رساله حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی موثر بر بزهکاری در میان دانش آموزان شهر اهواز انجام گرفته است. در چارچوب نظری تحقیق، به منظور تبیین بیشتر به تلفیقی از نظریه های مربوط به ساختار اجتماعی، نظریه نظارت اجتماعی، نظریه همنشینی افتراقی، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه پیوند اجتماعی هیرشی، نظریه فشار ساختاری و نظریه بی سازمانی اجتماعی و آنومی مرتون استفاده شد. روش تحقیق پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. حجم نمونه 400 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده و برای انجام مراحل آماری تحقیق از نرم افزار spss استفاده شده است. فرضیه هایی که از آزمون رد عبور کردند عبارتند از: رابطه بین دلبستگی به والدین، خویشتنداری، فشار مالی، محرومیت نسبی، دوستان ناباب، عزت نفس، نظارت والدین، تفاهم والدین، تعد به مدرسه، آنومی، آنومی در مدرسه و حمایت خانوادگی می باشند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و پیامدهای انزوای اجتماعی صورت گرفت. ارتباطات اجتماعی برای بهزیستی شخصی و همگانی اهمیت حیاتی دارند و پشتوانه ی لازم برای یکپارچگی و تعهد متقابل مردم جامعه هستند. دورکیم، تغییرات تعداد خودکشی در یک جامعه را با میزان همبستگی اجتماعی مرتبط یافت. در تعمیم نظری کار وی، انحرافات را به کمبود همبستگی پیوند داده اند. معنای عام انزوای اجتماعی همان کمبود همبستگی اجتماعی است. و در بررسی آن، بین دو سازه تمایز قائل شده اند: انزوای اجتماعی به عنوان سنجش عینی کنش متقابل اجتماعی و تنهایی اجتماعی به عنوان سنجش ذهنی نارضایتی به خاطر تماس های اجتماعی اندک. متغیرهای مورد نظر به عنوان علل انزوای اجتماعی در این پژوهش، عبارت اند از پایگاه اجتماعی- اقتصادی، پنداشت فرد از پایگاه اجتماعی اقتصادی خویش، اعتماد اجتماعی، محرومیت نسبی، شکاف حمایت دریافتی- حمایت درخواستی، رضایت از زندگی. از سوی دیگر، عزت نفس، بی قدرتی، افسردگی و بی هنجاری، به عنوان پیامدهای انزوای اجتماعی در نظر گرفته شدند. رابطه ی متغیرهای گفته شده، در میان 400 نفر از کارکنان شرکت فولاد خوزستان پیمایش شد و شاخص آماری همبستگی پیرسون در تحلیل آماری به کار گرفته شد. در نتیجه، رابطه ی کلیه ی متغیرها، در سطح معناداری 000/0 دیده شد. سرانجام، در میان علل بررسی شده، بیشترین ارتباط بین تغییرات انزوای اجتماعی و تنهایی، با اعتماد اجتماعی و پس از آن، با رضایت از زندگی و محرومیت نسبی دیده شد. در حالی که پایگاه اجتماعی اقتصادی، بیشتر بر انزوای اجتماعی موثر بود، پنداشت فرد از پایگاه اجتماعی اقتصادی خویش، بر تنهایی، موثرتر ارزیابی شد. در میان پیامدها، بیشترین تأثیر انزوای اجتماعی بر افسردگی و سپس عزت نفس بود، در حالی که بیشترین تأثیر تنهایی، بر بی قدرتی و بی هنجاری بود.

