نام پژوهشگر: علیرضا قلعه ای
نوروز محمد قنبرزاده علیرضا قلعه ای
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت و ارایه الگوی ساختاری عملکرد سازمانی بر اساس مدل کارت امتیازی متوازن از طریق سرمایه فکری در دانشگاه ارومیه انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی و همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بوده و حجم جامعه ی آماری 257 نفر از اعضای هیات علمی رسمی دانشگاه ارومیه است که با روش نمونه گیری احتمالی ساده و با استفاده از روش منظم و سیستماتیک 57 به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسش نامه محقق ساخته، پرسش نامه سرمایه فکری با الگوگیری از پرسش نامه بونتیس و همکاران و پرسش نامه ارزیابی عملکرد سازمانی بر اساس مدل کاپلان و نورتون استفاده شده است. برای روایی پرسش نامه ها از متخصصان علوم تربیتی و مدیرت بهره گرفته شده و برای بررسی قابلیت اعتماد ترکیبی هر یک از سازه ها از ضریب دیلون – گلداشتاین (c? ) و میانگین واریانس استخراج شده، استفاده شد. که شاخص های پایایی ترکیبی هر دو پرسش نامه بیشتر از 7/0 و میانگین واریانس استخراج شده آنها نیز بیشتر از 5/0بوده، که این امر نشانگر پایایی مناسب پرسش نامه های این پژوهش بوده است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای excel، spss، visualpls و smartpls و با آزمون تی تک متغیره، مدل یابی معادلات ساختاری به روش pls، آزمون خودگردان سازی، شاخص q2 استون – گیسر و شاخص نیکویی برازش تحلیل شدند. نتایج بدست آمده گویای آن است که: 1- میزان کاربست مولفه های سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری و منظر مالی و فرآیندهای داخلی در دانشگاه ارومیه نامطلوب بوده است. 2- سرمایه فکری با منظرهای عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد. 3- متغیر سرمایه فکری بیشترین اثر را بر منظر فرآیندهای داخلی دارد. 4- شاخص نیکویی برازش نیز نشان می دهد که مدل آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. کلید واژه ها: سرمایه فکری، عملکرد سازمانی، کارت امتیازی متوازن، الگوی معادلات ساختاری، دانشگاه ارومیه
عبدالرزاق نعمتی علیرضا قلعه ای
هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه ی رابطه ی بین ذهنیت فلسفی با ویژگی های کار آفرینانه مدیران مدارس متوسطه ی ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 91-90 می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معاونان مدارس متوسطه که 240 نفر می باشند، که با استفاده از جدول مورگان 148 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و از این تعداد 137 نفر از شرکت کننده ها بطور کامل به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه ذهنیت فلسفی 60 سوال و ضریب پایایی 78/. و پرسشنامه کارآفرینی با 24 سوال با پایایی 84/. می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری توصیفی شامل ( فراوانی، انحراف معیار، میانگین) و آمار استنباطی شامل ( همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و چند متغیره و ضریب رگرسیون چند گانه) مورد قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه ی معناداری بین ذهنیت فلسفی با میزان کارآفرینی مدیران و معاونان وجود دارد. همین طور رابطه ی بین ذهنیت فلسفی با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران و معاونان معنادار است و تنها در دو مورد "استقلال طلبی" و "تحمل ابهام" معنادار نبود. نتیجه آزمون manova نشان داد که بین موارد تعمق و جامعیت با کل مولفه های کارآفرینی رابطه وجود دارد. از ضریب رگرسیون چنین برآرود می شود که تنها بعد جامعیت می تواند کارآفرینی را بطور مثبت و معنی داری پیش بینی نماید. بعلاوه رابطه معنی داری بین ذهنیت فلسفی با کارآفرینی براساس ویژگی های جمعیت شناختی دیده نشد و تنها بین میزان ذهنیت فلسفی در مردان و زنان تفاوت وجود داشت.
