نام پژوهشگر: محمدرضا خادمی
ساوالان آیدنلو محمدرضا خادمی
سابقه و هدف: کاتاراکت یکی از شایع ترین اختلالات بینایی است که گروه زیادی از افراد به ویژه سالمندان را درگیر نموده و مشکلاتی را برای آنها به وجود می آورد. کاتاراکت انواع گوناگونی داشته و اتیولوژی متنوعی را برای آن در نظر می گیرند. بهترین درمان کاتاراکت جراحی بوده ولی با استفاده از روشهای غیر جراحی مثل استفاده از فیلترهای رنگی می توان دید بهتری را جهت افرادی که شرایط عمل را ندارند ایجاد نمود. این طرح جهت بررسی میزان تأثیر فیلتر زرد بر حدت بینایی بیماران با کاتاراکت نارس اجرا شده است. مواد و روشها: در این طرح که به صورت کارآزمایی بالینی و بر روی 100 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه چشم پزشکی بیمارستان خاتم الانبیاء شاهرود در طی سالهای 90-89 صورت گرفته و بیماران به صورت تصادفی ساده به دو گروه مورد (بیماران کاتاراکتی) و گروه شاهد (بیماران غیرکاتاراکتی) تقسیم شده و حدت بینایی آنها با کمک چارت اسنلن قبل و بعد از استفاده از فیلتر خارجی زرد رنگ مورد بررسی قرار گرفت و سپس نتایج بدست آمده حدت بینایی تبدیل به واحد لوگمار شده و نتایج حاصله وارد رایانه گردید و به کمک نرم افرار آماری spss نگارش 16 و آزمونهای آماری مرتبط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این بررسی p<0/05 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: در این پژوهش 54 درصد بیماران مذکر و مابقی مونث بودند، در حالیکه در گروه شاهد 44 درصد مذکر و مابقی مونث بودند. میانگین سنی گروه بیماران 67 سال و در گروه شاهد 46 سال بدست آمد. شایع ترین گروه سنی بیماران، گروه70-61 سال با 42% و در گروه شاهد گروه سنی 50-41 سال با 36 درصدبود. میانگین مدت زمان ابتلا به کاتاراکت در بیماران 5/48 ماه بدست آمد. در استفاده از فیلتر زردرنگ به طور جداگانه برای هر چشم در گروه بیماران و شاهد هیچ رابطه معنی داری بدست نیامد. بحث و نتیجه گیری: هر چند به استفاده از فیلتر زرد رنگ در بهبود حدت بینایی بیماران با کاتاراکت نارس در برخی از مطالعات اشاره شده است ولی در این تحقیق هیچ رابطه معنی داری بدست نیامد. کلمات کلیدی: کاتاراکت ـ حدت بینایی ـ فیلتر زرد رنگ
مهرداد مصطفی لو محمدرضا خادمی
مقدمه و هدف: عوامل خطر متعددی در ایجاد کاتاراکت وابسته به سن نقش دارند از جمله مصرف سیگار،الکل،هایپرتانسیون سیستمیک و دیابت شیرین. یک ریسک نسبتا افزایش یافته در ایسکمی میوکاردی خاموش و اکستراسیستول بطنی در این بیماران گزارش شده است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات فشارخون و نبض پس از تزریق آدرنالین به داخل اتاق قدامی حین عمل جراحی کاتاراکت بوده است. مواد و روشها: در این مطالعه،30 بیمار به