نام پژوهشگر: بهروز عشقی ملایری
فتح اله اکبری زاده بهروز عشقی ملایری
پرتوها همواره در ارتباط با محیط زیست مهم و مورد توجه بوده اند. منابع رادیواکتیو طبیعی در خاک، آب و هوا، و همینطور منابع انسان ساخت ناشی از استخراج معادن و کاربرد تولیدات آن در زمینه های صنعتی و نظامی، در قرار گرفتن ما در معرض پرتوهای یونیزان دخیل می باشند. در حال حاضر اثرات رادیولوژیکی بر روی گیاهان و جانوران موضوعی نگران کننده می باشد. یکی از مسائل بیولوژیکی قابل توجه در گیاهان، طیف گسترده حساسیت گونه های مختلف گیاهی نسبت به پرتوهای یونیزان می باشد. مهم ترین آسیب های پرتوی در گیاهان به سه حالت متجلی می شود که شامل ممانعت از رشد، کاهش ظرفیت تولیدمثلی و مرگ می باشند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر پرتو گاما بر جوانه زنی بذر، رشد گیاهچه، آناتومی و خصوصیات مورفولوژیکی گیاهان بود. بذرهای چهار گونه گیاهی شامل calendula officinalis l.، matricaria chamomile l.، coriandrum sativum l. و foeniculum vulgare mill. در محل موسسه تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی سازمان انرژی اتمی ایران، با دُزهای مختلفی از پرتو گاما مورد پرتودهی قرار گرفتند. ابتدا در مطالعات آزمایشگاهی، جوانه زنی بذرهای پرتودهی شده با گروه شاهد مقایسه شد، و سپس رشد گیاهچه ها مورد مطالعه قرار گرفت، و از آنجاییکه در مرحله کاشت گلخانه ایی تنها دو گونه calenula officinalis l. و coriandrum sativum l. بطور کامل رشد نمودند، مطالعات آناتومیکی و مورفولوژیکی برای این دو گونه انجام شد. از ساقه و دمبرگ این دو گونه نمونه برداری شده و به منظور مطالعات آناتومیکی در فیکساتور مناسب تثبیت شدند. به منظور انجام مطالعات مورفولوژیکی نیز از بین گیاهان کاشته شده در گلخانه که دوره رشد رویشی را گذرانده و وارد مرحله گلدهی شده بودند، نمونه های هرباریومی تهیه شده و صفات ریخت شناسی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این تحقیق، با استفاده ار روش های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز واریانس دو طرفه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی آنالیز شده و میانگین داده ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح خطای 5 درصد و با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند، برای رسم نمودارهای مختلف نیز از نرم افزار excel استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که دُزهای مختلف پرتو گاما بطور معنی داری بر میانگین درصد جوانه زنی در هر چهار گونه گیاهی تأثیر گذار می باشند. به گونه ایی که دُزهای پایین (50 و 150 گری) در هر چهار گونه مورد مطالعه اثر تحریکی داشت، از طرفی دُزهای بالاتر از 500 گری باعث کاهش شدید جوانه زنی شدند. در رابطه با رشد گیاهچه نیز پرتو گاما بطور معنی داری تأثیر گذار بود، به گونه ایی که دُزهای 50 و 150 گری برحسب گونه مورد مطالعه اثرات تحریکی بر رشد ریشه و ساقه داشتند و دُزهای بالاتر باعث افزایش حالت های غیر طبیعی در گیاهچه شده و همچنین باعث کاهش رشد ریشه و ساقه شدند که این کاهش با افزایش دُز بیشتر شد. در تمام گروه های مطالعه شده در هر چهار گونه میانگین طول ریشه بیشتر از ساقه بود. جوانه زنی کمتر از بقای گیاهچه تحت تأثیر پرتو قرار