محمد حمید پور بهناز مهاجران
سازمان ها امروزه در محیطی پویا و پر ابهام و متحول فعالیت می کنند و یکی از بارزترین ویژگی های عصر جدید تغییرات و تحولات شگرف و مداوم است، برای موفقیت در چنین محیطی سازمان نیاز به کارکنانی متعهد و کارآفرین دارد، تعهد سازمانی نمایاننده شدت و گستردگی مشارکت فرد در سازمان، احساس تعلق به سازمان و شغل خود دانست که سرمنشاء و مایه ی بروز کارآفرینی می باشد که بروز این ویژگی به کیفیت زندگی کاری فرد در سازمان بستگی مستقیم دارد. هدف از این پژوهش مطالعه امکان پیش بینی سطح تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه از روی سطح کیفیت زندگی کاری و نیز کارآفرینی آنان است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه مورد مطالعه تمامی کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه می باشند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استانداردکارآفرینی، کیفیت زندگی کاری وتعهدسازمانی استفاده کرده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام چندگانه و نیز روش همبستگی پیرسون استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین سه متغیر «تعهد سازمانی»، «کارآفرینی» و «کیفیت زندگی کاری» به صورت دو به دو آورده شده است، یافته ها نشان می دهند که تعهد سازمانی با دو متغیر کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری همبستگی مثبتی دارد و میزان ضریب این همبستگی بین دو متغیر تعهد با کارآفرینی برابر 163/0 با سطح معناداری برابر (003/0) و بین دو متغیر تعهد سازمانی با کیفیت زندگی کاری برابر 262/0 با سطح معناداری برابر (000/0) است. برای پیش بینی متغیر تعهد سازمانی از روی کارآفرینی از روش آماری رگرسیون گام به گام چندگانه استفاده شد که ضریب همبستگی مدل چندگانه برای کارآفرینی برابر 3/16 درصد و مقدار این ضریب به ازای متغیر کیفیت زندگی کاری برابر 4/29 درصد می باشد؛ میزان پیش بینی و سطح همبستگی بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی بالاتر از رابطه بین کارآفرینی و تعهد سازمانی می باشد و این نتیجه روی سطح پیش بینی نیز تأثیر گذرا بوده است. بین تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری، کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی، تعهد سازمانی و کارآفرینی در کارکنان دانشگاه ارومیه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
حسن فتحعلیان علیرضا قلعه ای
هدف از این مطالعه ، بررسی ارتباط ابعاد شخصیت و سبک های مدیریت تعارض بین مدیران و معاونان مدارس متوسطه پسرانه ناحیه 1 ارومیه ، می باشد. جامعه مورد نظر در این پژوهش کلیه مدیران و معاونان مدارس متوسطه (روزانه و شبانه و غیر انتفاعی و سمپاد) پسرانه ناحیه 1 ارومیه می باشد، که تعداد اعضای جامعه برابر با 150نفر می باشد، از این تعداد 67 مدیر و معاون به عنوان نمونه ابزار های این پژوهش را شامل 1- پرسشنامه مدل 5عاملی شخصیت (bfi, john et al., 1991) با 44 سوال ابعاد مختلف شخصیت شامل: برون گرایی، توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و تجربه پذیری را ارزیابی می کند.2-پرسشنامه تعیین سبک های مدیریت تعارض (رحیم 1983) ، کامل کردند. روایی پرسشنامه های مورد نظر بدلیل استاندارد بودن پرسشنامه مورد تاییداست و علاوه بر آن مورد تایید اساتید راهنما محقق قرار گرفت. ثبات درونی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0.73 و 0.76 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای کالموگروف اسمیرنوف ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه، تجزیه و تحلیل anova در سطح معنی-داری 05/0 ? p استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که در فرضیه اول بین برون گرایی و سبک های مدیریت تعارض (سبک رقابتی، سازش، مصالحه، همکاری و اجتناب) ارتباط معنی داری وجود ندارد. در فرضیه دوم بین توافق پذیری و سبک های مدیریت تعارض در تمامی زیر متغیر های مدیریت تعارض ارتباط معنی دار وجود ندارد، تنها در زیر متغیر مدیریت تعارض سبک رقابت با توافق پذیری ارتباط معنی دار است.در متغیر سوم بین وظیفه شناسی و سبک های مدیریت تعارض در تمامی زیر متغیر ها ارتباط معنی دار نیست، و تنها سبک رقابت است که با متغیر وظیفه شناسی دارای ارتباط معنی دار بوده است. و در متغیر چهارم بین روان رنجوری و سبک های مدیریت تعارض بین زیر متغیر های رقابت و اجتناب با روان رنجوری رابطه معنی دار گزارش شده است و زیر متغیر ها دیگر دارای رابطه غیر معنی دار می باشند. در فرصیه پنجم بین تجربه پذیری و سبک های مدیریت تعارض بین زیر متغیر های رقابت و اجتناب با تجربه پذیری رابطه معنی دار گزارش شده است، زیر متغیر ها دیگر دارای رابطه غیر معنی دار می باشند.
