلیت ها و کلینوپیروکسنیت ها الیوین به خرج سرپانتین و کلینوپیروکسن ها نیز به خرج سرپانتین و کلسیم برگرفته از گابروها تشکیل شده اند. بررسی های صحرایی پریدوتیت هایی که از محل نفوذ گابروها فاصله دارند نیز نشان می دهد که گابروها به درون هارزبورگیت ها نفوذ کرده اند. بنابراین می توان گفت که بعد از سرپانتینی شدن هارزبورگیت های گوشته، توده های گابرویی به درون آنها نفوذ کرده و در محل کنتاکت آن ها، سنگ های جدیدی با کانی شناسی ورلیت، الیوین کلینوپیروکسنیت و کلینوپیروکسنیت تشکیل شده است. سنگ های حاصل از این دگرگونی مجاورتی بعد از تشکیل، در رخساره آمفیبولیت دچار دگرگونی ناحیه ای شده و سپس یک دگرگونی برگشتی در رخساره شیست سبز را متحمل شده اند. زمان احتمالی دگرگونی های ناحیه ای به ترتیب احتمالا ژوراسیک میانی و مرز ژوراسیک و کرتاسه (سیمرین میانی و سیمرین بالایی) بوده است.
فرشته بیات قدرت ترابی
سنگ های آلکالن پالئوزوئیک، در قسمت شمال غرب خرد قاره شرق - ایران مرکزی در طول گسل های اصلی و فرعی رخنمون یافته اند. این سنگ های آلکالن، به دو صورت دگرگون شده (انارک: شیست آبی، چاه پلنگ: آمفیبولیت، و معراجی: شیست سبز) و دگرگون نشده (پلهاوند و بیاضه) یافت می شوند. اغلب نمونه ها، ترکیب بازالت آلکالن با کانی شناسی متنوع دارند. آمفیبول، فلدسپار، کلینوپیروکسن و الیوین از کانی های مهم و آپاتیت، تیتانیت، ایلمنیت، تیتانومگنتیت و مگنتیت از کانی های فرعی محسوب می شوند. بافت های آذرین و دگرگونی متنوعی مانند اینترگرانولار، پورفیریتیک، پان ایدیومورفیک، بادامکی، تراکیتی، گلومروپورفیریتیک، گرانوبلاستیک، نماتوبلاستیک و لپیدوبلاستیک در نمونه های مختلف مشاهده می شوند. وجود کرسوتیت های غنی از تیتانیوم، ایلمنیت ti-mn دار و فراوانی فلدسپار در زمینه، نمونه ها را در گروه لمپروفیرهای آلکالن و از نوع کمپتونیت ها طبقه بندی می کنند. این سنگ ها دارای ماهیت آلکالن تا انتقالی بوده و از نظر tio2، lree، hfse و lile غنی هستند. آمفیبول ها و کلینوپیروکسن ها، حامل های اصلی ree در این سنگ ها هستند. سنگ های آلکالن پالئوزوئیک دگرگون شده و دگرگون نشده منطقه مورد مطالعه، الگوهای ree مشابه و ویژگی های شاخص بازالت های آلکالن درون صفحه ای را نشان می دهند.
صدیقه تقی پور محمود خلیلی
چکیده ندارد.
سمیه کریمی قدرت ترابی
چکیده ندارد.
امید همتی قدرت ترابی
چکیده ندارد.
لیلا محمودآبادی محسن طباطبایی منش
چکیده ندارد.
فرشته بیات قدرت ترابی
چکیده ندارد.
حمیده بهارزاده قدرت ترابی
چکیده ندارد.
اکرم السادات میرلوحی محسن طباطبایی منش
چکیده ندارد.
زهره ابراهیمیان قدرت ترابی
چکیده ندارد.