هدف از این مطالعه بررسی استفاده از تلفن همراه بر شکل گیری هویت فردی مدرن نوجوانان می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق را، کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهرستان اهواز تشکیل می دهند. از میان جامعه ی آماری، 384 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تمامی فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون های آماری مختلف مورد بررسی قرار گرفتند و اکثر آن ها تأیید شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیر تلفن همراه و ابعاد آن با هویت فردی مدرن رابطه ی معنی دار وجود دارد و این متغیرها 16 درصد از واریانس هویت فردی مدرن را می توانند تبیین کنند. یافته های این تحقیق نشان که بیشترین ارتباطات نوجوان از طریق تلفن همراه با دوستان همکلاسی بوده است، بیشترین استفاده شان از امکانات تلفن همراه از سرویس پیام کوتاه بوده است و همچنین محتوای مناسبتی و عاشقانه بیشترین نوع محتوای منتقل شده از طریق تلفن همراه بوده اند. همچنین بر اساس این یافته ها، از میان ابعاد تلفن همراه، نوع محتوای منتقل شده از طریق تلفن همراه بیشترین تأثیر را روی هویت فردی مدرن داشته است. بخش پایانی این تحقیق، با توجه به اهمیت و تأثیر استفاده از تلفن همراه در شکل گیری هویت فردی نوجوانان به ارائه ی پیشنهادات و راهکارهایی در این زمینه پرداخته است.

به منظور بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی(با تاکید بر سرمایه اجتماعی مجازی ) و دینداری بر کیفیت زندگی کارکنان ادارات دولتی در شهر کنگان نمونه ای به حجم 350 نفر (210 مرد و 140زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه سرمایه اجتماعی، دینداری و کیفیت زندگی بودند. نتایج نشان داد که بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و انسجام اجتماعی) با کیفیت زندگی رابطه معنادار وجود دارد و بین سرمایه اجتماعی در فضای مجازی و کیفیت زندگی رابطه وجود ندارد و این فرضیه رد شد. در مورد پایگاه اجتماعی- اقتصادی در بعد ذهنی آن، فرضیه تایید شد ولی در بعد عینی رابطه تایید نشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در مجموع 42٪ واریانس کیفیت زندگی را متغیرحمایت اجتماعی تبیین می کند. بنابراین با توجه به مدل تحلیل رگرسیونی مشخص می شود که متغیر های حمایت اجتماعی ،پایگاه اجتماعی اقتصادی در بعد ذهنی ، شبکه های روابط اجتماعی ،اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی متغیرهای کلیدی در مدل تحلیلی رگرسیونی بخش اول هستند و در مدل تحلیل رگرسیونی بخش دوم متغیرهای سرمایه اجتماعی ، پایگاه اجتماعی اقتصادی در بعد ذهنی و حمایت اجتماعی در افزایش میزان کیفیت زندگی تاثیر گذار بودند و درهر دو بخش ضریب تعیین بدست آمده توسط آنها 42٪ می باشد بدین معنا که حدود 42٪ از واریانس مربوط به کیفیت زندگی توسط این متغیرها تبین گردید.

هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر رفتار همیارانه – غیرهمیارانه افراد، در موقعیت های تعارض میان نفع فردی و نفع جمعی می باشد که در شهر اهواز و در زمستان 1392 به اجرا درآمد. در این پژوهش، متغیرها را عوامل جمعیت شناختی ( جنسیت ، تاهل ، دینداری ) ، عوامل موقعیتی ( پایگاه اجتماعی – اقتصادی ، رضایت از شرایط زندگی ) و عوامل اجتماعی ( ارتباط با دیگران ، پیامدهای متقاعدکننده، سرمایه اجتماعی، فردگرایی و مسئولیت پذیری ) تشکیل می دهند و متغیر وابسته این پژوهش، تعارض بین منافع فردی و منافع جمعی می باشد. مبانی نظری بررسی تعارض میان منافع فردی و منافع جمعی، نظریه انتخاب عقلانی و بازی دوراهی زندانی و سرمایه اجتماعی است. در آزمون فرضیات از نرم افزار آماریspss و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t و همچنین تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رفتار همیارانه افراد در موقعیت های دوراهی اجتماعی 9/18 از 25 می باشد که حاکی از همکاری بالای افراد است. و نیز نتایج نشان می دهد که رابطه بین دوراهی اجتماعی با فردگرایی، رضایت از شرایط، دینداری و ارتباط با دیگران تایید گردیدند.

پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر فرسودگی شغلی معلمان شهر دزفول می پردازد. هدف تعیین نقش عوامل اجتماعی بر فرسودگی شغلی است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.جامعه ی آماری تحقیق شامل کلی? معلمان (2670) مقاطع سه گانه شهرستان دزفول در سال 1392 اعم از زن و مرد می باشد، که تعداد 340 نفر از آنان به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه فرسودگی دارای چهار بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عدم موفقیت فردی و درگیری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق، بین اندازه ی شبکه ی اجتماعی و فرسودگی شغلی رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد. بین تنوع شبکه اجتماعی و فرسودگی شغلی رابطه ی معکوس و معنادار وجود دارد. بین متغیر حمایت سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی معنادار و معکوس وجود دارد.اما بین متغیر حمایت خانوادگی بر فرسودگی شغلی تأثیر گذار نیست. بین متغیرهای عدالت سازمانی و محرومیت نسبی با فرسودگی شغلی دارای همبستگی معنادار و معکوس هستند. بین متغیر اعتقادات مذهبی و فرسودگی شغلی رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد. بین متغیر فشار مالی و فرسودگی شغلی رابطه مستقیم و معنی دار است. متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی با فرسودگی شغلی دارای رابطه معکوس و معنادار می باشد.همچنین در مورد متغیرهای زمینه ای نتایج این تحقیق حاکی از این است که بین سن و فرسودگی شغلی رابطه وجود ندارد. بین جنس و فرسودگی شغلی رابطه معنی دار وجود ندارد.بین سابقه تدریس و فرسودگی شغلی رابطه وجود ندارد. بین وضعیت تأهل و فرسودگی شغلی رابطه وجود ندارد.بین وضعیت استخدامی و فرسودگی شغلی رابطه وجود ندارد.

این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر؛ در بین 200 نفر از دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهر اهواز (12 تا 15 ساله) با رویکرد کمی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و براساس فرمول کوکران تعیین و انتخاب گردید. اطلاعات مربوط به افراد نمونه با تکنیک پرسشنامه جمع آوری شد. تحلیل یافته های تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که در قسمت آزمون فرضیات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و غیره استفاده گردید. تمام مراحل تجزیه و تحلیل داده ها براساس نرم افزار spss صورت گرفته است. رویکرد نظری منتخب این پژوهش نظریه های همنشینی افتراقی ساترلند، نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، پسران بزهکار کوهن وفرهنگ طبقه پایین میلر می باشد؛ بر این اساس شش فرضیه ساخته و ارتباط آن ها با گرایش به رفتارهای پرخطر مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از تایید هر شش فرضیه می باشد که ارتباط معنادار بین متغیرهای احساس محرومیت نسبی، معاشرت با دوستان ناباب، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، میزان کنترل والدین، علاقه خانوادگی و سطح تحصیلات والدین با متغیر وابسته گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر بود.

پژوهش حاضر با در نظر داشتن ضرورت و اهمیت شناسایی عوامل موثر بر بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یک مسأله اجتماعی در میان شهروندان دزفولی، با بهره¬گیری از یک چارچوب نظری تلفیقی برای تدوین الگوی نظری آغازین، موضوع را مورد مطالعه قرار داده و فرضیه هایی چند را به آزمون نهاد. اهداف این پژوهش، بررسی میزان شیوع و عوامل موثر بر بی تفاوتی اجتماعی، و سنجش همبستگی آن با متغیرهای زمینه ای سن و جنس و ده متغیر مستقل به منظور تعیین میزان اثرگذاری هر یک از آن ها بر بی تفاوتی اجتماعی بود. پیمایش بر روی نمونه ای 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر دزفول در سال 1392 انجام شد. بین متغیرهای مستقل پایگاه اجتماعی- اقتصادی، احساس ازخودبیگانگی، احساس همدلی، عزت نفس، رضایت از زندگی، احساس امنیت، احساس محرومیت نسبی، فردگرایی، همبستگی اجتماعی و سرمایه اجتماعی همبستگی معناداری به دست آمد. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص شد که 2/29 تغییرات بی تفاوتی اجتماعی در میان شهروندان دزفولی به ترتیب به وسیله چهار متغیر سرمایه اجتماعی، احساس همدلی، احساس ازخودبیگانگی، و پایگاه اجتماعی- اقتصادی، قابل تبیین می¬باشد.