کامیار قهرمانی فرد علیرضا قلعه ای
چکیده این پژوهش با هدف طرّاحی و اعتبارسنجی مدل بومی استانداردهای حرفه ای معلّمان در محیط های یاددهی – یادگیری در مدارس متوسطه دولتی پسرانه شهر تبریز انجام شده است. رویکرد پژوهشی از نوع ترکیبی یا آمیخته (کمّی و کیفی) و فرآیند سه مرحله ای بوده است. جامعه ی آماری پژوهش در مرحله ی دلفی، مجموعه ی پانل دلفی متشکل از اساتید، خبرگان و کارشناسان تعلیم و تربیت استان آذربایجان شرقی که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 32 نفر انتخاب شدند و جامعه ی آماری مرحله ی پیمایشی نیز معلّمان مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تبریز به تعداد 716 نفر در 5 ناحیه ی آموزش و پرورش بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 154 نفر از 15 مدرسه و از 3 ناحیه ی آموزش و پرورش انتخاب شدند. تکنیک ها و ابزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش متناسب با مراحل سه گانه ی پژوهش عبارت از فیش های پایش و استخراج مولفه ها ابزارهای دلفی و پرسشنامه ی بسته پاسخ با طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده است که اعتبار صوری و ساختاری آن ها توسط اساتید راهنما و مشاور تأیید و پایایی آن نیز در مرحله ی اجرای آزمایشی و با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ، 965/0 بدست داد که حاکی از قابلیّت اعتماد مطلوب پرسشنامه بوده است. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده های مراحل کتابخانه ای و دلفی از شاخص های آمار توصیفی و در مرحله ی پیمایشی نیز علاوه بر شاخص های توصیفی، از شاخص های آمار استنباطی و آزمون هایی همچون: تحلیل عاملی تأییدی(cfa)، آزمون برازش خی دو، تحلیل واریانس چندراهه، t تک متغیّره، آزمون فریدمن و... استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در مراحل متعدد نشان داد که از 806 کلید مولفه ی مستخرج از 130 منبع مورد پایش، پس از مراحل پالایش، 118 کلیدمولفه ی استخراجی مرتبط با ابعاد و مولفه های استانداردهای حرفه ای معلّم، وارد مرحله-ی دلفی پژوهش گردیده و پس از اجرای 2راند پیوسته ی دلفی، تعداد 44 کلیدمولفه ی اجماعی در قالب10حیطه ی اصلی(استاندارد) مبنای مدل پیش فرض تجربی و ساخت ابزار پرسشنامه ای استانداردهای حرفه ای معلّم قرارگرفت. آزمون برازش ساختار عاملی و برازش مدل پیش فرض، مطلوبیّت عامل های ساختاری و مدل نهایی را تأیید نمود. همچنین در آزمون تحلیل واریانس چند راهه، برای مقایسه ی متغیّرهای مستقل، تفاوت معنادار در متغیرهای ناحیه ی خدمتی و گروه تدریس تأیید شد. همچنین نتایج آزمون های توزیع نرمال، مقایسه ی میانگین تک متغیری و رتبه بندی استانداردها نشان دادند که معلّمان متوسطه، عامل(استاندارد) 7 تحت عنوان «دانش و مهارت های استفاده از فناوری در کلاس درس» را در اولویت اوّل و عامل (استاندارد) 10 تحت عنوان «نگرش ها و دیدگاه های فلسفی - تربیتی معلّم» را در اولویت آخر رتبه بندی نموده اند و بقیه ی عامل ها نسبت به رتبه ی میانگین میان این دو عامل توزیع شده-اند.
پریناز ثقفی علیرضا قلعه ای
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ سازمانی در ایجاد یگانگی فرد و اعضای سازمان در میان کارکنان اداری دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 90-91 انجام شده است.با استفاده از روش تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی ،95 نفر از کارمندان به طور طبقه ای متناسب با حجم هر یک از گروهها به شکل تصادفی انتخاب شدند.برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی یگانگی فرد-سازمان استفاده شده است.برای روایی پرسشنامه ها از متخصصان علوم تربیتی و مدیریت بهره گرفته شده و برای سنجش میزان پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری –پرسشنامه فرهنگ سازمانی86/0 a= و پرسشنامه یگانگی فرد –سازمان 84/0 a استفاده شده است.داده های پژوهش پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا ،تحلیل رگرسیون ،آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون tمستقل تحلیل شدند.نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین فرهنگ مشارکتی وفرهنگ ثبات با یگانگی فرد-سازمان وجود دارد .همچنین مولفه های فرهنگ مشارکتی ،ثبات،سازگاری ،رسالتی رابطه پیش بینی کننده و معنی دار با بعد های فردی و سازمانی (یگانگی فرد-سازمان )دارند. وازگان کلیدی:فرهنگ سازمانی ،یگانگی فرد-سازمان،فرهنگ مشارکتی ،فرهنگ سازگاری ،فرهنگ ثبات وفرهنگ رسالتی .