می گیرد، بطوری که در دُزهای بالای پرتو، جوانه زنی رُخ می دهد ولی بعد از مدتی مرگ گیاهچه را به دنبال دارد که علت کاهش در معیارهای فوق، ناشی از فرآیندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی در سلول ها و یا ناهنجاری های کروموزومی و یا هر دو می باشد. در گونه coriandrum sativum l. قطر ساقه و وزن خشک بطور معنی داری افزایش یافت ولی قطر ساقه ی گونه calendula officinalis l. تغییر معنی داری نکرد، امّا وزن خشک بطور معنی داری افزایش یافت. در مطالعات آناتومیکی نیز برخی تغییرات مثل افزایش کلانشیم، پارانشیم و کرک ها مشاهده شد که می توان گفت این تغییرات به منظور افزایش پایداری و بقای گیاه می باشند. در دُزهای پایین افزایش تعداد و اندازه دستجات آوندی نیز مشاهده شد که دلیل این امر را می توان به افزایش فعالیت ریشه در جذب آب و موّاد معدنی و در نتیجه نیاز به سیستمی کارآمد جهت انتقال موّاد نسبت داد، که در نهایت منجر به رشد بیشتر گیاهان گردید. در دُزهای بالا کاهش تعداد و اندازه دسته ها و ایجاد حالت های غیرنرمال در شکل و آرایش دسته ها مشاهده شد. در برخی دُزها در ساقه ساختارهای مجرا مانندی مشاهده شد که احتمالاً به دلیل جهش های رُخ داده ناشی از پرتوی گاما می باشد. در مطالعات مورفولوژیکی گونه calendula officinalis l. از بین صفات بررسی شده طول گیاه و طول ساقه، طول برگ های بالای ساقه، تعداد برگ های بالای ساقه و غیره به طور معنی داری تحت تأثیر پرتو گاما قرار گرفتند و در دیگر موارد نسبت به نمونه شاهد تغییر معنی داری مشاهده نشد. در گونه coriandrum sativum l. نیز تعدادی از صفات بررسی شده شامل: طول گیاه، طول میانگره، طول برگ های پایین ساقه، طول دمبرگ برگ های پایین ساقه و غیره تغییر معنی دار مشاهده شد. در مجموع تحریکات مشاهده شده ی ناشی از پرتو گاما در برخی دُزهای بکار رفته را می توان ناشی از افزایش میزان تقسیم سلولی و همین طور فعالسازی اکسین دانست. واژه های کلیدی: پرتو گاما، calendula officinalis l.، matricaria chamomile l.، coriandrum sativum l.، foeniculum vulgare mill.، جوانه زنی، رشد گیاهچه، آناتومی، مورفولوژی
بهادر بشیری هرسینی بهروز عشقی ملایری
نفت به دلیل اثرات زیانبارش بر سلامت انسان و محیط زیست به عنوان مهمترین آلوده کننده محیط معرفی می-شود. تجمع هیدروکربن های نفتی در خاک باعث کاهش ظرفیت نگهداری آب خاک، به هم خوردن ساختار و افزایش دمای خاک به علت تیره شدن آن می شود. همچنین این مواد سبب کاهش میکروارگانیسم های موجود در خاک می-شوند و در نهایت موجب بر هم خوردن تعادل اکوسیستم ها می گردند. برخی گیاهان به خاطر داشتن ویژگی های خاص، توانایی مقاومت در مناطق آلوده و پاک سازی خاک های آلوده را دارا می باشند. هدف از این تحقیق بررسی امکان استفاده از گیاهان مقاوم به ترکیبات نفتی جهت پاک سازی مناطق آلوده و همچنین بررسی برخی اثرات متقابل نفت وگیاه بر هم می باشد. این پژوهش در سه مرحله میدانی، گلخانه ای و آزمایشگاهی صورت گرفت. در مرحله میدانی، حوضچه یا گودال تبخیر ضایعات نفتی واقع در اطراف پالایشگاه تهران به منظور نمونه برداری و شناسایی گونه های گیاهی مقاوم به ترکیبات نفتی و بررسی میزان تراکم آن ها انتخاب شد. در بررسی های گلخانه ای بذر سه گونه sorghum bicolor secale cereale, و