هدف مقاله حاضر، بررسی علل جامعه شناختی موثر بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان 15 سال و بالاتر شهرستان خرم آباد می باشد که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مرتبط استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد است جمعیت آماری در این تحقیق، تمام شهروندان بالای 15سال شهرستان خرم آباد می باشد، که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1392-1393اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که تمامی متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر اعتماد به نیروی انتظامی، میزان دینداری و پایگاه اجتماعی- اقتصادی معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به احساس امنیت اجتماعی را این سه متغیر تبیین می کنند.

مصرف کالاهای فرهنگی و ترجیحات ذوقی در عرصه فرهنگ و هنر به دلیل تنظیم و بازتولید ساختار اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. هدف از این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نوع (نخبه-گرایانه، توده گرایانه) مصرف کالاهای فرهنگی است. ذائقه های فرهنگی و هنری بر اساس نظریه های جامعه-شناسی هنر و جامعه شناسی فرهنگ و با چارچوب نظری بوردیو (هومولوژی) مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش که از نوع تحقیقات پیمایشی بوده ، جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار انجام گرفته است. واحد تحلیل فرد و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. یافته های تحقیق در مورد بعضی از فرضیات با نظریه ی بوردیو همراهی نشان می دهد. و طبقه بندی ذائقه های فرهنگی با طبقه بندی افراد در ساختار اجتماعی همخوانی دارد. همچنین نوع ذائقه-های فرهنگی (نخبه گرایانه، توده گرایانه) افراد بوسیله ی میزان سرمایه های افراد تعیین می شود. بخش پایانی این تحقیق با توجه به اهمیت و جایگاه کالاهای فرهنگی در نظام فرهنگی جامعه به ارائه ی پیشنهادات و راهکارهایی جهت هدایت ذائقه های فرهنگی پرداخته است.

جلب مشارکت مردم در تصمیم گیری و تصمیم سازی در سطح ناحیه ای – ملی از دیر باز مورد توجه روشنفکران ، مدیران و برنامه ریزان کشور بوده است .نظر به اینکه شیوع و گسترش جرم می تواند همانند یکی از موانع توسعه عمل کند و تآثیر مخرب بر افراد دارد، در سطح فردی وجود جرم باعث از بین رفتن اعتماد مردم به یکدیگر ، کاهش همبستگی اجتماعی ، فرسایش روابط چهره به چهره و کاهش مشارکت اجتماعی می شود و از طرفی بستر نا امنی را فراهم ساخته و امکان هر گونه توسعه اجتماعی ،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی را از بین می برد . شهرستان اهواز به عنوان مرکزیت استان و دومین شهرستان حاشیه نشین کشور از این قضیه مستثنی نیست . بنا براین مشار کت اجتماعی شهروندان جهت افزایش امنیت محلات و به تبع آن نیل به توسعه اجتماعی ،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی شهرستان مرکز استان بسیارحائز اهمیت است . در این پژوهش سعی شده است با توجه به سه حیطه توسعه ای بالا، متوسط و پایین در شهر اهواز، به بررسی رابطه بین مشارکت شهروندان و امنیت محلات پرداخته و به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شود که آیا می توان از پتانسیل بالقوه مشارکت شهروندان در بسط امنیت محلات استفاده کرد؟ آیا میزان مشارکت شهروندان بر وقایع امنیتی انتظامی در تأمین و حفظ امنیت محلات تأثیر گذار است ؟آیا فراهم کردن فضای مشارکت مردمی و اعتماد شهروندان در پیشبرد اهداف کارگزاران تولید امنیت تاثیر گذار است ؟ روش: روش بررسی در پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و تلفیقی از روش های کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه شهروندان اهوازی بالای18سال هستند که بر اساس تقسیم بندی مناطق شهر اهواز 250 (شهروند) از میان آنها انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نظر از شهروندان جمع آوری و بوسیله نرم افزارspss و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج پژوهش در رابطه با همبستگی بین متغیرها، حاکی از آن است که از بین متغیرهای مشارکت، «شیوه مشارکت»، «کیفیت مشارکت» ، و «شدت مشارکت» فقط متغیر کیفیت مشارکت توانسته با سطح معنا داری (9، 99درصد) رابطه بین مشارکت و امنیت را تبیین کند و دو فرضیه دیکر نتوانسته اند این ارتباط را نشان دهند. در نتیجه با توجه به یافته بدست آمده بین کیفیت مشارکت شهروندان و امنیت محلات ارتباط بسیار قوی وجود دارد و هرچه شاخص های کیفیت مشارکت در جامعه بهبود پیدا کند امنیت محلات نیز افزایش می کند.