رقیه بهشتی راد حسن قلاوندی
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کیفیت خدمات آموزشی بر اساس مدل سرکوال و رابطه آن با ارزشیابی از عملکرد اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه ارومیه و علوم پزشکیانجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری می باشد، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه و علوم پزشکی بود که با استفاده روش نمونه گیری طبقهای متناسب با حجم 273 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه کیفیت خدمات و ارزشیابی از اساتید استفاده شده است. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری lisrel, spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که: 1- وضعیت موجود مولفه های عوامل محسوس، قابلیت اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی از وضعیت مورد انتظار و مطلوب فاصله دارد. بیشرین شکاف ادراکات و انتظارات در نظر دانشجویان در ابعاد قابلیت اطمینان و همدلی و کمترین شکاف ادراکات و انتظارات در بعد تضمین بود.2- ابعاد کیفیت خدمات آموزشیبر مولفه های ارزشیابی اساتید (روش تدریس، تسلط و توان علمی، انضباط آموزشی و ویژگی های فردی و اجتماعی اساتید) اثر مثبت و معنی دار دارد.3- شاخص نیکویی برازش نیز نشان می دهد که مدل آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. بنابراین توجه به مولفه های کیفیت خدمات می تواند در ارزشیابی موثر از اساتید نقش مثبت داشته باشد. در نتیجه با بازخود نتایج ارزشیابی از اساتید توسط دانشجویان می توان شاهد بهبود عملکرد و بهبود فعالیت های آموزشی اساتید بود.
محسن سپهر سیدی پناه علیرضا قلعه ای
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین میزان مشلرکت دبیران در تصمیم گیری های مدیریتی با سطح روحیه ی آنها در دبیرستان های ناحیه ی یک استان همدان در سال تحصیلی 92-91 می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دبیران مدارس متوسطه که 585 نفر می باشند. که با استفاده از جدول مورگان تعداد 228 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهشی از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه، یکی پرسشنامه ی روحیه با 30 سوال بسته پاسخ و دیگری پرسشنامه ی مشارکت در تصمیم گیری با 40 سوال بسته پاسخ که هر دو پرسشنامه ها محقق ساخته اند. با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی پرسشنامه ی روحیه 84 درصد و ضریب پایایی پرسشنامه ی مشارکت در تصمیم گیری 81 درصد محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری توصیفی (فراوانی، انحراف معیار، میانگین) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، تحلیل واریانس یک طرفه بین آزمودنی، همبستگی پیرسون و تی مستقل) به انجام رسید. نتایج نشان داد که رابطه ی معناداری بین میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری های مدیریتی با سطح روحیه ی آنها وجود دارد، نتیجه ی آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری های آموزشی، اداری و پرورشی با سطح روحیه ی آنها رابطه وجود دارد. بین سطح روحیه ی دبیران با توجه به جنسیت، آخرین مدرک تحصیلی و دبیرستان محل خدمت، رابطه ی معناداری مشاهده نگردید. اما آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین سطح روحیه ی دبیران با وضعیت استخدامی، رشته ی تحصیلی و سنوات خدمت آنان رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید که میان میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری های مدیریتی و آخرین مدرک تحصیلی، دبیرستان محل خدمت و جنسیت رابطه ی معناداری وجود ندارد اما بین میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری های مدیریتی و وضعیت استخدامی، سنوات خدمتی و رشته ی تحصیلی آنها رابطه ی معناداری وجود دارد.
