نام پژوهشگر: سعید غلامرضایی
اسماعیل رستمی مریم لاریجانی
چکیده : تحقیق حاضر با هدف شناخت رابطه سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کوهدشت با متغیر های جمعیت شناختی آنان با روش توصیفی – پیمایشی و همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه در شهرستان کوهدشت بوده است که با توجه به حجم 13530 نفری جامعه پژوهش، با استفاده از جدول مورگان تعداد 375 آزمودنی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. با توجه به ساختار جامعه آماری و هدف پژوهش از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به روش انتساب متناسب استفاده شد. دانش آموزان در سه پایه اول، دوم و سوم و همچنین دانش آموزان سال دوم و سوم در پنج گروه با رشته های علوم انسانی، علوم تجربی، ریاضی و فیزیک، فنی و حرفه ای و کار و دانش طبقه بندی شدند. جهت سنجش سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان پرسشنامه ای تدوین شد که شامل 30 سوال برای سنجش سطح آگاهی زیست محیطی بصورت چهار گزینه ای و 30 سوال برای سنجش سطح نگرش زیست محیطی آنان با استفاده از طیف لیکرت بود. همچنین آلفای کرونباخ آن برای سوالات قسمت آگاهی زیست محیطی 71/0 و برای سوالات قسمت نگرش 83/0 محاسبه شد. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. برای بررسی فرضیه های ارتباطی از آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون و برای بررسی فرضیه های مقایسه ای از آزمون مقایسه میانگین(t-test) و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (f-test) استفاده گردید. همچنین برای بررسی تاثیر توام متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل پایه تحصیلی، معدل تحصیلی، سطح سواد والدین، جمعیت خانواده دانش آموزان و متغیرهای وابسته آگاهی و نگرش زیست محیطی آنان رابطه معنی داری وجود دارد در حالیکه بین متغیر میزان درآمد خانواده دانش آموزان و سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد. به علاوه بین سطح آگاهی زیست محیطی و سطح نگرش زیست محیطی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج بررسی آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که بین سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی و جنسیت دانش آموزان تفاوتی معنی داری وجود ندارد. همچنین دانش آموزان ساکن شهر سطح آگاهی زیست محیطی بیشتری نسبت به دانش آموزان ساکن روستا دارند؛ اما در نگرش زیست محیطی آنها تفاوتی معنی داری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بین سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان و متغیرهای مستقل رشته های تحصیلی و نوع شغل پدر آنها تفاوت معنی داری وجود دارد؛ اما بین نوع شغل مادر و سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان تفاوتی معنی داری مشاهده نشد. نتایج آزمون رگرسیون چند گانه نیز نشان داد که سه متغیر معدل تحصیلی، پایه تحصیلی و سواد پدر دانش آموزان از عوامل موثر بر افزایش سطح آگاهی زیست محیطی دانش آموزان بودند که توانستند 2/58 درصد از معادله را تبیین کنند. همچنین دو متغیر سطح آگاهی زیست محیطی و پایه تحصیلی دانش آموزان توانستند با 2/77 درصد، بر افزایش سطح نگرش زیست محیطی دانش آموزان تاثیر بگذارند.
زینب عیدی حسن اکبری
چکیده معضل اشتغال دانش آموختگان رشته جنگلداری و نیاز عرصه های جنگلی کشور به مدیریت متخصص و آشنا به علم روز برای محقق شدن توسعه پایدار، زمینه ساز انجام این پژوهش با هدف بررسی امکان و زمینه یابی تشکیل تعاونی دانش آموختگان جنگلداری انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان جنگلداری ادارات منابع طبیعی استان لرستان و دانش آموختگان رشته جنگلداری مراکز مختلف آموزش عالی کشور بوده اند که در مجموع تعداد 115 نفر در این پژوهش شرکت نمودند. ابزار انجام این پژوهش، پرسشنامه بوده است. روایی پرسشنامه توسط اعضای هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه لرستان، کارشناسان اداره کل منابع طبیعی استان لرستان و کارشناسان اداره کل تعاون استان لرستان بررسی و با اعمال دیدگاه های ایشان مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه مقدار آلفای کرونباخ برای گویه های نگرش نسبت به تعاون و نیز برای گویه های مربوط به زمینه های فعالیت تعاونی دانش آموختگان جنگلداری به ترتیب برابر با 0/78 و 0/92 انجام شد که نشان از پایایی بالای پرسشنامه داشت.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با میانگین نسبتا خوب(3/13 از 5) نگرش پاسخگویان نسبت به تعاون و ابراز تمایل بیش از 87 درصد از پاسخگویان برای تشکیل تعاونی دانش آموختگان جنگلداری و عضویت در آن، امکان تشکیل تعاونی دانش آموختگان جنگلداری وجود دارد. نتایج حاصل از نوع نگرش پاسخگویان نسبت به زمینه های فعالیت تعاونی دانش آموختگان جنگلداری نشان داد که اولویت بندی زمینه های فعالیت تعاونی دانش آموختگان به ترتیب زیر می باشد: - احیای جنگل ها - آموزش، پژوهش و ترویج جنگلداری - حفاظت از جنگل ها - همکاری با ادارات، سازمان ها و نهاد های مرتبط با جنگل ها (همکاری بین بخشی) - مدیریت چند منظوره جنگل ها - بهره برداری از جنگل ها واژه های کلیدی: تعاونی،جنگلداری، دانش آموختگان، زمینه یابی
همایون معتمدی موسی اعظمی
چکیده: پایان نامه حاضر با هدف بررسی علل مهاجرت روستاییان منطقه سرآستان شهرستان خرم آباد و یافتن ساز و کارهای مناسب و ممکن بازگشت اهالی این مناطق به اجرا در آمده است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی واز نوع توصیفی- همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای، میدانی و کاوش های اینترنتی بوده و برای تدوین مرور منابع از روش کتابخانه ای و مطالعات اسنادی استفاده شد. همچنین برای شناسایی علل مهاجرت افراد مورد بررسی از پنج روستای منطقه مورد مطالعه انتخاب و با ابزار پرسشنامه که روایی و پایایی آن مطابق روش-های مرسوم علمی محاسبه و مدنظر قرار گرفته است. بنابراین، واحد تحلیل نیز روستاییان مهاجر منطقه مورد بررسی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که چهار دسته علّت مهاجرت شامل: علّت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خدماتی و زیربنایی و علت های جغرافیایی ومحیطی در مهاجرت افراد مورد مطالعه بطور نسبی دخیل می باشند. در ادامه و دربحث ساز و کارهای مناسب در بازگشت به روستا نیز سه دسته سازوکارمی تواند در بازگشت مجدد اهالی(دیدگاه پاسخ-گویان)موثر باشند که شامل: سازوکارهای قانونی وحمایتی دولت، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. همچنین بر اساس این ساز و کارهای به دست آمده پیشنهاداتی ارایه گردید. ازجمله ی این پیشنهادها می توان به مواردی مانند؛ احداث وتعریض جاده ی میان بُر کوهستانی مورد تردد اهالی، تبدیل اراضی غالب دیم منطقه به اراضی آبی از طریق احداث تونل آبی رودخانه کاکارضا و ایجاد تحول در اراضی بخش کشاورزی منطقه سرآستان، اصلاح قوانین تعهدکارفرمایی بیمه و قوانین پرداختی در صنعت بیمه ی کشاورزی، تشکیل اداره ی ثبت مهاجرت مهاجرین اشاره نمود.