صورت موردو 30 بیمار به صورت کنترل انتخاب شده ( به صورت تصادفی ) و قبل از انجام عمل hr و bp اندازه گیری شد. در گروه case پس از دادن برش جراحی بر روی قرنیه داخل اتاق قدامی چشم با محلول آدرنالین cc 1/0 از غلظت 1/1000 درcc 5 bss شستشو داده شد و در حین جراحی انفوزیون داخل اتاق قدامی با محلول آدرنالینcc 5/0 از غلظت 1/1000 در cc500 bss ادامه یافت. گروه control در مراحل فوق بدون تزریق آدرنالین ( فقط با bss ) در اتاق قدامی در نظر گرفته می شد. روش بیهوشی در کلیه بیماران یکسان با انفوزیون با پروپوفول ( 0.1 mg/kg ) و رمیفنتانیل ( 0.003 mg/kg ) انجام می شد. تغییرات hr و bp به صورت پایش پشت سر هم و ثبت نتایج انجام می شد. اطلاعات پس از جمع آوری وارد نرم افزار آماری spss-16 شده و شاخصهای مرکزی و پراکندگی استخراج شدند. یافته ها: در این مطالعه میانگین سنی این افراد 1/5 ± 45/65 سال (74-55 سال) بود.بیست نفر مرد (3/33%) و 40 نفر زن (7/66%) بودند.از نظر سابقه بیماری قلبی عروقی در کل 36 نفر (60%) دارای سابقه مثبت بودند و 46 نفر (7/76%) سابقه مصرف داروهای مرتبط با فشارخون را می دادند. تنها مواردی که در دو گروه اختلاف معناداری داشت در فشارخون سیستولی بلافاصله بعد از تزریق و فشارخون دیاستولی بعد از 30 دقیقه از تزریق بوده که گروه کنترل دارای مقادیر بالاتری نسبت به گروه مورد بوده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از تزریق آدرنالین حین جراحی کاتاراکت نمی تواند به عنوان ریسک افزایش فشارخون بیماران باشد و یا مشکلات قلبی عروقی برای ایشان ایجاد نماید.
محمدرضا خادمی اکبر ایمان پور
فرزند خواندگی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده است . این تأسیس حقوقی ،تنها در ماده واحده اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه مصوب 1312 ، در مورد ایرانیان غیر شیعه مورد شناسایی قرار گرفته و برای سایر ایرانیان نهادی مشابه به نام سرپرستی با تشابهات و تمایزاتی تبیین شده است . در این تحقیق کوشش شده موضوع سرپرستی و فرزند خواندگی به کمک قواعد و مقررات قانونی بررسی شود و ضمن بیان مقررات فرزند خواندگی در حقوق فرانسه و انگلستان ، شرایط والدین پذیرنده و اطفال در ایران مورد بحث قرار گیرد . بر خلاف حقوق فرانسه و انگلستان ، در حقوق ایران با صدور حکم سرپرستی قرابت میان فرزند خوانده و والدین پذیرنده ایجاد نمی گردد . در مورد شرایط طرفین حکم سرپرستی برخی آن را همانند فرزند خواندگی دانسته اند . اما استدلال عده ای دیگر از حقوقدانان مبتنی بر این است که سرپرستی علیرغم تشابه با فرزند خواندگی ، نهادی مستقل با وضعیت حقوقی خاص است . تحقیق حاضر ضمن بیان این موضوع که در حقوق ایران فرزند خواندگی وجود ندارد به نظر اخیر گرایش دارد .