agropyron repensاز خانواده poaceae وmedicago sativa l. از خانواده fabaceae در گلدان هایی حاوی خاک آلوده به نفت خام سبک با غلظت های 1، 5/2، 3، 5/3، 5/4، 5/5، 5/6 و 10 درصد (w/w%) و شاهد کاشته شده و میزان جوانه زنی، رشد، مقاومت به آلودگی و توانایی گیاهان در پاک سازی آلودگی نفتی مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات آزمایشگاهی، از میان گیاهان جمع آوری شده در بررسی میدانی دو گونهalhagi persarumو hordeum murinum از نظر آناتومیکی مورد بررسی قرار گرفت، همچنین مطالعه الگوی الکتروفورزی پروتئین ها ی بذر با استفاده از روش sds-page انجام شد. پس از طی دوره 6 ماهه در گلخانه، دو گونه medicago sativa وsecale cereale که نسبت به سایر گونه ها رشد بهتری در خاک آلوده داشتند به منظور مطالعات آناتومی، اندازه-گیری شاخص های رشد و اندازه گیری میزان نفت باقیمانده در خاک آلوده انتخاب شدند. طبق نتایج حاصل از بررسی میدانی 28 گونه متعلق به 13 تیره گیاهی از مناطق آلوده مورد نظر جمع آوری گردید که 8 گونه به asteraceae و 7 گونه به تیره poaceae تعلق دارند. مطالعه الگوی الکتروفورزی پروتئین ها بیانگر، حضور تعدادی از پروتئین های موجود در بذر گونه های مناطق آلوده است که در نمونه های شاهد مشاهده نشدند که احتمالا ً این امر در مقاومت گیاه به نفت موثر است. نتایج حاصل از مطالعات آناتومیکی نشان داد که تغییر در سلول های پارانشیم، کلانشیم، اسکلرانشیم و دستجات آبکش و نیز کرک های پوشاننده ساقه و برگ از مهمترین اثرات آلودگی نفتی بر برگ و ساقه گیاهان رشد یافته در تیمار آلوده است. به نظر می رسد اکثر موارد ذکر شده، مکانیسم هایی برای ایجاد هموستازی و افزایش بقا گیاه در مقابل حضور نفت در خاک می باشند. گونه medicago sativa تنها گونه ای بود که در تمام غلظت های مورد مطالعه دارای جوانه زنی بود. همچنین اندام هواییmedicago sativaتا غلظت 5/5 درصد و گونه secale cereale تا غلظت 5/4 درصد دارای ارتفاع قابل اندازه گیری بودند. با اندازه گیری میزان نفت باقیمانده در خاک مشخص شد که این دو گیاه قادر به حذف نفت از خاک هستند و بنابراین می توانند گونه های مناسبی برای پالایش مناطق آلوده به نفت و ترکیبات نفتی باشند.
فهیمه محسنی بهروز عشقی ملایری
مکان های آلوده به ترکیبات نفتی تهدیدی برای سلامتی انسان و اکوسسیستم ها محسوب شده و باید اقداماتی برای برطرف کردن این آلودگی ها صورت گیرد. تکنیک های قدیمی و سنتی برای زدودن این آلودگی ها پرهزینه بوده و در مقیاس وسیع برای منطقه مورد نظر مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. گیاه پالائی(phytoremediation) تکنیک پالایشی شامل جذب، تغییر شکل، تجمع و یا تصعید آلاینده ها توسط گیاه از سطح ذرات جامد خاک و فاز مایع آن و یا از طریق تحریک فعالیت میکروبی در ریزوسفر می باشد. این تکنیک می تواند آلودگی ها را برطرف یا تا حد قابل قبولی برای محیط زیست کاهش دهد. به منظور موفقیت در گیاه پالائی، انتخاب گیاهان مقاوم و مناسب ضروری بوده و باید با در نظر گرفتن اکولوژی گونه ها و شرایط اقلیمی حاکم بر محیط، انجام گردد. در این تحقیق سعی شده ضمن انجام تحقیقات میدانی و الهام گرفتن از طبیعت، تعدادی گونه گیاهی انتخاب شده، با انجام آزمایش های گلخانه ای توانائی پالایشی آنها مورد سنجش قرار گرفته