نام پژوهشگر: محمدحسین کیان مهر
محمدحسین کیان مهر تیمور توکلی هشجین
در روند تبدیل شلتوک به برنج سفید، مرحله خشک کردن یکی از عوامل مهم و اثر گذار در افزایش میزان خرده برنج می باشد. نوع خشک کن همراه با پارامترهایی چون دمای هوا ورودی به خشک کن، محتوای رطوبت اولیه شلتوک می تواند در کاهش خرده برنج موثر باشد. بنابراین در مناطق شمالی کشور، خشک کنی را باید بکار برد که حداقل خرده برنج باشد. برای این منظور با تغییر جهت جریان هوای گرم در حالت بستر ثابت شلتوک، خشک کن با جریان دو طرفه هوا پیشنهاد شد. اثر عوامل دما (در چهار سطح 35 و 45 و 55 و 65 درجه سانتیگراد)، جریان هوا (در دو سطح جریان یکطرفه و دو طرفه هوا) و ارقام شلتوک (رقم خزر و سپیدرورد) بر زمان خشک شدن، یکنواختی محتوای رطوبتی، درصد ترک خوردگی و راندمان برنج سفید سالم در پایان مرحله خشک شدن مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی نتایج نشان داد که در هر دو نوع خشک کن با افزایش دمای ورودی از 35 تا 65 درجه سانتیگراد زمان خشک کردن کاهش یافته (از 10 ساعت به 6 ساعت) و هیچگونه تفاوت معنی دار آماری بین این دو خشک کن از نظر زمان خشک کردن وجود ندارد. اما بازده حرارتی خشک کن با جریان دو طرفه هوا به میزان 4 تا 8 درصد نسبت به جریان یکطرفه کاهش نشان می دهد. خشک کن جریان دو طرفه در دماهای 45 تا 65 درجه سانتیگراد حدود 2 تا 5 درصد افزایش راندمان برنج سفید سالم نسبت به خشک کن جریان یکطرفه دارد. همچنین خشک کن با جریان دو طرفه هوا در مقایسه با جریان یکطرفه دارای ضریب تغییر محتوای حدود 6 درصد است. نتایج بررسی اثر عامل عمق بستر خشک کن (در 6 سطح 0 تا 10، 10 تا 20، 20 تا 30، 30 تا 40، 40 تا 50 و 50 تا 60 سانتیمتری) همراه با عوامل ذکر شده قبلی بر راندمان برنج سفید سالم نشان داد که بیشترین مقدار راندمان برنج سفید سالم مربوط به عمق 40 تا 50 سانتیمتری (به میزان 48 درصد) و کمترین آن مربوط به عمق 0 تا 10 سانتیمتری (به میزان 25 درصد) می باشد. همچنین رقم سپیدرود نسبت به رقم خزر دارای خرده برنج بیشتری است. بکارگیری قانون هدایت حرارتی و انتقال جرن با استفاده از روش تفاضل محدود در یم دانه برنج به شکل مکعب مستطیل و تعمیم آن به عمق بستر خشک کن، نشان داد که مدل های حاصل از قوانین ذکر شده با حدود 8 درصد خطا قابل مقایسه با نتایج بدست آمده از آزمایشات تجربی جهت پیش بینی دما در عمق خشک کن در زمانهای مختلف خشک کردن هستند.