جلال رحیمی اسماعیل پیش بهار
چکیده: با توجه به اهمیت گسترش صادرات غیر نفتی در پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها، در این مطالعه اثر بی ثباتی صادرات بخش کشاورزی بر تولید این بخش و تعیین منابع بی ثباتی ارزش صادرات محصولات کشاورزی با استفاده از شاخص بی ثباتی کوپاک برای دوره ی 90-1353 بررسی گردید. نتایج نشان داد که تأثیر بی ثباتی صادرات بر تولید بخش کشاورزی منفی و اثر متغیرهای صادرات، واردات، سرمایه، نرخ ارز واقعی مثبت و معنی دار و تأثیر نیروی کار منفی و معنی دار می باشند. تجزیه منابع بی ثباتی نیز نشان داد که زیر بخش های باغداری، زراعت، دامداری و شیلات به ترتیب بیشترین تأثیر را بر نوسان صادرات بخش کشاورزی دارند، در زیر بخش زراعت محصولات پیاز، گوجه فرنگی، ادویه جات، انواع دانه های روغنی، منسوجات و شکر و در زیر بخش باغبانی انواع بادام، مرکبات، خرما، فندق و پسته و در زیر بخش دامداری، انواع دام زنده، پوست و پشم از یک درجه بالای رقابت پذیری در بازار های جهانی برخوردارند. با توجه به یافته های این مطالعه به حداقل رساندن بی ثباتی محصولاتی که منبع ناپایداری صادرات بخش کشاورزی هستند به منظور افزایش تولید بخش کشاورزی از الزامات می باشد. واژه های کلیدی: ایران، بخش کشاورزی، پایداری صادرات، شاخصهای ناپایداری
علیرضا ناصری سعید غلامرضایی
هر سازمانی به منظور آگاهی از مطلوبیت و موفقیت فعالیت های خود نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد . تعاونی ها نیز به عنوان تشکل هایی مردم نهاد همچون سایر سازمان ها وتشکل ها نیازمند ارزیابی می باشند. ارزیابی یک ابزار مهم برای برنامه ریزی و کنترل شرکت های تعاونی است ، اگر یک تعاونی اثرات اقتصادی واجتماعی خود براعضا را شناسایی و نقاط قوت وضعف خود را بشناسد می تواند با برنامه ریزی در راستای رضایت مندی اعضا و رسیدن به اهداف و آرمان های خود گام بردارد. هدف این پژوهش ارزیابی اثرات اقتصادی – اجتماعی شرکت فارغ التحصیلان علوم دامی استان لرستان می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای شرکت تعاونی فارغ التحصیلان علوم دامی استان لرستان می باشند ، حجم نمونه مورد نیاز برای این تحقیق با کمک فرمول کوکران 110 نفر تعیین گردید ، برای نمونه گیری روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شدوجهت گرداوری داده ها از پرسشنامه ای که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن با کمک آلفای کرونباخ برای اثرات اجتماعی965/0 وبرای اثرات اقتصادی 947/0 تعیین گردید استفاده شد. سودآوری و مقرون به صرفه بودن ادامه فعالیت های شرکت نیز با کمک روش تحلیل هزینه به فایده مورد بررسی قرار گرفت و باروش تحلیل swot نقاط قوت وضعف، فرصت ها وتهدیدهای شرکت شناسایی و راهبردها وراهکارهایی مناسب با آن ها پیشنهاد گردید. یافته ها نشان داد که افزایش مشارکت،ایجاد اعتماد وتقویت روحیه همکاری بین اعضا به عنوان مهمترین اثرات اجتماعی شرکت براعضا و افزایش قدرت چانه زنی فارغ التحصیلان دامپروری ، افزایش دانش ومهارت دامداران وافزایش همکاری های علمی دربخش دامپروری به عنوان مهمترین اثرات اجتماعی بربخش دامپروری استان می باشد ودرارزیابی کلی اثرات اجتماعی شرکت ازدیدگاه اعضا درحد مطلوب( متوسط به بالا ) تعیین گردید . درزمینه اثرات اقتصادی براعضا اشتغال زایی و افزایش درامد اعضا بعنوان مهمترین اولویت ها و افزایش رشد اقتصادی بخش دامپروری (بواسطه گسترش بکارگیری فناوری های نوین) ،گسترش شبکه توزیع نهاده های دامی ،کمک به رونق بازار محصولات دامی به عنوان مهمترین اثرات اقتصادی بر بخش دامپروری استان عنوان شد که ازدیدگاه اعضا، شرکت درزمینه اثرات اقتصادی براعضا چندان موفق نبوده و اثرات آن کمتراز حد میانگین موثر است.هرچند که درزمینه اثرات اقتصادی بربخش دامپروری عملکرد بهتری داشته ودارای میانگین متوسط می باشد . سودآوری و مقرون به صرفه بودن ادامه فعالیت های شرکت نیز با کمک روش تحلیل هزینه به فایده به اثبات رسید. باتوجه به آنچه که از آزمون های همبستگی بدست آمده می توان چنین ادعا نمود که اشتغال اعضا درافزایش رفاه اقتصادی آنان وایجاد رضایتمندی از عضویت درشرکت موثراست ، لذا اشتغال می تواند علاوه براثرات اقتصادی بر شاخص های اجتماعی نیز اثر گذار باشدکه نشان از اهمیت مقوله اشتغال ونقش آن در زندگی اعضا دارد. ازجداول فراوانی وآزمون کای اسکوئر نتیجه گرفته می شود که باوجود اینکه بالاترین درصد بیکاری اعضا مربوط به زنان است لکن بالاترین اشتغال زنان نیز در بخش تعاونی است که این امرنشان دهنده این است که زنان شرکت را محل مناسبی برای کاروفعالیت می دانندو این موضوع موجب تفاوت نگرش اعضا نسبت به اثرات اقتصادی – اجتماعی شرکت در دوگروه مردان وزنان عضوتعاونی شده است . ارزیابی عملکرد شرکت به روش swot نشان می دهد که شرکت در وضعیت st می باشد بدین معنی که باوجود ثبات شرکت و نقاط قوت درونی آن از طرف محیط بیرونی شرکت با تهدیدهای عمده ای مواجه می باشدکه اگردرجهت رفع این تهدیدها برنامه ریزی مناسب صورت نگیرد درآینده با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.برای حل این مسائل تنوع بخشی به خدمات ،گسترش محدوده مکانی ارائه خدمات به استان های همجوار،تعامل بیشتر با بانک تعاون ، صرفه جویی در هزینه ها و آموزش های کاربردی اعضا وکارکنان شرکت پیشنهاد می گردد
مریم اصلانی محمدصادق ابراهیمی