و در صورت داشتن توان پالایشی مناسب برای گیاه پالائی مناطق آلوده پیشنهاد گردند. گیاهان رشد یافته در آلودگی ممکن است در اثر رشد در محیط آلوده تغییراتی حاصل کنند، این تحقیق به بررسی تعدادی از این تغییرات پرداخته است. با استفاده از تحقیقات میدانی پنج گونه برای این منظور انتخاب شدند: salsola kali، kochia scoparia، chenopodium album و atriplex aucheri از خانواده chenopodiaceae و chrozophora hierosolymitrana از خانواده euphorbiaceae. به عنوان نخستین مرحله از انتخاب گیاه، میزان جوانه زنی این گیاهان در غلظت های مختلف نفتی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد درصد جوانه زنی برحسب نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت می باشد. بررسی میزان بقاء نشان داد همچنین میزان بقاء گیاهان برحسب نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت بوده همچنین بعضی از غلظت ها برای برای برخی گونه ها کشنده می باشد. اندازه گیری طول ریشه در k. scopariaو s. kali و مقایسه ی آن با میزان جوانه زنی آنها نشان داد بین کاهش در صد جوانه زنی و رشد متعاقب آن ارتباط تنگاتنگ وجود دارد. نتایج اندازه گیری میزان بقاء نشان داد درصد بقاء بسته به نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت می باشد، همچنین برخی غلظت ها برای گیاهان کشنده می-باشد. این موضوع حساسیت درمورد انتخاب گیاه به منظور گیاه پالائی را بیشتر کرده خاطر نشان می سازد برای انتخاب گیاه فقط درصد جوانه زنی موُثر نبوده و میزان رشد پس از آن و غلظت آلودگی نیز باید در نظر گرفته شود. بررسی اثر ترکیبات نفتی بر دانه گرده این گونه ها نشان دهنده تغییرات در ظاهر دانه گرده سه گونه c.album، s. kali و ch. hierosolymitran در اثر آلودگی می باشد. دانه گرده a. aucheri رشد کرده در منطقه آلوده تغییر ظاهری نسبت به نمونه شاهد نشان نداد. در k. scoparia رشد کرده در آلودگی بساک ها تشکیل شده اما قادر به ایجاد دانه گرده نبودند. به منظور بررسی توانائی پالایشی این گیاهان بذر آنها در خاک های آلوده به نفت خام در غلظت های مختلف کاشته شدند. پس از یک دوره هشت ماهه گیاهان از گلدان ها خارج شده و میزان نفت باقی مانده در آنها اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این قسمت نشان داد: a. aucheri نفت خام را کاهش نداده،. بنابراین توان پالایش خاک های آلوده به ترکیبات نفتی را نداشته و صرفاً یک گونه مقاوم می باشد. بیشترین میزان کاهش نفت مربوط به ch. hierosolymitrana بود. از بین گونه های نامبرده تنها c .albumقادر به رشد در غلظت 8% بوده و به میزان 18% آلودگی را کاهش داد. دو گیاه s. kali و ch. hierosolymitrana برای مقایسه قارچ های ریزوسفری منطقه شاهد و آلوده انتخاب شدند.. از ریشه s. kali رشد کرده در منطقه آلوده هیچ قارچی جدا نشد اما از ریشه نمونه رشد کرده در منطقه آلوده سه گونه قارچ جدا شد. از ریشه ch. hierosolymitrana در منطقه شاهد سه گونه ی قارچی و در منطقه آلوده شش گونه ی قارچی جدا شد. دو گونه قارچی armillaria sp. و fusarium equiseti در غلظت های مختلف نفتی کشت داده شد و قطر هاله رشد در آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد f. equiseti در مقایسه با armillaria sp. مقاومت بیشتری در مقابل نفت خام دارد.