زهرا عبدل نژاد علیرضا قلعه ای
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه علی بین مهارتهای خود رهبری و مدیریت کلاس درس معلمان با جو یادگیری اثر بخش می باشد. که با روش تحقییق توصیفی- همبستگی انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران زن ناحیه یک شهرستان ارومیه به تعداد 650 نفر می باشند که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به خدمت می باشند. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 119 نفر محاسبه گردیده است و سپس به روش تصادفی ساده افراد مورد نظر پژوهش انتخاب گردیده اند. برای گرد آوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد برای بررسی متغیرهای مهارتهای خود رهبری، مدیریت کلاس و جو یادگیری اثربخش و برای تعیین میزان همبستگی بین هر یک از متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که: بین مهارتهای خود رهبری و مدیریت کلاس درس با جو یادگیری اثر بخش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند گانه بین مولفه های خود رهبری و جو یادگیری اثر بخش نشان داد که 48 درصد از واریانس جو یادگیری اثر بخش توسط مولفه های خود رهبری تبیین می شوند.و نیز 65 درصد از واریانس جو یادگیری اثر بخش توسط مولفه های مدیریت کلاس تبیین می شوند. کلید واژگان: مهارتهای خود رهبری، مدیریت کلاس درس، جو یادگیری
خاطره ختامی علیرضا قلعه ای
هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین خلاقیت دانش آموزان با انگیزه پیشرفت آنان در مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 1این شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 92-91 است .جامعه آماری در این پژوهش 6781 نفر از دانش آموزان دختر مدارس متوسطه ناحیه 1 ارومیه می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 329 نفر می باشد که به روش تصادفی طبقه ای اجرا گردید.تحقیق حاضر از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع زمینه ای است و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه، پرسشنامه استاندارد سنجش خلاقیت تورنس و پرسشنامه استاندارد انگیزه پیشرفت هارتر است. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ بدست امده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری (فراوانی و درصد ، تحلیل مانوا،ضریب هبستگی پیرسون، آزمونکالموگروف اسمیرنف،تحلیل رگرسیون چند گانه) و با به کار گیریspss16 صورت گرفت. تحلیل داده ها نشان داد همه مولفه های خلاقیت به خوبی می توانند انگیزه پیشرفت را پیش بینی کنند،وبین خلاقیت سیالی و بسط و ابتکار و انعطاف پذیری با انگیزه پیشرفت درونی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد وبین خلاقیت سیالی و بسط و ابتکار و انعطاف پذیری با انگیزه پیشرفت بیرونی رابطه منفی وجود دارد. تقویت انگیزه پیشرفت درونی، ایجاد شرایط ظهور خلاقیت درمتن برنامه های آموزش و پرورش قرار گیرد.
هلاله مصطفی نژاد علیرضا قلعه ای
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین پیش بینی کننده های فردی و سازمانی تعهد معلم و نقش میانجی خودکارآمدی و هویت سازمانی در بین معلمان ابتدایی شهرستان پیرانشهر می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی 92 – 91 که تعداد آنان 585 نفرمی باشد که از میان آنها تعداد 233 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای ساده انتخاب شدند. در پرسشنامه سوالات مربوط به هویت از تعریف ولکل(1997)، تعهد حرفه ای از ابزار اندازه گیری ابمیر ، خودکارآمدی معلم از مقیاس کارآمدی معلم تساچن، موران و وول فولک، هوی(2001) ، گفتگوی دوطرفه از ائتلاف برآورد تحقیق مدرسه شیکاگو (2003) و برای درک از سیاست های سازمانی از الگوهای برآورد یادگیری میدگلی و همکارانش(1996)استفده شده است. ضرایب پایایی این پرسشنامه ها تعهد حرفه ای، سیاست سازمانی، خودکارآمدی، هویت سازمانی و گقتگوی دوطرفه با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب (00/78=∝)، (0/70=∝)، (0/73=∝)، (0/80=∝) و(0/71=∝)می باشند. در بخش آمار توصیفی از شاخصهایی همچون میانگین، انحراف استاندارد جهت نشان دادن وضعیت داده ها و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی این مطالعه، روش دسته بندی کردن، روش تحلیل عاملی تائیدی، روش مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی روابط بین متغیرها و ارائه مدل بکار گرفته شده است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهند که بین سیاست سازمانی ادراک شده و تعهد حرفه ای و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین سیاست سازمانی ادراک شده و و هویت سازمانی رابطه ای منفی وجود دارد و بین گفتگوی دوطرفه و خودکارآمدی و هویت سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین هویت سازمانی و تعهد حرفه ای نیز رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و خودکارآمدی نقش میانجی را در رابطه بین سیاست سازمانی و تعهد حرفه ای ایفا می کند همچنین خودکارآمدی نقش میانجی را در رابطه بین گفتگوی دو طرفه و تعهد حرفه ای ایفا می کند و نقش میانجی هویت سازمانی در رابطه بین سیاست سازمانی و تعهد حرفهای منفی و غیر معنی دار می باشد و همچنین هویت سازمانی به طور مثبت و معنی دار نقش میانجی را در رابطه بین گفتگوی دو طرفه و تعهد حرفه ای ایفا می کند.