امروزه بحران آب، مشکلات گوناگونی را در مناطق مختلف جهان به وجود آورده است. بنابراین، استفاده از مکانیزم ها و روش هایی برای بهبود مدیریت بهره برداری از آب، ضروری به نظر می رسد. یکی از این راهکارها، گسترش و توسعه فناوری های نوین آبیاری است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر بکارگیری طرح های آبیاری تحت فشار توسط کشاورزان شهرستان فریدن استان اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده و جامعه آماری، کشاورزان شهرستان فریدن بودند (4000=n) که با استفاده از فرمول کوکران نیز حجم نمونه ای برابر با 220 نفر از کشاورزان به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. مهمترین ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده که به منظور بررسی روایی پرسشنامه، از نظرات متخصصان و پیش آزمون و به منظور بررسی پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز توسط نرم افزارspss انجام گرفته شد. نتایج نشان دادند که: متغیرهای "تعداد نیروی کار کشاورزی خانوادگی"، "درصد بیمه محصولات"، "درصد زمین های تحت کشت گیاهان چند ساله"، "سابقه پیاده سازی آبیاری تحت فشار در مزرعه"، "گرایش پاسخگویان نسبت به روش های نوین کشاورزی"، "نگرش اقتصادی پاسخگویان نسبت به آبیاری تحت فشار"، "آگاهی پاسخگویان نسبت به مسائل مربوط به آبیاری سنتی"، "تعاملات اجتماعی پاسخگویان در زمینه کشاورزی"، "تعداد دوره های آموزش ترویجی شرکت کرده در سال گذشته توسط پاسخگو"، "دفعات مراجعه پاسخگو به اداره کشاورزی شهرستان در سال گذشته"، "تعداد کتب، نشریات و مجلات دریافت و خوانده شده توسط پاسخگویان در سال گذشته با موضوع آب"، "عوامل خدماتی-حمایتی موثر بر گرایش پاسخگویان به آبیاری تحت-فشار"، با احتمال 99% و متغیرهای "تعداد چاه خشک شده در روستا و حوالی مزرعه پاسخگویان"، "تعداد دفعات مراجعه پاسخگو به مرکز خدمات در سال گذشته"، "تعداد بازدید کارشناسان کشاورزی از مزرعه پاسخگویان در سال گذشته"، "تعداد برنامه های تلویزیونی مشاهده شده، در سال گذشته توسط پاسخگو با موضوع آب "با احتمال 95% ارتباط مثبت و معنی داری با میزان بکارگیری آبیاری تحت فشار دارند . همچنین بین میانگین میزان بکارگیری آبیاری تحت فشار در بین گروه های مختلف پاسخگو بر اساس "نظام-های مختلف بهره برداری از اراضی" و "نوع منبع آب کشاورزی مورد استفاده در مزرعه" با احتمال 95% و "پراکنش اراضی" با احتمال 99% اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای"درصد بیمه اراضی"، "گرایش کشاورزان نسبت به روش های نوین کشاورزی" و "تسهیلات بانکی جهت احداث سیستم های نوین آبیاری به ازای هر هکتار" و "متوسط هزینه سالیانه در بخش کشاورزی" و "تعداد چاه خشک شده در روستا و حوالی مزرعه ی پاسخگویان در سال های اخیر " حدود 86% تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. بر اساس نتایج این مطالعه مهمترین چالش های فراروی کشاورزان بکارگیرنده این سیستم ها شامل مواردی چون "افزایش هزینه برق و پمپاژ پس از طرح هدفمندی یارانه ها"، "کیفیت پایین قطعات مورد نیاز این روش" و "عدم پذیرش مسئولیت ایرادات و معایب طرح، پس از اجرا، توسط شرکت های مجری"می باشد. در این زمینه راهکارهای توسعه نظام یک جا کشتی، برگزاری دوره های آموزشی بر اساس سن و نیازهای آموزشی کشاورزان، تخصیص وام های کم بهره با زمان باز پرداخت طولانی تر به مجران طرح، قیمت گذاری آب جهت پی بردن به ارزش اقتصادی آب، پیشنهاد می گردد.
سیده زینب موسوی سعید غلامرضایی
چکیده هدف کلی این پژوهش سبب شناسی عدم مشارکت مردمی در تشکیل تعاونی آب بران در بهره برداری بهینه از شبکه آبیاری سد مخزنی کزنار می باشد. تحقیق از نظر پارادیمی ترکیبی از نوع پژوهش کمی و کیفی (غالب کمی و کمتر غالب به شیوه کیفی) می باشد. جامعه آماری در این پژوهش در بخش کمی شامل کلیه بهره برداران حوزه سد کزنار و در بخش کیفی کارشناسان جهاد کشاورزی،کارشناسان شرکت آب منطقه ای و افراد مطلع کلیدی محلی میباشد. در بخش کمی از نمونه گیری تصادفی ساده و در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند به شیوهای زنجیرهای استفاده شد. در روش میدانی با استفاده از پرسشنامه ،تکنیک مصاحبه و بحث گروه متمرکز اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد.روایی و پایایی پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss استفاده گردید. طبق نتایج پژوهش موانع اقتصادی به عنوان مهمترین علل عدم مشارکت در جامعه مورد پژوهش شناخته شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، موانع فردی –روانشناختی به سه عامل ، موانع اداری-سیاستی به پنج عامل و موانع فنی نیز به چهار عامل تقسیم شدند. همچنین مشخص شد که بیش از نیمی از افراد در حد متوسط از خود تمایل برای مشارکت در تشکیل تعاونی آب بران نشان دادند و نگرش اکثر افراد نسبت به تعاونی آب بران در حد متوسط می باشد. نتایج آزمون هم بستگی نیز نشان داد که بین متغیرهای سن، سابقه، درآمد، تحصیلات، میزان اراضی کل و میزان اراضی آبی با تمایل به مشارکت در تشکیل تعاونی آب بران و بین متغیرهای سن،سابقه،درآمد،تحصیلات،میزان اراضی دیم و میزان اراضی آبی با نگرش پیرامون تعاونی آب بران رابطه معنی وجود دارد. نتایج بخش کیفی نیز نشان داد که مهمترین موانع موثر در عدم مشارکت مردم شامل، موانع اقتصادی از قبیل پایین بودن درآمد کشاوزان، نرخ بالای آب مصرفی و..... ،موانع فرهنگی-اجتماعی مانند برداشت آب توسط شخصی غیر از اهالی روستا و....، موانع فنی-زیرساختی از جمله مشکلات فنی شبکه و همچنین موانع اداری مانند عدم هماهنگی و تصمیمگیری بدون نظرخواهی از روستاییان قبل و حین اجرای طرح می باشند. از این رو بر اساس نتایج حاصله پیشنهادهایی از جمله ترویج فرهنگ پرداخت هزینه آب مصرفی، بالا بردن نگرش و آگاهی بهرهبرداران در خصوص مدیریت بهینه آب، سیاستهایی جهت جلوگیری از افزایش سالانه نرخ آب بها، برگزاری کلاسهای آموزشی-ترویجی و... ارائه می گردد.