وحیده ملاحیدری بافقی بهروز عشقی ملایری
آلودگی های نفتی ازجمله معضلات جهانی هستند که اثرات سوء بر موجودات زنده داشته و با ورود به زنجیره های غذایی، سلامت و بقای گیاهان، جانوران و جوامع بشری را تحت تأثیر قرار می دهند. فرآورده های نفتی در غلظت های بالا، آلودگی های محیطی و اثرات سمی شدید ایجاد می کنند و بر ویژگی های مرفولوژیکی گیاهان اثر می گذارند برخی گونه های گیاهی وجود دارند که قادر به مقاومت و رشد در مناطق آلوده به ترکیبات نفتی می باشند.. هدف از این تحقیق، بررسی و شناسایی فلور منطقه آلوده (حوضچه یا گودال تبخیر 4،3واقع در اطراف پالایشگاه تهران) و مطالعه اثرات آلودگی نفتی بر خصوصیات سیتوژنتیکی و آناتومیکی گیاهان غالب منطقه می باشد. در این پژوهش یک مطالعه میدانی در منطقه آلوده به نفت صورت گرفت و 8 گونه گیاهیalhagi persarum, hordeum marinum, phragmites australis, farcta, peganum harmala, salsola kali, senecio glaucus, amaranthus blitoides. prosopis با تراکم بالا، گونه غالب معرفی شدند. میزان آلودگی نفتی خاک منطقه در آزمایشگاه تعیین شد. در این پژوهش مطالعات سیتوژنتیکی، آناتومیکی، الکتروفورز پروتئین بذر، سنجش کربوهیدرات های محلول، سنجش پروتئین و فعالیت آنزیمی (پر-اکسیداز و پلی فنل اکسیداز) صورت گرفت. مطالعات سیتوژنتیکی senecio glaucus افزایش ناهنجاری در مراحل تقسیم میتوز و کاهش شاخص میتوزی در گیاه رویش یافته در منطقه آلوده را نشان داد. در مطالعه الگوی پروتئین بذر نمونه های شاهد وآلوده، باند های جدید و افزایش تراکم سایر باند ها در الگوی پروتئینی نمونه آلوده مشاهده شد. نتایج حاصل از مطالعات آناتومیکی نشان داد که تغییر در سلول های پارانشیم، کلانشیم، اسکلرانشیم و دستجات چوب و نیز کرک های پوشاننده ساقه از مهمترین اثرات آلودگی نفتی بر ساقه گیاهان جمع آوری شده از منطقه آلوده بوده است و محتوای پروتئین کل و میزان فعالیت آنزیمی و کربوهیدرات های محلول در گیاهان جمع آوری شده از منطقه آلوده، افزایش یافته است. با توجه به اثرات سوء گزارش شده در مورد هیدرو کربنهای نفتی به نظر می رسد گیاهان رویش یافته از مقاومت نسبی برخوردار هستند که دلیل آن می تواند مربوط به تغییرات در الگوی پروتئینی و مکانیسمهای سلولی و فعالیت آنزیمی مرتبط با مقابله با اثرات سمی آلودگی نفتی و سم زدایی آنها باشد.
زهره شیرخانی بهروز عشقی ملایری
آلودگی های محیط زیست؛ خصوصاً آلودگی به نفت خام، از مسائل مهم زیست محیطی در دهه های اخیر می باشد. این پژوهش، یک مطالعه ی میدانی در یک منطقه ی آلوده به نفت (حوضچه های تبخیر ضایعات نفتی واقع در اطراف پالایشگاه تهران)، به منظور یافتن گیاهان بومی مقاوم به آلودگی های نفتی و قارچ های همبسته به ریشه ی آن ها جهت استفاده در زیست پالایش خاک های آلوده به نفت می باشد. نتایج نشان داد که هشت گونه ی گیاهی زیر، بیش ترین جمعیت گیاهی رویش-یافته در منطقه ی آلوده را به خود اختصاص داده اند:alhagi persarum bioss. & buhse. (fabaceae), amaranthus blitoides s.watson (amaranthaceae), hordeum marinum hudson (poaceae), peganum harmala l. ( zygophyllaceae), phragmites australis (cav.) trin. ex steud. (poaceae), prosopis farcta (banks & soland) j. f. macbr. (mimosaceae), salsola kali l. (chenopodiaceae), senecio glaucus l. (asteraceae).توانایی رشد گونه های گیاهی ویژه با تراکم بالا در این منطقه نشان می دهد که این گیاهان پتانسیل زیست پالایی خاک های آلوده به ترکیبات نفتی را دارند. نمونه های ریشه گیاهان نام برده، از منطقه ی آلوده و شاهد، جمع آوری شد. قارچ های موجود در ریزوسفر، جداسازی و با روش های استاندارد شناسایی شدند. دوازده قارچ از ریزوسفر گیاهان منطقه ی آلوده جداسازی شد. بالاترین تعداد نمونه ی قارچ (شش قارچ) در ریزوسفر prosopis farcta شناسایی گردید. از میان نمونه های قارچی، دو قارچ شامل aspergillus sp. و penicillium sp.