لیلا الیاسی بهناز مهاجران
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین توسعه حرفه ای با عملکرد آموزشی معلمان دبیرستان های دولتی دخترانه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 88-89 می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس متوسطه دولتی دخترانه شهرستان بوکان در سال 88- 89 می باشد که بر اساس آمار موجود تعداد آنها 531 نفر می باشد. نمونه آماری تحقیق شامل 230 نفر می باشد که در آن از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقاتی استفاده شده است.
آرش درویش زاده علیرضا حسین پور
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کاربرد روش تدریس فعال (بحث گروهی) بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس دولتی پسرانه پایه اول متوسطه شهرستان ارومیه در درس مطالعات اجتماعی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و روش تحقیق با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش ، نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس دولتی پسرانه پایه اول مقطع متوسطه دوم شهرستان ارومیه هستند که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل می باشند. حجم نمونه به روش تصادفی خوشه ای با توجه به حجم دانش آموزان چهار کلاس از دو مدرسه ناحیه یک و دو در دو گروه آزمایش و کنترل 120 نفر می باشد که در گروه کنترل 60 نفر و در گروه آزمایش نیز 60 نفر دانش آموز از دو مدرسه ناحیه یک و دو مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون و سه ماه آموزش به روش بحث گروهی در گروه آزمایش ، پس آزمون مورد نظر با استفاده از پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی هم برای گروه آزمایش و هم برای گروه کنترل اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد و نتایج پژوهش نشان داد که کاربرد روش تدریس بحث گروهی در افزایش میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش موثر بوده است. در خصوص مولفه های چهارگانه خلاقیت اثر روش بحث گروهی در افزایش قابلیت سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری دانش آموزان تایید شد ولی در مورد قابلیت بسط دانش آموزان موثر نبوده است.
اسماعیل طالبی علیرضا قلعه ای
هدف این پژوهش ، بررسی رهبری تحولی و تبیین رابطه ی آن با رفتارهای نوآوری مدیران مدارس هوشمند بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گرد آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند ابتدایی و متوسطه نواحی یک و دو آموزش و پرورش شهر ارومیه به تعداد 935 می باشد که از میان آن ها نمونه ای به حجم 272 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سنجش ویژگی های «رهبری تحول آفرین» مطابق با تئوری بس و آوولیو (2000) و پرسشنامه سنجش« رفتارهای نوآورانه» کانتر (1988)، استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها به شیوه روایی صوری مورد تایید قرار گرفته و ضرایب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای ابزار رهبری تحول آفرین و رفتارهای نوآوری به ترتیب 92/0 و 95/0 تعیین گردیده است. داده های حاصل نیز، به دو شیوه توصیفی( فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و ...) و استنباطی(تی تک نمونه ای ، تی گروه های مستقل ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون وتحلیل واریانس یک طرفه) ، تحلیل آماری شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه اکثر معلمان، مدیران مدارس هوشمند از ویژگی های رهبری تحول آفرین و همچنین رفتارهای نوآورانه در حدّ متوسط بهره مند هستند. بین متغیر رهبری تحول آفرین از یک طرف و ابعاد پنجگانه ی آن از طرف دیگر، با رفتارهای نوآورانه ی مدیران مدارس هوشمند، در سطح اطمینان 99% ، رابطه ی مثبت و نسبتاً قوی وجود دارد. از بین مولفه های پنج گانه ی رهبری ، مولفه «ترغیب ذهنی»، با ضریب بتای 762/0 بیشترین نقش را در پیش بینی رفتار نوآورانه دارد و « ویژگی های آرمانی» در اولویت دوم قرار دارد.
سیدابوطالب محمدی بهناز مهاجران
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری تحول گرا و فرهنگ سازمانی با اثربخشی کارکنان دانشگاه ارومیه به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین سبک رهبری تحول گرا و فرهنگ سازمانی با اثربخشی کارکنان، بین سبک رهبری تحول گرا با فرهنگ سازمانی و بین هریک از متغیرهای مستقل با اثربخشی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک رهبری تحولگرا و فرهنگ سازمانی از قدرت پیش بینی اثربخشی سازمانی برخوردارند.همچنین بین مولفه های هریک از متغیرهای مستقل با اثربخشی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.