سعید صدرمنش لیلا خجسته
سابقه و هدف: اعمال جراحی لاپاراسکوپیک امروزه کاربرد زیادی داشته و جانشین بسیاری از اعمال جراحی باز شده اند که یکی از مهم ترین این اعمال، برداشتن کیسه صفرا می باشد. این روش علاوه بر مزایای فراوانی که دارد میتواند عوارضی را نیز ایجاد نماید که یکی از مهم ترین آنها تغییرات فشار داخل چشم در حین بیهوشی در زمینه عمل جراحی کیسه صفرا به روش لاپاراسکوپی می باشد. از آنجائیکه این تغییرات هنوز به خوبی مشخص نیست لذا بر آن شدیم تا با بررسی میزان تاثیر روش لاپاراسکوپی در عمل کله سیستکتومی بر فشار داخل چشم، گامی کوچک در راه شناخت این رابطه برداریم. مواد و روش ها: این مطالعه آینده نگر و تحلیلی بر روی60 نفر از بیماراننیازمند به عمل جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی مراجعه کننده به بخش جراحی و اورژانس بیمارستان خاتم الانبیای شاهرود در طی سال 90انجام شد. بیماران پس از معاینه و آماده شدن جهت انجام عمل، با روش استاندارد تحت سنجش فشار داخل چشم با روش شیوتز قبل از بیهوشی قرار گرفته و سپس در حین بیهوشی و هر 5 دقیقه و نهایتاً پایان بیهوشی مجدداً فشار داخل چشم آنها بررسی شد.اطلاعات جمع آوری شده وارد رایانه گردید و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.در این مطالعه (p<0/05 ) معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها : در این مطالعه نتایج بدست آمده از معاینه ، نشان داد که 3/18% بیماران را مردان و مابقی را زنان تشکیل داده، میانگین سنی بیماران 85/27 ± 11/37 سال بوده و رنج سنی 39-30 سال با 3/23% شایع ترین گروه درگیر بودند که بطور معنی داری با سایر گروههای سنی تفاوت داشتند. میانگین فشار داخل چشم قبل از بیهوشی 75/5 ± 68/13 و بعد از بیهوشی 23/4 ± 49/12 بود که بطور معنی داری کاهش یافته بود( p<0/03). قبل از تجویز co2 فشار داخل چشم 56/5 ± 67/12 و بعد از تجویز گاز دی اکسید کربن ، این فشار 35/6 ±86/14 بود که تفاوت معنی داری بین آنها دیده شد( p<0/01 ) ولی بین سنجش فشار داخل چشم در طول بیهوشی اختلاف معنی داری بدست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد تغییرات فشار داخل چشم بعد از بیهوشی بطور معنی داری کاهش یافته (p<0.03) ، همچنین بعد از تجویز گاز دی اکسید کربن بطور معنی داری افزایش داشته (p<0.01) ولی در طول بیهوشی اختلاف معنی داری بین فشار داخل چشم دیده نشده است . واژه های کلیدی :لاپاراسکوپی ، فشار داخل چشم ، کله سیستکتومی
مریم دانش مقدم محمدرضا خادمی
مقدمه: انسداد مجرای اشکی از مهمترین و شایعترین بیماری های سیستم اشکی محسوب می گردد. لذا در این مطالعه به مقایسه تست کلرامفنیکل با داکریوسینتی گرافی در تشخیص انسداد مجاری اشکی پرداختیم. روش مطالعه: این مطالعه مقطعی تحلیلی بر روی 50 نفر (100 چشم) از بیمارانی که با اشکریزش در سال 1392 به بیمارستان خاتم الانبیاء شاهرود مراجعه نمودند، انجام شد که تحت بررسی به وسیله دو تست کلرامفنیکل و داکریوسینتی گرافی قرار گرفتند و نتایج دو روش مذکور در تشخیص انسداد مجاری اشکی مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه نتایج آزمون کلرامفنیکل در 57 درصد مثبت بود و نتایج آزمون داکریوسینتی گرافی در 60 درصد مثبت بود. همخوانی دو آزمون کلرامفنیکل و داکریوسینتی گرافی 3/73 درصد بود و حساسیت و ویژگی آزمون کلرامفنیکل به ترتیب 7/87 درصد و 5/87 درصد بودند. نتیجه گیری: در انتها بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات مشابه صورت گرفته در این زمینه، چنین استنباط می شود که آزمون کلرامفنیکل با توجه به حساسیت و ویژگی خوب و نیز سریع، آسان و در دسترس بودن می تواند آزمون خوبی برای تشخیص انسداد مجرای اشکی باشد. کلیدواژه ها: انسداد مجرای اشکی، آزمون کلرامفنیکل، داکریوسینتی گرافی