، تقریباً در ریزوسفر همه ی گیاهان مورد مطالعه، مشترک بودند و پراکنش مابقی قارچ ها در هر گونه- بسته به گونه- اختصاصی بود. همچنین قارچ های نفوذ یافته به درون ریشه ی هر گیاه تعیین شد. نتایج، نفوذ چهار قارچ به درون ریشه ی گیاهان منطقه ی آلوده را نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که در مجموع، تنوع در جدایه های قارچی جمع آوری شده از منطقه ی آلوده به نفت، نسبت به مناطق غیر آلوده بیش تر است. نُه نمونه ی قارچی در محیط کشت pda با غلظت های %0، 1%، 2%، 4%، 6%، 8%، 10% و 15% نفت خام کشت داده شد. یافته ها نشان داد که اگر چه با افزایش غلظت نفت خام، سرعت رشد قارچ ها کاهش یافت، ولی با این وجود تمام قارچ ها در غلظت بالای نفت خام رشد کرده و نسبت به تمام غلظت های ذکر شده مقاوم هستند. پس از یک ماه از رشد قارچ ها در محیط کشت های محتوی نفت خام، میزان نفت حذف شده محاسبه و با نمونه های شاهد مقایسه گردید. نتیجه گرفته شد که همه ی قارچ ها قادر به حذف نفت از محیط کشت خود می باشند. در بین قارچ های مورد بررسی aspergillus sp. و aspergillus flavus بیش ترین کارایی حذف نفت از محیط را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین پتانسیل زیست پالایی محیط-های آلوده به نفت را دارند. محتوای پروتئین کل در هشت نمونه ی قارچی رشد کرده در غلظت های مختلف نفت خام اندازه-گیری شد که نتایج افزایش محتوای پروتئین کل با افزایش غلظت نفت خام در محیط را نشان می دهد. فعالیت دو آنزیم پراکسیداز و کاتالاز در این قارچ ها مطالعه شد که نتایج حاصل شده نشان دهنده ی افزایش چشم گیر فعالیت آنزیمی در محیط کشت های حاوی نفت خام است. بیش ترین فعالیت در غلظت 15% نفت خام و کم ترین فعالیت در گروه شاهد مشاهده شد. بالاترین فعالیت آنزیمی در دو قارچ aspergillus sp. و aspergillus flavus ارزیابی شد. نتایج نشان دهنده ارتباط بین فعالیت آنزیمی قارچ ها و توان آن ها در حذف نفت خام است.
حسین یوسفی بهروز عشقی ملایری
جنس phlomis l. از خانواده لامیاسه شامل بیش از 100 گونه می باشد. (مظفریان). این تحقیق با هدف مطالعه و بررسی وجود تنوع درون گونه ای در گونه phlomis olivieri benth. در استان همدان? و با استفاده از روش تعیین زیستگاه ویژه ( d.s.s ) انجام شد. بر این اساس 13 زیستگاه ویژه برای این گونه تعیین شد. در بررسی این زیستگاه های ویژه، 46 گونه به عنوان گونه های همباش شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل داده های فلورستیک با استفاده از نرم افزار anaphyto به روش f.c.a صورت گرفت. مقایسه محورهای مختصات چند گانه حاصل از این روش ها برای گونه مورد مطالعه، منجر به تشخیص 9 گروه بر اساس نشانگر فلورستیک ( ترکیب رستنیهای زیستگاه های ویژه) گردید که وجود تنوع درون گونه ای را نشان می دهد. به منظور تعیین سطح و نوع تنوع درون گونه ای گروه های حاصل از بررسی فوق، از مطالعات الکتروفورز پروتئین های بذر و بررسی های کروموزومی و مورفومتری استفاده شد. در این مطالعات آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار mvsp به روش های upgma ، pco و pca صورت گرفت و گروه های بدست آمده بر اساس نشانگرهای فلورستیک را تقریبا تاییدکرد، همچنین آنالیز داده های حاصل از بررسی های الکتروفورزی پروتئین های ذخیره ای بذر با نرم افزار های mvsp و ntsys ، با گروه بندی های فلورستیک، اکولوژیک و مورفومتری مطابقت داشت و 3 پروتئودم برای گونه مورد بررسی قابل تشخیص است که نشان دهنده تفاوت و تنوع ژنتیکی درون گونه ای است. داده های حاصل از مطالعه مورفومتری توسط نرم افزار mvsp آنالیز شد. در مطالعه ریخت شناسی، 59 ویژگی کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده، جمعیت های مورد مطالعه را از نظر ویژگی های ریختی نیز در 9 گروه مجزا قرار داد. کرک دندانه دار در این گونه برای اولین بار گزارش می شود.