رقیه خضرلو علیرضا قلعه ای
این پژوهش با هدف بررسی اثر علّی مشارکت در تصمیم گیری بر تعهد و رضایت شغلی: آزمون نقش میانجی ویژگیهای شغلی و عملکرد در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه به اجرا در آمد. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه که بالغ بر 450 نفر بودند که از این میان 213 نفر به عنوان نمونه و به شیوه تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشارکت در تصمیم گیری مارکولین و مشانکو(1990)، پرسشنامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر(1996)، پرسشنامه رضایت شغلی برایفیلد و روث(1951)، پرسشنامه ویژگیهای شغلی هاکمن و اولدهام(1975)، پرسشنامه عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون(1991) بودند. قابل ذکر است که تمامی پرسشنامه ها از روایی و پایایی برخوردارند. روایی برابر با 87/0 و آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مشارکت، ویژگیهای شغلی، عملکرد، تعهد و رضایت شغلی به ترتیب 87/0، 76/0، 70/0، 82/0 و 70/0 بدست آمد. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیرهای مشارکت در تصمیم گیری با ویژگیهای شغلی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای ویژگیهای شغلی و عملکرد شغلی با تعهد و رضایت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. شدت این همبستگی دو به دو از 22/0 تا 70/0 در نوسان است. بیشترین ضریب همبستگی بین ویژگی شغلی با رضایت (70/0(r = می باشد. از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که هر گونه افزایش در مشارکت در تصمیم گیری همراه با افزایش در نمرات ویژگیهای شغلی و عملکرد شغلی می باشد. بر اساس معنی دار بودن ضریب مسیر بین مشارکت در تصمیم گیری و ویژگی شغلی، بین مشارکت در تصمیم گیری و عملکرد شغلی و همچنین بین مشارکت در تصمیم گیری و رضایت شغلی رابطه مثبت وجود دارد. بین ویژگی شغلی و تعهد سازمانی و ویژگی شغلی با رضایت شغلی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین عملکرد شغلی به عنوان نقش میانجی با تعهد و رضایت شغلی رابطه مثبت وجود دارد. اما بین مشارکت در تصمیم گیری با تعهد سازمانی رابطه وجود ندارد. در عین حال با میانجیگری ویژگیهای شغلی، مشارکت اثر غیر مستقیم و مثبت روی تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی دارد. به عبارتی افراد با احساس مشارکت در تصمیم گیری بالا در شرایط احساس ویژگیهای شغلی بالا از خود تعهد سازمانی بالایی را نشان می دهند. همچنین ویژگیهای شغلی و عملکرد نقش میانجی را در رابطه بین مشارکت در تصمیم گیری و تعهد و رضایت شغلی ایفا می کنند.
زینب سید نظری علیرضا قلعه ای
تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است که به بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی بر رابطه بین ادراک از فضای سیاسی سازمان با تمایل به ترک شغلی ، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان اداره کل سازمان بهزیستی استان آذربایجان غربی می پردازد و در این راستا به هفت فرضیه پاسخ داده می شود . جامعه آماری این پژوهش ، کلیه کارکنان اداره کل سازمان بهزیستی و مجتمع های آن در استان آذربایجان غربی که دارای مدرک تحصیلی دیپلم و به بالا ، به تعداد 200 نفر می باشد ، برای نمونه گیری در این پژوهش ، از روش سرشماری استفاده شده و کلیه کارکنان سازمان بهزیستی به تعداد 200 نفر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند که از این تعداد 184 نفر به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. ابزار اندازه گیری و نحوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل یک پرسشنامه استاندارد ، دارای 53 سوال با مقیاس پنج عاملی لیکرت می باشد که در پنج محور عدالت سازمانی ، سیاست سازمانی ، تمایل به ترک شغلی ، عملکرد شغلی ، رفتارشهروندی سازمانی کارکنان به ترتیب از پرسشنامه نیهوف و مورمن (1993) ، کاچمر وکارلسون (1997)، میلر، کاتربرگ و هولین ، که در سال (1979)، ویلیام و اندرسون (1991 )، پادساکوف و همکارانش (2000) بهره گرفته شده ، که برای بررسی روایی آن ها از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید ، نتایج نشانگر روایی پرسشنامه ها می باشد و برای سنجش پایایی پرسشنامه ها ، از آلفای کرونباخ استفاده شده است و پایایی کلی آن ها به ترتیب 82/0، 78/0 ، 75/0، 77/0 ، 83/0 می باشد. در بخش آمار توصیفی از شاخصهایی همچون میانگین، انحراف استاندارد جهت نشان دادن وضعیت داده ها و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی این مطالعه، روش تحلیل عاملی تائیدی، روش مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی روابط بین متغیرها و ارائه مدل ساختاری بکار گرفته شده است . نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیرهای سیاست با عدالت، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه منفی و معنی دار و با تمایل به ترک خدمت رابطه مثبت و معنی دار هستند. همچنین بین متغیرهای عدالت با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار هستند. اما با متغیر تمایل به ترک خدمت رابطه معنی دار و منفی دارد. شدت همبستگی دو به دو از 11/0 تا 45/0 در نوسان است. بیشترین ضریب همبستگی بین سیاست با تمایل به ترک خدمت (45/0(r = می باشد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که هر گونه افزایش در ادراک سیاست سازمانی همراه با افزایش در نمرات تمایل به ترک شغلی و کاهش در نمرات عدالت، عملکرد و رفتار شهروندی سازمانی از طرف کارکنان می باشد.