محمدرضا خادمی ابوالحسن حسینی
در بازار رقابتی امروز، وفاداری مشتریان به برند می تواند بزرگترین پشتوانه سازمان ها محسوب شود و اکثر تلاش های بازاریابی معطوف به این موضوع می گردد.دیگر استفاده از ایده هایی همانند قیمت گذاری بر خرید افراد تأثیر زیادی ندارد و توجه بازاریابان به موضوعات روانشناسی و ذهن مصرف کنندگان جلب شده است. ساختن شخصیت مطلوب برای نام تجاری یکی از بهترین روش ها به منظور ماندگاری در ذهن مشتری است. این پژوهش به بررسی تأثیر شخصیت برند بر وفاداری مشتریان به برند محصولات لبنی هراز با متغیر تعدیل گر کیفیت- قیمت پرداخته است. تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، تحقیقی توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت هراز است و در تعدادی از فروشگاه های زنجیره ای هراز در شهر آمل در سال 1393 انجام گردیده است. داده ها با استفاده از مقیاس شخصیت برند جونز و همکاران (2009)، پرسشنامه وفاداری به برند پرسشنامه های دن برینک و همکاران (2006)، جیسال و نیراج (2011) و پرسشنامه رضایت قیمتی ماتزلر و همکاران (2006) و به وسیله نرم افزار های spss و lizrel تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر شخصیت نام تجاری بر وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری؛ به ترتیب با مقدار ضریب معناداری 12.76 و 13.15 مورد تأیید قرار گرفتند. همچنین کیفیت- قیمت نقش متغیر تعدیل گر بخشی را در رابطه شخصیت برند و وفاداری به برند ایفا می نماید. در نهایت نتایج تحقیق به ارائه راهکار هایی برای مدیریت برند و بهبود شخصیت برند انجامید که می تواند مورد استفاده مدیران برند و مدیران بازاریابی گردد.
معصومه عباسیان محمدرضا خادمی
با توجه به شیوع نسبتا بالای ناهنجاری های دید دو چشمی، یک معاینه منظم و انجام تست هایی برای ارزیابی و تعیین این ناهنجاری ضروری است. هدف: هدف این مطالعه به منظور بررسی رابطه بین نقطه نزدیکی همگراییnear point of convergence):npc) و نشانه های دید دو چشمی نزدیک که شامل خستگی، تاری دید، سردرد و دوبینی ،غیره می باشد و یافتن یک نقطه قطع یا یک مقدار آستانه برای npc برای ایجاد علائم در دانشجویان پزشکی دانشگاه بود. مواد و روشها: در این مطالعه که به صورت مقطعی انجام شد، 150 نفر از دانش آموزان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آزاد شاهرود بر اساس سن از 18 تا 26 سال و جنس به صورت تصادفی انتخاب شدند. با توجه به معیارهای ورود به مطالعه، آنها به دو گروه (علامتدار و بدون علامت) با توجه به پرسشنامه علائم نارسایی همگرایی تقسیم شدند. برای اندازه گیری npc، از تست هدف نزدیک شونده (accommodative target) و فرم پرسشنامه مربوط به نقطه نزدیک همگرایی استفاده شد. تست هدف نزدیک شونده پس از اصلاح عیوب انکساری چشم انجام شد. پس از جمع آوری داده ها، داده ها در نرم افزار، spss 18 با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:از مجموع 150 نفر شرکت کننده تحت بررسی میانگین یافته npc در گروه علامتدار و بدون علامت تفاوت معنی داری بین دو گروه شرکت کننده وجود داشت که تعداد 86 نفر علامت دار بودند و متوسط نقطه نزدیک همگرایی در بیماران علامتدار بر اساس تست نقطه نزدیک همگرایی 3 ± 11 بدست آمد. همچنین در بررسی علائم سردرد،از دست دادن تمرکز،اشکال در به خاطر سپردن شایع تر از سایر علائم بوند.به طور کلی بین گروه علامت دار و بدون علامت تفاوت معنی داری با p<1../0 وجود دارد. نتیجه گیری: تعیین npc در تمایز علامتدار از افراد بدون علامت مفید است. واژگان کلیدی: دیددوچشمی،نقطه نزدیک تقارب،علائم بصری
محمدرضا خادمی پرویز زارعی
چکیده ندارد.
مرضیه صابریان محمدرضا خادمی
چکیده ندارد.
محمدرضا خادمی
چکیده ندارد.
محمدرضا خادمی
چکیده ندارد.