مریم زینعلی کریم نادری مهدیی
چکیده هدف این پژوهش سنجش سطح پایداری نظام کشت گندم آبـی شهرستان ملایر و تعیین عوامل موثر بر آن میباشد و جامعه آماری آن کلیه گندم کاران آبی میباشند که در سال زراعی 1391-1390 اقدام به کشت آبی این محصول نمودهاند. نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران و به اندازه 178 نفر برآورد گردید. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که روایی آن توسط پانل متخصصان و گروهی از کارشناسان جهاد کشاورزی مورد تایید قرار گرفت و پایایی گویهها نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ بین 0.71 تا 0.86 به دست آمد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که به ترتیب در بعد اکولوژیکی76.4 درصد، در بعد اقتصادی 62.19 درصد و در بعد اجتماعی 48.3 درصد کشارزان مورد مطالعه در گروه ناپایدار قرار گرفتهاند. نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام حاکی از آن است که 68.3 درصد واریانس پایداری نظام کشت را پنج متغیر "تعداد قطعات"، "خدمات حمایتی"، "سطح دانش فنی بهرهبردار"، "میزان کنترل بیولوژیکی" و "تسهیلات و اعتبارات" تبیین نموده اند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که شش عامل "عملیات اکولوژیکی و زراعی"، "خدمات حمایتی"، "عوامل اجتماعی-مشارکتی بهرهبردار"، "ویژگیهای فیزیکی زمین زراعی"، "عامل اقتصادی" و "ویژگیهای شخصی بهره بردار" که در مجموع 20 متغیر را در بر گرفته، توانستهاند 79.97 درصد از واریانس پایداری نظام کشت گندم را تبیین نمایند. در نهایت، پیشنهادهایی همچون اقدام در جهت اجرای طرح تجمیع و یکپارچه سازی اراضی، تعیین مبانی، استانداردها و مقررات لازم جهت تنظیم میزان و نحوه استفاده از سموم کودهای شیمیایی و آلی در عملیات کشاورزی، توجه و به کارگیری آلترناتیوهایی مانند کــشاورزی ارگانیــــــــک (با محوریت کاربرد دانش و نهادههای بومی، کود سبز و حیوانی، رعایت تناوب زراعی و مدیریت تلفیقی آفات) برگزاری دورههای آموزشی در زمینه کاربرد صحیح نهادههای کشاورزی و در نظر گرفتن تسهیلات و اعتبارات لازم برای بهرهبرداران را میتوان ارائه نمود. واژگان کلیدی: پایداری، گندم، شهرستان ملایر، توسعه پایدار، کشاورزی پایدار، توسعه کشاورزی
مریم حسنوندیان احمد یعقوبی فرانی
علی رغم اهمیت فراوان بخش کشاورزی در اشتغال زایی، تولید، درآمد و برآورد نیازهای جامعه، خدمات ترویج کشاورزی که تاکنون به وسیله بخش دولتی انجام می شدند، به خاطر ناتوانی در انجام کارکردهای محوله و فقدان اثربخشی هزینه ها و کارآیی، مورد انتقاد گسترده قرار گرفت بر این اساس برای ایجاد تغییرات چشمگیر در بخش کشاورزی، تدوین برنامه های کاربردی برای شناسایی صلاحیت های حرفه ای و فراهم کردن زمینه ی لازم برای رشد صلاحیت های کارشناسان این بخش امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. مطالعه حاضر، در سال 1392 در استان لرستان و با هدف تعیین صلاحیت های حرفه-ای کارشناسان شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان شرکت های خدمات مشاوره فنی و مهندسی کشاورزی در استان لرستان است که تعداد آن ها 1172 است که در 142 شرکت در کل استان مشغول به فعالیت می باشند. پرسشنامه ای محقق ساخته، با مرور پیش نگاشته ها طراحی گردید که روایی آن بر پایه نظر جمعی از کارشناسان جهاد کشاورزی استان لرستان و اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا و لرستان تأیید شد و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ( 84%=?) تأیید گردید. به منظور بررسی نتایج از نرم افزارspss نسخه 18 استفاده شده و روش های آماری بکاررفته شامل آزمون f,t برای مقایسه میانگین ها، همبستگی و تحلیل عاملی است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین مولفه هایی نظیر سن، میزان تحصیلات، نوع دانشگاه، سابقه ی عضویت در شرکت و تعداد دوره های آموزشی که کارشناسان در آنها شرکت داشته اند و میزان نیاز به صلاحیت های حرفه ای تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین میان صلاحیت های ترویجی و عمومی تفاوت معنی دار وجود دارد.
سهیلا نورائی فرحناز رستمی
چکیده بازارچه های مرزی یکی از راهکار های توسعه تجارت منطقه ای و راه حلی برای پاره ای از مسائل مناطق مرزی مانند مهاجرت، بیکاری، بروز ناامنی ها و غیره بوده که با اهداف ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت در نواحی مرزی، کاهش قاچاق و حل مسائل اجتماعی، سیاسی و مسئله امنیت ایجاد شده است. ایجاد بازارچه های مرزی در پاره ای موارد سبب تحولات اقتصادی و اجتماعی در نواحی مرزی شده است. از طرفی در بعضی از نواحی مرزی با ظرفیت های تولید محصولات کشاورزی و مشکلاتی مانند دوری از بازار فروش، ایجاد بازارچه های مرزی می تواند فرصت مناسبی را برای رشد و توسعه بخش کشاورزی فراهم نماید. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات بازارچه مرزی پرویزخان بر بخش کشاورزی، همچنین تدوین استراتژی هایی جهت توسعه این بازارچه با تأکید بر بخش کشاورزی انجام شده است. این پژوهش به طور عمده در قالب پارادایم کمّی و به طور کمتر غالب پارادایم کیفی صورت گرفته، مهم ترین ابزار تحقیق در بخش کمّی، پرسشنامه بوده، روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه جامعه گروه کشاورزان، کارشناسان و نهادهای مدیریتی روستا (دهیار، اعضای شورای اسلامی روستا) بوده، در مورد جامعه آماری کشاورزان، تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (160=n) و در دو جامعه دیگر، تمام شماری صورت گرفته است. برای تدوین استراتژی از تکنیک swot استفاده شده که در این مورد با توجه به ماهیت پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند بوده، در بخش کیفی مصاحبه با صاحب نظران و افراد کلیدی انجام شده است. داده ها از طریق آمار توصیفی (نما، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی (ضریب همبستگی، مقایسه میانگین) و به کمک نرم افزار spss مورد پردازش قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل دیدگاه های سه جامعه آماری پیرامون اثرات بازارچه مرزی بر هفت مولفه تدوین شده جهت ارزیابی اثرات بر بخش کشاورزی، نتایج نشان داد که از دیدگاه سه جامعه آماری، بازارچه مرزی پرویزخان بر مولفه های آب و خاک، بعد اقتصادی نیروی انسانی، تولید و عرضه محصولات کشاورزی، بعد اجتماعی نیروی انسانی، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، قوانین و نهادهای مرتبط، اثری افزایشی تا حدودی مثبت و بر مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی اثری کاهشی و تا حدودی منفی داشته است. میانگین کل ارزیابی (12/3=?) نشان داد که تأثیر بازارچه بر بخش کشاورزی افزایشی و تا حدودی مثبت بوده است. بر اساس این نتایج، مولفه آب و خاک و بعد اقتصادی نیروی انسانی دو اولویت اول و مولفه زیرساخت های مرتبط با بخش کشاورزی در اولویت آخر قرار دارد. بر اساس نتایج بخش کیفی، بازارچه در افزایش زمینه اشتغال، کاهش نیروی کار مازاد موجود در روستا، کاهش انزوای منطقه، افزایش ارتباطات قومی و فرهنگی بین ساکنان دو سوی مرز و افزایش تصادفات جاده ای موثر بوده است. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه مثبت و بسیار معنی دار بین ارزیابی کلی کشاورزان پیرامون اثرات بازارچه بر بخش کشاورزی و متغیرهای میزان سفر از طریق بازارچه به خارج مرز و میزان درآمد و رابطه منفی و بسیار معنی دار با سن پاسخگویان را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی دو گروه کشاورز شاغل و غیرشاغل در بازارچه، تفاوت بسیار معنی داری را نشان داد. مقایسه میانگین ارزیابی سه جامعه آماری و نتایج تست lsd وجود تفاوت بسیار معنی دار بین کارشناسان و دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا و معنی دار نشدن تفاوت بین دو گروه کشاورزان و نهادهای مدیریتی روستا را نشان داد. نتایج تجزیه و تحلیل swot نشان داد که بازارچه مرزی پرویزخان در زمینه بخش کشاورزی در موقعیت رقابتی قرار دارد و بازارچه می بایست برای توسعه با رویکرد بخش کشاورزی با استفاده از نقاط قوّت از فرصت های پیش رو حداکثر استفاده را بنماید. بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی چون وضع سیاست های حمایتی و تشویقی برای تولید محصولات به منظور صادرات، برگزاری دوره های آموزشی برای کارشناسان و کشاورزان برای کسب دانش و مهارت در زمینه تولید محصولات صادراتی، یکپارچه سازی اراضی، گسترش کشت های تجاری، ایجاد تعاونی ها به ویژه با عضویت زنان روستایی، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی در منطقه، توسعه کشت های گلخانه ای، ثبات قوانین و مقررات صادرات محصولات کشاورزی مطرح گردیده است.