محسن فلاح فرامرزی بهناز مهاجران
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر بین سرمایه و مدیریت دانش با بهره وری کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش کلیه اعضای کارکنان دانشگاه ارومیه بوده که در سال تحصیلی 1394-1393 در خدمت دانشگاه بودند که از بین آنان 230 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس متناسب انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری می باشد. نتایج حاکی از آن است که :1. بین سرمایه اجتماعی با بهره وری کارکنان تاثیر مثبت و معنی داری وجود دارد. 2. بین مدیریت دانش با بهره وری کارکنان تاثیر مثبت و معنی داری وجود دارد. 3. بین سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش تاثیر مثبت و معنی داری وجود دارد. در این رابطه پیشنهاد می گردد که مراکز آموزش می-بایستی به مقوله های سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بیشتر بها دهند تا بهره وری کارکنان بیشتر گردد.
محمد محمودزاده بهناز مهاجران
در پژوهش حاضر رابطه بین هوش معنوی با سلامت روان و استرس شغلی در بین پرستاران بیمارستان امام خمینی (ره) شهرستان مهاباد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه پرستاران مرد و زن بیمارستان مهاباد بوده که مشغول به فعالیت بودند. تعداد این پرستاران براساس آمار مدیریت پرستاری بیمارستان 270 نفر بودند و از بین آنان 160 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی با سلامت روان و استرس شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و یافته ها حاکی از تأثیرگذاری هوش معنوی بر سلامت روان و استرس شغلی است. در این رابطه پیشنهاد می گردد که سازمان ها بیشتر به تقویت هوش معنوی و جنبه های مختلف آن در کارکنان خود توجه کنند، تا از این راه بتوانند بر سلامت روان آنان افزوده و نیز این که از استرس شغلی آنان بکاهند.
میرعلی مولا بهناز مهاجران
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت بر توانمندسازی مدیران سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه مدیران مرد و زن سازمان جهاد کشاورزی در سطح استان بوده که در این سازمان مشغول به فعالیت بودند. تعداد این مدیران براساس آمار کارگزینی سازمان 190 نفر بودند و از بین آنان 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی منظم و با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین آموزش ضمن خدمت با توانمندسازی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و یافته ها حاکی از تأثیرگذاری آموزش های ضمن خدمت بر توانمندسازی مدیران است.
سعید سعیدخانی علیرضا قلعه ای
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری و توانمند سازی روانشناختی در بین کارکنان اداره کل آموزش و پرورش ارومیه پرداخته است. پژوهش مذکور از نوع تحقیقات کاربردی و بنا به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، توصیفی- همبستگی می باشد. در این پژوهش مدیریت دانش و مولفه های آن متغیر پیش بین و نوآوری و توانمند سازی روانشناختی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش ارومیه (به استثنای نگهبانان، کارکنان تعاونی مصرف، حمل و نقل و تأسیسات) به تعداد 300 نفر بودند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم جامعه تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها نشانگر آن هستند که بین مولفه های مدیریت دانش با کل ابعاد توانمند سازی روانشناختی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمان رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد. همچنین میان نظرات کارکنان در خصوص مدیریت دانش بر اساس جنسیت، مدیریت دانش و نوآوری بر اساس سطح تحصیلات، نوآوری و توانمند سازی روانشناختی بر اساس سن تفاوت معنا داری وجود دارد. لذا پیشنهاد می گردد مدیران با فراهم آوردن بسترهای لازم برای پیاده سازی مدیریت دانش، زمینه های لازم را برای نوآوری و توانمند سازی کارکنان فراهم سازند.
سمانه بابایی یوزبند علیرضا قلعه ای
چکیده ندارد.
ثارالله شرفی علیرضا قلعه ای
چکیده ندارد.
حمیده فرجی میرمحمد سیدعباس زاده
چکیده ندارد.
گلرخ جلالت علیرضا قلعه ای
چکیده ندارد.