نام پژوهشگر: حمیدرضا فرجی

بررسی کیفی ریسک واحد آمونیاک و مدلسازی نشت هیدروژن در آن
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده شیمی 1391
  حمیدرضا فرجی   مهدی گوهررخی

صنعت فرایندهای شیمیایی یکی از ایمن ترین بخشهای صنعت در دنیا است، اما بروز یک سانحه عمده و یا یک انفجار خسارات جبران ناپذیری به موقعیت کارخانه و احتمالاً کل این صنعت وارد می آورد. یکی دیگر از دلایلی که حوادث مختلف در صنایع شیمیایی انعکاس بدی دارد اینست که فعا لیت آنها بسیار قابل توجه است. از سال ???? به بعد بحث مدیریت ایمنی و ارزیابی ریسک اهمیت ویژه ای پیدا کرد و بتدریج جایگاه خود را در صنایع فرایندی مستحکم نمود و اکنون یکی از بازوان قدرتمند اجرایی در کارخانجات مختلف بوده و دامنه فعالیت خود را از کارهای عملیاتی در کارخانه های در حال بهره برداری به نظارت در طراحی تفصیلی و مراحل نصب و پیش راه اندازی و راه اندازی گسترش داده و مهمترین و بعبارتی قویترین ابزاری که در دست مدیریت ایمنی قرار داشته روشهای تحلیل خطر و ارزیابی ریسک است و در میان این روشها مطالعات تحلیل خطر و قابلیت بهره برداری(hazop) با قدمتی در حدود چهل سال قویترین روش موجود می باشد. در این رساله ابتدا در فصل دوم مروری بر چهار سانحه مهم خواهیم داشت . در فصل سوم با مدیریت ایمنی و جایگاه روشهای تحلیل خطر و ارزیابی ریسک و خصوصا hazop در این مدیریت و روشهای تسریع مطالعات hazop آشنا خواهیم شد . در فصل چهارم واحد متانول پتروشیمی خارگ بعنوان واحد فرایندی نمونه انتخاب شده و شرح جامعی از فرآیند در آن ذکر شده است.در فصل پنجم کلیه مراحل hazop مطرح شده در فصل سوم در این واحد پیاده شده که نتایج آن در این قسمت آورده شده است و فصل ششم به نتیجه گیری اختصاص دارد. در این مطالعه ضمن تشریح عوامل موثر بر تخلیه و انتشار مواد و بررسی نرم افزارهای مدلسازی موجود، نرم افزار phast بعنوان مناسبترین نرم افزار جهت مدلسازی انتشار آمونیاک از مخزن ذخیره 20 هزار تنی یک واحد پتروشیمی واقع در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس)عسلویه( مورد استفاده قرار گرفته و بر اساس نتایج مدلسازی و برنامه واکنش در شرایط اضطراری در زمان انهدام ناگهانی مخزن آمونیاک تهیه و ارائه گردیده است.

بررسی عملیات حرارتی زیر صفر بر مقاومت سایشی فولاد ابزار تندبر m2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1377
  حمیدرضا فرجی   رضا محمودی

فولاد تندبر m2 یکی از انواع فولادهای ابزار است که در صنعت ماشینکاری دارای کاربرد فراوان می باشد. نظر به بالا بودن هزینه ساخت ابزارهای برشی و غیراقتصادی بودن تعویض و تعمیر آنها در حین فرآیند ماشینکاری، بسیار مطلوبست که خواص مکانیکی این فولادها بهبود یافته و لذا عمر آنها طولانی تر گردد. بهینه کردن ساختار متالوژیکی فولادها از طریق انجام عملیات حرارتی مناسب ، یکی از روشهای دستیابی به این اهداف می باشد. در تحقیق حاضر به منظور تحقق بخشیدن به اهداف فوق، اثر عملیات حرارتی زیر صفر بر رفتار سایشی فولاد مذکور مورد بررسی قرار گرفته است . در این تحقیق پارامترهای موثر بر مقدار آستنیت باقیمانده نظیر دمای آستنیته، دمای کوئنچ، دمای بازگشت و سپس اثر عملیات حرارتی زیر صفر بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است . نمونه های تهیه شده پس از عملیات حرارتی موسوم (کوئنچ + بازگشت)، عملیات سرد (co2) و عملیات سرد عمیق (n2) تحت بررسیهای متالوگرافی، آزمایش سختی سنجی، ضربه، تفرق اشعه ایکس و سایش قرار گرفتند و نیز سطوح سائیده شده و شکست بوسیله میکروسکوپ الکترونی بررسی شدند. در آزمایش سایش تاثیر متغیرهای سرعت ، مسافت و نیرو بر میزان کاهش وزن نمونه ها، تغییرات ضریب اصطکاک و رفتار سایشی آنها مطالعه گردید. نتایج حاصل از آزمایشها نشانگر آنست که عملیات حرارتی زیر صفر بواسطه تجزیه مارتنزیت و تشکیل کاربیدهای بسیار ریز اثرات مضوبی بر خواص مکانیکی فولاد m2 داشته و سختی و مقاومت سایشی آن را افزایش خواهد داد. در نتیجه، استفاده از این عملیات حرارتی باعث افزایش طول عمر مفید ابزارهای از جنس فولاد m2 نسبت به عملیات حرارتی موسوم می گردد.