هدف پژوهش حاضر، علل جامعه شناختی موثر بر سبک زندگی جوانان 25-18 ساله شهر اهواز می باشد که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مرتبط استفاده و فرضیات از آن استخراج شد.این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد است جمعیت آماری در این تحقیق، شامل تمامی جوانان 25-18 ساله شهر اهواز می باشد ، که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1392-1393اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، میزان استفاده از رسانه معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به سبک زندگی را این سه متغیر تبیین می کنند.

هدف از انجام این پژوهش بررسی برخی عوامل تاثیر گذار بر سبک زندگی سلامت محور در بین شهروندان شهر اهواز بود.این پژوهش در دی ماه 1393 در بین شهروندان 18تا65 سال شهر اهواز با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفت و نمونه آماری آن 384 نفر بود.در این پژوهش متغیر های مستقلی مانند وسعت ارتباطات اجتماعی فرد،اعتماد اجتماعی،مشارکت اجتماعی،میزان استفاده از رسانه ها، میزان دینداری ،پایگاه اقتصادی-اجتماعی(بعد ذهنی و عینی)و همچنین متغیر های زمینه ای بر متغیر وابسته سبک زندگی سلامت محور مورد بررسی قرار گرفت.براساس داده های رگرسیونی متغیرهای وسعت ارتباطات اجتماعی ،اعتماد اجتماعی ،میزان استفاده از رسانه ها بیشترین تاثیررابر متغیر وابسته(سبک زندگی سلامت محور) دارند.همچنین نتایج بدست آمده نشان میدهد که سبک زندگی سلامت محور شهروندان برحسب جنسیت، ،وضعیت تاهل و قومیت وتحصیلات آن ها متفاوت است.

هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر قاچاق کالا در استان خوزستان در بین زندانیان زندان کارون شهر اهواز می باشد که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مرتبط استفاده و فرضیات از آن استخراج شد.این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد است جمعیت آماری در این تحقیق، کلیه زندانیان زندان کارون که متهم به جرم قاچاق کالا می باشند و حکم آنها مبنی بر اثبات جرم قاچاق کالا اعلام شده و در محدوده زمانی سال 1392-1393 در زندان کارون اهواز مستقر می باشند با توجه به پایین بودن آمار زندانیانی که به جرم قاچاق کالا در زندان کارون شهر اهواز مستقر هستند.

قانون گریزی در ترافیک که اغلب ریشه حوادث ترافیکی است دارای علل گوناگونی است که ریشه در موضوعاتی از جمله جامعه شناسی، آسیب شناسی اجتماعی، روان شناسی اجتماعی، حقوق، جرم شناسی، فلسفه، اقتصاد، مردم شناسی، تعلیم و تربیت، تاریخ مطالعات فرهنگی و حتی پزشکی قانونی دارد و گویای حلقه های زنجیری است که هر کدام نیاز به تعمق و بررسی دارند. عوامل اجتماعی و جامعه شناختی از جمله ریشه های اصلی قانون گریزی شناخته شده اند.