جواد شهسواری سعید غلامرضایی
آب از دیرباز مهم ترین عامل توسعه در جهان بوده است. اما امروزه با بهره برداری فراوان و بی¬رویه از منابع آب¬های سطحی و زیرزمینی، مسئله کمبود آب به ویژه در بخش کشاورزی جنبه بحرانی پیدا کرده است؛ به طوری که قرن حاضر را می¬توان قرن مبارزه برای مالکیت منابع آب نام¬گذاری کرد. هدف از این مطالعه به طور عمده در تجزیه و تحلیل مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی در شهرستان اسلام آبادغرب در استان کرمانشاه می¬باشد. این تحقیق از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده و جامعه آماری، کشاورزان چغندر کار شهرستان اسلام آبادغرب بودند (1200 n=) که با استفاده از فرمول کوکران نیز حجم نمونه¬ای برابر با 135 نفر از کشاورزان به صورت تصادفی انتخاب شدند. مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که به منظور بررسی روایی پرسشنامه ، از نقطه نظرات متخصصان و به منظور بررسی پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ که بالاتر از 70% بود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها نیز توسط نرم افزار spssانجام گرفته شد. نتایج نشان داد که متغیرهای؛ میزان بازدید کارشناسان کشاورزی از اراضی، میزان دوره¬ی شرکت در کلاس¬های آموزشی مرتبط با سطح مدیریت پایدار منابع آب، تعداد دفعات مراجعه به جهاد کشاورزی، فاصله زمانی بین هر دور آبیاری، میزان دبی آب ورودی، مدت زمان هر دور آبیاری، حمایت سازمان ها و نهادها مسئول با مدیریت منابع آب، میزان مشارکت در فعالیت¬های گروهی کشاورزی، با اطمینان 99/0 و متغیر میزان تحصیلات با احتمال 95/0 ارتباط مثبت و معنی¬داری با مدیریت پایدار منابع آب دارند. همچنین بین میانگین میزان مدیریت پایدار منابع آب در بین گروه¬های مختلف (دو وجهی) پاسخگو بر اساس استفاده از اعتبارات در بهبود سیستم، توسعه و تجهیز سیستم¬های آبیاری، برنامه ریزی در طول فصل، کشت یکپارچه با اطمینان 99/0 و بیش از دو وجهی کیفیت خاک مختلف، توپوگرافی مختلف و روش¬های مختلف انتقال آب به مزرعه با اطمینان 95/0اختلاف معنی¬داری وجود دارد.
مهرعلی ارمغان سعید غلامرضایی
فعالیت¬های بخش کشاورزی، به دلیل وابستگی زیاد به شرایط محیطی با ریسک زیادی همراه است. وجود انواع ریسک (ریسک تولید، قیمت و مالی)، سبب بروز شرایط نامناسب روانی و مالی برای بهره¬برداران این بخش است از این رو بیمه کشاورزی به عنوان یکی از ابزارهای حمایتی مناسب جهت حمایت از منابع مالی تولیدکنندگان و سرمایه¬گذاران این بخش در هنگام بروز حوادث قهری و طبیعی قلمداد می¬شود. علی رغم اهمیت بالای بیمه، پذیرش آن در شهرستان کهگیلویه که یکی از قطب¬های کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد می¬باشد، در سطح قابل قبولی قرار ندارد. بدین منظور برای موفقیت در اشاعه و ترویج بیمه بین تولیدکنندگان باید دلایل مقاومت و عدم پذیرش افراد شناسائی و بررسی شود تا زمینه پذیرش سریع¬تر آن در بین کشاورزان فراهم آید بنابراین هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقطه نظر کشاورزان در مورد موانع پذیرش بیمه کشاورزی در شهرستان کهگیلویه میباشد. جامعه آماری این تحقیق کشاورزان هندوانه¬کار شهرستان کهگیلویه میباشند(450) نفر. از بین آن¬ها تعداد 90 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. در بخش کیفی این تحقیق نیز با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختارمند از کارشناسان بیمه شهرستان کهگیلویه مصاحبه به عمل آمد. پایایی پرسشنامه برای هر سازه به صورت جداگانه توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتیجه به دست آمده برای همه شاخص¬ها بالای 7/0 بود. همچنین روایی آن توسط کارشناسان بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده-های این پژوهش از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق در بخش همبستگی نشان داد که رابطه معنی¬داری منفی بین متغیرهای سن، سابقه، تعداد اعضای خانوار با نگرش کشاورزان پیرامون بیمه وجود دارد همچنین بین متغیر میزان تحصیلات با نگرش کشاورزان ارتباط مثبت و معنی¬داری به وجود آمد و در بخش تحلیل مقایسه¬ای نیز کشاورزان ساکن شهر نگرش مثبت¬تری نسبت به کشاورزان ساکن در روستا پیرامون بیمه داشته¬اند. همچنین نتایج تحلیل عاملی موانع پذیرش بیمه نشان داد که این عوامل به 5 دسته تقسیم شدند و در مجموع توانستند 38/39 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کنند. نتایج نشان داد که مهم¬ترین موانع پذیرش بیمه به ترتیب عبارتند از: موانع اداری، موانع اقتصادی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی، موانع زیرساختی، موانع تسهیلاتی می¬باشد همچنین در بخش کیفی مهمترین موانع پذیرش بیمه از دیدگاه کارشناسان بیمه شهرستان به ترتیب: موانع فرهنگی، موانع سازمانی و موانع زیرساختی عنوان شده است. بدین منظور پیشنهاد می¬شود گروهی متشکل از کشاورزان، مسئولان بیمه و اداره جهاد کشاورزی با هدف نظارت بر عملکرد بیمه، ایجاد و تقویت حس اعتماد متقابل در طرفین و همچنین استفاده از گروه هدف به منظور الگوسازی برای پذیرش بیمه توسط سایر کشاورزان در دستور کار قرار گیرد.
