نام پژوهشگر: محمد عباسی نظری
مریم طولابی دزفولی محمد عباسی نظری
پیشدیابت حالتی است که در آن برخی از معیارهای تشخیصی دیابت آشکار است.اغلب این وضعیت را محدوده خاکستری مینامند که قند خون فرد بین محدوده دیابت و طبیعی است. گزارشاتی وجود دارد مبنی بر اینکه داروهایی مانند متفورمین برای پیشگیری از پیشرفت پیشدیابت به دیابت بکار میروند که هیچ گونه عوارض جانبی خاصی ندارند.بروموکریپتین (آگونیست دوپامین) در آزمایشات بالینی به عنوان دارویی برای کنترل بیماران دیابت شناخته شده است. کابرگولین (آگونیست دوپامین) به عنوان خط اول درمان در کنترل پرولاکتینوما استفاده میشود که این به دلیل تمایل بیشتر به گیرندههای d2 و عوارض جانبی کمتر و قابلیت دوزبندی راحتتر نسبت به بروموکریپتین است.هدف این مطالعه ارزیابی سلامت و اثربخشی کابرگولین بر کاهش شاخصهای بیوشیمیایی و فاکتورهای آنتوپومتریک در بیماران igt است. روشها: یک مطالعه آیندهنگر، دوسویهکور، مقایسه شده با دارونما که بر روی 80 بیمار مبتلا به igt انجام گرفت.در ابتدا ،قند خونناشتا و 2ساعته ،هموگلوبین a1c ،bmi ، محیط دورشکم و سطح پرولاکتین در تمامی بیماران اندازهگیری شد.بیماران بطور تصادفی برای دریافت mg/week5/0 به مدت 1 ماه و mg/week 1 به مدت 3 ماه کابرگولین یا دارونما تقسیم شدند.و در پایان 4 ماه هموگلوبین a1c ، bmi ، محیط دور شکم و سطح پرولاکتین اندازهگیری شدند. نتایج:65 بیمار مطالعه را کامل نمودند. (30 نفر در گروه کابرگولین و 35 نفر در گروه دارونما) دو گروه در ابتدای مطالعه از نظرتوزیع جنسیت،سن،قند خون 2ساعته ،هموگلوبین a1c ،bmi ،دورشکم و سطح پرولاکتین اختلاف معناداری با هم نداشتند.در انتهای مطالعه آنالیز اطلاعات نشان داد که تفاوت معناداری از نظرhba1c(p= 0.011) وسطح پرولاکتین (p < 0.0001) بین دو گروه وجود داشت ولی با این حال تفاوت معناداری از نظرbmi (p=0.845) و محیطدورشکم (p= 0.374) مشاهده نشد. نتیجهگیری: اطلاعات ما از این نظریه حمایت میکند که مصرف mg/week1کابرگولین قابلیت کاهش برخی فاکتورهای بیوشیمیایی از جمله هموگلوبین a1c را در بیماران igt دارد. از سویی دیگر به نظر میرسد که کابرگولین تاثیر معناداری بر فاکتورهای آنتوپومتریک از جمله bmi و محیط دورشکم بعد از 4 ماه نشان نمیدهد.مطالعات بیشتر روی جمعیت بزرگتر و استفاده از دوزهای بالاتر کابرگولین پیشنهاد میشود.
مریم دیباج محمد عباسی نظری
افزایش شیوع دیابت تیپ ii در دهه های اخیر به موازات افزایش شیوع شیوه زندگی کم تحرک و تغذیه ناسالم و چاقی می باشد. شناسایی داروهایی که بتوانند جلوی پیشرفت اختلالات متابولیسمی گلوکز را بگیرند اهمیت زیادی دارد. با هدف قرار دادن مسیر های مرکزی متابولیسم گلوکز آگونیست های دپامین یک مکانیسم جدید در کنترل دیابت از خود نشان داده اند و از سال 2010 که سازمان غذا و داروی آمریکا (fda) مصرف شکل rapid release داروی بروموکریپتین را برای درمان دیابت تیپ ii تایید کرد، محققین بدنبال یافتن ناشناخته های این مسیر جدید هستند. با توجه به طول اثر بیشتر کابرگولین نسبت به بروموکریپتین و همچنین عوارض کمتر آن و با توجه به اهمیت مسیر مرکزی متابولیسم گلوکز و با توجه به شیوع بالای چاقی و ابتلا به سندرم متابولیک تصمیم گرفته شد تا اثر بخشی کابرگولین را در جلوگیری از پیشرفت prediabetes به سمت دیابت تیپ ii بسنجیم. مطالعات تعیین اثر بخشی کابرگولین در اختلالات متابولیک همئوستاز گلوکز بسیار اندک و در حد دو سه مقاله در سالهای اخیر می باشد و با انجام این طرح، اثر بخشی داروی کابرگولین برای اولین بار در دنیا در کنترل عوارض سندرم متابولیک در بیماران دارای متابولیسم مختل گلوکز بررسی خواهد شد. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی، تصادفی شده، دوسویه کور، آینده نگر و مقایسه شده با دارونما است که بر روی بیماران 20-65 سال و با گلوکز ناشتا mg/dl 100-125 و یا گلوکز دو ساعته mg/dl 140-199 (تعریف پیش دیابت) انجام شد. تعداد 80 بیمار واجد شرایط اولیه و فاقد شرایط عدم ورود به مدت 16 هفته تحت درمان با کابرگولین یا پلاسبو قرار گرفتند که در 4 هفته اول بیماران mg 25/0کابرگولین خوراکی قبل از خواب و به صورت دو بار در هفته دریافت و پس از این مدت دوز کابرگولین به mg 5/0 دو بار در هفته افزایش و این دوز به مدت 12 هفته ادامه یافت. پروفایل لیپید، گلوکز ناشتا، سطح پرولاکتین، ldl، hdl وtotal cholesterol بررسی شد. نتایج نشان می دهد که کابرگولین می تواند باعث بهبودی fpg، cholesterol، ldl و در بعضی از پارامترهای دیگر با وجود عدم تغییر محسوس، غیر از جلوگیری از بدتر شدن آن پارامتر trend را به نفع اصلاح آن پارامتر سوق داده است.
عاطفه فاضلی احمد عامری
موکوزیتیس به زخم و التهاب مخاط دهان گفته می شود کهاز شایع ترین و مهمترین عوارض جانبی در بیماران تحت رادیوتراپی سر و گردن می باشد. این عارضه ممکن است با درد شدید، از دست رفتن توانایی حرف زدن و بلیعدن همراه باشد. به علاوه ریسک ابتلا به عفونت در بیماران را افزایش می دهد. با توجه به اهمیت موکوزیتیس و تأثیر به سزای آن در روند درمان، پیشگیری از بروز این عارضه اهمیت خاص دارد. سمیت ناشی از اشعه با میزان رادیکال های آزاد در بافت های اطراف تومور مرتبط است. سلنیوم یک عنصر کمیاب ضروری برای سلامتی انسان است که در سمیت زدایی رادیکال های آزاد نقش مهمی دارد. بنابراین احتمال می رود که این عنصر به عنوان یک رویکرد پیشگیرانه و بی خطر برای محافظت سلول های دهان در برابر تابش و در نتیجه کاهش بروز موکوزیتیس دهانی در رادیوتراپی سر و گردن تأثیرگذار باشد.