مهدی حیدزیان مرتضی عطری
جنس carduus از تیره کاسنی می باشد.گونه های این جنس پراکنش وسیعی در سرتاسر جهان دارند. این تحقیق با هدف مطالعه و بررسی وجود تنوع درون گونه ای در گونه carduus pycnocephalus در استان همدان با روش تعیین زیستگاه ویژه (determination of special station) d.s.s انجام شد. بر این اساس 14 زیستگاه ویژه برای این گونه تعیین گردید. در بررسی این زیستگاههای ویژه، 98 گونه به عنوان گونه های همباش شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل داده های فلورستیک (ترکیب رستنی های زیستگاه ویژه) با استفاده از نرم افزار anaphytoبه روش fca صورت گرفت. مقایسه محورهای مختصات چند گانه حاصل از این روش ها برای گونه مورد نظر، منجر به تشخیص 7 گروه بر اساس نشانگر فلورستیک (ترکیب رستنی ها) گردید که وجود تنوع درون گونه ای را نشان می دهد. به منظور تعیین سطح و نوع تنوع درون گونه ای گروه های حاصل از بررسی فوق، از مطالعات الکترو فورز پروتئین های بذر، بررسی های کروموزومی، مورفومتری و آناتومی استفاده شد. در این مطالعات، آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار (multi variante statistical package) mvsp به روش های upgmaو p.c.o گروههای بدست آمده بر اساس نشانگر های فلورستیک (ترکیب رستنی ها) را تایید کردند، بررسی الکتروفورزپروتئین های ذخیره ای بذر منجر به گروه بندی نمونه ها بر اساس تعداد باندهای پروتئینی گردید. همچنین آنالیز داده های حاصل از بررسی های الکتروفورزی پروتئین های بذربانرم افزار ntsysبا گروه بندی های فلورستیک ومورفومتری مطابقت داشت و 14 زیستگاه ویژه مورد بررسی از نظر تعداد و شدت باندها با هم تفاوت داشتندکه نشان دهنده تفاوت وتنوع ژنتیکی درون گونه ای است. داده های حاصل ازمطالعه مورفومتری توسط نرم افزار mvsp آنالیز شد.در مطالعه ریخت شناسی 54 ویژگی کمی وکیفی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله، جمعیت های مورد مطالعه را از نظر ویژگی های ریختی در7 گروه قرارداد. بررسی های سیتولوژی منجر به تعیین 3 سیتوتیپ 2n=18-26-32 گردید و سیتوتیپ 2n=18)) که در زیستگاه 11 مشاهده گردید به عنوان یک اکوفنوژنوتیپ مربوط به بستر، سیتوتیپ 2n=32 در زیستگاه ویژه 9 مشاهده گردید به عنوان اکو فنوژنوتیپ مربوط به ارتفاع معرفی می گردد.