هویت وابعادمختلف آن درجامع? به شدت متغیرامروز یک مسئل? اساسی است.جوامع انسانی درهم? موقعیت ها فرآیندهای تغییررا تجربه کرده اند وکمترجامعه وگروهی است که درحالت رکود وایستایی باشد. امکان برقراری ارتباطات ازراه دور وازخلال رسانه های چندگانه ارزشها ومعناها را دگرگون کرده اند. هویت قومی یک نوع خودآگاهی است که منجربه پی بردن به وجود خویش،خودباوری واطلاع ازجایگاه خود درجامعه می شود.خودآگاهی یااستشعار،هم برمبنای اندوخته هاوتجربه های فردی وگروهی حاصل می شود وهم اینکه ازنهاد وسرشت فرد برمی خیزد.خودآگاهی به عنوان خمیر? هویت اجتماعی است. مسأل? آگاهی و شناخت ازهویت قومی وآداب ورسوم وسنت ها، دربین اقوام وخانواده های امروزی که تحت تأثیر ارزش ها ورسانه های درون وبرون قرارمی گیرند، بیشترجای تأمل دارد. باتوجه به اینکه طرداجتماعی دغدغ? اصلی پژوهش حاضرمی باشد،نکت? اساسی آن بدین صورت مطرح می شود؛اشکال گوناگون طرد وجود دارد؛بعضی دیده نمی شوند لیکن احساس می گردند،برخی دیگر رویت می شوند،اما کسی درموردآن صحبت نمی کند و بالاخره بعضی اشکال کاملاً پنهان بوده وما حتی وجود آن را حدس نمی زنیم ولفظ و واژه ای مناسب برای تعیین ونشان دادن آن نداریم. احساس طرد و بیگانگی مفاهیمی هستند که دربرخی افراد با رشد آگاهی،دربعضی براساس شرایط ودر زمان هاومکان های مختلف پیش می آید؛کلی? ویژگی های شخصی مانندجنسیت،زیبایی،هوش واستعدادها، ویژگی های دیگرازجمله ملیت، قومیت ونژاد،زبان و...قبل ازآنکه افراد درک انتخابی داشته باشند،به آنها تعلق گرفته است. هرتعلق این چنینی جبر و در صورت نارضایتی، بیگانگی و درنهایت احساس طرد را بدنبال دارد.

امروزه ترس از جرم به واقعیت اجتماعی متمایز و حتی مهم تر از خود جرم مبدل شده و موضوعی است که بحث امنیت در شهرها را به چالش کشیده و بدین سبب مورد توجه محققین علوم اجتماعی و جرم شناسی قرار گرفته است. رساله حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی موثر بر ترس از جرم انجام گرفته است. در این پژوهش، نظر بر این است که ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر ترس از جرم موثر است و این عوامل به نوبه ی خود در ارتباط با ویژگی های زمینه ای موجد سطوح متفاوتی از ترس از جرم می گردد. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از آراء اسکار نیومن، ویلسون و کلینگ، بورسیک و گراسمیک، تدرابرت گر، باری بوزان، ال ویور و تالکوت پارسنز و ... می باشد. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه، در بین ساکنین 18 سال و بالاتر شهرستان اهواز، در سال 1392 به انجام رسیده است. در این تحقیق از شیوه ی نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده استفاده شده و حجم نمونه ی مورد مطالعه 384 نفر می باشد. مراحل آماری آن با استفاده از نرم افزار spss v.16 انجام شده است. نتایج نشان داد که از مجموع عوامل مطرح شده متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی (بعد عینی و ذهنی)، تنوع قومی، احساس ناامنی، بی سازمانی اجتماعی و محرومیت نسبی بر ترس از جرم شهروندان تأثیرگذار هستند. متغیر تلقی از عملکرد پلیس و اعتماد اجتماعی به صورت معکوس با ترس از جرم در ارتباط است. هم چنین نتایج نشان داد همه متغیرهای زمینه ای (به استثناء جنس، قومیت و وضعیت تأهل) شامل سن، میزان تحصیلات، منطقه ی محل سکونت بر ترس از جرم موثرند.