محمد کشاورزی سعید غلامرضایی
در این مطالعه، با توجه به مسئله تامین نیازهای غذایی جمعیت رو به رشد دنیا و از طرفی دیگر، محدودیت نهاده های تولید، اثر بکارگیری نهاده ها بر میزان تولید محصول گوجه فرنگی شهرستان دزفول و مسئله بهره وری آنها با استفاده از تابع تولید مناسب در سال زراعی 93-92 بررسی گردید و سپس با استفاده از تابع تولید مرزی، به کارایی فنی گوجه کاران پرداخته شده است. از بین توابع تولید مورد بررسی، تابع تولید کاب داگلاس به عنوان تابع برتر انتخاب گردیده است. نتایج نشان داد که از بین عوامل تولید مورد بررسی، نهاده های نیروی کار و آب بیشترین تاثیر را بر میزان تولید گوجه فرنگی داشته اند و همچنین براساس تابع تولید برآورد شده، کشش نهاده های بذر مصرفی، کود شیمیایی،کود حیوانی، سموم، ماشین آلات، نیروی کار و آب مصرفی به ترتیب 09/0، 05/0، 14/0، 072/0-، 074/0، 23/0 و 56/0 است؛ پس بنابراین از بین نهاده های مورد بررسی، نهاده سم در ناحیه سوم تولید قرار گرفته است. براساس مقادیر بهره وری محاسبه شده، میزان بهره وری نهایی و متوسط نهاده بذر مصرفی بیشترین میزان در بین عوامل تولید می باشد و باید به این نهاده توجه ویژه ای داشت. همچنین اکثر تولیدکنندگان از نظر بهره وری کل عوامل تولید (tfp) به طور مناسبی عمل کرده اند و از وضعیت نسبتا خوبی برخوردار هستند. از طرفی دیگر، با توجه به تابع تولید مرزی تصادفی برآورد شده، متغیرهای سن، سطح تحصیلات، نیروی کار خانوادگی گوجه کار تاثیر مثبت و متغیر تجربه تاثیر منفی بر روی کارایی فنی گوجه کاران مورد بررسی داشته اند. واژه های کلیدی: تابع تولید، بهره وری کل عوامل تولید(tfp)، کارایی فنی، گوجه فرنگی، شهرستان دزفول
ابراهیم محنایی سعید غلامرضایی
امروزه مشاغل خانگی از بخش¬های حیاتی و ضروری فعالیت¬های اقتصادی کشورهای مختلف محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل و نوآوری در عرضه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می¬شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی طرح توسعه اشتغال خانگی بر بهره¬گیران شهرستان بهمئی انجام گرفت. برای جمع¬آوری داده¬ها دو روش میدانی و اسنادی مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش کوکران حجم نمونه مشخص شد که 110 نمونه برای مطالعه انتخاب شد و از طریق روش چندمرحله¬ای نمونه¬گیری و پرسشنامه در بین بهره¬گیران توزیع گردید. روایی پرسشنامه بوسیله متخصصان تأیید شد و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ هر بخش که بالای 7/0 بود تأیید شد. جامعه آماری شامل بهره¬گیران مشاغل خانگی می¬باشد. نتایج تحقیق نشان داد که اثرات اجتماعی طرح مشاغل خانگی ملموس¬تر از اثرات اقتصادی آن است، گروه پرورش مرغ بومی و پرورش قارچ خوراکی بیشترین تمایل را در بین پاسخگویان داشتند. همچنین تحلیل عاملی اثرات اجتماعی و اقتصادی نشان داد که اثرات اجتماعی براساس مقدار ویژه به پنج عامل تقسیم گردید که این عوامل کمی بیش از 60 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کرده¬اند. در بین این پنج عامل، عامل اول با عنوان "بهبود کیفیت زندگی " مهم¬ترین اثرات از اثرهای اجتماعی شناخته شد. اثرات اقتصادی براساس مقدار ویژه به سه عامل تقسیم گردید که این عوامل 73 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کرده¬اند. در بین این سه عامل، عامل اول با عنوان "بهبود معیشت زندگی" مهمترین اثر اقتصادی شناخته شد. لذا در راه توسعه این مشاغل برنامه¬ریزی دقیق جهت انتخاب گروه هدف که زنان جوان خانه¬دار می¬باشند و رفع مشکلات از جمله، بازاریابی، محل فروش محصولات، متخصص زن جهت آموزش زنان روستایی پیشنهاد می¬شود.
مهدی موسوی سعید غلامرضایی
خشکسالی به عنوان بلای طبیعی و پدیده¬ای اجتناب ناپذیر از دیرباز در پهنه¬ی وسیع کشورهای مختلف به ویژه مناطق واقع در اقلیم¬های گرم و خشک به دفعات به وقوع پیوسته و خسارات زیادی در زمینه¬های اقتصادی، اجتماعی، زیست-محیطی و مانند آن به همراه آورده است. بدون تردید، نخستین گام به منظور مقابله مناسب با خشکسالی و پیامدهای آن، شناخت و درک دقیق این پدیده و تأثیرات ناشی از آن در ابعاد مختلف است تا بتوان براساس¬آن، راهبردها و راهکارهای اثربخشی را دراین زمینه تدوین کرد و به کارگرفت با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف" بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست¬محیطی خشکسالی و راهکارهای مقابله با آن مورد: شهرستان بردسکن" صورت پذیرفت. این تحقیق از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده و جامعه آماری، کشاورزان شهرستان بردسکن بودند (1500 n=) که با استفاده از فرمول کوکران نیز حجم نمونه¬ای برابر با 100 نفر از کشاورزان به صورت چند مرحله¬ای انتخاب شدند. مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که به منظور بررسی روایی پرسشنامه، از نقطه نظرات متخصصان و به منظور بررسی پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ که بالاتر از 7/0 بود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها نیز توسط نرم افزار spssانجام گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی (شامل فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (شامل تحلیل عاملی، همبستگی، مقایسه میانگین¬ها) و همچنین بررسی وضعیت منطقه از نظر شدت خشکسالی از شاخص استاندارد شده بارش spi استفاده شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص spi در خصوص وقوع خشکسالی در منطقه مورد مطالعه بین سال¬های 1382 تا 1392 حاکی از آن بود که طی سال¬های1382 و1386 منطقه مورد مطالعه در وضعیت خشکسالی ملایم ودر سال¬های 1389،1387و1392در وضعیت خشکسالی متوسط بود. نتایج تحقیق در این مطالعه نشان داد که بیشترین اثر خشکسالی بر اثرات زیست¬محیطی منطقه بوده و پس از آن اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی از لحاظ اهمیت در مرتبهی دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین تحلیل عاملی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست-محیطی نشان داد که، اثرات اقتصادی بر اساس مقدار ویژه به چهار عامل تقسیم گردید، که این عوامل کمی بیش از 60 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کرده¬اند. در بین این چهار عامل، عامل اول با عنوان ایجاد اخلال در بازار و بروز نوسانات قیمتی مهم¬ترین اثرات اقتصادی شناخته شد. اثرات اجتماعی براساس مقدار ویژه به پنج عامل تقسیم گردید که این عوامل 13/54 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کرده¬اند. در بین این پنج عامل، عامل اول با عنوان افزایش بیکاری و گسترش تبعات آن در جامعه مهم¬ترین اثرات اجتماعی شناخته شد. اثرات زیست¬محیطی براساس مقدار ویژه به پنج عامل تقسیم گردید که این عوامل 14/52 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین کرده¬اند. در بین این پنج عامل، عامل اول با عنوان اثرات سوء بر طبیعت مهم¬ترین اثرات زیست¬محیطی شناخته شد. لذا به منظور مدیریت و کاهش پیامدهای منفی حاصل از وقوع خشکسالی در منطقه مورد مطالعه، پیشنهادهایی همچون اعطای وام¬های بلاعوض و یا کم بهره، همچنین شناسایی و ترویج ارقام و گونه¬های متناسب با شرایط اقلیمی منطقه به عنوان کشت جایگزین برای برخی محصولات با نیازآبی بالا و افزایش نظارت بر میزان و نحوه برداشت آب چاه¬ها، قنات و چشمه¬ها ارائه شد.