الهام امیری بهروز عشقی ملایری
جنس l. mentha از تیره ی lamiaceae با بیش از 200 گونه می باشد. این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی حضور تنوع درون گونه ای در گونه ی mentha longifolia l. در استان همدان با استفاده از روش تعیین زیستگاه ویژه (d.s.s) انجام شد. دراین راستا 14 زیستگاه ویژه برای این گونه تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده های فلورستیک (ترکیب رستنی ها) با استفاده از نرم افزار anaphyto به روش f.c.a صورت گرفت، که نتایج حاصل از آنالیز داده های فلورستیک منجر به تشخیص 5گروه متمایز شد که نشان دهنده وجود تنوع درون گونه ای در این گیاه است.داده های اکولوژیک با استفاده از نرم افزار m.v.s.pو با روش c.c.aو نرم- افزار anaphyto آنالیز گردید که تحلیل داده های اکولوژیک نیز گروه بندی فوق را تاٌیید نمود و نتایج نشان داد که هر گروه دارای ویژگی های خاص خود بوده و می توان از نظر اکودم از نوع ارتفاع 2 گروه ارتفاعات پایین آلتیدم aو گروه ارتفاعات بالاآلتیدم b و نیز از نظر توپوگرافی (جهت ودرصد شیب) 2 توپودمa (بدون شیب) و توپودم b(دارای شیب) و همچنین توپودم a(شیب شمالی) وتوپودم b(شیب جنوبی) معرفی نمود. به منظور تعیین سطح ونوع تنوع زیستی گروه های حاصل از بررسی های فوق،از مطالعات مورفومتری، آناتومی، گرده شناسی، الکتروفورز پروتئین های ذخیره ای بذر و سیتولوژی نیز استفاده شد. آنالیز داده های حاصله با استفاده از نرم افزار ntsys با روش completeبا ضریب j و نرم- افزار mvsp با روش upgmaو pcoباضریبaverage distanceانجام گرفت که5 گروه در نتایج مورفومتری وگرده شناسی بدست آمد که باداده های فلورستیک-اکولوژیک همخوانی داشتند و در نهایت 5 اکوفن معرفی کردیم. در داده های الکتروفورز 5 گروه به عنوان پروتئودم aتا eبدست آمد همچنین در مطالعات سیتولوژی در کلیه بررسی های میتوز عدد پایه کروموزومی یکسان و هیچ پلی پلوئیدی مشاهده نشد و در نتیجه می توان یک سیتوتیپ 2n=24برای این گونه معرفی کرد. در نهایت می توان این طور بیان کرد که اگر در مطالعات ژنتیکی هم تغییری مشاهده کنیم می توانیم اکوفنوژنوتیپ معرفی کنیم.
سید محمد اسحق میرحسینی مرتضی عطری
جنس senecio l. با دارا بودن حدود 1500 گونه، بزرگترین تیره کاسنی (آفتابگردان) محسوب می شود. گونه های این جنس پراکنش وسیعی در سراسر جهان دارند. این تحقیق با هدف مطالعه و بررسی وجود تنوع درون گونه ای و بین گونه ای در گونه های s. vernalis و s. glaucus در غرب و شمال غربی ایران با روش تعیین زیستگاه ویژه (determination of special station) d.s.s انجام شد. بر این اساس 20 زیستگاه ویژه برای این گونه ها تعیین گردید. در بررسی این زیستگاه-های ویژه، 140 گونه به عنوان گونه های همباش شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل داده های فلورستیک (ترکیب رستنی های زیستگاه ویژه) با استفاده از نرم افزار آنافیتو به روش fca صورت گرفت. به منظور تعیین سطح و نوع تنوع درون گونه ای و بین گونه ای گروه های حاصل از بررسی نشانگر فلورستیک (ترکیب رستنی ها)، از مطالعات ریخت شناسی، آناتومی، گرده-شناسی و بررسی های کروموزومی استفاده شد. در این مطالعات، آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار (multi variante statistical package) mvsp به روش های upgma و p.c.o انجام شد.در مطالعه ریخت شناسی 70 و در مطالعه آناتومی 16 ویژگی کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله، جمعیت های مورد مطالعه را در هر یک از دو گونه به 4 گروه تقسیم کرد. از طرفی آنالیز داده های حاصل از مطالعه گرده شناسی با بررسی 9 ویژگی کمی و کیفی، گونه s. vernalis را به 3 دسته و گونه s. glaucus را به 4 دسته تقسیم نمود. و در آخر بررسی های سیتولوژی منجر به تعیین 1 سیتوتیپ (2n=20) در هر دو گونه گردید.
مهرانا جعفری بهروز عشقی ملایری
چکیده ندارد.