احلام گیمدی علی کارشناسان
با توجه به وجود منابع و پتانسیل های چشمگیر برای تولید محصولات زراعی در استان خوزستان همه ساله مقادیر قابل توجهی از محصولات زراعی کشور در این استان تولید می شود. در این بین، شهرستان دزفول یکی از قطب های تولید این محصولات در استان خوزستان می باشد. بر این اساس هدف این مطالعه، بررسی ارتباط کارایی تکنیکی و ریسک تولید در مزارع تولید ذرت درشهرستان دزفول در سال زراعی 93-92 می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه از 150 تولیدکننده ذرت شهرستان دزفول به دست آمده است. در این پژوهش با استفاده از تابع تولید مرزی تصادفی، تابع تولید، تابع عدم کارایی تکنیکی و تابع ریسک به طور همزمان تخمین زده شد. نتایج تحلیلی این مطالعه نشان داد که از بین نهاده های تولید بیشترین اثر بر میانگین تولید متعلق به نهاده های آب وکود شیمیایی مصرفی بوده و کمترین اثر را نهاده سم بر میزان تولید ذرت تولیدکنندگان مورد بررسی داشته است. همچنین میانگین کشش نهاده ها برای بذر، کود، سم، نیروی کار، ماشین آلات و آب به ترتیب 02/0-، 055/0-، 0035/0-، 15/0، 54/0، 39/0 است. از طرفی دیگر، تابع ریسک تولید نشان می دهد که نهاده های کود شیمیایی، سطح زیرکشت، نیروی کار و آب افزایش دهنده ریسک تولیدی و همچنین نهاده های ماشین آلات، بذر مصرفی، سموم کاهش دهنده ریسک می باشند و در تابع عدم کارایی تکنیکی، متغیر های سن کشاورز، میزان تجربه، سطح تحصیلات دارای اثر مثبت و متغیر فاصله مزرعه از شهر اثر منفی بر میزان کارایی تکنیکی تولیدکنندگان مورد بررسی بودند. همچنین میانگین بهره وری کل عوامل تولید (tfp) در بین تولیدکنندگان ذرت 067/6 می باشد. همچنین اندازه ی بیش ترین و کمترین بهره وری به ترتیب 772/10 و 2966/0 بوده است؛ بنابراین با مدیریت کارا منابع تولیدی، امکان بالا بردن بهره وری وجود دارد. واژه های کلیدی: ذرت دانه ای، بهره وری، ریسک تولید، کارایی تکنیکی، شهرستان دزفول
لعیا کاکولوند محمدکریم معتمد
نقش بخش کشاورزی از لحاظ تامین درآمد، اشتغال ، ارزآوری، بازار، و به ویژه تامین غذا در میان سایر بخش ها از اهمیت ویژه ای در توسعه اقتصادی برخوردار است. توسعه بخش کشاورزی و افزایش بهره وری منابع تولید در این بخش نیازمند افزایش دائمی سطح دانش و مهارت مدیران واحدهای بهره برداری و تولیدکنندگان کشاورزی است. یکی از راهکارهای جهانی خصوصی سازی شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی است. در این پایان نامه هدف، ارزیابی عملکرد شرکتهای خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی استان لرستان بر اساس وظایف محوله به آنها(مشاوره، آموزش و ترویج، مدیریت اطلاعات و دانش، تهیه و اجرای طرح ها، مدیریت بازاریابی، خدمات، پژوهش و مطالعات و تأمین و توزیع نهاده ها)، از دید کارشناسان مراکز خدمات کشاورزی قرار داده شده است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی استفاده گردید. پرسشنامه ابزار اصلی این پژوهش می باشد روایی پرسشنامه توسط متخصصان موضوعی مورد تایید قرار گرفت و ارزیابی پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 84/. بدست آمد. جامعه ی آماری تحقیق را کارشناسان مراکز خدمات کشاورزی تشکیل می دهند (400n=) . روش نمونه گیری مرحله ای و در مرحله اول بصورت طبقه-ای و براساس توزیع جغرافیایی و در مرحله دوم بصورت تصادفی تناسبی انجام شد. بر اساس فرمول کوکران 84 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده که به پیشنهاد تیم تحقیق تعداد 120 پرسشنامه توزیع و 110 پرسشنامه نهایی شد. تجزیه و تحلیل داده-ها از طریق آزمون تحلیل واریانس آنوا، ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب تعیین و شاخص های آماری چون فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان می دهد که شرکت های خدمات مشاوره فنی و مهندسی کشاورزی جز در زمینه تأمین و توزیع نهاده ها در هیچ یک از حوزه های وظایف عملکرد مناسبی نداشته اند. بر اساس بررسی های صورت گرفته کارشناسان مراکز خدمات عملکرد شرکت ها را نامناسب ارزیابی کرده اند.
فردوس باقری ششده سعید غلامرضایی
هدف از این تحقیق، کاربرد مدل برنامه ریزی آرمانی فازی ناموزون در تعیین الگوی بهینه ی کشت محصولات زراعی شهرستان فریدن است. برای این منظور از اهداف پنج گانه ی حداکثر کردن بازده برنامه ای، حداقل کردن مصرف آب، حداقل مصرف کود های شیمیایی، حداقل مصرف سموم شیمیایی و ثبات اشتغال استفاده شد و در قالب سه سناریو ارائه شده است. در سناریوی اول محدودیت های فنی در نظر گرفته شده در الگو های برنامه ریزی شامل محدودیت زمین در دسترس، محدودیت آب در دسترس ماهانه، محدودیت سرمایه و محدویت ساعات کار ماشین آلات در دسترس می باشد و الگو ملزم است کل زمین های موجود را به زیر کشت ببرد. سناریوی دوم علاوه بر محدودیت های یاد شده در سناریوی اول، محدودیت حداقل و حداکثر سطح زیر کشت محصولات به میزان 40 درصد نیز اعمال شده است. و از آنجا که گندم و جو از محصولات استراتژیک بوده، یونجه و ذرت علوفه ای نیز مصرف دامی دارند، در سناریوی سوم بجز محدودیت-های فنی ذکرشده ی سناریوی اول، با اعمال محدودیت حداقل سطح زیر کشت برای این چهار محصول، امکان حداکثر 20 درصد کاهش در سطح زیر کشت آن ها داده شده است.
مریم رحمانی نیا سعید غلامرضایی
بخش کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصاد کشور است. بررسی رفتار نرخ ارز واقعی به عنوان شاخصی برای درجه رقابت بین المللی کشور و عامل موثر بر عملکرد بخش خارجی اقتصاد همواره برای کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. بدین جهت تعیین و حرکت به سوی نرخ ارز مناسب و با ثبات در یک کشور بسیار با اهمیت می باشد. در مطالعه حاضر بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تجارت ایران(مطالعه ی موردی واردات گندم وبرنج) در دوره زمانی1360-1390 بررسی شد. به این منظور، ازمدل خود رگرسیونی تعمیم یافته garchبه منظور سنجش درجه بی ثباتی نرخ ارز به عنوان متغیری که طی زمان تغییر می کند استفاده و سپس اثرات نوسانات نرخ ارز بر واردات محصولات کشاورزی با بهره گیری از الگوی سری زمانی (ardl) وسازوکار (ecm) بررسی گردید. براساس یافته های این پژوهش روابط کوتاه مدت و بلند مدت قوی و معنی داری بین متغیرها در مدل واردات وجود دارد. ضریب جمله تصحیح خطا با علامت منفی و معنی داری برنج و گندم نشان از سرعت نسبتا زیاد تعدیل عدم تعادل کوتاه مدت به تعادل بلند مدت دارد. به طوری که در هر دوره تقریبا 72 درصد از عدم تعادل بوجود آمده درمحصول گندم، و محصول برنج نیز در هر دوره تقریبا 36 درصد از عدم تعادل بوجود آمده در مدل، در دوره جاری تعدیل می گردد. نتیجه مذکور بدین معنی می باشد که تقریبا زمانی حدود سه دوره لازم است تا عدم تعادل کوتاه مدت تعدیل شده و مدل به تعادل بلند مدت بازگردد. پیشنهاد می شود از داده های با دوره زمانی کوتاهتر برای حصول نتایج دقیق تر استفاده شود و همچنین دولتمردان وسیاستگذاران با برقراری روشهایی برای پوشش ریسک ارز و ممانعت از بروز تغییرات ناگهانی در نظام نرخ ارز کشور به بهبود اوضاع تجارت کمک نمایند.
اعظم بهرامی فرد سعید غلامرضایی
مزیت نسبی تولید یک محصول معیاری برای ارزیابی سودآوری اجتماعی فعالیت های تولیدی به حساب می آید. با توجه به اهمیت ماهی در الگوی غذایی خانوارهای ایرانی و تقاضای زیاد مصرف کننده، سودآوری اجتماعی محصول ماهی و اثرات سیاست های دولت با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی در شهرستان الیگودرز برای سال 1391 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز این مطالعه از پرسشنامه بدست آمده است. نتایج ماتریس تحلیل سیاستی نشان دهنده وجود مزیت نسبی در پرورش ماهی در منطقه مورد نظر است(0.602=drc). از سوی دیگر ضریب حمایت اسمی بر محصول نشان دهنده وجود مالیات غیر مستقیم بر پرورش ماهی(0.553=npc)، ضریب حمایت اسمی بر نهاده نشان دهنده وجود یارانه غیر مستقیم برای نهاده های قابل تجارت(0.626=npi) و ضریب حمایت موثر نشان از آن دارد که مالیاتی که دولت به صورت غیر مستقیم بر ماهی در نظر گرفته است، بیش از یارانه ای است که جهت نهاده ها پرداخت کرده است(0.553=epc). لذا دولت باید در جهت اصلاح و بهبود سیستم پرداخت یارانه به نهاده ها به نحوی که موجب افزایش کارایی سیستم شود برنامه ریزی نماید.
رضوان امیدنژاد کریم نادری مهدیی
امروزه طرح هادی روستایی، به عنوان نخستین تلاش سازمان یافته و فراگیر ملی برای ساماندهی فضایی روستاهای کشور، مهم ترین ابزار مدیریت توسعه روستایی محسوب می شود. طرح هادی روستا ازجمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیربنایی در توسعه یکپارچه نواحی روستایی داشته باشد. لذا با توجه به ادامه روند اجرای این طرح ها، ارزیابی اثرات آن ها، موضوع مهمی است که می تواند از یک سو پیامدهای اجرای طرح را در روستا مشخص کند و از سوی دیگر با شناسایی قوت ها و ضعف های موجود، اطلاعات لازم را برای مدیریت بهتر طرح ها فراهم نماید. در این راستا تحقیق حاضر باهدف بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستائیان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه سرپرستان خانوارهای روستاهای رازان، سر گرفته و رنگرزان از دهستان رازان که طرح هادی در آن ها اجراشده، می باشد. بر اساس سرشماری سال 1390 این روستاها شامل 2371 نفر و 515 خانوار می باشند. پرسشنامه¬ای محقق ساخته، با مرور پیش نگاشته¬ها طراحی گردید که روایی آن بر پایه نظر جمعی از کارشناسان بنیاد مسکن استان لرستان و اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا و لرستان تأیید شد و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ (98%=α) تأیید گردید. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 220 نمونه برآورد شده که در کل 220 پرسشنامه نیز پر شد و انتخاب نمونه ها به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. به منظور بررسی نتایج از نرم افزار spss نسخه 21 استفاده شده و روش¬های آماری بکاررفته شامل آزمون,t همبستگی و تحلیل عاملی است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می¬دهد که در مجموع، اجرای طرح هادی تأثیر مثبت و در حد متوسط بر بعد کالبدی داشته حال آنکه بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی کیفیت زندگی تأثیر مثبت و معنی داری نداشته است بلکه تأثیر کمتراز متوسطی در روستاهای مورد مطالعه داشته است.
حسن نوری سعید غلامرضایی
چکیده تولید محصولات گلخانه ای یکی از فعالیتهای سودآور، ارزآور و سازگار با شرایط متنوع اقلیمی بخش کشاورزی ایران می باشد. این امر باعث توجه دست اندرکاران به گسترش و توسعه این نظام تولیدی در کشور شده است و در حال حاضرانجام مطالعات، برنامه ریزی و احداث بیش از 200 شهرک گلخانه ای در کشور درحال انجام است.در این راستا شهرک گلخانه ای خرم آباد باهدف ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان کشاورزی و افزایش تولید محصولات گلخانه ای، در سال1383 در قاب 55 واحد گلخانه ای 2304 متری در فاصله 7 کیلومتری جنوب شرق خرم آباد کلنگ زنی شد، اما افتتاح آن تا سال 1393 به طول انجامید. به دلیل وجود شرایط ویژه در کشور برای توسعه کشت گلخانه ای کشت این محصولات در شهرک مذکور با وجود همه مشکلات می تواند، موجب توسعه اشتغال و تولید مناسب برای بهره برداران گردد و داشتن استراتژیهای مناسب می تواند افق روشنی برای حرکت به سوی چشم انداز واهداف بلند مدت شهرک ایجاد نماید پژوهش هدف این تحقیق تدوین استراتژی توسعه شهرک گلخانه ای خرم آباد می باشد. این تحقیق از نظر نتیجه کاربردی و توسعه ای و از نظر هدف یک تحقیق اکتشافی و توصیفی بوده و از نظر موضوع در چارچوب مطالعات راهبردی است. که از آزمون های کمی وکیفی موردی با استفاده از مشاهدات مشارکتی ،مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند و تدوین پروتکل های پرسشنامه ای باز وبسته با همکاری نخبگان و دست اندرکاران صنعت تولید گلخانه ای و مطالعات کتابخانه ای اقدام به گردآوری اطلاعات نموده است. در این بررسی از شاخص های میانگین و انحراف معیار وسایر روش های کمی و کیفی برای تجزیه وتحلیل داده ها بهره گرفته شد. به منظور تدوین استراتژی ها از مدل جامع تدوین استراتژی استفاده گردید که در آن با بررسی فرصت ها، تهدیدها و نقاط قوت وضعف مجتمع به جایگاه آن در ماتریس داخلی وخارجی(iem) با توجه به امتیاز گویه های گردآوری شده و اخذ استراتژی های ممکن در ماتریس سوات(swot) پرداختیم ودر آخر با بهره گیری از یافته ها، اولویت های اصلی استراتژی توسعه شهرک در قالب ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(qspm) تدوین شد که عمده نتایج آن به تدوین یک فرایند استراتژیک برای شهرک منجر گردید .که مهمترین آنها شامل:ارائه برنامه-های توسعه مشارکت بهره برداران، در قالب تعاونی شهرک و اتحادیه کشوری و راهبردهای بازاریابی وتشکیل زنجیره تولید، بازاریابی وبازاررسانی ، تدوین نظام آموزشی و الگوسازی ترویجی ونهایتاً استراتژیهای حمایتی وسیاستگذاری دولتی میباشد که در قالب 8 استراتژی کلی و 12 استراتژی و ظیفه ای تدوین گردید.
احسان خسروی سعید غلامرضایی
یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشور که در قانون اساسی نیز بر آن تاکید شده است، بخش تعاون است. تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد تعاونیها بهترین سازمانهایی هستند که موفق شدهاند اسباب تجمع نیروهای پراکنده و متفرق و در عین حال با استعداد و با انگیزه را فراهم سازند. اما متأسفانه در کشور ما با وجود تزریق منابع مالی، هنوز این بخش نتوانسته است جایگاه واقعی خود را در اقتصاد کشور پیدا کند. از طرفی کارآفرینی سازمانی و توجه به آن، شرط اساسی در توسعه هر سازمان و به مراتب هر کشور در هزارهی سوم است. شناسایی موانع کارآفرینی سازمانی در تعاونیها از این نظر ضروری است که به سیاستگذاران و محققان بخش تعاون کمک می کند تا بتوانند راهکارهای مناسبی برای فائق آمدن بر موانع موجود ارائه کنند. تا از این طریق از طرفی تعاونیهای راکد و غیر فعال مجددا فعال و از طرفی تعداد بیش تری از افراد به سوی تأسیس تعاونیهای جدید و همچنین عضویت در آنان و در نهایت ایجاد اشتغال برای سایر بیکاران جامعه گام بر میدارند. هدف کلی از انجام این تحقیق تحلیل موانع توسعه کارآفرینی سازمانی در شرکتهای تعاونی مرغدارن استان کرمانشاه و نیز ارائه راهکارهای موثر در این زمینه می باشد. رویکرد کلی تحقیق حاضر از نوع روش تحقیق آمیخته با غالبیت کمی و از نوع درهم تنیده می باشد.